نمای بالا... تصویر شمالی دیوار بارو از تراس منزل مسکونی
نمای پائین... تصویری جنوبی از دیوار باره و برج های نگهبانی آن
این بنای تاریخی طولانی ترین دیوار گلی جهان است که در عصر اشکانیان به قطر ۶ متر، ارتفاع ۸ تا ۱۱ متر، به طول ۸ کیلومتر و با ۲۵۰ برج نگهبانی ساخته شده است. باور ساخت آن توسط نیروی ساده کارگری، به ذهن دشوار می آید اما ساخت آن مسلما سالیان دراز به طول انجامیده و بیانگر آن است که در عصری بنا شده است که یک حکومت مقتدر و طولانی بر شهرمان حاکمیت داشته است.
این بنای ارزشمند نیز طی سالیان گذشته اسیب های فراوان دیده است
تخریب، خانه سازی، ایجاد مزارع در حاشیه آن، کند و کاو گنج جویان، استفاده از خاک غنی دیوارها توسط باغداران و کشاورزان حاشیه شهر مانند باغ شمس، باغ های پسته کمربندی و... از نمونه های این بی توجهی اداره میراث فرهنگی می باشد.
نمایی از عمارت مولود خانه در دامغان
این بنای ارزشمند تاریخی متاسفانه بواسطه عدم نظارت میراث فرهنگی توسط شهرداری دامغان تخریب گردید و متاسفانه به جای آن پارکینگ اتومبیل ایجاد گردید.
در هیچ کجای جهان یک پرنده ارزشمند، زیبا، پرنقش و نگار، نفیس، منحصر به فرد و آواز خوان را به خاطر چند گرم گوشت آن شکار نمی کنند حتی در آفریقا و جنگل های آمازون و یا مثلا آثار برجسته کشور مانند تخت جمشید، مسجد شیخ لطف الله، حمام فین، باغ دولت آباد و... را تخریب نماییم و به جای آن پاساژ و هتل بسازیم و بگوییم ارزش اشتغال بیشتر از این بناها می باشد. ارزش تاریخی و گردشگری این بنا با توجه به نقش تاریخی آن با ساخت دهها پاساژ قابل مقایسه و برابری نیست. باید به شهرهای دیگر رفت و مشاهده کرد که چگونه از بناهای کهن خود حتی یک درخت خود با جان و دل نگهداری می کنند.
شهر عجیبی داریم...
✨شمیم عطر غذای حسین میپیچد
در خیمه عزای حضرت سیدالشهدا علیه السلام، هر کسی برای خودش عالَمی دارد؛ روضهخوانها یک جور، خادمها یک جور، سینهزنها یک جور و خلاصه هر کسی اینجا ارتباط مخصوصی با آقا دارد. از جمله آشپزها که در هر روز از این دهه، چند ساعتی را در فضای گرم آشپزخانه در کنار آتش اجاقگازها میگذرانند تا وقتی مجلس تمام میشود، یک غذای خوشمزه و خوب یا همان تبرکی روضه را به دست عزاداران برسانند و آنها را با رضایت بدرقه کنند. حالا بماند که خیلی وقتها خودشان هم بدون غذا به خانهشان میروند و هر چه هست و نیست، همه را نثار تمنای نگاه عزاداری میکنند که با التماس آمده و میگوید:«یک لقمه غذای تبرکی باقی نمانده؟ به خدا خانه مریض دارم»، یا آن دیگری از پدر و مادر پیری میگوید که چشمشان به در است تا یکی بیاید و ظرف غذای نذری که به قول خودشان مزهاش با تمام غذاهای دنیا فرق میکند را سر سفرهشان بگذارد.
