eitaa logo
دختࢪان بـهشتے‌‌
215 دنبال‌کننده
3هزار عکس
343 ویدیو
30 فایل
بِسْــــ♥️ــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ سلام علیکم خیر مقدم عرض میکنم. خوش آمدید. #کپی_ آزاـد♥️☁
مشاهده در ایتا
دانلود
با صدای گوشی از خواب پریدم. طبق معمول نجمه خانم ساعت 9 صبح زنگ زدن که مصدع اوقات بشن. نجمه دوست صمیمی من و شقایق و یاسی بود که از راهنمایی هممون باهم بودیم. _ سلام مزاحم _ مچکرم خانم بی معرفت. بعد از این همه مدت یه زنگ نزدی حالا هم که من زنگ زدم مزاحم ؟اصلا قهرم. _ عشششقمی که نجی جونم. خب تو همیشه عادت داری 9 صبح زنگ میزنی. _ خب حالا ، شارژم الان تموم میشه. هههه... زنگ زدم بگم که فردا میخوایم با بچه ها بریم بیرون تو هم بیا. _ ایوووول باشه حتما. ساعت چند ؟ _ 9 صبح میایم دنبالت. _ باشه حله. بابای جیگرم _ بای . بعد از اینکه با نجمه خداحافظی کردم شماره عمو رو گرفتم. _ دستگاه مشترک موردنظر خاموش می باشد. اه... چرا خاموشه ؟ سریع دست و صورتم رو شستم و رفتم تو آشپزخونه. _ سلام مامی. _ سلام دخترم. ما داریم میریم بهشت زهرا... صبحانت رو بخور بعد میز رو جمع کن. _ باش. راستی من فردا با بچه ها دارم میرم بیرون. _ چند تا دختر تنها ؟ _ مامان به خدا بزرگ شدم دیگه. _ کاش نگرانی های یه مادر رو درک میکردی. باشه برو. _ فدات میدونستم راضی نیست ولی اجازه داد دیگه. امیرعلی گفت: _ سلام. صبح به خیر. تو نمیای؟ _ و علیکم بر تو. بیام بهششششت زهراااااا آخه؟؟؟؟؟؟؟؟ _ خب حالا چرا میزنی... خب همش تو خونه ای. بیا بریم یه حالی هم عوض میکنی. بی راه هم نمیگفت فوقش اونجا مینشستم تو ماشین. _ باش. پس من برم حاضر شم. لبخند مامان و نشون دهنده رضایتشون بود. اخه من هیچ وقت نمیرفتم . همیشه شعاری که عمو بهم یاد داده بود این بود که: حالا یکی مرده پاشیم بریم سر قبرش که چی؟ خل بازی محضه. و حالا منم داشتم باهاشون میرفتم البته صرفا جهت تفریح... با صدای امیرعلی بیدار شدم. _ خانم خواب آلو پاشو رسیدیم. _ اخیییییش. چقدر حال داد. اینجا بهشت زهراست؟ _ اوهوم. برخیز از ماشین رفتیم پایین. بالای سر بیشتر قبرا یه پرچم ایران بود..... به قلم : ح_ سادات کاظمے