امام جمعه دامغان:
🔰سپاه پاسداران خاری در چشم دشمنان است/ توطئه دشمن بر سپاه ناکام ماند
دامغان _ امام جمعه دامغان با اشاره به تروریست خواندن سپاه و ناکام ماندن توطئه دشمن گفت: سپاه پاسداران اقتدار جهانی دارد و این عزت و اقتدار خاری در چشم دشمنان است.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دامغان نما؛ حجت الاسلام محمد حسن رستمیان در آئین نماز عبادی سیاسی جمعه دامغان به میزبانی مصلی امام خمینی (ره) این شهر ضمن محکوم کردن ترفندهای دشمنان انقلاب اسلامی ایران افزود: بار دیگر دشمن دست به توطئه و تحرک زد و آن قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریست ها بوده که نمی داند با این کار خود به قدرت و عظمت سپاه پاسداران کمک کرد و در محاسبات و طراحی خود دچار خطا شد.
وی اضافه کرد: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی موفقیت های خوبی از خود بر جای گذاشت و این موفقیت ها بر هیچکس پوشیده نیست و هر روز نام و جایگاه این نهاد مقدس در سطح جهانی می درخشد.
جهاد تبیین بیان حق است
امام جمعه دامغان با اشاره به جهاد تبیین و نقش آن از دیدگاه آیات و روایات اظهار داشت: جهاد تبیین بیان حق است که آشکار شود و پنهان نماند.
وی تصریح کرد: تا زمانی حقایق به خوبی بیان شود به فراموشی هیچ کاری سپرده نخواهد شد و باید تلاش کنیم معارف و ارزشهای اسلامی جای خود را به ضد ارزشها ندهد.
خطیب نماز جمعه دامغان خاطر نشان کرد: در عظمت و عزت انقلاب اسلامی ایران کارهای انجام شد که باید نسل نوجوان و جوان ما بدانند و چرا جنگ شد و دفاع مقدس ما برای چه بوده است.
▫سیدعلی میرعمادی خبرنگار پایگاه خبری دامغان نما
@Damghan_nama_ir
با شروع فصل سرما:
✅عملیات بذر پاشی و بذرکاری در سطح ۴۴۰ هکتار از مراتع دامغان اجرا شد
دامغان _ رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری دامغان گفت: با توجه به شروع فصل سرما عملیات بذر پاشی و بذرکاری در سطح ۴۴۰ هکتار از مراتع این شهرستان شامل ریزچال؛ آهوانو و گور مومنین کلاته اجرا شد.
🔗بیشتر بخوانید
🔺سید علی میر عمادی خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دامغان نما
@Damghan_nama_ir
نماینده دامغان در مجلس:
✅۱۵ میلیارد تومان اعتبار برای جاده گلوگاه دامغان تخصیص داده شد
🔺دامغان – نماینده دامغان در مجلس، گفت: ۱۵ میلیارد تومان برای جاده گلوگاه دامغان به دیباج اخذ و در اختیار پیمانکاران قرار داده شده تا بتوانیم شاهد بهره برداری از این طرح باشیم.
👈علیزاده خاطرنشان کرد: تمام طرحهای نیمه تمام در دیباج تعیین تکلیف شده و چندین پروژه از جمله مجتمع فرهنگی و سالن ورزشی شهر به سرانجام رسیده است
👈وی از تأمین بودجه ساختمان اداره هواشناسی دیباج نیز به عنوان یکی دیگر از مطالبات مردم این منطقه خبر داد و بیان کرد: پیگیریهای لازم در این زمینه صورت خواهد گرفت.
