#خاطره_شھدا
وقتی علی رو با چاقو زدند ما
پیکر غرق خونش رو به کناری
کشیدیم پیرمردی آمد و گفت :
خوب شد همین و می خواستی ؟
به تو چه ربطی داشت ؟ چرا دخالت
کردی ؟
علی گفت :
حاج آقا فکر کردم دختر شماست
من از ناموس شما دفاع کردم
#شهیدعلیخلیلی♥
#شهیدامربهمعروف