فارسی ونگارش1-19 خرداد 1403.pdf
3.15M
سؤال امتحان نهایی فارسی و نگارش1- هنرستان ها- 19خرداد 1403
ادبیاتفارسی دکترهاتفیاردکانی
@GhHatefi
https://eitaa.com/DHatafi99
پاسخنامه فارسی و نگارش1 هنرستان خرداد1403.pdf
301.6K
پاسخ نامۀ سؤال امتحان نهایی فارسی و نگارش1- هنرستان ها- 19خرداد 1403
ادبیاتفارسی دکترهاتفیاردکانی
@GhHatefi
https://eitaa.com/DHatafi99
فارسی و نگارش2-19 خرداد1403.pdf
4.35M
سؤال امتحان نهایی فارسی و نگارش2- هنرستان ها- 19خرداد 1403
ادبیاتفارسی دکترهاتفیاردکانی
@GhHatefi
https://eitaa.com/DHatafi99
پاسخنامه فارسی و نگارش2 هنرستان خرداد1403.pdf
298.7K
پاسخ نامه سؤال امتحان نهایی فارسی و نگارش2- هنرستان ها- 19خرداد 1403
ادبیاتفارسی دکترهاتفیاردکانی
@GhHatefi
https://eitaa.com/DHatafi99
پاسخنامه فارسی و نگارش3- خرداد1403.pdf
301K
سؤال امتحان نهایی فارسی و نگارش3- هنرستان ها- 20خرداد 1403
ادبیاتفارسی دکترهاتفیاردکانی
@GhHatefi
https://eitaa.com/DHatafi99
پاسخنامه فارسی و نگارش3- خرداد1403.pdf
301K
پاسخ نامه سؤال امتحان نهایی فارسی و نگارش3- هنرستان ها- 20خرداد 1403
ادبیاتفارسی دکترهاتفیاردکانی
@GhHatefi
https://eitaa.com/DHatafi99
هدایت شده از خوشنویسی..رقص خط
چون وانمیکنی گرهی خود گره مباش
ابرو گشاده باش چودستت گشاده نیست..https://eitaa.com/raghskhatatan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دکتراسماعیل آذر:
چه روزگاری داشتیم.
هدایت شده از علیرضا شیدا
معلوم نیست محو شود کـــــــــــی حُبابِ عُمر
در هر نفس، خیال کُن، این آخرین دم است
#علیرضاشیدا
هدایت شده از علیرضا شیدا
بیهــــــــــــــــوده به بازار نبر، بارِ گُلت را
ای بی خبر از توطئه یِ خــــارفروشان
#علیرضاشیدا
عید سعید قربان...
🍀🍀🌺🍀
عید ایمان و امتحان،
عید ایثار و احسان،
عید قربت و قربان،
عید خلیل رحمان،
عید عابدان و صالحان،
عید شکست شیطان،
بر همگان تهنیت باد.
🍀 🍀🍀
نشنیدهام که ماهی، بر سر نَهَد کُلاهی
یا سرو با جوانان، هرگز رَوَد به راهی
سروِ بلندِ بُستان، با این همه لطافت
هر روزش از گریبان، سر بَرنَکرد ماهی
گر من سخن نگویم در حسنِ اعتدالت
بالات خود بگوید، زین راستتر گواهی
روزی چو پادشاهان، خواهم که برنشینی
تا بشنوی ز هر سو فریادِ دادخواهی
با لشکرت چه حاجت؟ رفتن به جنگِ دشمن
تو خود به چشم و ابرو، بر هم زنی سپاهی
خیل نیازمندان بر راهت ایستاده
گر میکنی به رحمت در کشتگان نگاهی
ایمن مَشو که رویت آیینهایست روشن
تا کی چُنین بماند وز هر کناره آهی
گویی چه جرم دیدی تا دشمنم گرفتی؟
خود را نمیشناسم جز دوستی گناهی
ای ماهِ سرو قامت، شکرانهٔ سلامت
از حالِ زیردستان میپرس گاه گاهی
ترسم چو بازگردی از دست رفته باشم
وز رُستَنی نبینی بر گورِ من گیاهی
سعدی به هر چه آید گردن بنه که شاید
پیشِ که داد خواهی؟ از دستِ پادشاهی؟