.
✔نماز وحدت آفرین
در تصویر حاج احمد متوسلیان،
عزیزان ارتش و مردم کردستان رو می بینید
که پس از اقامه نماز به نشان وحدت و اتحاد
دستان همدیگه رو گرفتند
چه زیباست این همدلی بدون توجه
به نژاد و زبان و مذهب و گروه.
آن چه مهم است اعتلای ایران است
نکته ظریفی در تصویر هست
حاج احمد روی زمین خاکی نشستن
حتی اینجا هم یارانشون رو به خودشون ترجیح دادن
مکان: مریوان
زمان: سال 1359-60
#خورشید_دوکوهه
#احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
🌷@deldadeghann
🔸 ﷽ | يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ
🔸 اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا بترسيد و با راستگويان باشيد.
« آیه ۱۱۹ سوره توبه»
🌷@deldadeghann
| مَعْبــَـــــــ🌴ــــــرْ |
🔸 ﷽ | يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ 🔸 اى كسانى كه اي
راستی کن، که راستان رستند
در جهان راستان قوی دستند🌱
#اوحدی
🌷@deldadeghann
امام موسی کاظم «علیه السلام» :
🔹 أداءُ الاْمانَةِ وَ الصِّدقُ یَجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَ الْخِیانَةُ وَ الْکِذْبُ یَجْلِبانِ الْفَقْرَ وَ النِّفاقَ.
🔹 امانتداری و راستگویی، سبب جلب رزق و روزیاند، و خیانت در امانت و دروغگویی سبب جلب فقر و دورویی است.
«تحف العقول، صفحه ۲۹۷»
ولادت #امام_كاظم علیه السلام مبارک 🌺
#باب_الحوائج
#یا_باب_الحوائج
#میلاد_امام_کاظم (ع)
🌷@deldadeghann
4_5915938032829073511.mp3
9.29M
▫️ سفره موسی بن جعفرعليه السلام
محمد حسین پویانفر و صابر خراسانی
ولادت #امام_كاظم «علیه السلام » مبارک 🌺
#باب_الحوائج
#یا_باب_الحوائج
#میلاد_امام_کاظم (ع)
🌷@deldadeghann
🔻 #طنز_جبهه
ظلمت نفسی ظلمت نفسی
✅ مسؤل تدارکات بود، منتها از آن تدارکاتیهای که همه گروهان می گفتند ما بچه ها یمان هم با او خوب نمی شوند.
خیلی اهل حساب وکتاب و درست و دقیق، از آن زرنگهایی که پشه را روی هوا نعل می کنند. خودش شیرین تعریف می کرد.
می گفت: از همه جا بی خبر داشتم میرفتم گردان، جلسه، که دیدم از آن پایین، توی رودخانه پشت چادر صدای ناله و ندبه می آید. حالا نگو بچه ها مرا دیده اند وعمداً صدایشان را بلند کردهاند که توجه من را به خودشان جلب کنند. خوب که گوش کردم. چند نفر با تضرع تمام داشتند ظاهراً با خدای خودشان راز و نیاز می کردند : ظلمت... ن... فسی، ظلمت نفسی.. ن فسی. اما چرا این وقت روز!؟ پاورچین پاورچین رفتم نزدیک. آقا چشمت روز بد نبیند، چه دعایی، چه شوری چه حالی. تنقلاتی را که تا آن ساعت هیچکس رنگش را ندیده بود ریخته بودند وسط، می خور دند و می خندید ند و «ظلمت نفسی»
می گفتند :خودم هم با همه ناراحتی خنده ام گرفته بود.
چه بگویم؟
چه می توانستم بگویم؟
راهم را گرفتم وآمدم و به روی خودم نیاوردم.
✅ بر گرفته از کتاب فرهنگ جبهه شوخ طبعیها جلد دوم صفحه 149و150
🌷@deldadeghann