eitaa logo
در مسیر مهدویت
351 دنبال‌کننده
986 عکس
333 ویدیو
3 فایل
اینجا محلی است که قصد داریم با هم چند قدمی در مسیر مهدویت و کسب رضایت امام زمان مهربان‌مان💚 -که خداوند ظهورش را نزدیک گرداند- برداریم.💐 ان شاء الله (کپی مطالب آزاد است) 🔗 @DarMasireMahdaviat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 دیدن امام زمان (عج) با سر و پای برهنه و در حال سینه زنی در دسته عزاداری اباعبدالله علیه السلام توسط سید بحر العلوم 🎤 حجت الاسلام عالی 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S6W49
عباس یعنی ذکر طوفانی مهدی - حاج محمود کریمی.mp3
2.87M
🏴 مداحی: عباس یعنی ذکر طوفانی مهدی 🎤 حاج محمود کریمی 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S9W41
🏴 حضرت مهدی(عج) در فرازی از زیارت ناحیه مقدسه: ◼️ «سلام بر عباس فرزند امیرمومنان که جان خویش را در راه برادرش داد از دیروزش برای فردایش توشه برگرفت، در راه برادر جانبازی کرد و خود را فدایش کرد، از او حفاظت و خود را سپر بلایش کرد، برای او آب آورد، دست هایش قطع شد. خداوند قاتلانش یزید بن وقاد و حکیم بن طفیل طائی را لعنت کند.» 🔳 «السلام علی العباس بن امیرالمومنین المواسی أخاه بِنَفسِهِ، الا'خذ لِغَدِهِ مِن أمسهِ الفادی له، الواقی. السّاعی الیه بمائه، المَقطُوعة یداه، لَعَنَ الله قاتلیه یزید بن وقاد و حکیم بن الطفیل الطائی» ⬅️ (مصباح الزائر شیخ مفید، ص148*اقبال الأعمال سیدبن طاووس، ص47*بحارالانوار، ج45، ص64 و ج101 ص269). 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S3W52
هدایت شده از در مسیر مهدویت
4_6032708998082332144.mp3
4.45M
امشب برای سلامتی امام زمان (عج) صدقه کنار می گذاریم. 🔖 صدقه برای سلامتی امام زمان در شب عاشورا 🔖 🎙واعظ: حاج آقای دانشمند 🏴 عزادار اصلی دهه اول محرم 🖤کانال در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮S6W5
🏴 فرازهایی از ترجمه ی زیارت «ناحیه مقدسه»، سوگنامه تأثرانگیز و مرثیه سوزناک امام مهدی (عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف) برای جد بزرگوارشان حضرت سیدالشهدا (علیه‌السلام): 🏷 (بخش اول) سلام بر حسین که جانش را تقدیم نمود، سلام بر آن کسی که در نهان و آشکار خدا را اطاعت نمود، سلام بر آن کسی که خداوند شفا را در خاکِ قبرِ او قرار داد، سلام بر آن کسی که (محلِّ) اجابتِ دعا در زیرِ بارگاه اوست، سلام بر آن کسی که امامان از نسل اویند، سلام بر فرزندِ خاتم پیامبران، سلام بر فرزند سرور جانشینان، سلام بر فرزند فاطمه زهراء، سلام بر فرزند خدیجه کبری، سلام بر فرزند سدره المنتهی، سلام بر فرزند جنّه المأوی، سلام بر فرزند زمزم و صفا، سلام بر آن آغشته به خون، سلام بر آن‌که (حُرمت) خیمه گاهش دریده شد، سلام بر پنجمینِ اصحاب کساء، سلام بر غریب غریبان، سلام بر شهید شهیدان، سلام بر مقتول دشمنان، سلام بر ساکن کربلا، سلام بر آن کسی که فرشتگان آسمان بر او گریستند، سلام بر آن کسی که خاندانش پاک و مطهرند، سلام بر پیشوای دین، سلام بر آن جایگاه‌های براهین و حجج الهی، درود بر آن پیشوایانِ سرور، سلام بر آن گریبآن‌های چاک شده، سلام بر آن لب‌های خشکیده، سلام بر آن جآن‌های مستأصل و ناچار، سلام بر آن ارواحِ (از کالبد) خارج شده، سلام بر آن جسدهای عریان و برهنه، سلام بر آن بدن‌های لاغر و