اما قصه آشپز هیئت ما امسال خیلی فرق دارد؛ قصه عاشقی است؛ از همان قصههایی که با شنیدنش ابتدا برق از سرَت میپرد و بعد، گوشهای مینشینی و یک ساعت به حال خودت گریه می کنی که ای بابا، امام حسین چه عاشقهایی دارد و من پر مدعایِ بیسر و پا، در این دستگاه عاشقی چه حرفی برای گفتن دارم؟؛
چند روزی است دکترها تشخیص دادهاند در سرش رگی متورم شده و هر لحظه ممکن است پاره شود و او را به حالت اغما ببرد و... دکتر به او تاکید کرده اصلا نمیتوانی بیخیال این بمب ساعتی مغزت باشی، امروز را به فردا و الان را به یک ساعت بعد نباید موکول کنی، اما آشپز هیئت خیلی راحت و بدون نگرانی میگوید:«من که نمیتوانم در دهه عاشورا آشپزخانه و دیگ و غذا را رها کنم، اصلا من زندهام برای نوکری امام حسین، یک سال و دو سال که نیست، من عمرم را پای خدمت به عزادارها گذاشتهام. حالا روضه و تکیه را کجا ول کنم و بروم؟! یا آقا همین جا من را شفا میدهند یا در آشپزخانه هیئتش میمیرم یا بعد از دهه عاشورا میروم و عمل میکنم».
آری، حسین جان! هیئت خانه حقیقی ما و شما همان حیات واقعی ما هستی و دیگر هیچ...
امروز زندهام به ولای تو یا حسین...
✍ مصطفی ترابی
🔺 #هم_اکنون مراسم عزاداری «حضرت ابا عبدالله الحسین ع»
🔸 سخنران: حجت الاسلام والمسلمین مهدی رستمنژاد
معاون آموزش حوزههای علمیه
🔹 با مداحی حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید مهدی میرعلیاکبری
معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه آزاد دامغان
🔸 زمان: سهشنبه ۱۹ تیرماه ۱۴۰۳
🔹 مکان: مسجد الغدیر دانشگاه آزاد اسلامی دامغان
🔸روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی دامغان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزارش_ویدوئی
📹کلیپی از سینه زنی و زنجیر زنی شب سوم محرم را مشاهده میکنید.
🔹#شب_سوم_محرم
🔸#سینه_زنی_و_زنجیر_زنی
🔹#شهر_کلاته_رودبار
📆تاریخ:۱۴۰۳/۴/۱۸
🎥فیلمبردار: مهدیه زهرا فدائی
استاد ادبیات هر بار آخر کلاس به یکیمان میگفت فلانی حافظ ، فلانی خیام ، یا سعدی. جلسهی بعد فلانی باید دهدقیقه دربارهاش کنفرانس میداد. میگفت الکترونیک نیست که مونولوگ باشد. ادبیات است. شما هم باید حرف بزنید.
کنفرانسها نمره داشت و نمره برای دانشجو از تن ماهی و لوبیای شبش واجبتر بود.
نزدیک محرم شد که گفت کسائیان محرم. یکهفته وقت داشتم. ماجرا جدای نمره برایم جدی بود. خیلی جدی. در حد ناموسی و حیثیتی. باید ثابت میکردم که یک دامغانی امامحسینی فرق دارد و پرچمش بالاتر است و لااقل چسب برچسباش محکمتر.
افتادم روی کتاب. از عمان سامانی و انواع و اقسام مقتلها و محتشم کاشانی و اشعار و ابیات نوحههای خطی و دستنویس پدربزرگ.
از هر کدام تکهای جدا کردم و چسباندم به روزنامهدیواری ذهنم.
روز موعود آمد. رفتم روی سکوی کلاس و پردهبرداری کردم از آن روزنامه. سکوی کلاس برایم منبر شد و بیستدقیقهای کنفرانس دادم. غرّا و آتشین. مثل یک وکیل پایه یک دفاع کردم. از مثلث غم و حماسه و عشق کربلا گفتم آنچیزهایی را که خوانده بودم و میدانستم. از مثلث برمودایی که دلها و عقلها را میبلعید و میبلعد. تمام که شد کلاس توی سکوت رفت. سیچهل دانشجو مرا نگاه میکردند. دستهایم را توی دلم مشت کردم و گفتم دمت گرم میثم. که استاد همانطور که سرش پایین بود گفت سپاسگزارم. همین. سپاسگزارم. منتظر ماندم حرف دیگری بزند. نزد. آب سرد بود. انتظارش را نداشتم. توی دلم گفتم استاد یکهفته نخوابیدم و شبانهروزم با کتابهای محرمی گذشت و بیستدقیقه حرف زدم و فقط یک کلمه؟ سپاسگزارم؟ همین؟
بعد از کنفرانس پرسید کسی سؤالی ندارد؟ کسی سؤالی نداشت و گفت بفرمایید بنشینید.
