دستم بگرفت و پا به پا برد را مدیون مادران خویشیم ولی انصافا ارتفاع را پدران، یادمان دادند تا در تمام ابعاد، رشد و تعالی را تجربه کنیم.
در دل این شب‌های عزا بر اباعبدالله الحسین عليه‌السلام و یاران شهیدش، بی انصافی است اگر از چشمه سار حسینی شدن خود که همانا پدر و مادر هستند یادی شاکرانه نداشته باشیم که این دردانه‌های هستی با شکل و محتوای محرم آشنامان کردند.
مادر به رسم هرسال پیراهن مشکی را آماده می‌کرد و در آن عهد، همشکل شدن با جمع عزاداران چه باشکوه بود و پدر با اصرار از حسین می‌گفت و مشتاقانه جزء جزء مراسم را به گوشم هجی می‌کرد و در اولین فرصت برایم زنجیر کوچکی گرفت که همسو با عزاداران، عزاداری کنم.
محرم آن روزها و طوق و علم و دسته بردن به سایر تکایا و نذری امام حسین و یک دنیا معنای عشق که بر دفتر سینه‌ام می‌نشست... یادش بخیر
خدایا پدران رفته را به اعلا مرتبت نور خویش آراسته ساز و پدران مانده را در اوج سلامت به چاشنی لبخند و نمک محبت باقی بدار.
عزاداری بر لنگر کشتی عرش الهی از یکان یکان اهالی سوگ و ماتم، قبول
سیدرضا جزءمومنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 ایت الله سید محمدمهدی میرباقری _نماینده مردم استان سمنان در مجلس خبرگان رهبری_:
«برای نجات از آن دریای ظُلُمانی و طوفانی که شیاطین و اولیاء طاغوت ایجاد کرده‌اند، سیدالشهدا، هم #کِشتی است و هم #چراغ: «إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدیٰ وسَفینَةُ النَّجاةِ».
سیدالشهدا این کشتی را در این دریا انداختند. این کشتی با خون آن حضرت حرکت می‌کند».
#محرم
#استاد_میرباقری
🔰کارگروه ترویج بایسته‌های اندیشه
اسلامی در بیانات آیة‌الله میرباقری * دامغان
💠رقابت جدی به انتخابات ریاست‌جمهوری شور و نشاط بخشید
🔶عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز با بیان اینکه رقابت انتخابات ریاست جمهوری بین جناح‌های سیاسی، جدی بود، گفت: این رقابت جدی به صحنه سیاسی شور و نشاط بیشتری بخشید. جریان‌های سیاسی نیز این بار جدی‌تر از گذشته ظاهر شدند و هر یک از آنها نمایندگانی در صحنه انتخابات معرفی کردند.
🔻تقوی افزود: من معتقدم که اولین قدم رئیس جمهور جدید باید این باشد که برنامه‌های شهید رئیسی را دوباره ترسیم کند تا نسبت به آنها آشنایی و آگاهی کامل پیدا کند و بعد ببیند اگر این برنامه‌ها برای کشور مفید بوده و کشور را پیش می‌برد با قوت ادامه دهد و بعد برنامه‌های جدیدی را که می‌تواند در کنار این برنامه‌ها قرار بگیرد و تکمیل کننده باشد و تحول ایجاد کند را اعلام کند.
📌مشروح این مصاحبه را در آدرس زیر بخوانید:
🔗https://seyedrezataghavi.ir/news/rghbtentkhbt/
🌐پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام و المسلمین تقوی
✅ خود انتقادی نیاز اساسی جریان اصولگرایی و جبهه انقلاب
✍ : دکتر عباس نصیری فرد
♦️جریان اصولگرایی و جبهه انقلابی به جهت رفتار سنتی فرد محور به جای برنامه محور اکثر مواقع در عرصه انتخابات دچار آسیب است.