نحیف، سلام بر آن خون‌های جاری، سلام بر آن اعضا قطعه قطعه شده، سلام بر آن سرهای بالا رفته (بر نیزه ها)، سلام بر آن بانوانِ بیرون آمده (از خیمه ها)، سلام بر حجت پروردگار جهانیان، سلام بر تو و بر فرزندان شهیدت، سلام بر تو و بر خاندان یاری دهنده ات (به دین الهی)، سلام بر تو و بر فرشتگان ملازمِ آرامگاهت، سلام بر آن کشته مظلوم، سلام بر برادر مسمومش، سلام بر علی اکبر، سلام بر آن شیر خوار کوچک، سلام بر آن بدن‌های برهنه شده، سلام بر آن خانواده ای که نزدیک (و همراه سَرورشان) بودند، سلام بر آن به خاک افتادگان در بیابان‌ها‌، سلام بر آن دور افتادگان از وطن‌ها، سلام بر آن دفن شدگان بدون کفن، سلام بر آن سرهای جدا شده از بدن، سلام بر آن حسابگر (اعمال خویش برای خدا) و شکیبا، سلام بر آن مظلومِ بی‌یاور، سلام بر آن جای گرفته در خاک پاک، سلام بر صاحب آن بارگاه عالی رتبه، سلام بر آن کسی که رب جلیل او را پاک و مطهر گردانید، سلام بر آن کسی که جبرئیل به او مباهات ‌می‌نمود، سلام بر آن کسی که میکائیل در گهواره با او تکلم ‌می‌نمود، سلام بر آن کسی که عهد و پیمانش شکسته شد، سلام بر آن کسی که پرده حُرمتش دریده شد، سلام بر آن کسی که خونش به ظلم ریخته شد، سلام بر آن‌که با خون زخم هایش شست و شو داده شد، سلام بر آن‌که از جام‌های نیزه‌ها جرعه نوشید، سلام بر آن مظلومی که خونش مباح گردید، سلام بر آن‌که در ملا عام سرش بریده شد، سلام بر آن‌که اهل قریه‌ها دفنش نمودند، سلام بر آن‌که شاهرگش بریده شد، سلام بر آن مدافع بی‌یاور، سلام بر آن محاسن بخون خضاب شده، سلام بر آن گونه خاک آلوده، سلام بر آن بدن جامه به غنیمت رفته، سلام بر آن دندان‌‌‌هایی که با چوب خیزران زده شده، سلام بر آن سر بالای نیزه رفته، سلام بر آن بدن‌های برهنه و عریانی که در بیابان‌ها (یِ کربلا) گرگ‌های تجاوزگر به آن دندان ‌می‌آلودند، و درندگان خون‌خوار بر گِرد آن ‌می‌گشتند، سلام بر تو ای مولای من و بر فرشتگانی که بر گِرد بارگاه تو پر ‌می‌کشند، و اطراف تربتت اجتماع کرده‌اند، و در آستان تو طواف ‌می‌کنند، و برای زیارت تو وارد ‌می‌شوند، سلام بر تو من به سوی تو رو آورده‌ام، و به رستگاری در پیشگاه تو امید بسته ام، سلام بر تو، سلام آن کسی که به حُرمت تو آشناست، و در ولایت و دوستی تو مخلص و بی‌ریا است، و به سبب محبت و ولای تو به خدا تقرب جسته، و از دشمنانت بیزار است، سلامِ کسی ‎که قلبش از مصیبت تو جریحه‌دار، و اشکش به هنگام یاد تو جاری است، سلامِ کسی که دردناک و غمگین و شیفته و فروتن است، سلام کسی که اگر باتو در کربلا ‌می‌بود، باجانش (دربرابرِ) تیزیِ شمشیرها از تو محافظت ‌می‌نمود، و نیمه جانش رابه خاطر تو بدست مرگ ‌می‌سپرد، و در رکاب تو جهاد می‌کرد، و تو را علیه ستمکاران یاری داده، جان و تن و مال و فرزندش را فدای تو ‌می‌نمود، و جانش فدای جان تو، و خانواده اش سپر بلایِ اهل بیت تو می‌بود، اگرچه زمانه مرا به تأخیر انداخت، و مُقدَّرات الهی مرا از یاریِ تو بازداشت، و نبودم تا با آنانکه با تو جنگیدند بجنگم، و با کسانی که با تو اظهار دشمنی کردند خصومت نمایم، (درعوض) صبح و شام بر تو گریه و شیون می‌کنم، و در مصیبت تو بجای اشک، خون می‌گریم، از روی حسرت و تأسّف و افسوس بر مصیبت هائی که بر تو وارد شد، تا جائی که از فرط اندوهِ مصیبت، و غم و غصّه شدّتِ حزن جان سپارم.