جایی از کتابی که توی آن یکهفته خوانده بودم نوشته بود که حر آمد پیش امامحسین با سری افکنده. امامحسین هم به او گفت سرت را بالا بگیر حر. ارفع رأسک. تصویرسازی کرده بودم. یک خیمه و دو نفر آدم. مظلومی بخشنده و ظالمی پشیمان. و بهاین نتیجه رسیده بودم حر اگر نبود واقعهی کربلا اتفاق نمیافتاد و ما محرم نداشتیم. آن پاراگراف و ماجرا مثل صاعقه بود. از سرم نرفت و شد دغدغهام. یک علامت سؤال بزرگ.
منبر یکپلهای کلاس را خواستم بیایم پایین تا بروم بنشینم ، نمیدانم چه شد که پرسیدم ولی من سؤال دارم استاد. من نفهمیدم چطوری امامحسین حر را بخشید؟
سرش را بالا آورد ، با انگشت آرام اشارهای به من کرد ، لبخندی زد و گفت ای برادر تو همه اندیشهای.
و گفت بروم بنشینم بعداً.
رفت سراغ درسدادن ادبیات. کلاس که تمام شد گفت کسائیان بیا اتاقم.
رفتم. یکساعت دربارهی سؤالم حرف زد.
گفت که فکر نکن چون حر آمد امامحسین او را بخشید ، حر بخشیده شده بود قبل از اینکه بیاید. و از جادهی رسیدن به بخشش گفت و گفت و گفت.
یک جادهی ساحلی که دریایش آرام است و ارغوانی.
حرفهاش که تمام شد تناقضی در من شکل گرفت. پرسیدم که استاد برای یکهفته مطالعهام یک کلمه گفتید سپاسگزارم و برای سؤال نیمخطیام مرا به اتاقتان خواندید و یکساعت حرف زدید؟
گفت کسائیان کنفرانس تو حاصل اطلاعات تو بود و سؤالت حاصل اندیشهات. فرق زیادیست بین خواندن و اندیشیدن. تو فکر کردی ، برایت دغدغه شد که پرسیدی. و دربارهی اندیشیدن حرف زد. گفت که اندیشیدن تنها چیزیست در جهان که آدم را خسته نمیکند. از فرق هارد با مغز و طوطی با انسان گفت. اینکه اطلاعات مواد خام غذایی هستند و تا اندیشه نباشد غذایی در کار نیست. و آخر هم از حر گفت که انگار مادرش میدانست او یکروزی آزاد میشود که اسم او را حر گذاشت و از اندیشیدن که حر را حر کرد.
بیست و چندسال از آن ماجرا میگذرد. اوایل میگفتم کاش اندیشیدن کلاس داشت ؛ استادی معلمی چیزی. اما حالا فهمیدهام فکرکردن آموزشدادنی نیست ، آموختنیست. هرکسی خودش باید یاد بگیرد که بیندیشد.
حالا هر سال محرم که میشود یاد آن ماجرا میافتم و به اندیشیدن بیشتر میاندیشم.
به انبوه اطلاعات محرمی و اندک اندیشههای محرمیام.
#میثم_کسائیان
🔶رئیس کل دادگستری استان سمنان خبر داد؛
🟢اجرای پویش «به عشق امام حسین میبخشم» در استان سمنان
🔹رئیس کل دادگستری استان سمنان از اجرای پویش محرمی به نام به عشق امام حسین(ع) می بخشم در این استان خبر داد و گفت: در همین ابتدای کار این پویش، یک قاتل از قصاص رهایی یافت.