🔻علت آن هم عدم حرکت سیستمی در فرآیند رفتار های سیاسی و اجتماعی و نبود پالایش نیروهای تکراری و عدم رویش نیروهای جدید صاحب سبک و با تدبیر می باشد. همین امر باعث شده است که پیروزی اصولگرایان و جبهه انقلاب در رقابتهای انتخاباتی همیشه با اما و اگر همراه باشد و نهایتا در رقابت با اصلاح طلبان جا می ماند.
🔻جالب است که در ناکامی ها، دوستان همیشه به دنبال دلایل خارج از جریان اصولگرایی هستند و حال اینکه یکی از اساسی ترین نیاز جریان اصولگرایی و جبهه انقلابی خود انتقادی و نقد گفتمان درونی است و باید دلایل ناکام ماندن در انتخابات را در درون جبهه خودی جستجو نمود.
🔻بعنوان مثال در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، دو تیپ افراد بعنوان بازیگران و میدان داران اصلی و فعال جبهه اصولگرایی و انقلابی مشغول فعالیت بودند که متاسفانه نتیجه تدبیر و مدیریت آنها ناکامی در انتخابات شد.
گروه اول : افرادی که سِنی از آنها گذشته و در اکثر دوره های انتخابات،بعنوان بزرگان و میدانداران جریان اصولگرایی ایفای نقش می کنند که البته برخی از اینها هیچ جذابیتی برای قشر جوان جبهه انقلاب ندارند و با آنکه سالها در مهمترین مسئولیت های سیاسی و اجتماعی حضور داشته اند اما در پیشبرد اهداف جریان اصولگرایی و انقلابی کارآمدی خاصی از خود نشان نداده ولی همچنان تصمیم گیرنده و تنظیم کننده ساختارهای انتخاباتی اصولگرایی هستند.
گروه دوم : عناصر خودانقلابی پندار، که برخی از آنها با حداقل علم و تجربه، خود را تئوریسین و نظریه پرداز نظام می دانند و بعضی هم چون در انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی گرچه با رای بسیار پائین، موفقیت نسبی کسب کردند اما گمان می کنند نماینده تام و تمام جبهه انقلاب هستند.
این خود انقلابی پندارها، محاسن سفیدان جریان اصولگرایی را انقلابی نمی دانند و امتحان پس داده های دوران دفاع مقدس و میدانهای سخت جهادی را هم لیبرال و تکنوکرات می دانند. اما متاسفانه در تصمیم سازی‌های انتخابات اخیر ریاست جمهوری نقش اصلی و اساسی داشتند و اینها بودند که جبهه انقلاب را دوقطبی کردند و مانع اصلی ائتلاف نهایی کاندیدا ها شدند.
🔻مشکلی که در جریان اصولگرایی سالها وجود دارد اما اصلاح طلبان آن را پشت سر گذاشتند اتحاد و انسجام در لحظات حساس و خطر است. رمز موفقیت اصلاح طلبان در این است که منافع فردی را فدای منافع جمعی و حزبی می کنند و در انتخابات تحت زعامت بزرگانشان یک صدا می شوند.
🔻اما مشکل جریان اصولگرایی این است که منافع برخی افراد منافع نظام و جبهه انقلاب شده است و متاسفانه این افراد و گروهها با خط کشی هایی که انجام می دهند و با دوقطبی سازی هایی که می کنند همیشه خود را استوانه اصلی جبهه انقلاب می پندارند و هر جا که نیاز است اتحاد و انسجامی ایجاد شود اینها برای خود اردوگاه جداگانه ای تشکیل می دهند و فقط هم قرائت خود از انقلاب را عین صواب می دانند و هیچ قرائت دیگری را قبول ندارند.
⁉️ حال، سوال اصلی و اساسی این است.!!
