🔰 بهتنهایی یک امت بود
💠 بخشی از مطلب «بانوی بدون مرزِ فلسفه»؛ نگاهی به زندگی خانم دکتر طوبی کرمانی در گفتوگو با فرزند ایشان
🔸وقتی که مادرم در کنفرانسها و مسئولیتها و برنامههای بینالمللی حاضر میشد، از لحظهلحظه زمانش برای ارتباطگیری و آشناشدن با آدمهای مختلف استفاده میکرد. وقتی هم که از این مجامع و حضورهای بینالمللی برمیگشت، تازه انگار کار اصلی و بلندمدتش شروع میشد؛ با خیلی از افرادی که آشنا شده بود، ارتباط برقرار میکرد و به مباحثه و تبادل اطلاعات میپرداخت. گاهی این ارتباط سالها بیدریغ ادامه پیدا میکرد؛ برای همین هم وقتی که مادرم فوت کرد، زنان و اندیشمندان خارجی که او را میشناختند، با پیامهای متعدد ناراحتی خودشان را ابراز کردند.
🔹زمانی که از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۸۹، به عنوان رایزن علمی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در یونان فعالیت میکرد، ارتباط بسیار خوبی با نخبگان و فرهیختگان دینی و فرهنگی و جامعه زنان یونان برقرار کرد. اکثریت یونانیها ارتدوکس هستند و بهخاطر خاطرات بدی که از حمله عثمانیها در جریان جنگهای صلیبی دارند، نسبت به مسلمانها دیدگاه درستی ندارند. با این حال مادرم در آن سه سال، چنان فعالانه در مجامع مختلف یونان حاضر شد و با آنها ارتباط گرفت که بیش از صد نفر از یونانیان، به اسلام و تشیع روی آورند؛ آنقدر که مرحوم آیتالله محمدعلی تسخیری به مادرم گفتند که «شما بهتنهایی یک امت بودی!»
🔸او همه این کارها را در سایهٔ پرکاری فراوان و استفاده کامل و منظم از همه زمانش ممکن کرده بود. در سالهای آخر، به خاطر سلامت پدرم که دکتر گفته بود زندگی در تهران برایش ضرر دارد، مادر و پدرم در خانه کوچکی در یکی از روستاهای شمال تهران ساکن شدند. مادرم صبحها ساعت 4 صبح از آنجا راه میافتاد و نماز صبح را بین راه و قبل از رسیدن به دانشگاه، در خانه ما میخواند. هر چقدر اصرار میکردم که کمی بیشتر استراحت کند و دیرتر راه بیفتد، میگفت تحمل اینکه وقت خودش را پشت فرمان و در ترافیک صبحگاهی مسیر تلف کند ندارد. زود میرفت و سرایدار دانشکده را بیدار میکرد تا در را باز کند و او به مطالعه و کار روزانه در اتاقش مشغول شود.
🔹در سالهای آخر، روزی 17 ساعت بیرون از خانه کار میکرد تا به همه مسئولیتهای دانشگاهی و غیردانشگاهی و تبلیغیاش برسد؛ چرا که این کارها را وظیفه دینی و اجتماعی خودش در پیشبردن اسلام و اهداف امام زمان و ولی فقیه میدانست. چند سال آخر هم که گرفتار بیماری سرطان بود، با همه توان به فعالیتهایش ادامه میداد و در جلسات مختلف همفکری فرهنگی و علمی شرکت میکرد و میگفت: «این کارها وظیفه من و آن چیزی است که از ما به یادگار میماند.»
#شماره_دوم_سها #دکتر_طوبی_کرمانی
#اتحادیه_جهانی_زنان_مسلمان
#بانوی_بدون_مرز_فلسفه
📍خوانندگان عزیز جهت تهیه شماره دوم مجله «سُــها» به آیدی @soha_magiran پیام ارسال کنید.
🇮🇷 خانه هنر و رسانه پیشرفت| راوی پیشرفت ایران
@khaneh_pishraft