eitaa logo
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
3.7هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
4.7هزار ویدیو
30 فایل
«پایگاه خبری دامغان نما» دارای پروانهٔ انتشار (به شماره ثبت ۸۸۱۸۴) از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هیأت نظارت بر مطبوعات آدرس سایت: http://Damqannama.ir آدرس دفتر: پاساژ الماس شهر _ طبقه دوم صاحب امتیاز و مدیر مسئول: علی قریب بلوک 🆔 @A_GharibBolouk
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷پایگاه خبری دامغان نما 🇮🇷
🎥 #فیلم 🔴 اعتراض آیت الله نعیم آبادی هنگام سخنرانی دکتر محمد ترابی ✅ جناب آقای ترابی هیچکس مخالف
درود خداوند بر شما دوستان عزیز! در چشم من که در چندین دانشگاه معتبر خارج از کشور معلّمی کرده‌ام دانشگاه استنفورد در ایالت کالیفرنیای آمریکا خود را معتبرترین دانشگاه جهان می‌نمایاند. ارزیابی و ارزش‌گذاری مؤسسات دانشگاه‌سنجِ جهان هم همین نظر را دارد و آن را بالاتر از دانشگاه‌های برتر جهان از قبیل هاروارد و آکسفورد می‌شمارد. دربارهٔ چگونگی پیدایش این دانشگاه قصه‌هایی نقل شده که یکی از همه مشهورتر این است: روزی یک خانم روستایی با لباس کتان راه راه و همسرش با کت و شلوار دست‌دوزِ خیلی معمولی در شهر بوستن از قطار پیاده شدند و بدون هیچ قرار قبلی راه دفتر رئیس دانشگاه هاروارد را پیش گرفتند. منشی رئیس تصور کرد که این زوج روستایی احتمالاً راهشان را اشتباهی آمده و وارد دانشگاه شده‌اند اما مرد گفت: می‌خواهیم آقای رئیس را ببینیم. منشی با بی‌حوصلگی گفت: ایشان امروز گرفتارند. خانم گفت: ما منتظر خواهیم ماند تا سرشان خلوت شود.         منشی چند ساعت آنها را منتظر گذاشت به این امید که بالاخره خسته شوند و پی کارشان بروند اما این اتفاق نیفتاد. سرانجام تصمیم گرفت برای ملاقات آنان از رئیس اجازه بگیرد. رئیس آنها را با نارضایتی پذیرفت. خانم به رئیس دانشگاه گفت: ما پسری داشتیم که دانشجوی هاروارد بود و این دانشگاه را دوست می‌داشت اما حدود یک سال پیش در سفری به ایتالیا به بیماری حصبه مبتلا شد و درگذشت. اینک شوهرم و من دوست داریم بنایی به یادبود او در این دانشگاه بسازیم.       رئیس گفت: خانم محترم، اگر ما برای هر کس که به هاروارد می‌آید و می‌میرد بنایی بر پا کنیم اینجا همانند یک گورستان خواهد شد!         خانم توضیح داد که ما نمی‌خواهیم تندیسی از فرزندمان بسازیم، تصمیم داریم ساختمانی بسازیم و به هاروارد ببخشیم. رئیس، لباس کتان راه راه و کت و شلوار دست‌دوز و کهنهٔ آن دو را برانداز کرد و گفت: می‌دانید هزینهٔ یک ساختمان چقدر است؟ ارزش ساختمان‌های موجود در هاروارد هفت‌و‌نیم میلیون دلار است. خانم پس از یک لحظه سکوت رو به شوهرش کرد و آرام گفت: اگر هزینهٔ راه‌اندازی یک دانشگاه این مبلغ است چرا خودمان یک دانشگاه مستقل به نام فرزندمان بنا نکنیم؟ سپس آقا و خانمِ "لیلاند استنفورد" بلند شدند و راهی کالیفرنیا شدند و دانشگاهی در آنجا ساختند که اینک دانشگاه استنفورد و از بزرگ‌ترین دانشگاه‌های جهان است. این دانشگاه که در حال حاضر نزدیک به هجده هزار دانشجو دارد که نیمی در دوره‌های کارشناسی و نیم دیگر در تحصیلات تکمیلی سرگرم به تحصیلند، و در حدود سه هزار عضو هیئت علمی و پژوهشگر دارد و از هرصد داوطلب ورود به هر یک از رشته‌های آن فقط چهار تَن از برترینِ آنها شانس پذیرفته شدن دارند، یادبود پسری است که هاروارد به او اهمیت لازم را نداد. همینجا لازم می‌دانم برای برانگیختن حسِّ افتخار شما هموطنان عزیزم یادآور شوم که ده‌ها تن از استادان درخشان این دانشگاه و، البته به‌طریق اولی بیش از صد تن از دانشجویان ممتاز آن، از هموطنان من و شما هستند. شادروان خانم مریم میرزاخانی استاد نام‌آور و برندهٔ چندین جایزه از جمله نشان فیلدز در ریاضیات هم استاد همین دانشگاه بود. دوستان عزیز!  مطلبی که از خانم و آقای استنفورد آوردم بیشتر به یک قصه می‌ماند اما فراموش نکنیم که قصه‌ها حقیقی‌ترین حوادث و رخدادها را به گونه‌یی شیرین و جذاب نقل می‌کنند تا دلنشین‌تر شود! می‌شود تصور کرد که آقای لیلند استنفورد نه یک روستایی سادهٔ ثروتمند بلکه یک آمریکایی تحصیلکرده و متمول بوده است! اما تفاوتی در نتیجه‌یی که می‌خواهم از این داستان بگیرم ندارد. دانشگاه استنفورد هزار نکتهٔ گفتنی و دلشادکننده دارد که قابل نقل است یکی هم این است که بنده پس از آن‌همه سال تدریس و گذران عمر آرزو دارم بتوانم باقی‌ماندهٔ فرصت حیاتم را مانند دانشجویی در آن دانشگاه بگذرانم و هر بامداد از فهرست لکچرها و سمینارها و سخنرانی‌های استادان میهمان یا میزبان یکی دوتا را برگزینم و با شنیدن سخنان آن متفکران و پژوهشگران ساعاتی را در آسمان‌ها سیر کنم. اما من در صحبت خودم در مراسم افتتاح رسمی اقامتگاه بیمارستانی منوچهری دامغانی و تقدیر و تشکر از بانی آن بنا، نیکوکار عزیز جناب آقای ، می‌خواستم تنها به یک نشانهٔ افتخار آن دانشگاه بپردازم تا مثال بارزی باشد در بیان اهمیت فراوان کار نیک. ولی یکی از حاضران ارجمند که برای من ناشناس بودند، از اینکه من نام دانشگاه استنفورد در آمریکا را بردم رنجیدند و اعتراض کردند و مجلس را ترک نمودند و موقعیت  به‌گونه‌یی درآمد که من کتباً و شفاهاً اخطار های مکرر دریافت کردم تا سخنم را کوتاه کنم و کردم. (ادامه در پست بعد) @Damghan_nama_ir