جریان فکری جبهه انقلاب و جوانان مومن و متدین و انقلابی و ولایی در اقصی نقاط کشور که همیشه در وقت خطر پای کار نظام هستند و هیچ چشم داشتی هم ندارند و تنها آرزوی آنها حفظ و حراست آرمانها و دستاوردهای انقلاب است تا کی باید هزینه ندانم کاری ها و خودخواهی ها و خود محوری های برخی افراد را بپردازند؟
🛑۷ مصدوم بر اثر واژگونی پراید در جاده سمنان _ دامغان
👤مدیرعامل جمعیت هلال‌احمر استان سمنان :
🔹واژگونی پراید در جاده سمنان _ دامغان هفت مصدوم برجای گذاشت. بلافاصله تیم امدادی پایگاه نعیم‌آباد جمعیت هلال‌احمر در صحنه حاضر شدند و اقدامات اولیه را انجام دادند.
🔺بر اثر این حادثه که در کیلومتر ۹۷ جاده سمنان به دامغان اتفاق افتاد، هفت نفر مصدوم شدند که نجاتگران هلال احمر با همکاری عوامل اورژانس مصدومان را به مرکز درمانی منتقل کردند.
صنعت ارزشمند گردشگری در دامغان؛
فرصتی برای افزایش سرمایه و اشتغال
(قسمت اول)
مشکل همه آن است که ما مشکل خود را
گفتن نتوانیم و نهفتن نتوانیم.
شهر عزیز ما بواسطه قرار گرفتن در یک موقعیت خاص ژئوپولوتیکی و استراتژیکی از گذشته های دور همواره یکی از شهرهای ممتاز ایران به شمار می رفته است. وجود اقلیم های متفاوت جنگلی، کوهستانی، کوهپایه ای، نیمه بیابانی و بیابانی، چشمه های پر آب و فراوان، مراتع سرسبز و قرار گرفتن در یک چهارراه بسیار مهم ارتباطی بین شرق و غرب و جنوب وشمال کشور، زمینه آن را فراهم اورده است که این سرزمین ارزشمند در طول تاریخ و حتی قبل از تاریخ جزء کانون های جمعیتی و مورد توجه کشور گشایان، ماجرا جویان، سیاحان و بازرگانان باشد و از این رهگذر آثار و مشاهیر بسیاری از این سرزمین بزرگ برخاسته که هر یک از این آثار و افراد مایه افتخار و مباهات فرهنگ ایران زمین هستند.
این سرزمین افسانه ای قبل از تاریخ به عنوان یکی از مهمترین خاستگاههای انسانی در فلات مرکزی ایران محسوب می شده است که نمونه عالی آن در تپه حصار مشهود است و در دوران بعد از تاریخ نیز بویژه در دوران هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان همچنان یکی از بزرگترین خاستگاههای سیاسی و اقتصادی و از ایالت های بزرگ و قابل توجه ایران زمین بوده است و طی ۴۷۵ سال در عصر اشکانیان بعنوان مقر و پایتخت ایران مطرح بوده است و این یعنی تجمع ثروت، اجتماع صنعتگران، خردمندان و دانشوران.
دامغان در دوران بعد از اسلام علیرغم زلزله مهیب سال ۲۴۲ هجری قمری و تخریب بخش وسیعی از شهر و کشته شدن ۲۰۰ هزار نفر، همچنان جایگاه بلند خود را حفظ کرده و بویژه در دوران عباسیان، غزنویان، سلجوقیان، تیموریان، افشاریه، زندیه و قاجاریه، جزء شهرهای مورد توجه به شمار می رفته است. وجود آثار تاریخی فراوان از این سلسله های حکومتی در شهر عزیز ما بیانگر این است که ادعای نگارنده به گزاف و تعصب نیست و ریشه در واقعیت های تاریخ پرشکوه این سرزمین زر خیز دارد.