🔗بیشتر بخوانید
✍سید علی میر عمادی خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دامغان نما
┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄
👈انتشار مطالب فقط با ذکر منبع (پایگاه خبری دامغان نما) مجاز است
@Damghan_nama_ir
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
خبر خوب؛ ♦️خطر از بیخ گوش مردم سمنان دفع شد! با پیگیری سازمان های مردم نهاد محیط زیستی طرح توسعه فر
مدیرکل محیط زیست استان سمنان در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دامغان نما:
📌با طرح احداث کارخانه فروسیلس جدید در منطقه صید آباد دامغان مخالفت شد / مغایرت با هوای پاک علت اصلی مخالفت
🔺دامغان _ مدیرکل محیط زیست استان سمنان گفت: یکی از مهم ترین دلایل مخالفت احداث کارخانه جدید فروسیلس در منطقه صید آباد دامغان قانون هوای پاک بوده که رسماً با احداث این واحد تولیدی و صنعتی مخالفت شد.
👈فعالیت کارخانه فروسیلس ( فولاد آلیاژ) دامغان اشاره داشت و افزود: با توجه به رعایت ضوابط زیست محیطی توسط کارخانه فروسیلس ( فولاد آلیاژ) دامغان مجوز فعالیت آن صادر شد و در صورت تخلف قوانین زیست محیطی با این واحد برابر قوانین برخورد می شود.
🔺وی گفت: تاکنون برای طرح توسعه فروسیلس سمنان مجوزی صادر نشده است و ادامه فعالیت طرح توسعه منوط به اخذ مجوزهای زیست محیطی از سوی اداره کل محیط زیست استان سمنان است.
🔗بیشتر بخوانید
✅سید علی میر عمادی خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی دامغان نما
┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄
👈دامغان نما پرمخاطب ترین رسانه _دارای پروانه انتشار از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیأت نظارت بر مطبوعات_ با اعضای واقعی در فضای مجازی شهرستان دامغان
@Damghan_nama_ir
جمعهها دلگیر نیستند، غروبهایش هم، بغضآلود!
جمعهها هنگام رجعت است و بازگشت.
ما که غریب ماندهایم و دور!
آنقدر از غروبِ جمعه بد گفتیم که بد شد،
که دلگیر شد؛ والا غروب جمعه یعنی همه دور هم مشغول زندگی!
غروب جمعه یعنی تقسیم نگرانی صبح شنبه، دور یک سفره!
غروب جمعه، یعنی کتلتهای مادر و هزارتوی آشپزخانه!
یعنی گشتن بی پایان!
یعنی بوی خوب زندگی!
غروب جمعه یعنی، من سهم خود را از سیبزمینیهای سرخشده میخواهم و با اینکه تاوان بیگاه خواستن را با لمس محکم پشت قاشق میدادم، باز هم دست از خواستن بر نمیداشتم.
غروب های جمعه رجعت من است از فرسنگها دور تا یک وجب مانده به مادر...
نزدیک مادر امن بود!
انگار سقف بالای سر مادر محکمتر و نورها همه سمت دست و پیشانیش بیملاحظه میرقصیدند.
کمی آنطرفتر،
یک پتو با ملحفهٔ سفید، یک دوجین لباسِ من و ما خروار روی هم، و یک کاسه آب برای نمناک شدن لباسها، بوی غروب جمعه، پهن شده بود توی اتاق!
خط اتوی شلوار بابا از همه صافتر بود!
و زانوی پارهٔ شلوار من آنجا لو میرفت.
غروب جمعه، یعنی شنبهها بهخاطر مادر صاف راه میرفتیم تا اتوی شلوارمان نریزد؛
یکشنبهها تا ظهر هم کار مادر حرمت داشت و از اذان یکشنبه تا ظهر جمعه شلوارمان که تا مدتها شروار صدایش میکردیم، اسیر دویدن و زمین خوردن و شیطنتهایمان بود...
غروب جمعه، یعنی پدر یک نقطه آن گوشهٔ سقف، گوشهٔ سمت راست را نگاه میکرد و چایش را سر میکشید و بیصدا، بیاشاره یکباره نگاهش با مادر گره میخورد! صاف صاف به هم نگاه میکردند و میخندیدند و انگارنهانگار اینجا خانواده هست.
