eitaa logo
در مسیر مهدویت
359 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
461 ویدیو
4 فایل
اینجا محلی است که قصد داریم با هم چند قدمی در مسیر مهدویت و کسب رضایت امام زمان مهربان‌مان💚 -که خداوند ظهورش را نزدیک گرداند- برداریم.💐 ان شاء الله (کپی مطالب آزاد است) 🔗 @DarMasireMahdaviat
مشاهده در ایتا
دانلود
(ادامه ی پست بالا ) 🕯ايـنـان اهـل قـنـاعـت و متمسك به اهل بيت عصمت و طهارت (ع) و تابع ايشان در احكام دين و شـريـعـت می‌بـاشـند. با دشمنان طبق دليل و مدرك بحث می‌كنند و حجتها و خاصان درگاه خـدايند، يعنی در صبر و تحمل اذيت از مخالفان مذهب و ملت چنان هستند كه خدای تعالی، آنان را نمونه صبر و استقامت قرار داده است و همه اين سختيها را تحمل می‌كنند. فرزندم، بر تمامی مصايب و مشكلات صبر كن، تا آن كه خدای تعالی وسايل دولت تو را مهيا كند و پـرچـمـهای زرد و سفيد را بين حطيم (3) و زمزم بر سرت به اهتزار درآورد و فوج فوج از اهل اخـلاص و تـقـوی نـزد حـجرالاسود به سوی تو آيند و بيعت نمايند. ايشان كسانی هستند كه پاك طينتند و به همين جهت قلبهای مستعدی برای قبول دين دارند و برای رفع فتنه های گمراهان بـازوی قـوی دارنـد. آن زمان است كه باغهای ملت و دين بارور گردد و صبح حق درخشان شود. خـداونـد بـه وسيله تو ظلم وطغيان را از روی زمين بر می‌اندازد و امن و امان را در سراسر جهان ظـاهـر می‌نمايد. احكام دين در جای خود پياده می‌شوند و باران فتح و ظفر زمينهای ملت را سبز و خرم می‌سازد." ▫️بعد فرمودند: 🔶 آنچه را در اين مجلس ديدی بايد پنهان كنی و به غير اهل صدق و وفا و امانت اظهار نداری. ♦️ابـن مهزيار می‌گويد: ▫️چند روزی در خدمت آن بزرگوار ماندم و مسائل و مشكلات خود را سؤال نمودم. آنگاه مرخص شدم تا به سوی اهل و خانواده خود برگردم. در وقـت وداع، بيش از پنجاه هزار درهمی كه با خود داشتم، به عنوان هديه خدمت حضرت تقديم نموده و اصرار كردم كه ايشان قبول نمايند. مـولای مـهـربـان تـبـسـم نموده و فرمودند: 🔶 اين مبلغ را كه مربوط به ما است در مسير برگشت استفاده كن و به طرف اهل و عيال خود برگرد، چون راه دوری در پيش داری. ▫️بعد هم آن حضرت بـرای مـن دعـای بـسـياری فرمودند. پس از آن خداحافظی كردم و به طرف شهر و ديار خود باز گشتم. ⬅️ بركات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، اثر سید جواد معلم، صفحات ۵۹ تا ۶۳ (2) چرمى كه به عنوان زير انداز استفاده می‌شده است. (3) حطيم: محلّى در مسجد الحرام كنار خانه كعبه است. 💚کانال در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W19r1
⭕️ لزوم زمینه سازی برای ظهور امام خمینی(ره): ❇️ ارزش دارد که انسان در مقابل ظلم بایستد ... نگذارد که این قدر ظلم زیاد بشود ... ما تکلیف داریم. ❇️ این طور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان(عج) هستیم، پس دیگر بنشینیم در خانه هایمان، تسبیح را در دست بگیریم و بگوییم: «عَجِّل عَلی فَرَجِه»؛ ❇️ با کار شما باید تعجیل بشود. شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او. ⬅️ صحیفه امام خمینی - جلد 18 - صفحه 269 💚کانال در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S7W19