همانگونه که بیان شد، دامغان بواسطه آنکه محل تردد اقوام مختلف از شرق به غرب و از جنوب به شمال بوده است در حوزه آثار باستانی و تاریخی از هزاره هفتم قبل از میلاد تا عصر قاجاریه، آثار باستانی و تاریخی فراوان در آن جای گرفته است است و بی ریا باید گفت که شهرمان در حوزه باستان شناسی و حوزه بناهای تاریخی و نیز در حوزه مردم شناسی یکی از ارکان برجسته کشور و حتی فراتر از حوزه ایران مطرح می باشد (که به امید خدا اگر عمری باشد در آينده نزدیک در قالب ۵۴ قسمت که نگارش نموده ام با تصاویر زیبا در همین کانال وزین دامغان نما به آگاهی شما دوستداران دامغان) خواهم رساند.
چنانچه طبق آمار رسمی وزارت میراث فرهنگی ۶۸ درصد آثار باستانی و تاریخی موجود در استان سمنان در شهرستان دامغان قرار گرفته است.
وجود اثر باستانی برجسته تپه حصار و آثار تاریخی کاخ ساسانی، بقایای تمدن بزرگ تاریخی مجهول نقاره خانه در قوشه، مسجد تاریخانه، مسجد جامع، مناره های مسجد تاریخانه و مسجد جامع، گنبد چهل دختران، مجموعه امام زاده جعفر، بازار سر پوشیده، برج طغرل، دیوارها و باروهای شهر، کاروان سراهای قوشه و داخل شهر، قلعه های دشتی، قلعه های کوهستانی گردکوه، منسر کوه، مهرنگار، حمام ها، آسیاب ها، ساختمان های قدیمی همچون ساختمان مرحومان لطفی، صدیق، ابراهیمی، میر رحیمی، امیر اعظم، مجموعه چشمه علی، برج پیر علمدار، گنبد زنگوله، مهمانسرای جهانگردی، پاساژ رضایی، مدرسه موسویه، مدرسه مطلب خان، مقبره شاهرخ میرزا و ... بیانگر این است که شهر تماشایی ما در حوزه بناهای باستانی و تاریخی حرف های جدی زیادی برای گفتن دارد.
این ها نمونه هایی از آثار برجسته تاریخی شهرمان است، بگذریم از آثاری که بواسطه سوء مدیریت و عدم نظارت اداره میراث فرهنگی شهرمان در سالهای گذشته تخریب گشتند؛ مانند گنبد برجسته فیروزه ای معصوم زاده، عمارت مولودخانه، مدرسه زیبای حاج فتحعلی بیک، دبیرستان پروین (که همه مادران و خواهران ما با آن خاطرات فراوان داشتند)، آسیاب های آبی شهر، کاروانسرا و تیمچه بازار سر پوشیده و یخچال های شهر و روستاها که متاسفانه از آنها اثری باقی نمانده است.
این شرح بی نهایت کز حسن یار گفتم
حرفی است از هزاران کاندر عبارت آمد
مصطفی سعیدی (ادامه دارد)
نماهایی دیدنی از برج طغرل در روستای مهماندوست
این بنا نمونه ای برجسته از معماری آجری عصر سلجوقی است که با تزیینات آجري خود شما انواع گره چینی، مقرنس کاری و خط بنایی و... دایره المعارفی زیبا از معماری ایران محسوب می شود.
به نظر و تجربه نگارنده آبی در جهت نگهداری و باز سازی اطراف آن توسط اداره میراث فرهنگی گرم نمی شود. لذا شایسته است که مردمان و دهیاران روستاهای همجوار آن شامل روستاهای مهماندوست، امام آباد، زرین آباد و حسین آباد، فکری در جهت ساماندهی آن ، جلب بیشتر گردشگران و معرفی آن انجام دهند
نمائی از برج با شکوه پیر علمدار
این برج آرامگاهی از آثار ارزشمند دوره غزنویان در دامغان است که تزئینات آجری آن در جهان گردشگری بی نظیر می باشد و چون منزل پدری ام در مجاورت این گنبد بود به یاد می آورم که در دهه پنجاه روزانه تعداد زیادی گردشگر داخلی و خارجی از شهرها و کشورهای مختلف از آن بازدید به عمل می آوردند و عظمت این بنا را تحسین می کردند. اما متاسفانه سالیانه دراز است که پس از آزادسازی اطراف آن، این بنای ارزشمند به امان خدا رها شده است و شهرداری و میراث فرهنگی هیچ حرکتی در جهت بازسازی اطراف آن انجام نداده اند.
