[حکومت جهانی خدا..🕊] "باموضوع: دل هنگامی حرم خدا می شود که خوف انسان فقط از او و امیدش فقط به او باشد." °•«قولو لا اله الا اللّٰه تفلحوا» ؛ «لا اله الا اللّٰه» بگویید تا رستگار شوید . درست است که این گفتن با زبان صورت می گیرد ، اما باید با زبانی باشد که سخن گوی دل است و حرف دل را میزند . زبان دل ، یعنی دل انسان که حرم الهی است ، باید از غیر خدا پاک باشد . دل ، هنگامی حرم خدا می شود که خوف و رجای انسان ، به غیر از خداوند ، وابسته به کس دیگری نباشد. °•وقتی غیر از خدا کسی دیگری در دل نباشد ، دل طاهر می شود . به همین دلیل ، خداوند از ابراهیم و اسماعیل علیه السلام پیمان گرفت : «عَهِدنا إِلی إِبراهیمَ وَ إِسماعیلَ أَن طَهّر ابَیتِی» (از ابراهیم و اسماعیل پیمان گرفتیم که خانه ی مرا برای طواف کنندگان و اعتکاف کنندگان و نمازگزاران از هر پلیدی پاکیزه کنند .) °•منظور از پلیدی همان شرک است. چرا؟ چون کعبه حرم الهی است و باید از هرگونه ناپاکی منزه باشد. دل انسان هم حرم الهی است. آسمانها توانایی‌ به دوش کشیدن و گرفتن امانت الهی را نداشتند؛ اما انسان امانت را پذیرفت. °•خدا حرمش را که در دل انسان است ، به امانت به دست انسان داد. خدا از انسان گرفته است که این حرم را پاک نگه دارد. کعبه در عالم یکی بیشتر نیست؛ اما این دل را خداوند به تمام افراد بشر داده. البته انسان ها قدر این دل، یعنی حرم الهی، را نمی دانند! (قسمت‌بیستم) 📚#کتاب‌بخونیم ❤️¦↫#عاقلانه‌عاشق‌می‌شویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦  دخترانِ سِدنا

[حکومت جهانی خدا..🕊 "باموضوع: ایمان یعنی در دل انسان، غیر از خدا امید و خوفی نباشد." °•به هر چه دل ببندی، به تو میگویند دل بِکن! اگر دلت نیاید دل بکنی، خودشان آن چیز را از تو میکَنند و جدا میکنند! پس اگر میخواهی چیزی برایت بماند، دل به غیر از خدا نبند! اگر میخواهی چیزی برایت بماند، ان را در نظرت نیاور. بدان که اگر به چیزی دل بستی، آن را از تو میستانند، چرا؟ برای آن که در اندرون حرم خدا، یعنی دل انسان، باید توحید حاکم باشد و مطلقا شرکی نباشد؛ قانون خدا این است که اگر به کسی غیر از او دل و امید ببندی، ناامیدت میکند. °•اگر به کسی، از غیر مسیر خدا دل بستی و به غیر از خدا امید داشتی، بدان که خداوند از خدمت کردن آن فرد به تو، ناامیدت میکند! در دعای ابوحمزه میخوانیم: {و الحمد الله الذی لا ارجو غیره و لو رجوت غیره لا خلف رجائی}(سپاس خدای را که به غیر او امید ندارم و اگر به غیر او امید ببندم امیدم را ناامید میکند!) °•این عادت خداست که به هر چه غیر از او دل ببندی ناامیدت میکند. به اینکه خو‌‌ف انسان و امیدش منحصر به خدا به اینکه خوف انسان و امیدش منحصر به خدا باشد، میگویند ایمان. ایمان یعنی به غیر از خدا امید و خوفی در دل انسان نباشد. هیچ چیز! یعنی بدانی غیر از خداوند، گره گشایی در این عالم نیست. (قسمت‌بیست‌یکم) 📚#کتاب‌بخونیم ❤️¦↫#عاقلانه‌عاشق‌می‌شویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦  دخترانِ سِدنا