چله ی زیارت عاشورا به نیت رسیدن فرج.mp3
5.37M
🏴 قرار چله‌ قرائت زیارت عاشورا، از عاشورا تا اربعین، به نیت ظهور منتقم شهیدان کربلا و مصلح واقعی جهان
🏴 فراز هایی از زیارت امام زمان (ع) خطاب به امام حسین (ع) (زیارت ناحیه مقدسه) 🏷 قسمت دوم: ... و فرمانبردارِ خداوند، و پیرو جدّت محمّدبن عبدالله بودى، و شنواى کلام پدرت على بودى، و پیشى گیرنده به (انجامِ) سفارش برادرت امام حسن بودى، و رفعت دهنده پایه شرافتِ دین، و خوار و سرکوب کننده طغیان، و کوبنده سرکشان، و خیرخواه و نصیحت گرِ اُمّت بودى در هنگامى که در شدائدِ مرگ دست و پا میزدى، و مبارزه کننده با فاسقان بودى، و قیام کننده با حُجَج و براهین الهى، و ترحُّم کننده بر اسلام و مسلمین بودى، یارى گرِ حق بودى، در هنگام بلاء شکیبا و صابر، حافظ و مراقب دین، و مدافع حریم آئین بودى، (طریقِ) هدایت را حفظ نموده یارى می‌نمودى، عدل و داد را گسترش داده و وسعت مى‌بخشیدى، دین و آئینِ الهى را یارى نموده آشکار مى‌نمودى، یاوه گویان را (از ادامه راه) بازداشته جلوگیرى می‌کردى، حقّ ضعیف را از قوى باز می‌ستاندى، در قضاوت و داورى بین ضعیف و قوى برابر حُکم می‌نمودى، تو بهارِ سر سبزِ یتیمان بودى، نگاهبان و حافظ مردم بودى، مایه عـزّت و سرافرازى اسلام، معدنِ احکام الهى، هم پیمان نیکى و احسان بودى، پوینده طریقه جدّ و پدرت در سفارشات و وصایا همسانِ برادرت بودى، وفادار به پیمانها، داراى سجایاىِ پسندیده، و با جود و کَرَمِ آشکار بودى، شب زنده دار (به عبادت) در دلِ شبهاىِ تاریک، معتدل و میانه رو در روشها، با سجایا و اخلاقِ کریمانه، داراى سوابقِ با عظمت و ارزشمند، داراى نَسَبِ شریف، و حَسَبِ والا، با درجات و رتبه هاىِ رفیع و عالى، مناقب و فضائلِ بسیار، سِرِشتها و طبیعتهاى مورد ستایش، و با عطایا و مواهبِ بزرگ بودى، حلیم و صبور، هدایت شده، بازگشت کننده بسوى خدا، با جود و سخاوت ـ دانا ـ توانا و قاطع، پیشواى شهید، بسیار نالان و گریان در پیشگاه خداوند، محبوب و با هیبت بودى، تو براى پیامبر که درود خدا بر او و آل او باد فرزند، و براى قرآن پشتوانه نجات دهنده، و براى امّتِ اسلام بازوى توانا، و در طاعتِ حقّ کوشا بودى، تو حافظِ عهد و پیمانِ الهى، دورى کننده از طُرُقِ فاسقان بودى، و تو آنچه در توان داشتى (براى اِعلاءِ کلمه حقّ) بذل نمودى، داراى رکوع و سجود طولانى بودى، تو مانند کسی‌که از دنیا رخت برخواهد بست از آن روگردان بودى، و مانند کسانی‌که از دنیا در وحشت و هراس بسر می‌برند به آن نگاه می‌کردى، آرزوهایت از (تعلّق به) دنیا بازداشته شده، و همّت و کوششت از زیور دنیا رو گردانده بود، دیدگانت از بهجت و سرور دنیا بر بسته، و اشتیاق و مِیلَت به آخرت شهره آفاق است، تا آنکه جور و ستم دستِ تعدّى دراز نمود، و ظلم و سرکشى نقاب از چهره برکشید، و ضـلالت و گمـراهى پیروان خویش را فرا خواند ...
🏴 فراز هایی از زیارت امام زمان (ع) خطاب به امام حسین (ع) - قسمت سوم: ... تا آنکه جور و ستم دستِ تعدّى دراز نمود، و ظلم و سرکشى نقاب از چهره برکشید، و ضـلالت و گمـراهى پیروان خویش را فرا خواند با آنـکه تو در حَرَمِ جدّت متوطّن بودى، و از ستمکاران فاصله گرفته بودى، و مُلازمِ منزل و محرابِ عبادت بوده، و از لذّتها و شهوات دنیوى کناره گیر بودى، و برحسب طاقت و تَوانَت مُنکَر را با قلب و زبانت انکار مى‌نمودى، پس از آن علم و دانشت اقتضاى انکارِ آشکار نمود، و بر تو لازم گشت (و) لازم نمود با بدکاران رویاروى جهاد کنى، بنابراین در میان فرزندان و خانواده ات و پیروان و دوستانت روانه شدى، و حقّ و برهان را آشکار نمودى، و با حکمت و پند و اندرزِ نیکو (مردم را) بسوىِ خدا فرا خواندى، و به برپادارىِ حدودِ الهى، و طاعتِ معبود امر نمودى، و از پلیدى ها و سرکشى نهى فرمودى ولى آنها به ستم و دشمنی رویارویِ تو قرار گرفتند، پس تو نیز با آنان به جهاد برخاستى پس از آنکه (حقّ را) به آنان گوشزد نمودى آنها را به عـذابِ الهى تهدید نمودى، و حجّت را بر آنها مؤکّد فرمودى، ولى عهد و پیمان و بیعت تو را شکستند، و پروردگار تو و جدّت را به خشم آوردند و با تو ستیز آغازیدند، پس تو به جهت زد و خورد و پیکار استوار شدى، و لشکریان فاجر را خورد و آسیا نمودى، و درگَرد و غُبارِ نبرد فرو رفتى، و چنان با ذوالفقار جنگیدى که گویا علىّ مرتضى هستى، پس چون تو را با قلبى مطمئن، بدون ترس و هراس یافتند، شرورِ مکر و حیله شان را بر تو برافراشتند و از درِ نیـرنگ و فساد با تو قتال نمودند، و آن ملعون لشکریانش را فرمان داد تا تو را از آب و استفاده آن منع نمودند، و با تو قتال نمودند، و به جنگ و مبارزه با تو شتافتند، و تیرها و خدنگها بسوى تو پرتاب نمودند، و براى استیصال و ناچار نمودن تو دست دراز کردند، و حُرمتى براى تو مراعات نکردند، و از هیچ گناهى در مورد تو خوددارى ننمودند، چه در کشتن آنها دوستانت را، و چه در رغارت اثاثیه خیمه هایت، (بارى) تو در گَرد و غُبارهاى جنگ پیش تاختى، و آزار و اذیّتهاى فراوانى تحمّل نمودى، آنچنان‌که فرشتگانِ آسمانها از صبر و شکیبائى تو به شگفت آمدند، پس دشمنان از همه طرف به تو هجوم آوردند، و تو را به سبب زخم ها و جراحتها ناتوان نمودند، و راه خلاص و رفتن بر تو بستند، تا آنکه هیچ یاورى برایت نماند، ولى تو حسابگر (عمل خویش براى خدا) و صبور بودى، از زنان و فرزندانت دفاع و حمایت می‌نمودى، تا آنکه تو را از اسبِ سوارى ات سرنگون نمودند، پس با بدن مجروح بر زمین سقوط کردى، در حالیکه اسبها تو را با سُم‌هاى خویش کوبیدند، و سرکشان با شمشیرهاى تیزِشان برفرازت شدند، پیشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد، و دستانِ چپ و راستت به باز و بسته شدن در حرکت بود، پس گوشـه نظرى به جانب خِیام و حَرَمَت گرداندى، در حالیکه از زنان و فرزندانت (روگردانده) به خویش مشـغول بودى، اسبِ سوارى ات با حال نفرت شتافت، شیـهه کشان و گریـان، بجانبِ خیمه ها رو نمود ، پس چون بانوانِ حَرَم اسبِ تیز پاى تو را خوار و زبون بدیدند، و زینِ تو را براو واژگونه یافتند، از پسِ پرده ها(ىِ خیمه) خارج شدند، درحالیکه گیسوان برگونه‌ها پراکنده نمودند، بر صورت ها طپانچه مى زدند و نقاب از چهره ها افکنده بودند، و به صداى بلند شیون میزدند، و از اوجِ عزّت به حضیض ذلّت درافتاده بودند، و به سوىِ قتلگاه تو مى شتافتند، در همان حال، شِمرِ ملعون برسینه مبارکت نشسته، و شمشیر خویش را بر گلـویت سیراب می‌نمود، با دستى مَحاسنِ شریفت را در مُشت می‌فِشرد، (و با دست دیگر) با تیغِ آخته اش سر از بدنت جدا مى‌کرد، تمامِ اعضا و حواسّت از حرکت ایستاد، نَفَسهاىِ مبارکت در سینه پنهان شد، و سرِ مقدّست بر نیزه بالا رفت، اهل و عیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند، و در غُل و زنجیر آهنین برفراز جهازِ شتران در بند شدند، گرماى (آفتابِ) نیمروز چهره هاشان مى‌سوزاند، در صحراها و بیابانها کشیده می‌شدند، دستانشان به گَردَنها زنجیر شده، درمیان بازارها گردانده می‌شدند، اى واى براین سرکشان گناهکار!، چه اینکه با کُشتنِ تو اسلام را کُشتند، و نماز و روزه (خدا) را بدون یاور رها نمودند، و سُنّتها و احکام (دین) را از بین برده شکستند، و پایه هاىِ ایمان را منهدم نمودند، و آیاتِ قرآن را تحریف کرده، در (وادىِ) جنایت و عداوت پیش تاختند، براستى رسولِ خدا «که درود خدا بر او و آل او باد» (با شهادتِ تو) تنها ماند! (یا مظلوم واقع شد)، و کتاب خداوندِ عزّ و جلّ مَتروک گردید، و آنگاه که تو مقهور و مغلوب گشتى، حقّ و حقیقت موردِ خیانت واقع شد، و به فقدانِ تو تکبیرِ خدا و کلمه توحید، حرام و حلالِ دین، و تنزیل و تأویلِ قرآن جملگى از بین رفت، و پس از تو تغییر و تبدیلِ (احکام)، کفر و اِلحاد و بى سرپرستىِ دین، هوى و هوس‌ها و گمراهی‌ها، فتنه‌ها و باطل‌ها جملگى (بر صفحه روزگار) ظاهر شد.