تصویر پایین بخشی از زیباترین و منحصر به فردترین خط کوفی شجری در جهان اسلام است که در محیط داخلی بنا نگاشته شده است.
این بنا آنقدر گفتنی های فراوان دارد که می توان درباره آن کتابی نگاشت
نمائی از مهمانسرای ایرانگردی و جهانگردی دامغان
این بنا از نمونه های عالی و ارزشمند بناهای گنبدی در ایران است که در دهه پنجاه خورشیدی در حاشیه پارک زیبای مرکزی شهر، توسط استاد الاساتید، باقیمانده معماران کهن این سرزمین، استاد فرزانه جناب آقای حاج ابوالفضل بنازاده (ابوی افتخار جامعه پزشکی شهرمان جناب آقای دکتر حسین بنا زاده) بنا گردیده است.
مرا عمر و حوصله ای چندان برای تحقیق و نگارش نمانده است ولی شایسته است جامعه نظام مهندسی دامغان کتابی وزین در حوزه خدمات و فعالیت های فراوان معماری استاد بنازاده بنگارد و شهرداری نیز نام خیابان و یا ساختمانی را به نام این استاد بیاراید.
تصاویری از مناره با شکوه مسجد تاریخانه و
تزئینات زیبا و منحصر به فرد اجری آن
بقدری این مناره آجری زیبا است که می توان ساعت ها در کش و قوس ساخت و زیبایی های تزیینات آن مسحور ماند. هرچند متاسفانه به خاطر کم توجهی اداره میراث فرهنگی و ایجاد خیابان و عبور ماشین های سبک و سنگین از مجاورت این بنای ارزشمند، مناره حدود ۳۰ سانتی متر از خط عمود منحرف گردیده است و احتمال دارد این مناره زیبا و ارزشمند بصورتی تخریب گردد.
نمای بالا... تصویر شمالی دیوار بارو از تراس منزل مسکونی
نمای پائین... تصویری جنوبی از دیوار باره و برج های نگهبانی آن
این بنای تاریخی طولانی ترین دیوار گلی جهان است که در عصر اشکانیان به قطر ۶ متر، ارتفاع ۸ تا ۱۱ متر، به طول ۸ کیلومتر و با ۲۵۰ برج نگهبانی ساخته شده است. باور ساخت آن توسط نیروی ساده کارگری، به ذهن دشوار می آید اما ساخت آن مسلما سالیان دراز به طول انجامیده و بیانگر آن است که در عصری بنا شده است که یک حکومت مقتدر و طولانی بر شهرمان حاکمیت داشته است.
این بنای ارزشمند نیز طی سالیان گذشته اسیب های فراوان دیده است
تخریب، خانه سازی، ایجاد مزارع در حاشیه آن، کند و کاو گنج جویان، استفاده از خاک غنی دیوارها توسط باغداران و کشاورزان حاشیه شهر مانند باغ شمس، باغ های پسته کمربندی و... از نمونه های این بی توجهی اداره میراث فرهنگی می باشد.
نمایی از عمارت مولود خانه در دامغان
این بنای ارزشمند تاریخی متاسفانه بواسطه عدم نظارت میراث فرهنگی توسط شهرداری دامغان تخریب گردید و متاسفانه به جای آن پارکینگ اتومبیل ایجاد گردید.
