eitaa logo
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
3.7هزار دنبال‌کننده
13.7هزار عکس
4.7هزار ویدیو
30 فایل
«پایگاه خبری دامغان نما» دارای پروانهٔ انتشار (به شماره ثبت ۸۸۱۸۴) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیأت نظارت بر مطبوعات آدرس سایت: http://Damqannama.ir آدرس دفتر: پاساژ الماس شهر _ طبقه دوم صاحب امتیاز و مدیر مسئول: علی قریب بلوک 🆔 @A_GharibBolouk
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ‍ (شب چله ی زمستان) بایسته ی یاد کرد است شب چله با آئین مهری و سپاهیان ایرانی به روم رفته است و سپس با یلدای پیامبر آنان درآمیخته است. آئین مهری ، آئین عشق و مهر و دوستی بوده است و در هیچ جا پیروان آن به خشم و ستیز فرمانروایان گرفتار نمی شدند، اما سپاهیان روم که از ستم فرماندهان و شاهان خود به ستوه آمده بودند به این آئین گرویدند و چندین سده کیش مهری در اروپای کنونی روایی داشته است تا مسیحیت اروپا را فرا می گیرد ، زایش مسیح ـــ درود خدا بر او باد ـــ جایگزین زایش مهر  می شود ، که در گاهشمار خورشیدی یکم دیماه است برابر با بیست و یکم دسامبر در گاهشمار ترسایی و این دو تنها چند روز با هم فاصله دارند. نماد جشن یلدا یا شب چله کلان زمستان درخت سرو بوده است که آنرا با نماد ماه و ستارگان بیشتر به رنگ سرخ ـــ مانند ستاره ی بهرام که نماد جنگاوری و پیروزی  است و سرخرنگ ـــ می آراستند و ستاره بزرگ تابناکی هم بر فراز این سرو جای می دادند که نماد همان ستاره قطبی است. اگرچه چند سده ای هست که درخت سرو در جشن یلدا دیده نمی شود ، اما نگارگری ایرانی گواه آن است و اکنون هم در سفره ی یلدا برگهائی یا شاخه ای از درخت سرو نهاده می شود و چه خوبست در روزگار ما که سروهای گلدانی در دسترس هستند آنها را  همچون نیاکان خود بیارائیم و در جشن یلدا از زیبایی آن بهره برگیریم. سرو افزون بر آنکه نماد جشن شب یلدا بوده است نماد ایران هم هست و در جای جای ایران ویچ ـــ فلات ایران ـــ سر بر آسمان می ساید و چشمها را به خود خیره می کند نخستین پرتوهای خورشید ( مهر) که آسمان را می شکافت و زمین را روشن می کند ، نخست بر بلندای سروهای ایرانی می تابد. سرو همه جا مظهر اعتدال و بلندی قامت است و آنگاه که باد بر او می وزد و اندکی آنرا می خماند نیز الهام بخش شاعران و نگارگران این سرزمین است. بتًه جقّه همان سرو خمیده است که در سوزن دوزی ها بر پوستین ها و پوستینچه ها ، قلمکارها و ترمه ها و ریزنگاره ها (مینیاتور) ، خاتم کاریها و... دیده می شود و چشمها را می نوازد. همانگونه که اروپائیان مسیحی زایش مهر را به عید کریسمس و زایش پیامبر خود دگرگون کرده اند ـــ که البته زایش این پیامبر در بیست و پنجم دسامبر ، منتقدانی هم  دارد ـــ  کاج اروپائی را هم جایگزین سرو ایرانی نمودند. گویا سرو در سرزمین های اروپائی کم است یا به فراوانی ، زیبائی و سرسبزی ایران نمی شود آنجا کاج درخت غالب است ـــ زیبا و همیشه سبز ـــ کاج را با چراغهای رنگارنگ ـــ  باز هم بیشتر به رنگ سرخ ـــ می آرایند و بر در خانه های خود می نهد تا پاپانوئل با آن سورتمه اش از کوهستانهای پربرف بیاید و برای بچّه ها هدیه بیاورد.    ادامه دارد