🔗مشروح خبر را 👈اینجا بخوانید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به همت انجمن اسلامی دانش آموزان و با همکاری حوزه علمیه امام صادق(ع) در حال انجام است / طرح کلاس های حفظ قرآن و احکام اسلامی برای دانش آموزان در پنجاه روز
🔸حجت الاسلام والمسلمین عرب پوریان مسئول اجرایی این طرح بیان کرد: دوره های کلاس های انجمن اسلامی در حال برگزاری است که به دوبخش مهارتی و معارفی تقسیم میشود.
در بخش مهارتی به نکاتی میپردازیم که در روزمره دانش آموزان به کار آید و در بخش معارفی به حفظ قرآن و تجوید آن و مسائل قرآنی پرداختیم و در قسمتی دیگر به احکام و عقاید اسلامی برای دانش آموزان خواهیم پرداخت.
🎤خبرنگار کسری خداوندی
#اطلاعیه
برگزاری اولین دوره فیلمسازی انجمن سینمای جوانان ایران نمایندگی دامغان
در دوره ۴ ماهه فیلمسازی از ایده پردازی تا فیلمنامه نویسی ، کارگردانی ، تصویربرداری ، صدابرداری ، تدوین و تمامی سرفصل های تولید یک فیلم کوتاه زیر نظر بهترین اساتید دانشگاهی بیش از ۲۵۰ ساعت آموزش داده خواهد شد و دوره با ساخت یک فیلم کوتاه به پایان خواهد رسید .
انجمن سینمای جوانان ایران نمایندگی دامغان
Audio_03.mp3
2.84M
◈ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴◈
🔰ویژهبرنامه:
فرهنگ مسئولیتپذیری اجتماعی
همزمان با فرارسیدن دهه امر به معروف و نهی از منکر
❇️ قسمت سوم
📍با موضوع: اختصارگویی، شرط اثرگذاری امر به معروف و نهی از منکر
🎙حجتالاسلام مصطفی ترابی
✨کاری از: کارگروه مردمی ترویج فرهنگ مسئولیت پذیری. شهرستان دامغان
#واجب_فراموش_شده
#دهه_امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 گزارش تصویری
سهشنبه ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۳
🔴 برگزاری دویست و نودوچهارمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر دامغان
📌 بازدید میدانی ریاست و اعضای شورای اسلامی شهر دامغان ، مهندس عصاری شهردار دامغان(بازدید ملک طاهریان) ، مهندس شمس آبادی معاونت خدمات شهری ، دکتر صرفی مسئول خدمات شهری و مهندس ابوالفضل فتحعلیان مسئول فضای سبز شهرداری از :
۱ : محوطه خاکی واقع در کوثر ۶ (مسکنمهر)
۲ : ساختمان ترمینال و محوطه
۳ : ملک طاهریان واقع در خیابان ایستگاه
🎬 محمد علی موذنی سمنانی خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری دامغان نما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 گزارش تصویری
سهشنبه ۱۹ تیر ماه ۱۴۰۳
🔴 برگزاری دویست و نودوچهارمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر دامغان
📌 تقدیر و تشکر شورای اسلامی شهر دامغان و شهرداری از آقای حامد داوودیکیا(مربی) و خانم کیمیا سادات تسلیمی
🚲 خانم کیمیا سادات تسلیمی بانوی دوچرخه سوار دامغانی و عضو باشگاه فرهنگی ورزشی شهرداری دامغان در رقابتهای دوچرخه سواری قهرمانی کشور که به میزبانی شهر تبریز در استان آذربایجان شرقی برگزار شد موفق به کسب یک مدال نقره و دو مدال برنز شد.
🚲 کیمیا تسلیمی در دو ماده سرعت ۵۰۰ متر و اسپرینت دو مدال برنز و در ماده کایرین موفق به کسب مدال ارزشمند نقره شد.