[حکومت جهانی خدا..🕊] "با موضوع: ایمان یعنی در دل انسان، غیر از خدا امید و خوفی نباشد. " °•به هر چه دل ببندی، به تو میگویند دل بِکن! اگر دلت نیاید دل بکنی، خودشان آن چیز را از تو میکَنند و جدا میکنند! پس اگر میخواهی چیزی برایت بماند، دل به غیر از خدا نبند! اگر میخواهی چیزی برایت بماند، ان را در نظرت نیاور. بدان که اگر به چیزی دل بستی، آن را از تو میستانند، چرا؟ برای آن که در اندرون حرم خدا، یعنی دل انسان، باید توحید حاکم باشد و مطلقا شرکی نباشد؛ قانون خدا این است که اگر به کسی غیر از او دل و امید ببندی، ناامیدت میکند. °•اگر به کسی، از غیر مسیر خدا دل بستی و به غیر از خدا امید داشتی، بدان که خداوند از خدمت کردن آن فرد به تو، ناامیدت میکند! °•در دعای ابوحمزه میخوانیم: {و الحمد الله الذی لا ارجو غیره و لو رجوت غیره لا خلف رجائی}(سپاس خدای را که به غیر او امید ندارم و اگر به غیر او امید ببندم،امیدم را ناامید میکند!) ین عادت خداست که به هر چه غیر از او دل ببندی ناامیدت میکند. °•به اینکه خوف انسان و امیدش منحصر به خدا باشد، میگویند ایمان. ایمان یعنی به غیر از خدا امید و خوفی در دل انسان نباشد. هیچ چیز! یعنی بدانی غیر از خداوند، گره گشایی در این عالم نیست. (قسمت‌بیست‌دوم) 📚#کتاب‌بخونیم ❤️¦↫#عاقلانه‌عاشق‌می‌شویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦  دخترانِ ‌سدنا

[حکومت جهانی خدا..🕊] "با موضوع: همه ی عالم از روی حساب کتاب و برنامه است." °•«قُلِ اللَّهُمَّ مَالَکِ تُؤتیِ المُلکَ مَن تَشَاء وَ تَنزِعُ المُلکَ مِمَّن تَشَاء» مالک سلطنت ها خداست ؛ به هر که بخواهد ملک می دهد و از هر که بخواهد ملک را می گیرد . °•گاهی ملک در دنیا عاریت است. به کافر مورد می دهند ، به مؤمن هم می دهند؛ اما گاهی ملک حقیقت است، که اینجا به کافر نمی دهند. هر دو را خدا میدهد. شما می گویید: چرا خداوند اشرار را به قدرت می رساند؟ خدا در دنیا برنامه دارد و متناسب با برنامه اش، ابزارش را هم مشخص می کند. °•به این می ماند که ما برای هم زدن یک دیگ از کفگیر استفاده می کنیم! خداوند می‌خواهد دیگ عالم را هم بزند، یک مغول بی سواد را چنان توانایی می دهد که عالم را زیر رو می کند ! °•چنگیز خوان بی سواد ، از وسط مغولستان آمد ، عالم را دور زد و دستور هایی برای آینده صادر کرد که تا صد سال اجرا می شد . نه پیغمبر بود، نه امام بود و نه سواد داشت. او برای این کار ساخته شده بود. عالم را زیر و رو کرد. بخش عمده‌ای از تغییرات تمدن ها را چنگیز خان رقم زد . °• هیتلر هم هم در عصرجدید اینگونه بود : خدا توانی به او داده بود که سخنرانی هایش آدم ها را تکان میداد . مردم آلمان با سخنان او محکم می شدند و نیرو می گرفتند ! °•ذهنتان به این سمت نرود که عالم شلوغ و بی‌حساب و هر کی هر کی است ! نه، اینطور نیست. این چشم سر می گوید: همه عالم از روی حساب کتاب و برنامه است. •°ببینید در روز عاشورا با ذریه ی پیغمبر صلی الله علیه و آله چه کردند. اما حالا آثارش چه شده است؟! پیشرفت تشیع از عاشوراست. ما هرچه داریم از برکت عاشوراست. °•خدا مکین است و نقشه ی راه و برنامه دارد. شیطان هم در این برنامه خدا قرار دارد. به دلیل آن نافرمانی اش چوب می خورد؛ اما خدا بهره ی لازم را از شیطان برای مؤمنان می گیرد. (قسمت‌بیست‌سوم) 📚#کتاب‌بخونیم ❤️¦↫#عاقلانه‌عاشق‌می‌شویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦  دخترانِ سِدنا

