دائمالخمر¹¹⁰
-
به فرض ایل و تبارم مرا رها کردند
چه غم که یک نفره ایل و تبار منی
ازيـارمبگممنبهجزحُسينحرفیندارمبگم.
"ياسَندقلبِي
وسِرأبتسامتِيوكُلكُلي
ایتکیهگاهدلم
رازلبخندموتمامِتماممن!
دائمالخمر¹¹⁰
ازيـارمبگممنبهجزحُسينحرفیندارمبگم. "ياسَندقلبِي وسِرأبتسامتِيوكُلكُلي ایتکیهگاهدلم راز
داریم با حسینحسین گفتن پیر میشویم!
خوشحال ازین جوانی از دست دادهایم:)))))
اونجا که صائب تبریزی میگه:
نیست در دیده ی ما منزلتی دنیا را
ما نبینیم کسی را که نبیند ما را
دائمالخمر¹¹⁰
-
بگذر شبی به خلوتِ این همنشینِ درد
تا شرحِ آن دهم که غمت با دلم چه کرد...
هدایت شده از دائمالخمر¹¹⁰
عاقل آن است که این موقع شب خوابیده
منِ دیوانه که خوابم به خیالت طی شد
بابا حیدر🍇
تو همان احوال خوشایند منی
وقتی که دلم ز همه عالم پر است
ایبہتوزندههمہمن،ایبہتنمجانهمهتو
«حُسَينمنّيوَأنامنحُسَين(ع)»
دنیا طناب مرگ به گردن انسان می افکند.
امامعلیعلیهالسلام
نهج البلاغه،خطبه۸۳