غروبهای جمعه، رهنمون دلی است که راهش را میان آهن و دود و تردید گم کرده است.
غروبهای جمعه، یعنی نوبت من است!
نوبت صف ایستادن و نان صبح شنبه را گرفتن...
پیرزنان و پیرمردان تور پهن کرده و آماده تا شکارم کنند! طعمهٔ اول یک پرسش بود،
پرسش کلیدی؛
پسر کی هستی؟
پاسخش، یعنی بیرون کشیدن همهٔ گفته و نگفتهٔ یک زندگی...
کافی بود مبادی آداب باشی و راست بگویی...
خوشبهحال آنها که خیرهسر بودند و لام از کام سخن نمیگفتند و از گوشهٔ تور در میرفتند.
پیرمردها و پیرزنان صف،
همهچیز را میگفتند؛ حتی آنها که پدر برای نگفتنش صورتش را سرخ نگه داشته بود!
همهٔ رفتنها، شکستنها، قهرها، آشتیها، داشتنها و نداشتنها.
این روزها را نمیدانم اما آن روزها صف یعنی همین.
غروب جمعه، یعنی سفره را من پهن اتاق میهمانی خواهم کرد.
من برایتان ماست خواهم آورد.
آب را فراموش خواهم کرد تا صورت برادرم سیاه و کبودِ بیآبی شود تا قدر آب را بداند.
سفره را من خواهم کشید تا فرصت داشته باشم گوشهٔ لپ، یک کتلت بیشتر از سهم خود را قایم کنم.
غروب جمعه، یعنی اتمام خوشیهای یک هفتهٔ دلخواسته!
فرجام به خیر شدنِ دعواهای مدرسه...
کتکهای ناظم...
نمرههای یک رقمی...
و سختترین قسمت ماجرا که تاوانش گنگ بود، باخبر شدن پدر از شرح ماوقعِ یک هفته خوشبختی پسر...
غروب جمعه، یعنی حمایتهای مادر.
ایستادن جلوی عذاب و عتاب پدر.
غروب جمعه، یک نقطهٔ بزرگ است، پایان یک ماجرای عظیم به نام یک هفته از زندگی.
نقطهای که اینجا، فرسنگها دور از اتاق میهمانی و بوی نم لباسها و دلهره یافتن کتلتها نیست.
ما، اینجا، دلگیر رفتن آفتاب نیستیم، غمگین گمشدن نوریم!
غروب جمعه، یعنی یک روز دیگر تمام شد و یک روز دیگر به عصر پنجشنبه و خیابان و تو نزدیکتر میشوم.
نسل من با تیتراژ پایان فیلم عصر جمعه، یکباره از قلهٔ خوشبختی سر نمیخوردیم، پرت میشدیم پایین!
غروب جمعه، هیچ کجای دنیا بهاندازهٔ سر سفرهٔ شام و انتظار آمدن پدر و تقسیم عادلانهٔ سیبزمینی سرخکرده امن نبود.
وقتی سهم من از خوشبختی سر سفرهٔ شام بود، حتی جنگ، زلزله و سیل هم نمیتوانست گریزانم کند.
پدر بالای سفره!
تا مادر یکوجب فاصله!
خواهر از سهم خود برای دیدن لبخندهای من میگذشت و برادر سهم خود از کتلتهای نرسیده تا سفره را میگرفت و امید دیدار و عصر پنجشنبه و خیابان هم که گوشهٔ مشتم بود و به هیچ شاگردانهای هم بازش نمیکردم.
خوشبختی غروب جمعه، یک راز بود که زیباییاش در تکرار آن بود...
جمعهها دلگیر نیستند، غروبهایش هم بغض آلود!
جمعهها هنگام رجعت است و بازگشت...
سفره را من پهن اتاق میهمانی میکنم.