شش ماه پایانی، فصل سوم، بخش اول، قسمت چهارم.mp3
4.05M
💡نشانه های ظهور: ⚔ قیام یمانی (از نشانه های قطعی ظهور) و سید خراسانی در برابر شورش سفیانی 🔰جزییات فایل صوتی🔰 📖 نام کتاب: شش ماه پایانی 🗂 موضوع: تقویم حوادث شش‌ ماهۀ پیش از ظهور ❇️ فصل سوم: تقويم حوادث سال ظهور (شش ماهه آخر دوران غيبت) ⭕️ بخش اول: جريانات و اتفاقات ماه رجب 🏷 3. قیام یمانی (از نشانه های قطعی ظهور) 🏷 4. قیام سید خراسانی ⏱ مدت زمان: 11 دقیقه 💾 حجم: ۴ مگا بایت 🖋 نویسنده: مجتبی الساده ☪ مترجم: محمود مطهری نیا 🎙راوی: علیرضا تابان © ناشر نسخه صوتی: ایران صدا 📼 💚کانال در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S1W19
غریبونه - پویا بیاتی.mp3
8.12M
🎼 غریبونه 🎤 پویا بیاتی 🔊 صوت مهدوی 💚کانال در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮S9W19
🔅 امام صادق علیه السلام: 📃 كسى كه مایل است جزء یاران حضرت مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار گیرد باید منتظر باشد و اعمال و رفتارش در حال انتظار با تقوى و اخلاق نیكو توأم گردد. 📜 منْ سَرَّهُ اَنْ یَكُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ، وَلْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ. ⬅️ بحارالأنوار، جلد ۵۲، صفحه ۱۴۰ 💚کانال در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S3W20
⭕️ شايد ما هم مثل او باشيم! 🔻 به خدمت حضرت استاد ـ آیت الله بهجت (ره) ـ عرض شد: 🔹 مريضى است روانى كه غذا نمى‌خورد، به زور به او غذا مى‌دهند. ▫️ فرمودند: 🔸 شايد ما هم همين طور باشيم كه كارهاى واجب را بدون تمايل انجام مى‌دهيم؛ زيرا انجام واجبات و طاعات، ميل و رغبت و شوق مى‌خواهد و ما نداريم! ⬅️ در محضر بهجت، جلد دوم 💚کانال در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S5W20
كه بيست و سوم رمضان می‌باشد. اگر بگوييم هفتاد روز، شب بيست و پنجم ذيقعدة الحرام و روز بزرگی است). ♦️حسن بن مثله می‌گويد: ▫️ به خانه برگشتم و همه شب را در فكر بودم، تا صبح شد و نماز خواندم. بعد از نماز، سراغ علی بن المنذر آمدم و اتفاقات را برايش گفتم. با هم تا جايی كه شب قبل مرا برده بودند، رفتيم. در آن جا گفتم: 🔹به خدا قسم، نشانی و علامتی كه امام (ع) اين مطالب را به من فرموده اند، اين زنجيرها و ميخهايی است كه در اين جا هست. ▫️ سپس به طرف منزل سيد ابوالحسن الرضا رفتيم. وقتی به در منزلش رسيديم، خدمتگذاران او را ديديم. آنها به من گفتند: 🔸سيد ابوالحسن از اول صبح در انتظار تو است. آيا اهل جمكرانی؟ ▫️ گفتم: 🔹 بلی. ▫️ همان وقت نزد سيد ابوالحسن رفتم و سلام كردم. ايشان جواب سلام مرا به نحو احسن داد و مرا گرامی داشت و پيش از آن كه چيزی بگويم، گفت: 🔸 ای حسن بن مثله من خواب بودم. در عالم رؤيا شخصی به من گفت: كسی به نام حسن بن مثله از جمكران نزد تو می‌آيد. هر چه گفت سخن او را تصديق كن و بر قولش اعتماد كن، چون سخن او سخن ما است و نبايد گفته اش را رد كنی. از خواب بيدار شدم و تا الان منتظر تو بوده ام. ♦️ در اين جا حسن بن مثله وقايع را مشروحا به او گفت. سيد همان وقت فرمود كه اسبها را زين كنند، بعد سوار شدند. وقتی نزديك ده رسيدند، جعفر چوپان را ديدند كه گله را در كنار مسير، می‌برد. حسن بن مثله ميان گله رفت و آن بزی كه حضرت اوصافش را داده بودند، آخر گله ديد، كه به طرف او می‌آيد! او هم آن بز را گرفت و خواست قيمتش را به جعفر بدهد. جعفر سوگند ياد كرد كه من اين بز را هرگز نديده ام و در گله من نبوده است، جز آن كه امروز می‌بينم و هر طور خواسته ام آن را بگيرم، برايم ممكن نمی شد، تا الان كه پيش شما آمد. بز را همان طوری كه حضرت بقية اللّه ارواحنافداه دستور داده بودند، به آن جا آوردند و كشتند. بعد هم در حضور سيد ابوالحسن الرضا، حسن بن مسلم را حاضر كردند. استفاده های زمين را از او گرفته و درآمد رهق را هم آورده و به آن اضافه كردند. سپس مسجد جمكران را ساخته و با چوب پوشاندند. سيد ابوالحسن الرضا زنجير و ميخها را به قم برد و در منزل خود گذاشت. همه بيماران و دردمندان به منزلش می‌رفتند و خود را به آن زنجيرها می‌ماليدند و خدای تعالی آنان را به سرعت شفا می‌داد و خوب می‌شدند. ابوالحسن محمد بن حيدر می‌گويد: از چند نفر شنيدم كه سيد ابوالحسن الرضا در محل موسويان، در شهر قم مدفون است. بعد از او يكی از فرزندانش مريض شد. خواستند از همان زنجيرها برای شفايش بهره بگيرند. در صندوق را باز كردند، اما چيزی نيافتند. ⬅️ بركات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، اثر سید جواد معلم، صفحات ۴۵ تا ۴۸ 💚کانال در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W20
🌱 تشرف حسن بن مثله جمكرانی و دستور ساخت مسجد جمکران ♦️ شيخ بزرگوار، حسن بن مثله جمكرانی (ره)، می‌گويد: ▫️ شب سه شنبه، هفدهم ماه مبارك رمضان سال سیصد و نود و سه (هجری قمری)، در خانه ام خوابيده بودم. ناگاه نيمه شب جمعی به در منزل آمدند و مرا از خواب بيدار كرده و گفتند: 🔸 برخيز و دعوت امام مهدی صاحب الزمان (ع) را اجابت كن كه تو را خواسته اند. ▫️ برخاستم و آماده شدم و به آنها گفتم: 🔹 بگذاريد پيراهنم را بپوشم. ▫️صدايشان بلند شد: 🔹هو ما كان قميصك. (يعنی اين پيراهن مال تو نيست.) ▫️ خواستم شلوار را بپوشم. صدايشان آمد كه: 🔸 ليس ذلك منك فخذ سراويلك. (يعنی اين شلوار، شلوار تو نيست. شلوار خودت را بپوش.) ▫️ من هم شلوار خودم را پوشيدم. خواستم به دنبال كليد در خانه بگردم. صدايی آمد كه: 🔸 الباب مفتوح. (يعنی در باز است.) ▫️ وقتی از منزل خارج شدم، عده ای از بزرگان را ديدم. سلام كردم. جواب دادند و خوش آمد گويی كردند. بعد هم مرا، تا جايی كه الان محل مسجد است، رساندند. وقتی خوب نگاه كردم، ديدم تختی گذاشته شده و فرش نفيسی