در هیچ کجای جهان یک پرنده ارزشمند، زیبا، پرنقش و نگار، نفیس، منحصر به فرد و آواز خوان را به خاطر چند گرم گوشت آن شکار نمی کنند حتی در آفریقا و جنگل های آمازون و یا مثلا آثار برجسته کشور مانند تخت جمشید، مسجد شیخ لطف الله، حمام فین، باغ دولت آباد و... را تخریب نماییم و به جای آن پاساژ و هتل بسازیم و بگوییم ارزش اشتغال بیشتر از این بناها می باشد. ارزش تاریخی و گردشگری این بنا با توجه به نقش تاریخی آن با ساخت دهها پاساژ قابل مقایسه و برابری نیست. باید به شهرهای دیگر رفت و مشاهده کرد که چگونه از بناهای کهن خود حتی یک درخت خود با جان و دل نگهداری می کنند.
شهر عجیبی داریم...
✨شمیم عطر غذای حسین می‌پیچد
در خیمه عزای حضرت سیدالشهدا علیه السلام، هر کسی برای خودش عالَمی دارد؛ روضه‌خوانها یک جور، خادمها یک جور، سینه‌زنها یک جور و خلاصه هر کسی اینجا ارتباط مخصوصی با آقا دارد. از جمله آشپزها که در هر روز از این دهه، چند ساعتی را در فضای گرم آشپزخانه در کنار آتش اجاق‌گازها می‌‌گذرانند تا وقتی مجلس تمام می‌شود، یک غذای خوشمزه و خوب یا همان تبرکی روضه را به دست عزاداران برسانند و آنها را با رضایت بدرقه کنند. حالا بماند که خیلی وقتها خودشان هم بدون غذا به خانه‌شان می‌روند و هر چه هست و نیست، همه را نثار تمنای نگاه عزاداری می‌کنند که با التماس آمده و می‌گوید:«یک لقمه غذای تبرکی باقی نمانده؟ به خدا خانه مریض دارم»، یا آن دیگری از پدر و مادر پیری می‌گوید که چشمشان به در است تا یکی بیاید و ظرف غذای نذری که به قول خودشان مزه‌اش با تمام غذاهای دنیا فرق می‌کند را سر سفره‌شان بگذارد.
اما قصه آشپز هیئت ما امسال خیلی فرق دارد؛ قصه عاشقی است؛ از همان قصه‌هایی که با شنیدنش ابتدا برق از سرَت می‌پرد و بعد، گوشه‌ای می‌نشینی و یک ساعت به حال خودت گریه می کنی که ای بابا، امام حسین چه عاشقهایی دارد و من پر مدعایِ بی‌سر و پا، در این دستگاه عاشقی چه حرفی برای گفتن دارم؟؛
چند روزی است دکترها تشخیص داده‌اند در سرش رگی متورم شده و هر لحظه ممکن است پاره شود و او را به حالت اغما ببرد و... دکتر به او تاکید کرده اصلا نمی‌توانی بی‌خیال این بمب ساعتی مغزت باشی، امروز را به فردا و الان را به یک ساعت بعد نباید موکول کنی، اما آشپز هیئت خیلی راحت و بدون نگرانی می‌گوید:«من که نمی‌توانم در دهه عاشورا آشپزخانه و دیگ و غذا را رها کنم، اصلا من زنده‌ام برای نوکری امام حسین، یک سال و دو سال که نیست، من عمرم را پای خدمت به عزادارها گذاشته‌ام. حالا روضه و تکیه را کجا ول کنم و بروم؟! یا آقا همین جا من را شفا می‌دهند یا در آشپزخانه هیئتش می‌میرم یا بعد از دهه عاشورا می‌روم و عمل می‌کنم».
آری، حسین جان! هیئت خانه حقیقی ما و شما همان حیات واقعی ما هستی و دیگر هیچ...
امروز زنده‌ام به ولای تو یا حسین...
✍ مصطفی ترابی
🔺 #هم_اکنون مراسم عزاداری «حضرت ابا عبدالله الحسین ع»
🔸 سخنران: حجت الاسلام والمسلمین مهدی رستم‌نژاد
معاون آموزش حوزه‌های علمیه
🔹 با مداحی حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سید مهدی میرعلی‌اکبری
معاون دانشجویی و فرهنگی دانشگاه آزاد دامغان
🔸 زمان: سه‌شنبه ۱۹ تیرماه ۱۴۰۳
🔹 مکان: مسجد الغدیر دانشگاه آزاد اسلامی دامغان
🔸روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی دامغان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#گزارش_ویدوئی
📹کلیپی از سینه زنی و زنجیر زنی شب سوم محرم را مشاهده میکنید.