[حکمومت جهانی خدا..🕊] " باموضوع: تمام توانایی هایی که به ابلیس داده اند از روی برنامه و هدفمند است." °•گفتیم که خدا نقشه راه و برنامه دارد.شیطان هم در این برنامه خدا قرار دارد. به دلیل آن نافرمانی اش، چوب میخورد؛ اما خدا بهره لازم را از شیطان برای مومنان میگیرد. خدا در روز قیامت به شیطان میگوید«این همه کار کردی،فهمیدی چه خدمتی کردی؟!» °•سلطانی برنج فراوانی در انبارش داشت. موشی در گونی های برنج فضله گذاشته بود. این برنج ها را که نمیشد دور ریخت؛ نعمت خدا بود. نمیشد در دیگ هم ریخت؛ زیرا که یک فضله اش همهٔ دیگ را نجس میکرد. خیلی باید دقیق می بودند تا بتوانند این فضله ها را از برنج ها جدا کنند. °•حالا دزدی امده با یک دستگاه فضله یاب دقیق، همهٔ فضله ها را برداشته و سرقت کرده و رفته! به دلیل دزدی و حریم شکنی و کار خلافش، چوب میخورد؛ اما بزرگ ترین خدمت را هم به سلطان کرده است. فضله های موش را بیرون کشیده! °•شیطان هم همین طور است. آن کسانی که شیطان گمراهشان میکند، فضله های موشی هستند که بیرون کشیده شده و به سرقت رفته اند! °•خدا به وسیلهٔ شیطان، گروه خالص ها را از نا خالص ها تفکیک میکند. از این جهت، خداوند برای مردم فضله یابی خلق کرده که یک فضله هم از دستش در نمیرود! °•اگر داخل یک گونی۳۹فضلهٔ موش باشد، محال است۳۸فضله دربیاورد؛ دقیقا ۳۹فضله درمیاورد. شیطان هر ناخالصی را که درون انسان باشد، بیرون میکشد! {هو یجری من ابن ادم مجری الدم}(شیطان در آدم میگردد،همان طور که خون در رگ ها میگردد.) °•تمام توانایی هایی که به ابلیس داده اند، از روی برنامه داده اند. عالم حساب کتاب دارد و از روی برنامه ای مدیریت شده و کاملا هدفمند ساخته شده است. چشم دل میبیند که همه چیز به خدا بر میگردد؛ اما چشم سر در این کثرت حیران میشود. (قسمت‌بیست‌چهارم) 📚#کتاب‌بخونیم ❤️¦↫#عاقلانه‌عاشق‌می‌شویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦ دختران‌سدنا