🔳 تشرف سيد بحرالعلوم و ارزش گريه بر امام حسين (ع) 🔻سيد بحرالعلوم (ره) به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بـر امـام حسين (ع) گناهان را مى آمرزد، فكر مى كرد. همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سـوار بـر اسـب اسـت بـه او رسـيد و سلام كرد. 🔹بعد پرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرو رفته اى؟ و در چه انديشه اى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد من هم اهل باشم. 🔸سـيـد بـحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى كنم كه چطور مى شود خداى تعالى اين همه ثواب به زائريـن و گريه كنندگان بر حضرت سيدالشهداء (ع) مى دهد، مثلا در هرقدمى كه در راه زيارت بـرمـى دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى شود و براى يك قطره اشك تمام گناهان صغيره و كبيره اش آمرزيده مى شود؟ 🔹آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى آورم تا مشكل حل شود: 📜سـلـطـانـى بـه همراه درباريان خود به شكار مى رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سـخـتى فوق العاده اى افتاد و بسيار گرسنه شد. خيمه اى را ديد و وارد آن خيمه شد. در آن سياه چـادر، پيرزنى را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه عنيزه اى داشتند (بز شيرده) و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى گرداندند. وقـتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد. در نـهـايت از ايشان سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش راداده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟ يكى از حضار گفت : به او صد گوسفند بدهيد. ديگرى كه از وزراء بود، گفت : صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد. يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد. سـلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام . چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند. من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود. 🔹بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء (ع) هرچه از مال و منال و اهـل و عـيـال و پـسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت همه را در راه خدا داد پس اگر خـداونـد بـه زائرين و گريه كنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون خدا كه خـدائيش را نمى تواند به سيدالشهداء (ع)بدهد، پس هر كارى كه مى تواند، انجام مى دهد، يعنى با صـرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مى كند. در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن حضرت نمى داند. چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيد بحرالعلوم غايب شد. ⬅ «برکات حضرت ولی عصر (عج)» اثر سید جواد معلم 🖤کانال در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮S4W5
🏴 زیارت مجازی حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام🖤 لینک زیر را فشار دهید👇 app.imamhussain.org/tour/ تصویر سه بعدی حرم بارگزاری می‌شود. توجه کنید روی هر فلشی که کلیک می‌کنید مقداری صبر کنید تا تصویر شفاف شود و در هر صحن با چرخش و عقب جلو کردن می‌توانید هر جای حرم که تمایل داريد را مشاهده فرمایید.
امام سجاد (ع): آنگاه كه قائم ما (عليه السّلام) قيام كند، خداوند متعال همۀ بيمارى‌ها را از شيعيان ما برمى‌دارد و دلهاى آنها را بسان پاره‌هاى آهن قرار داده و به هر كدام از آنها نيروى چهل مرد را قرار مى‌دهد و آنان فرمانروايان زمين و بزرگان آن خواهند بود. ⬅️ الخصال / ترجمه جعفری ;  ج ۲  ص ۳۲۱ 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S3W53