#رضا_هوشمند
@Damghan_nama_ir
گاهى خوب است ما زن ها نگاهى به خودمان بیاندازيم و خلوت كنيم با دنياى زنانه مان
دنيايى پر از رنگ، پر از شعر، پر از شعور، پر از موسيقى و ترانه...
اصلا خداوند زن را خلق كرده است تا جان و روح آفرينش باشد
اين را بايد اول خود ما زن ها باور كنيم و بعد باورش را به خانواده و جامعه بدهيم
همين آشپزخانه هايمان را كمى جدى بگيريم، آن وقت بخشى از زن بودنمان و دنياى پر عشق و رنگارنگش تعريف مى شود...
شما به هر رستورانى برويد از معروف ترين و گران قيمت ترين گرفته تا رستوران هاى سنتى كه ادعاى غذاى خانگى دارند و بعضى هايشان براى جلب مشتريانى كه دلشان لك زده براى يك غذاى خانگى، اسم هايى دارند كه غلط انداز است مثلا رستوران سنتى "مامان جون"
يا
"مادر بزرگ"
اما وقتى مى روى و مثلا كوفته جلويت مى گذارند به عين مى فهمى كه تن مادر بزرگ (ننجان) دارد توى گور مى لرزد...
واقعا آشپزخانه قسمتى از دنياى پر رمز و راز و عاشقانه ى زنانه است و همين است كه كوفته ى ننجان را كوفته !!!! مى كند و گرنه دستور پخت هر دو يكى است
زن با وجودش و با قلبش و با احساسش غذا مى پزد
سبزى ها را مى شويد و زير لب ترانه اى زمزمه مى كند
خرد مى كند و با رقص ماهرانه ى چاقو، خود نيز مى رقصد...
سبزى را سرخ مى كند و تفت مى دهد و با گيسوان بلند دختركش رويا مى بافد
پياز خرد مى كند و با تيزى بويش هزار غصه را با اشك بيرون مى ريزد
پياز داغ مى گيرد و با جلز و ولز پيازها توى روغن شعر مى گويد
و امان از جا انداختن قورمه سبزى كه خودش نيز با حوصله و صبر و آرام آرام ، با خورشتش جا مى افتد...
و آن وقت
بايد اين خورشت را نوش جان كرد و گفت:
- انصافا هيچ جاى دنيا اين غذا را نمى شود پيدا كرد...
اما
اين افكار پوچ فمنيستى كه در ماهيتش ضد زنى موج مى زند و ما خودمان را به نديدن و نفهميدن زده ايم و فكر مى كنيم با تاييد اين انديشه هاىِ مريض روشنفكر هستيم، دنياى زنانه ى ما را از ما گرفته است
و آشپزخانه اى كه بايد محل توليد و قوام آمدن و جا افتادن محبت باشد، حتى يك روز در هفته هم شعله ى اجاقش روشن نمى شود و خوش به حال رستوران ها و كترينگ ها و آشپزخانه هاى بيرون بر كه غذاى بى عشق را سر سفره ى خانواده گذاشته اند!!!!
آن وقت ما زن ها با دست خودمان تيشه به ريشه ى دل و احساس و قلبمان زده ايم و كور كورانه فرياد حقوق برابر مرد و زن سر داده ايم غافل از اينكه اين ادعاى موهوم حقوق برابر خود عين رد حقوق زن است...
كجا حق زن و مرد برابر است هم جنس عزيز!
مرد كجا مى تواند مادر شود، خلق كند، از شيره ى وجودش موجودى پرورش دهد و انسان تربيت كند
مرد كجا مى تواند عشق بورزد بى ادعا و دوست داشته باشد بى توقع
مرد كجا مى تواند خانه اى را بهشت كند و كانونى را گرم
مرد كجا توان تحمل مصائب و سختى ها و فراز و فرودهاى زندگى را دارد اگر تو نباشى
اصلا اگر تو نباشى كدام مردى مى تواند يك روز خودش و زندگى اش را مديريت كند
درست است خواهر من ...