[حکومت جهانی خدا..🕊 "با موصوع‌: ایمان به غیب، یعنی ایجاد اختلاف ظرفیت در انسان" °•ایمان به غیب، مقدمهٔ نماز است؛ چون قرآن میگوید: {الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون}(پرهیزکاران کسانی هستند که به غیب ایمان میاورند و نماز به پا میدارند و از تمام نعمت ها و مواهبی که به آنان روزی داده ایم، انفاق میکنند.) °•این ایمان به غیب چیست و نقش آن در نماز کدام است؟ در مقابل ایمان به غیب، ایمان به شهود است؛ شهود یعنی انچه انسان در حال حاضر میبیند و درک میکند. انسان در عالم طبیعت، مثل گیاه در گلدان است. اگر ایمانش محدود به گلدان باشد، طبعا احساس تنگنا در این گلدان نمی‌کند؛ بلکه احساس رضایت و کفایت می‌کند؛ اما اگر به این نتیجه رسید که حیاتی برتر از این حیات وجود دارد، این ایمان به غیبی که نمیبیند، محرک او میشود برای رسیدن به حقیقت برتر و انچه باید باشد. انسانی که دلش میخواهد همینی باشد که هست، حرکتی هم ندارد؛ چون اختلافی بین«باید باشد»و«هست» وجود ندارد. °•اگر بین دو سر سیم برق، از جهت برق، اختلاف فشاری وجود نداشته باشد، جریان برق متوقف میشود؛ مثلا دو سر سیمی، یکی۱۱٠ولت است و دیگری ۲۲٠ولت است. هرچه این اختلاف بیشتر باشد، قدرت برق بیشتر است. °•چیزی که از بلندی به سمت پایین حرکت میکند، هر چه اختلاف سطحش با زمین بیشتر باشد، سرعت و شدت حرکتش بیشتر میشود، در حرکت انسانی هم همین طور است: هر چه اختلاف سطح بین «چه باید باشد»و«چه هست»بیشتر باشد، قابلیت ها، میزان فعالیت، قدرت، استقامت و مقاومت انسان بیشتر می‌شود. کسی که «انچه هستِ»خودش را بزرگ میبیندو «آنچه باید باشد» را کوچک میبیند، سرعت حرکتش به سمت کمال کم است؛ حتی انسان هایی که گمان میکنند بهتر از ان هستند که باید باشند، طبیعتا رو به عقب و به سمت ضایع شدن میروند. °•ایمان به غیب یعنی انکه انسانوجود چنین خلائی بین«انچه باید باشد»و«انچه هست» را در زندگی اش احساس کند. عالمی بزرگ تر از این عالم و حیاتی برتر از این حیات وجود دارد. این «خود»، اساس تحرک است (قسمت‌بیست‌پنجم) 📚#کتاب‌بخونیم ❤️¦↫#عاقلانه‌عاشق‌می‌شویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦  دخترانِ سِدنا

[حکومت‌ جهانی خدا..🕊] " باموضوع: درک توحید دز حال مبارزه و منازعه" °•سال ۱۳۴۵ ، من سی ساله بودم و جوان . دوره بازجویی در ساواک را تجربه می کردم . شب و روز ، آزادی و رهایی از بند را از خداوند و همه بندگان صالح او درخواست می کردم و خبری نمی شد . یک روز صبح ، آیه به نظرم آمد که بارها به آن استناد کرده بودم و دلیل توحید و وحدانیت خداوند بود : «لو کان فیهما ءالهة إلا الله لفسدتا فسبحان الله رب العرش عما یصفون » ( اگر در آسمان و زمین ، جز « اللّٰه » خدایان دیگری بود ، فاسد می شدند [و نظام جهان به هم میخورد ]. منزه است که خداوند عرش ، استو سیفی که آنها می کنند .) °•اما این بار از این آیه معنای جدیدی دریافت کردم که در غیر از حال مبارزه و منازعه حاصل نمی شد . همیشه از عدم فساد جهان به عدم تعدد آلهه می رسیدم ؛ این دفعه از وجود فساد به وجود آلهه رسیدم ؛ اما نه در همه عالم ، بلکه در وجود خودم به این موضوع پی بردم ! از خودم پرسیدم : «آیا من هم جزو «فیهما» هستم ؟ آیا حال و وضع خوبی دارم یا وضع بدی دارم ؟» به خودم جواب دادم: « اگر وضع خوبی داشتم ، چرا این همه دعا میکنم که رهایی پیدا کنم ؟ » به دنبال «آلهة الا الّٰله » می گشتم ، دیدم خودم هستم که می خواهم الوهیت کنم و برای خودم تصمیم بگیرم . °• « اللّٰه » برای تربیت من ، ماندن در زندان را لازم می داند و « الهة الا اللّٰه » که خودم باشم ، برای راحت شدن ، خلاصی خود را می طلبم . با خودم گفتم :« یکی از این دو باید کوتاه بیایند: یا اللّٰه یا الهة الا اللّٰه!» به خودم گفتم :« با چه چیزی می خواهی خدا به نفع تو کنار برود ؟ با علمت ؟ با اطلاعاتت ؟ یا با خیرخواهی درباره خودت ؟!» °•دیدم در همه این قسمت ها حق با خداست . پس با خداوند عهد کردم که آزادی خودم را مطالبه نکنم و راضی به رضای او باشم . °•مرحوم آیت الله طالقانی بحث « قران در صحنه » را با همین مقدمه در تلویزیون پیش می‌برد که ما در زندان از آیات و روایات ، نکات تازه ای می فهمیدیم ؛ لذا فقه حکومتی درحال مبارزه ی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شکوفا شد . °• غفلت از فقه حکومتی ، نتیجه از حوزه خارج نشدن و در اتاق در بسته ماندن و به فهم کتابی بسنده کرده است. (قسمت‌بیست‌ششم) 📚#کتاب‌بخونیم ❤️¦↫#عاقلانه‌عاشق‌می‌شویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦  دخترانِ سِدنا