بر آن پهن است و بالشهای خوبی روی آن قرار دارد. جوانی سی ساله بر آن تخت نشسته و به بالش تكيه كرده است. پيرمردی در محضرش نشسته و كتابی در دست دارد و برايش می‌خواند، و حدود شصت مرد در آن مكان در اطراف او نماز می‌خوانند. بعضی از آنها لباسهای سفيد و بعضی لباس سبز به تن داشتند. آن پيرمرد حضرت خضر (ع) بود. او مرا نشانيد. امام زمان، حضرت بقية اللّه الاعظم ارواحنا فداه مرا به نام خودم صدا زده و فرمودند: 🔶 برو به حسن بن مسلم بگو، تو چند سال است كه اين زمين را آباد می‌كنی و می‌كاری و ما آن را خراب می‌كنيم و پنج سال است كه در آن كشت می‌كنی. امسال هم دوباره از سر گرفته ای و مشغول آباد كردنش می‌باشی، ولی ديگر اجازه نداری در اين زمين كشت كنی و بايد هر استفاده ای كه از آن به دست آورده ای برگردانی، تا در اين محل مسجدی بسازند. و به حسن بن مسلم بگو، اين جا زمين شريفی است و حق تعالی آن را برگزيده و بزرگ دانسته است، درحالی كه تو آن را به زمين خود ملحق كرده ای، به همين علت، خدای تعالی دو جوان از تو گرفت، اما متوجه نشدی و اگر كاری كه دستور داده ايم، انجام ندهی، حق تعالی تو را در فشار قرار می‌دهد، به طوری كه متوجه نشوی. ♦️حسن بن مثله می‌گويد، ▫️عرض كردم: 🔷 سيدی و مولای، برای اين مطالبی كه فرموديد، نشانه و دليلی قرار دهيد. چون اين مردم حرف بدون دليل را قبول نخواهند كرد. ▫️ حضرت فرمودند: 🔶 انا سنعلم هناك علامة (ما علامتی قرار خواهيم داد تا شاهد صدق قول تو باشد). تو برو و پيام ما را برسان و به سيد ابوالحسن بگو به همراه تو بيايد و آن مرد را حاضر كند و استفاده های چند ساله ای را كه برده است، از او بگيرد و به ديگران بدهد، تا بنای مسجد را شروع كنند. كسریِ آنرا از رهق كه در ناحيه اردهال و ملك ما است، آورده و مسجد را تمام كنند. ما نصف رهق را برای اين مسجد وقف كرديم، كه هر ساله پول آن را آورده،صرف ساختمان مسجد كنند. به مردم هم بگو به اين مكان رو آورده و آن را گرامی بدارند و در اين جا چهار ركعت نماز بخوانند، به اين صورت كه دو ركعت آن را به قصد تحيت مسجد و در هر ركعت يك بار حمد و هفت بار قل هو اللّه و در ركوع و سجود، هفت مرتبه تسبيح بگويند. دو ركعت ديگر را به نيت نماز امام صاحب الزمان (ع) بجا آورند، به اين صورت كه حمد را بخوانند، وقتی به اياك نعبد و اياك نستعين رسيد، آن را صد بار بگويند و بعد از آن حمد را تا آخر بخوانند. ركعت دوم را هم به اين ترتيب عمل كنند و در ركوع و سجود هفت بار، تسبيح بگويند. وقتی نماز تمام شد، تهليل (لااله الا اللّه) گفته و تسبيح حضرت فاطمه زهرا (س) را بخوانند. بعد از تسبيح سر به سجده بگذارند و صد بار بر پيغمبر و آلش (ع) صلوات بفرستند، فمن صليها فكانما صلی فی البيت العتيق (هركس اين دو ركعت نماز را بخواند، مثل اين است كه دو ركعت نماز در خانه كعبه خوانده باشد). ♦️ حسن بن مثله جمكرانی می‌گويد: ▫️ من وقتی اين جملات را شنيدم، با خود گفتم گويا محل مسجد همان است كه حضرت در آن جا تشريف