‍ ‍ (شب چله ی زمستان) درود دوباره بر مهربانوان و مهربانان فرهیخته    یلدا در اندیشه ی گذشتگان      نیاکان آریائی ما که سرزمینهای سرد شمالی و سرمای استخوان سوز عصر یخبندان را در حافظه تاریخی خود داشته اند برای گذر از زمستانهای سرد روزهای آنرا نامگذاری کرده اند.        چهل روز نخست زمستان را که از یلدا (نخست روز از دیماه یا اورمزد روز از ماه دی) آغاز می شود و ما را به دهم بهمن ماه می رساند را چله بزرگ یا چله کلان می گفتند و گویا در دهم بهمن ماه برایش جشن دیگری به نام چله برون می گرفتند.       چهل در فرهنگ ایرانیان تا به امروز ، واژه ای سپندینه و عددی مقدس بوده است. و کلا از آنرو که این چهل شبانروز بسیار سرد و شبها دراز است.        بیست روز مانده از ماه بهمن را چله ی کوچک می گفتند که از جشن سده آغاز می شود و ما را به آغاز اسفند می رساند. چله کوچک یا چله ی خرد ، نخست از آن رو که برابر با نیمی از چله کلان است (بیست روز)     و دو دیگر، چون سرمای هوا در می شکند ، بدین نام خوانده شده است روستائیان و کشاورزان می گویند درین روزها زمین نفس می کشد و البته گشتاور تابش خورشید به گونه ای است که آب شدن برفها و برخاستن بخار از زمین یخ زده را می شود به چشم دید.     همچنین در شوند نامگذاری چله ی خرد گفته اند که بیست شب و بیست روز (هر یک کوتاه شده یک شبانه روز) به دراز می کشد. گویی می خواستند به واژه سپند چهل برسند.      نیاکان ما که بیشتر دامدار و کشاورز بودند، یلدا را جشن می گرفتند ، در روزها پایانی آذر برف زمین را می پوشاند و کار کشت و ورز را تعطیل می کند و فرصتی است برای برگزاری جشن  و شادی و البته این جشن ها و شادی ها در مجاورت آتش سپند و همنشینی با یکدیگر ، گذر از زمستانهای سخت را آسان می کرده است.    ادامه دارد
‍ ‍ (شب چله ی زمستان)              حکیم فردوسی نیز به مژده ی فرا رسیدن یلدا خود را به آسودن و نوشیدن فرا می خواند. می خواهد دمی از گفتن و سرودن شاهنامه بیاساید و می بنوشد.         درباره می، می توان پنداشت که این  افشره ی گیاه معجزه گر هــوم است که ایرانیان برای شادی و نیروافزایی می نوشیدند و بعنوان داروی هوشبر از آن استفاده می کردند.       در داستان زایش رستم از مادر ، به شیوه ی رستمزای که به نادرستی سزارین نامیده می شود ، رودابه در زادن فرزندش که کودکی شیرفش و تخمه ی دستان سام است ، دچار مشکل می شود و بیم مرگ مادر و کودک است که زال زر از سیمرغ ـــ که او را در کنام خویش پرورده است ـــ یاری می جوید ، سیمرغ نیز از رازواره های آئین مهری و گویا نماد ایزد مهر است و البته یاریگر خاندان رستم ـــ که براین کیش بوده اند ـــ سیمرغ رستمزای را به پزشکی می آموزد و مادر و کودک هر دو نجات می یابند. بیامد یکی مــــوبدی چــربدست مرآن ماه رخ را به می کردمست به خنجر بکافید پهلوی ماه بتابید مـــربچه را سر زراه چنــــــان بی گزندش بـــرون آورید که کس این شگفتی به گیتی ندید ... شاهنامه      چله ی کوچک زمستان (چله ی خرد) از جشن سده آغاز می شود و ما را به پایان بهمن ماه می رساند. این جشن را از آنرو سده گفته اند که صد روز از آغاز زمستان بزرگ می گذرد.    برخی نیز گفته اند چون پنجاه شب پنجاه روز ـــ هریک کوتاه شده و نماد یک شبانه روزــــ به نوروز مانده است. سده نام گرفته است.     نیاکان ما سال را به دو فصل تابستان بزرگ و زمستان بزرگ ، بخش کرده اند و این خود نشانگر آنست که بهار و پائیز در سرزمین ما کوتاه است. از نوروز تا پایان مهر ماه (هفت ماه) را ، تابستان بزرگ می نامیدند و از آغاز آبان تا پایان سال (پنج ماه) را زمستان  بزرگ می گفتند. بایسته ی یاد کرد است که جشن مهرگان که آغازینه زمستان است خود در اواخر تابستان بزرگ ، برگزار می شده است.     ادامه دارد شب یلدا ، شب چله ی کلان زمستان پیشتر بر شما فرخنده باد.