به اراجيف تئورى پردازهايى كه كمر به قتل عشق و عاطفه و نابودى بنيان خانواده بسته اند گوش نده...
مرد و زن مكمل هم هستند زنان در عين توانمندى در امورى، به دليل همان عاطفه و احساسى كه خداوند در وجودشان نهاده تا همسر باشند و مادر، جسم و روحشان براى بعضى شغل ها ساخته نشده است ...
زن لطيف است در عين قدرت
صبور است در اوج سختى
و همان قدر ترد و شكننده
پس بياييم به اندازه ى ظرفيت احساسى و روحى خودمان، از خودمان توقع داشته باشيم
و بدانيم با تقويت زنانگى مان بر قلب و روح خانه ى خود فرمانروايى كرده ايم و ملكه ى كشور خانواده مان شده ايم
آشپزخانه هايمان را جدى بگيريم كه آن جا حياط خلوت احساس زنانه مان است.
دكتر زهرا احمديان
@Damghan_nama_ir
✅درخشش شطرنج بازان نونهال دامغانی در مسابقات قهرمانی استان
🔺مسابقات شطرنج رده سنی ۸ تا ۱۸ سال، استان سمنان، انتخابی مسابقات کشوری با شرکت ۹۰ شطرنج باز در دو بخش پسران و دختران از شهرهای سمنان ، شاهرود، گرمسار و مهدیشهر طی روزهای ۲۹ و ۳۰ دیماه به میزبانی سمنان برگزار گردید.
✍به گزارش خبرنگار پایگاه خبری دامغان نما در رده زیر ۱۰ سال آوا باقرزاده و در رده زیر ۱۴ سال النا شاهچراغی از شهرستان دامغان به مقام قهرمانی دست پیدا کردند و سال آینده بعنوان نماینده استان در مسابقات کشوری حضور خواهند داشت.
🔹فرشته سادات داود الموسوی _ خبرنگار پایگاه خبری دامغان نما
┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄
👈انتشار مطالب فقط با ذکر منبع (پایگاه خبری دامغان نما) مجاز است
@Damghan_nama_ir
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
✅ پنجمین سال پیاپی؛ دامغان قهرمان کشتی استان شد 👈دامغان _ رئیس هیأت کشتی دامغان گفت: کشتی گیران دام
2.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ پنج کشتی گیر دامغان به مسابقات کشور اعزام شدند
🔺به گفته ربیعی رئیس هیات کشتی شهرستان دامغان، ده وزن از منتخبین استان برای مسابقات انتخابی تیم ملی اعزام میشوند که پنج نفر از آنها کشتی گیران شهرستان دامغان هستند.
👈 علی جلالی در وزن ۵٧ کیلو، حسین عباسی در وزن ٧۴ کیلو، علی امیراحمدی در وزن ٨۶ کیلو، طاها خانبیکی در وزن ٩٧ کیلو و مظفر فتحعلیان در وزن ١٢۵ کیلو کشتی گیران اعزامی از شهرستان دامغان در این دوره از مسابقات کشوری انتخابی تیم ملی هستند.
👈این مسابقات برای سه روز در سالن هفت تیر تهران برگزار میشود.
@Damghan_nama_ir
🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱
▫️امام علی (ع): هيچ شرافت و افتخارى چون بلندهمّتى نيست.
روزشمار دفاع مقدس (۱ بهمن)
۱ بهمن ۱۴۰۱ هجری شمسی برابر با ۲۸ جمادی الثانی ۱۴۴۴ هجری قمری و ۲۱ ژانویه ۲۰۲۳ میلادی
• شهادت احمد صالحینژاد (شهرستان دامغان، روستای کلا) (۱۳۶۲ ه. ش)
• شهادت محمدعلی خواجهزاده (شهرستان دامغان، روستای جزن) (۱۳۶۵ ه. ش)
@Damghan_nama_ir