🔹#شب_سوم_محرم
🔸#سینه_زنی_و_زنجیر_زنی
🔹#شهر_کلاته_رودبار
📆تاریخ:۱۴۰۳/۴/۱۸
🎥فیلمبردار: مهدیه زهرا فدائی
استاد ادبیات هر بار آخر کلاس به یکی‌مان می‌گفت فلانی حافظ ، فلانی خیام ، یا سعدی. جلسه‌ی بعد فلانی باید ده‌دقیقه درباره‌اش کنفرانس می‌داد. می‌گفت الکترونیک نیست که مونولوگ باشد. ادبیات است. شما هم باید حرف بزنید.
کنفرانس‌ها نمره داشت و نمره برای دانشجو از تن ماهی و لوبیای شبش واجب‌تر بود.
نزدیک محرم شد که گفت کسائیان محرم. یک‌هفته وقت داشتم. ماجرا جدای نمره برایم جدی بود. خیلی جدی. در حد ناموسی و حیثیتی. باید ثابت می‌کردم که یک دامغانی امام‌حسینی فرق دارد و پرچمش بالاتر است و لااقل چسب برچسب‌اش محکمتر.
افتادم روی کتاب. از عمان سامانی و انواع و اقسام مقتل‌ها و محتشم کاشانی و اشعار و ابیات نوحه‌های خطی و دست‌نویس پدربزرگ.
از هر کدام تکه‌ای جدا کردم و چسباندم به روزنامه‌دیواری ذهنم.
روز موعود آمد. رفتم روی سکوی کلاس و پرده‌برداری کردم از آن روزنامه. سکوی کلاس برایم منبر شد و بیست‌دقیقه‌ای کنفرانس دادم. غرّا و آتشین. مثل یک وکیل پایه یک دفاع کردم. از مثلث غم و حماسه و عشق کربلا گفتم آنچیزهایی را که خوانده بودم و می‌دانستم. از مثلث برمودایی که دلها و عقل‌ها را می‌بلعید و می‌بلعد. تمام که شد کلاس توی سکوت رفت. سی‌چهل دانشجو مرا نگاه می‌کردند. دست‌هایم را توی دلم مشت کردم و گفتم دمت گرم میثم. که استاد همان‌طور که سرش پایین بود گفت سپاسگزارم. همین. سپاسگزارم. منتظر ماندم حرف دیگری بزند. نزد. آب سرد بود. انتظارش را نداشتم. توی دلم گفتم استاد یک‌هفته نخوابیدم و شبانه‌روزم با کتاب‌های محرمی گذشت و بیست‌دقیقه حرف زدم و فقط یک کلمه؟ سپاسگزارم؟ همین؟
بعد از کنفرانس پرسید کسی سؤالی ندارد؟ کسی سؤالی نداشت و گفت بفرمایید بنشینید.
جایی از کتابی که توی آن یک‌هفته خوانده بودم نوشته بود که حر آمد پیش امام‌حسین با سری افکنده. امام‌حسین هم به او گفت سرت را بالا بگیر حر. ارفع رأسک. تصویرسازی کرده بودم. یک خیمه و دو نفر آدم. مظلومی بخشنده و ظالمی پشیمان. و به‌این نتیجه رسیده بودم حر اگر نبود واقعه‌ی کربلا اتفاق نمی‌افتاد و ما محرم نداشتیم. آن پاراگراف و ماجرا مثل صاعقه بود. از سرم نرفت و شد دغدغه‌ام. یک علامت سؤال بزرگ.