🎬 محمد علی موذنی سمنانی خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری دامغان نما
زمانه در قید زمان نیست و به هر فرصت عنان مرا به کف دارد و در سایه مینشیند و سرمایه عمر مرا به دست دارد و تولیت میکند تا روزی که او بخواهد و میل مقدرات تعیین کند که چون باشم و چون بمانم و اگر بودم چگونه فرصت بودن را در معیار عمر سپری سازم.
دستی از غیب و در غیب نشسته که زلف عقل و احساس مرا بسته و چون ظرفی از آب زلال میماند که روزگار بر آن ترک از حادثه انداخته و هر دم قطرههای روز میریزد تا شاید دنیای من هم کمی بگریزد و فرصت زیست برابر با تحمل و تامل من فراهم آید که چنان مرا توجیه کند که پس از بانگ رحیل، دست افسوس بر زانوی ماتم نزنم.
راستی رفیق! عیار عمرت به معیار حق است یا به بطلان لحظهها؟
همین حالا در قمار روزهای زیستن، برد با توست یا چون من به روزگار بدهکاری؟
طلا به کار عمر دادهای یا از طلای عمر کاستهای؟
هر چه هستی! خوش باش که نوبت عمر بی تکرار است!!!
سیدرضا جزءمومنی
⚫️دعوت عمومی حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) از عزاداران حسینی و همشهریان ولایت مدار برای مراسم جامه کردن طوق (ششم محرم) بزرگترین سوگواره حسینی دامغان
🔴دعوت عمومی حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) از عزاداران حسینی و همشهریان ولایت مدار برای مراسم جامه کردن طوق (ششم محرم) بزرگترین سوگواره حسینی دامغان
🕌آیین طوق جامه کردن، اصلیترین و قدیمی ترین آیین ماه محرم در شهرستان دامغان است که سابقه برگزاری این آیین به بیش از ۲۰۰ سال میرسد. طبق رسم گذشتگان، حسینیهای که در آن طوق، جامهدار میشد به صورت کتبی و با ارسال دعوتنامهای از تکیهها و دسته های عزاداری شهر دعوت به عمل میآورد که در برنامه شرکت کنند، حسینیهها نیز این دعوت را پذیرفته و با دستهای از عزاداران خود در برنامه حضور پیدا میکردند. این آیین معنوی و سنتی از صبح روز ششم محرم در حسینیه حضرت ابوالفضل (ع) آغاز میشود و تا روز یازدهم ادامه دارد که در پی آن یکی از باشکوهترین مراسم محرم در دامغان برگزار میشود.
🏴در ابتدای برگزاری این آیین، از صبح زود ابتدا دستهای با طبل، سنج و شیپور به داخل حسینیه وارد میشود و اعلام میکند که هیأتها در راه هستند و سپس دسته زنجیرزنی هیأتها با مداحی، سینهزنی و علمهای خود در محل حسینیه حضور پیدا میکنند.
☑️در چهارمین شب از ماه محرم الحرام 1446 توفیق شد ساعتی را در جمع عزاداران و خادمان صدیق و خالص و مسئولین و اعضای امنای تکیه ابوالفضل (ع) باشیم.
✍به گزارش پایگاه خبری دامغان نما؛ حجت اله سیاه پوش عضو امناء و مدیر اجرایی این تکیه از برگزاری مراسم بزرگ ششم محرم از ساعت 30/9 صبح روز جمعه ششم محرم امسال خبر داد و گفت: هیات سینه زنی قدیمی تکیه از ساعت 7صبح با حضور در منازلی که صاحب طوق هستند به صورت دسته روی کار جمع کردن طوق ها را انجام داده همزمان نیز خادمین و کارکنان تکیه عهده دار پذیرش نذورات قربانی ، کالا و مواد غذایی و...در محل حسینیه هستند.
👤وی گفت: پس از آن با قرائت زیارت عاشورا و سخنرانی سخنران میهمان ورود هیات های تکیه خوریا (باب الحوائج موسی ابن جعفر) و تکیه ابوالفضل (ع) مراسم طوق جامه کردن انجام می شود.
