سگم و جمع فقیهان نجسم میدانند
نجس العین ندارد به حریمت راهی
در نمِ بحرِ نجف مُستحلم ساز علی
تا نشینم دمِ ایوانِ طلا گَه گاهی...
به امید درمان دردِ فراقت نامت را بُردم
درمان که هیچ!
آشفتگی و پریشانی نیز فزون گشت...
4_5906606078212181929.mp3
5.91M
دیگه دلتنگی عضوی از عذاب شده
عکس تارِ ضریحِ تو دنیام شده...
خط امان گرفته ام از لب شاه مهوشان
جمع از اوست خاطرم گریه امان نمیدهد
جز بوسه بر رکاب همایون ذوالجناح
عقلم به هیچ جای دگر قد نمیدهد...