لزوم برگشتن از راه اشتباه و توجیه نکردن اشتباهات گذشته و وجود احتمال اتصال ظهور حضرت به مشکلات مختلف این دوره از تاریخ آیت الله بهجت(ره): 🔳 به خدا پناه ‌می‌بریم (که) از راهی برویم که شرطش پا گذاشتن بر روی حقّ باشد! به خدا پناه ‌می‌بریم که از راهی برویم که نتوانیم برگردیم! خدا کند اگر دانستیم که نمی‌توانیم برویم و باید برگردیم، برگردیم؛ و گرنه خدا ‌می‌داند که چه قدر باید دروغ بگوییم و خطاهای خود را توجیه کنیم؟! امیدواریم این قضایایی که واقع ‌می‌شود (۱)، نویدبخش نزدیکی فرج امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف باشد. صاحب امر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف خود بیش از ما از این که دو طایفه از مسلمانان به جان هم بیفتند متأثّر است! تاریخ چنین چیزی را نشان نمی‌دهد؛ لذا این امر تقریب ‌می‌کند که اینها متّصل است به ظهور حضرت عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف. ⬅️ در محضر بهجت، ج۲، نکته ۵۰۵ (١). اشاره به جنگ عراق علیه ایران و خونریزی و بمباران شهرها. 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S7W50
آیت الله ناصری: 🔳 ماه محرم، ماه عجیبی است. ماه جلوه گری حسین علیه السلام است. ماه جلوه گری ولایت است؛ مخصوصاً دهه اول محرم، که چه خبر است درآن؟! در روایت دارد که خداوند در ازای شهادت امام حسین علیه السلام چهار خصلت در این دنیا به ایشان عطا کرد: ▪️ استجابت دعا را در زیر قبه حضرت قرار داد؛ یعنی هر کس زیر قبه امام حسین علیه السلام دعا کند دعایش مستجاب است، ▪️ دوم اینکه شفای بیماری ها را در تربت ایشان قرار داد. ▪️ و سوم اینکه امامان بعدی را از نسل ایشان قرار داد. ▪️ و چهارم اینکه زائران او ایامی که زائر ایشان هستند از عمرشان محسوب نمی شود. ⬅️ اپلیکیشن آیت الله ناصری 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S5W51
🕯 تشنگانش را جرعه ی وصال ‌می‌دهند 🔳 آیت الله بهجت (ره) بعد شنیدن از جریان تشرّف یکی از آقایان به خدمت امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف فرمودند: ❇️ " آری، تشنگان را جرعه ی وصال و شیفتگان جمال را آب حیات و معرفت ‌می‌دهند. آیا ما تشنه ی معرفت و طالب دیدار هستیم و آن حضرت آب نمی‌دهد، با آن که کارش دادرسی به همه است و به مضطرّین عالَم رسیدگی ‌می‌کند؟! " ⬅️ در محضر بهجت، ج۲، نکته ۵۹۹ 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S7W51
💎 نافله، عاشورا و جامعه! ❇️ ماجرای مشاهده حاج سیّد احمد رشتی‌ 🔰 حاج سیّد احمد رشتی می‌فرماید: 🕋 در سال ۱۲۸۰، به قصد حجّ بیت اللّه الحرام از رشت به تبریز آمدم و در خانه حاج صفر علی تاجر تبریزی منزل کردم؛ امّا چون قافله‌ای نبود، متحیّر ماندم تا آن‌که حاج جبّار جلودار سدهی اصفهانی برای طرابوزن (از شهرهای ترکیه) بار برداشت. 🐎 من هم به تنهایی از او حیوانی کرایه کرده و رفتم. وقتی به منزل اوّل رسیدیم، سه نفر دیگر به تشویق حاج صفر علی به من‌ ملحق شدند: یکی حاج ملّا باقر تبریزی، دیگری حاج سیّد حسین تاجر تبریزی و سومی حاجی علی نام داشت که خدمت می‌کرد که به اتّفاق روانه شدیم. به ارزنه الرّوم (شهری تجاری و صنعتی در شرق ترکیه) رسیدیم و از آن‌جا عازم طرابوزن شدیم. در یکی از منازل بین این دو شهر، حاج جبّار جلودار آمد و گفت: 🔹 منزلی که فردا در پیش داریم مخوف است امشب زودتر حرکت کنید که به همراه قافله باشید. ▫️ این مطلب را به‌خاطر آن می‌گفت که ما در سایر منازل، غالبا با فاصله‌ای پشت سر قافله راه می‌رفتیم. لذا حدود سه ساعت پیش از اذان صبح، حرکت کردیم. 🌨 حدود نیم فرسخ از منزل خود دور شده بودیم که ناگاه هوا دگرگون شد و برف باریدن گرفت به‌طوری‌که هرکدام از رفقا، سر خود را پوشاندند و به سرعت رفتند؛ امّا من هر قدر تلاش کردم نتوانستم به آنها برسم و در آن‌جا تنها ماندم. از اسب پیاده شدم و در کنار راه نشستم. خیلی مضطرب بودم؛ چون حدود ششصد تومان برای مخارج سفر همراه داشتم و ممکن بود راهزن یا دزدی پیدا شود و مرا به‌خاطر آنها از بین ببرد. بعد از تأمّل و تفکّر، با گفتم: 🔹 تا صبح همین‌جا می‌مانم بعد به منزل قبلی برگشته، چند محافظ همراه خود می‌آورم و به قافله ملحق می‌شوم. ▫️ در همان حال ناگاه باغی مقابل خود دیدم و در آن باغ باغبانی که در دست بیلی داشت، مشاهده می‌شد. او بر درختها می‌زد که برف آنها بریزد. پیش آمد و نزدیک من ایستاد و فرمود: 🔸 تو کیستی؟ ▫️ عرض کردم: 🔹 رفقایم رفته و من مانده و راه را گم کرده‌ام. ▫️ فرمود: 🔸 نافله شب بخوان تا راه را پیدا کنی. ▫️ مشغول نافله شب شدم. بعد از تهجّد (نماز شب)، دوباره آمد و فرمود: 🔸 نرفتی؟ ▫️ گفتم: 🔹 و اللّه، راه را بلد نیستم. ▫️ فرمود: 🔸 جامعه بخوان تا راه را پیدا کنی. ▫️ من جامعه را از حفظ نداشتم و الآن هم از حفظ نیستم با آن‌که مکرّر به زیارت عتبّات مشرّف شده‌ام. از جای برخاستم و زیارت جامعه را از حفظ خواندم. باز آن شخص آمد و فرمود: 🔸 نرفتی؟ ▫️ بی‌اختیار گریه‌ام گرفت و گفتم: 🔹 همین‌جا هستم چون راه را بلد نیستم. ▫️ فرمود: 🔸 عاشورا بخوان. ▫️ من زیارت عاشورا را از حفظ نداشتم و الآن هم حفظ نیستم در عین حال برخاستم و مشغول زیارت عاشورا از حفظ شدم، و تمام لعن و سلام‌ها و دعای علقمه را خواندم. دیدم باز آمد و فرمود: 🔸 نرفتی؟ ▫️ گفتم: 🔹 نه، تا صبح همین‌جا هستم. ▫️ فرمود: 🔸 الآن تو را به قافله می‌رسانم. ▫️ ایشان رفت و بر الاغی سوار شد و بیل خود را به دوش گرفت و آمد. فرمود: 🔸 پشت‌ سر من بر الاغم‌ سوار شو. ▫️ سوار شدم و اسب خود را کشیدم امّا حیوان حرکت نکرد. فرمود: 🔸 دهنه اسب را به من بده. ▫️ ایشان بیل را به دوش چپ گذاشت و عنان اسب را با دست راست گرفت و به راه افتاد. اسب کاملا آرام می‌آمد و ایشان را اطاعت می‌نمود. بعد آن بزرگوار دست خود را بر زانوی من گذاشت و فرمود: 🔸 شما چرا نافله نمی‌خوانید؟ نافله، نافله، نافله. ▫️ باز فرمود: 🔸 شما چرا عاشورا نمی‌خوانید؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا. ▫️ بعد فرمود: 🔸 شما چرا جامعه نمی‌خوانید؟ جامعه، جامعه، جامعه. ▫️ در زمان طیّ مسافت، مسیری دایره‌ای را پیمودیم ناگاه برگشت و فرمود: 🔸 اینها رفقای شما هستند. ▫️ دیدم رفقا کنار نهر آبی پیاده شده، مشغول وضو برای نماز صبح بودند. از الاغ پیاده شدم تا سوار اسب خود شوم، نتوانستم. آن جناب پیاده شد و بیل را در برف فرو کرد و مرا سوار نمود و سر اسب را به سمت رفقا برگرداند. 💡 من در آن حال به فکر افتادم این شخص که بود که به زبان فارسی صحبت می‌کرد درحالی‌که این طرفها زبانی جز ترکی و مذهبی جز مذهب عیسوی وجود ندارد! تازه چطور به این سرعت مرا به رفقای خود رسانید. به‌خاطر همین فکرها پشت‌سرم را نگاه کردم؛ امّا کسی را ندیدم و از ایشان اثری نیافتم. و بعد از این جریان به رفقای خود ملحق شدم. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۲۵۴ 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W51
عاشورا بذری بود که محصول آن ظهور است.mp3
3.17M
🏴 عاشورا بذری بود که توسط امام حسین(ع) کاشته شد و محصول آن ظهور امام زمان(عج) است. 🎤 حجت الاسلام عالی 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S6W50
🏴 انتقام بوسیله «قائم» از دشمنان و قاتلان امام حسین (ع) 🔳 امام باقر (ع): ▫️ زمانی که جدم حسین که صلوات خدا بر او باد به شهادت رسید، فرشتگان با گریه و زاری به درگاه خداوند عزّ و جلّ نالیدند و گفتند: 🔹 پروردگارا! آیا از آنان‌که برگزیده و فرزند برگزیده (۱) تو را، و امام انتخاب شده از بین خلق را کشتند، در می‌گذری؟! ▫️ خداوند به آنان وحی فرمود: 🔸 فرشتگان من! آرام گیرید. سوگند به عزّت و جلالم که از آنان انتقام می‌گیرم، اگرچه بعد از گذشت زمانی طولانی باشد. ▫️ سپس فرزندان از نسل حسین علیه السّلام را که پس از او به امامت می‌رسند به ملائکه نشان داد و آنان شاد شدند. در بین این پیشوایان، یک نفرشان به نماز ایستاده بود. فرمود: 🔸 به‌ وسیله آن ایستاده [قائم‌] از دشمنان و قاتلان حسین علیه السّلام انتقام می‌گیرم. ⬅️ ینابیع الموده ۳: ۲۴۲؛ اثبات الهداه ۳: ۴۵۵؛ بحار الأنوار ۵۲: ۳۱۳.؛ از غروب عاشورای حسینی تا طلوع ظهور مهدی (علیه السلام)، ص: ۵۲ (۱). فرزند امام علی علیه السّلام. 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S3W54
🔳 امام زمان (عج) را حاضر بدانیم 🔰 آیت الله بهجت(ره): ❇️ ما باید حضرت امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف را حاضر فرض کنیم. هرجا ‌می‌رود برویم، هرچه ‌می‌کند بکنیم و هر چه را ترک ‌می‌کند ترک کنیم و اگر ندانیم، احتیاط را که ‌می‌دانیم و ‌می‌توانیم! ❎ ولی گویا ما نمی‌خواهیم در راه رضای آن حضرت باشیم؛ نه این که رضای آن حضرت را نمی‌دانیم و نمی‌توانیم آن را تحصیل کنیم. ⬅️ در محضر بهجت، ج۲، نکته ۶۲۸ 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S7W52