[حکومت جهانی خدا..🕊] باموضوع: اتکا به ثابت °•اگر به جامی فلزی که در حالت آزاد است، ضربه‌ای وارد شود، تا مدتی ارتعاش خواهد داشت؛ ولی اگر جام را با دست بگیریم و ضربه‌ای به آن وارد کنیم، دیگر ارتعاشی نخواهد داشت. °• انسانی که خدا را که تکیه گاه خود قرار نداده است، آرامش خود را با یک ضربه از دست می‌دهد و تا مدت‌ها مضطرب و سردرگم و حیران خواهد ماند؛ اما کسی که متکی به خداست و دلش به او آرامش می‌دهد و خدا هم او را در آغوش گرفته است، در مقابل ضربات مضطرب نخواهد شد و آرامش خود را حفظ خواهد کرد. (قسمت‌بیست‌هفتم) 📚#کتاب‌بخونیم ❤️¦↫#عاقلانه‌عاشق‌می‌شویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦  دخترانِ سِدنا

[حکومت‌ جهانی خدا..🕊] " باموضوع‌:ما انسان را از نطفه امشاج آفریدیم" °•{انا خلقنا الانسان من نطفة امشاج}(ما انسان را آفریدیم از چیزی که نطفهٔ امشاج [مختلط] است.) نطفهٔ امشاج یعنی چه؟ حیوانات امشاج نیستند؛ بلکه یکدست هستند. °• همهٔ شیر ها درنده هستند، مار ها گزنده هستند، میش ها همه رام اند؛اما انسان میتواند درنده باشد، گزنده باشد و رام! یکی میبینی از میش رام تر، یکی میبینی از گرگ درنده تر. انسان از نطفهٔ امشاج است یعنی همین. (قسمت‌بیست‌هشتم) 📚#کتاب‌بخونیم ❤️¦↫#عاقلانه‌عاشق‌می‌شویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦  دخترانِ سِدنا

[حکومت جهانی خدا..🕊] " باموضوع: مشکل ابلیس در فهم حقیقت انسان" °•در ایات مختلف قرآن، این معنا با تفاوت لفظی امده: {قال لم اکن لاسجد لبشر خلقته من صلصالمن حما مسنون} ابلیس میگوید«اینها که سجده میکنند عوام اند. مگر من عوامم؟! این بشر از صلصال است؛ از حمأ مَسنُون افریده شده است.» °•در این ایه که خداوند به ملائکه گفت{اذا سویته فنفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین} منظور سجده قبل از نفخ نیست؛ بعد از نفخ است. مشکل ابلیس هم همین جا بود. خاک را میدید، حقیقت انسان را نمیدید. حقیقت انسان غیر از این بدن خاکی انسان است. °•به این آیه نگاه کن: {فی ای صوره ما شاء رکبک} یعنی تو را سوار کرد در هر صورتی که میخواست؛ یعنی چیزی که تو در آیینه میبینی، مَرکب توست. تو راکب را نمیبینی، خودت را نمیبینی. اینجاست که «من عرف نفسه فقد عرف ربه» اهمیت و معنا پیدا میکند. (قسمت‌بیست‌نهم) 📚#کتاب‌بخونیم ❤️¦↫#عاقلانه‌عاشق‌می‌شویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦  دخترانِ سِدنا