🗣سیاه پوش در پاسخ به سوال دامغان نما در خصوص نیاز امسال حسینیه گفت: با توجه به اعتقاد راسخ دامغانی های مقیم و غیر مقیم و اهالی شهرهای همجوار و حتی هم وطنان استان های همسایه شمالی (مازندران و گلستان) ما همچون سال های قبل پیش بینی حضور حداکثری عزاداران حسینی و دلدادگان و شیفتگان علمدار کربلا را در روز جمعه 22 تیرماه را داریم.
▪️مدیر اجرایی در ادامه افزود: نیاز فعلی حسینیه با توجه به قرار گرفتن ایام محرم در تابستان و گرمای زیاد پنکه سقفی ، پنکه ایستاده پایه بلند ، کولر آبی و اسپیلت و برای پذیرایی از عزاداران آب معدنی ، یخ بهداشتی ، آبلیمو ، انواع شربت های بسته بندی ، برنج ، گوشت و حبوبات بوده و دفتر نذورات حسینیه در دهه اول و تا پایان روز 12 محرم آماده پذیرش نذورات قربانی (گوسفند ، مرغ و خروس و...) می باشد.
🔸مهدی خراشی خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دامغان نما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعزیه شهادت حضرت علی اکبر به یاد کربلایی محمد علی کشاورزیان در حسینیه قلعه بالا روستا وامرزان در روز دوم محرم
عباس کشاورزیان شهروند خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دامغان نما
شب چهارم
زبان حضرت زینب
دوست دارم دشت لبریز از جوانانم شود
از علی اکبر حسابی اربا ارباتر شوید
#دکتر_سید_مسیح_شاهچراغ
سلام به لالایی و ناله های مادر
السلام مظلوم عالم یا حسین هر روز یادت میکنم
رو بسوی کربلا بعد از نمازم یک سلامت میکنم
هر شب جمعه زیارتنامه ای خوانم برایت یا حسین
اندر آن یادی ز تو با زینب و اصحاب و یاران میکنم
یا حسین ما را نگاهی کن به جان آن علی و فاطمه
چون به لطف این نگاه مهربانت ختم قرآن میکنم
ما که در دنیا غریبیم سید و سالار مظلومم حسین
بر سر سجاده ام ای مهربان هر روز صدایت میکنم
از غم تو مادرم هنگام شیر میخواند برایم این چنین
یا علی گویی زیر بیرق عباس ، شیرم را حلالت میکنم
عاشقت گشتم حسین هنگام لالایی و شیر از کودکی
چونکه خوردم شیر آن مادر، جانم را فدایت میکنم
قصه طفل علی اصغر شنیدم وقت لالایی و خواب
بر گلوی نازک اصغر منم از بچگی دارم سلامی میکنم
شیره جانم شدی آقا حسین از کودکی تا پیری ایم
گر که جان باشد روزی تربت پاکت زیارت میکنم
چونکه پابوست رِسَم آن روز کنار تربت صحن و سرات
بوسه ای بر تربت شش گوشه ات از جان نثارت میکنم
گر نبودم روز عاشورا کنار عمه ام زینب ببخشم یا حسین
شرمسارم، هر محرم زانوی غم در بغل جمع میکنم
هر محرم میروم در گوشه ای از این دیار عاشقان
تا نفس دارم برای عاشقانت خیمه عباس بر پا میکنم
هر کسی آمد در این محفل مهمان و عزادار شماست
من به رسم نوکری یک بوسه بر دستان و پایش میکنم
گر شدم خادم یا سقای تو با مشک آب در مجلست
آنگه یادی از سقایی عباس و آن لبهای عطشان میکنم
چونکه محفل شور و شین گیرد به ذکر کربلا و زینبش
یاحسین میگویم و از دل اشکی را نثار اهل طاها میکنم
عفو کن ما را به آن پهلو شکسته مادرت زهرا، حسین!!
چونکه هر ساله منم یک روضه ای در خانه بر پا میکنم
روزه عباس و زینب کل یاران شهید با وفای کربلا
یادی هم از ناله های حضرت زهرا و آن مولا حیدر میکنم
موسوی دامغانی