دارند. بعد به من اشاره فرمودند كه برو. مقداری از راه را كه آمدم، دوباره مرا خواستند و فرمودند: 🔶 در گله جعفر كاشانی گله دار، بزی هست كه بايد آن را بخری. اگر مردم روستا پولش را دادند، با پول آنها بخر، وگرنه بايد از پول خود بدهی. فردا شب آن بز را به اين محل بياور و ذبح كن. آنگاه روز هيجدهم ماه مبارك رمضان گوشتش را به بيماران و كسانی كه مرض سختی دارند بده، زيرا خدای تعالی همه را شفا می‌دهد. آن بز ابلق (سفيد و سياه) است و موهای زيادی دارد. هفت علامت در او هست: سه علامت در يك طرف و چهار تا طرف ديگر. ▫️ بعد از اين فرمايشات، براه افتادم كه بروم، اما باز مرا خواستند و فرمودند: 🔶 ما تا هفتاد يا هفت روز اينجاييم (اگر بگوييم هفت روز، دليل است بر شب قدر،
⭕️ مواظبت بر حلال و حرام و اهمیت كيفيّت در عبادات ❇️ چيزهاى عجيب و غريب از علما نقل شده كه چه اندازه مواظب حلال و حرام بوده اند، بلكه مواظبت آن ها بر مستحبّات نيز بيش از ما بوده و صاحب كرامت بوده اند. ❇️ آقايى كه خود او و نيز پدرش از اهل كرامت بودند، نقل كرد كه پدرش با آن كرامات و مقامات در حال ركوع و سجود تنها سه مرتبه « سُبْحانَ اللّه » مى‌گفت. 💡 آن ها كيفيّت را در عبادات ملاحظه مى‌كردند نه كميّت را. ❇️ همين جرياناتى را كه در آن قرار داريم و مى‌بينيم، همان علما ـ كه فقه و اصول اشتغال داشتند ـ از پيش مى‌ديدند و خبر مى‌دادند، بدون اين كه اظهار كنند كه ما اهل كرامت و علم غيب هستيم. 🕯 آقايى مى‌گفت: جماعتى بوديم، آقا امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ـ تشريف آوردند و امامت كردند، ولى حمد و سوره را حسابى ساده قرائت فرمودند. 💎 خدا مى‌داند همين عبادت هاى ساده و مختصر اگر از اهلش صادر شود چه اثرها دارد، ولى مفصّل آن از غير اهلش بى اثر است. ❇️ مطلب، اجلّ (عالیقدرتر) از آن است كه با گفت و شنود، تفهيم (آموزش داده) و تفهّم (دریافت) شود. از خدا مى‌خواهيم كه لياقت دهد تا به ما الهام شود! ⬅️ در محضر بهجت، جلد ۱ 💚کانال در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S7W20
شش ماه پایانی، فصل سوم، بخش اول، قسمت پنجم.mp3
1.91M
💡نشانه های ظهور: ⭕️ نمايان شدن بدنى كاملا واضح در قرص خورشيد و دستى كه از آسمان اشاره می‌كند. 🔰جزییات فایل صوتی🔰 📖 نام کتاب: شش ماه پایانی 🗂 موضوع: تقویم حوادث شش‌ ماهۀ پیش از ظهور ❇️ فصل سوم: تقويم حوادث سال ظهور (شش ماهه آخر دوران غيبت) ⭕️ بخش اول: جريانات و اتفاقات ماه رجب 🏷 5. نمايان شدن بدنى كاملا واضح در قرص خورشيد و دستى كه از آسمان اشاره می‌كند. الف) خارج شدن سر و سينه مردى در قرص خورشيد ب) دستى كه در آسمان ظاهر می‌شود و اشاره می‌كند: هذا ... هذا ...: اين [حق است‏] اين [حق است‏] ...! ⏱ مدت زمان: ۵ دقیقه 💾 حجم: ۲ مگابایت 🖋 نویسنده: مجتبی الساده ☪ مترجم: محمود مطهری نیا 🎙راوی: علیرضا تابان © ناشر نسخه صوتی: ایران صدا 📼 💚کانال در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S1W20