[حکومت جهانی خدا..🕊] "باموضوع: انسان به هر چه دل ببندد، ان را با خودش یکی میداند" °•ما خیال میکنیم خودمان هستیم که به این شکل و قیافه هستیم! به این ایه نگاه کنید: {فی ای صورة ما شاء رکبک} در هر صورتی که خدا میخواست، تو را در ان صورت ترکیب کرد. نه به معنای فارسی ان، که یعنی دو چیز را با هم مخلوط کنند و در هم بیامیزند؛ بلکه ترکیب ریشه عربی دارد. از ارکاب می آید. رکبک یعنی سوارت کرد.{فی ای صورة ما شاء رکبک} یعنی این صورت، مرکب توست. °• انسان، راکب بر این مرکب است. مشکل این است که مرکب را میبیند، خیال میکند این خودش است. نه، بلکه این مرکب اوست. °•انسان به هر چه دل ببندد ان را خودش میداند! امام راحل از یک فیلم تعریف کرد؛ میدانید از چه فیلمی؟ فیلم گاو! چرا؟ ماجرای فیلم گاو این بود که فردی گاو نری داشتکه کار های مختلف میکرد و در آبادی گاو نری به این اراستگی نبود. آن فرد شدیدا به این گاو تعلق پیدا کرده بود. این گاو در چاه افتاد و مرد. بعد از مرگ ان، صاحب گاو مالیخولیا گرفت و مدام میگفت«من گاوم.» °•این بندهٔ خدا، تنها کسی نبود که گرفتار این مالیخولیا شد. امروزه خیلی ها مبتلا هستند. خودشان را از این بدن میدانند؛ یعنی به دلیل دلبستگی شدید، خودشان را آنچه نیستند میپندارند. لذا عُرفا توصیه میکنند برای عبور از خود، ذکر یونسیه را زیاد بگوییم: {لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین} °•ذکر یونسیه با تحول انسان چه نسبتی دارد؟ حرف ایه این است که میخواهد انسان را از ظلمت خودش بیرون بیاورد. عُرفا میگویند همان طور که صاحب گاو، به دلیل دلبستگی شدید به گاوش، خودش را آنچه نبود میخواند و میگفت«من گاوم»، تو هم آنچه نیستی را میگویی؛ مثلا میگویی«من این بدن هستم.» حالا قرآن خیلی احترام میگذارد و میگوید«تو هم یونسی!» او در ظلمات شکم ماهی رفت؛ تو هم بفهم که الان در ظلمات هستی. °• او فهمید و گفت {لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین} بعد هم خداوند فرمود: {فلولا انه کان من المسبحین*للبث فی بطنه الی یوم یبعثون} چون یونس(ع) تسبیح گفت، از ظلمات شکم ماهی بیرون آمد. میگوید ای انسان، تو هم تسبیح خدا را بگو تا ازش کم ظلمت خودت که در آن گرفتار شده ای، بیرون بیایی. (قسمت سی‌) 📚#کتاب‌بخونیم ❤️¦↫#عاقلانه‌عاشق‌می‌شویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦  دخترانِ سِدنا

" کتاب تنها گریه کن " 📚♥️ -مقدمه کتاب- ‌✍🏻اکرم اسلامی 📚¦↫#کتاب‌بخونیم #عاقلانه‌عاشق‌میشویم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - ➺@D_sedna_ir ¦  دخترانِ سِدنا