منبر یک‌پله‌ای کلاس را خواستم بیایم پایین تا بروم بنشینم ، نمی‌دانم چه شد که پرسیدم ولی من سؤال دارم استاد. من نفهمیدم چطوری امام‌حسین حر را بخشید؟
سرش را بالا آورد ، با انگشت آرام اشاره‌ای به من کرد ، لبخندی زد و گفت ای برادر تو همه اندیشه‌ای.
و گفت بروم بنشینم بعداً.
رفت سراغ درس‌دادن ادبیات. کلاس که تمام شد گفت کسائیان بیا اتاقم.
رفتم. یک‌ساعت درباره‌ی سؤالم حرف زد.
گفت که فکر نکن چون حر آمد امام‌حسین او را بخشید ، حر بخشیده شده بود قبل از اینکه بیاید. و از جاده‌ی رسیدن به بخشش گفت و گفت و گفت.
یک جاده‌ی ساحلی که دریایش آرام است و ارغوانی.
حرف‌هاش که تمام شد تناقضی در من شکل گرفت. پرسیدم که استاد برای یک‌هفته مطالعه‌ام یک کلمه گفتید سپاسگزارم و برای سؤال نیم‌خطی‌ام مرا به اتاقتان خواندید و یک‌ساعت حرف زدید؟
گفت کسائیان کنفرانس تو حاصل اطلاعات تو بود و سؤالت حاصل اندیشه‌ات. فرق زیادی‌ست بین خواندن و اندیشیدن. تو فکر کردی ، برایت دغدغه شد که پرسیدی. و درباره‌ی اندیشیدن حرف زد. گفت که اندیشیدن تنها چیزی‌ست در جهان که آدم را خسته نمی‌کند. از فرق هارد با مغز و طوطی با انسان گفت. اینکه اطلاعات مواد خام غذایی هستند و تا اندیشه نباشد غذایی در کار نیست. و آخر هم از حر گفت که انگار مادرش می‌دانست او یک‌روزی آزاد می‌شود که اسم او را حر گذاشت و از اندیشیدن که حر را حر کرد.
بیست و چندسال از آن ماجرا می‌گذرد. اوایل می‌گفتم کاش اندیشیدن کلاس داشت ؛ استادی معلمی چیزی. اما حالا فهمیده‌ام فکرکردن آموزش‌دادنی نیست ، آموختنی‌ست. هرکسی خودش باید یاد بگیرد که بیندیشد.
حالا هر سال محرم که می‌شود یاد آن ماجرا می‌افتم و به اندیشیدن بیشتر می‌اندیشم.
به انبوه اطلاعات محرمی و اندک اندیشه‌های محرمی‌ام.
#میثم_کسائیان
🔶رئیس کل دادگستری استان سمنان خبر داد؛
🟢اجرای پویش «به عشق امام حسین می‌بخشم» در استان سمنان
🔹رئیس کل دادگستری استان سمنان از اجرای پویش محرمی به نام به عشق امام حسین(ع) می بخشم در این استان خبر داد و گفت: در همین ابتدای کار این پویش، یک قاتل از قصاص رهایی یافت.
🔗مشروح خبر را 👈اینجا بخوانید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به همت انجمن اسلامی دانش آموزان و با همکاری حوزه علمیه امام صادق(ع) در حال انجام است / طرح کلاس های حفظ قرآن و احکام اسلامی برای دانش آموزان در پنجاه روز
🔸حجت الاسلام والمسلمین عرب پوریان مسئول اجرایی این طرح بیان کرد: دوره های کلاس های انجمن اسلامی در حال برگزاری است که به دوبخش مهارتی و معارفی تقسیم می‌شود.
در بخش مهارتی به نکاتی می‌پردازیم که در روزمره دانش آموزان به کار آید و در بخش معارفی به حفظ قرآن و تجوید آن و مسائل قرآنی پرداختیم و در قسمتی دیگر به احکام و عقاید اسلامی برای دانش آموزان خواهیم پرداخت.
🎤خبرنگار کسری خداوندی