‍ آيت الله ناصری: ▫️ حضرت زینب سلام الله عليها روز عاشورا به حضرت اباعبدالله عليه السلام عرض کرد: 🔹 برادر! شما خودتان را به این قوم معرفی کنید‌‌. ▫️ حضرت فرمودند: 🔸 خواهر جان معرفی کردم لکن شکمهایشان پر از حرام است. قلبهایشان را ظلمت گرفته و نوری در آن نیست. لذا حق اثر نمی‌کند. ▫️ کلام امام نور است اما چون در قلب سنخیت نیست قبول نمی‌کند. غذاها برای سالم نگهداشتن این روح خیلی مؤثرند. اعمال و رفتار خیلی مؤثر هستند. نگاهها خیلی مؤثر هستند. ⬅️ كانال رسمی آيت الله ناصری ( naseri_ir@ ) 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S5W52
⭕️ تشرّف سیّد حمّود بغدادی‌ در پایان چله زیارت حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام 🔰 حاج شیخ عبد الحسین بغدادی فرمود: ▪️ سیّد حمّود بن سیّد حسّون بغدادی، از اخیار و رفقای ایشان و در کمال تدیّن و عفّت‌نفس و بلندنظر، بود و با آن‌که مبتلا به شعار صالحین یعنی فقر بود، با این حال جهت تشرّف به خدمت حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه تصمیم گرفت که چهل شب جمعه به زیارت حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام از بغداد به کربلا، برود. 🐴 به همین‌جهت حیوانی را برای این امر خریداری نموده و متحمّل مخارج آن گردیده بود و خیلی وقتها می‌شد که بیشتر از یک قَمَری (سکه ای در دوران قاجار) نداشت ولی به زاد توکّل و توشه توسّل بیرون می‌آمد. ❤️ حق تعالی چنان محبّت آن بزرگوار را در قلوب مردم انداخته بود که اهل محمودیّه، که اغلب ایشان اهل سنّت و جماعتند، همیشه به انتظار آمدن ایشان بوده، و دیده به راه، به مجرّد ورودش، گرد او جمع می‌شدند و وی را تکریم نموده، آب و غذا برای خودش و علوفه برای مرکبش مهیّا می‌کردند. اهل اسکندریّه که همگی، سنّیان متعصّب می‌باشند هم به این شکل با ایشان، برخورد می‌کردند. 🗓 زمانی که یک چلّه آن بزرگوار به اتمام رسید، در آخر، مردّد شد که این شب، شب چهلم است یا شب سی‌ونهم، و آن شب مصادف با زیارت مخصوصه امیر المؤمنین علیه السّلام بود. 🕌 وارد نجف اشرف شده و شب چهارشنبه با جمعی از رفقا به مسجد سهله مشرّف گردید؛ تا آن‌که روز چهارشنبه به سمت کربلا روانه شود. اعمال مسجد سهله را بجا آورده با جماعتی به مسجد صعصعه مشرّف شدند. در آن‌جا دو رکعت نماز گذاردند و مشغول خواندن دعای نوشته شده بر تابلو شدند. رفقای او به سجده رفتند و سیّد دعای سجده را برای ایشان خواند. بعد هم خودش به سجده رفت و به رفقا گفت: 🔹 شما دعای سجده را برای من بخوانید. ▫️ آنها چون سواد نداشتند و خطّ روی سنگ هم ناخوانا بود، نتوانستند درست بخوانند. جناب سیّد که قدری تندمزاج بود؛ برآشفت و به رفقا تندی کرد و گفت: 🔹 این چه وضعی است؟ 🟡 ناگهان شعاع انوار کبریایی و لمعات جمال الهی در و دیوار مسجد را چون وادی مقدّس طور و ذی طوی پرنور و ضیاء کرد. ندای روح‌افزای امام، چون ندای ربّ رحیم با موسی کلیم، به گوش سیّد و رفقایش رسید که فرمود: 🔸 وَلَدی حمّود انا اتمّم لک الدّعاء (فرزندم حمّود من دعا را برایت می‌خوانم) ▫️ و شروع به قرائت دعای سجده نمود. ❇️ در آن حال در و دیوار مسجد به همراه او قرائت می‌کردند و تمام مؤمنین حاضر این انوار و اسرار و قرائت اذکار را می‌شنیدند و لکن، شخص را نمی‌دیدند. سیّد بزرگوار می‌خواست سر از سجده بردارد و به دامان آن مسجود ملائکه دست توسّل برآورد؛ ولی عقل او را منع کرد و فرمایش امام را، که تمام کردن دعا بود، به‌خاطر آورد. 🔆 خلاصه به هزار آرزو و انتظار، سر از سجده بلند کرد. در این وقت جمال دل‌آرای آن امام مهربان را دید که تمام مسجد را مثل چراغی که نورش به آسمان می‌رفت، نورافشانی می‌کند. آن حضرت، با زبان گهربار خود به سیّد فرمود: 🔸 شکر اللّه سعیک (خدا قبول کند). ▫️ اشاره به این‌که، این عمل عظیم و مداومت بر زیارت حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام از تو قبول باد و به مقصود خود نایل گشتی. این مطلب را فرمود و غایب شد و آن نور هم ناپدید گشت. افرادی که همراه سیّد بودند، دوان‌دوان به اطراف و اکناف رفتند؛ ولی هر جای صحرا را نگاه کردند هیچ اثری نیافتند. عدّه‌ای در مسجد سهله بودند؛ از جمله شیخ محمّد حسین کاظمی رحمه اللّه، مصنف کتاب هدایه الانام، ایشان همان‌جا انواری را از مسجد صعصعه دیدند. همگی بیرون دویدند و دیدند که مؤمنین سراسیمه به دنبال آن ماه تابان می‌دوند؛ لذا لباسهای سیّد را برای تبرّک قطعه‌قطعه کردند و بردند؛ مگر قبای ایشان که بجای ماند. 🕯 به همین‌جهت، سیّد حمّود زیارت شب جمعه کربلا را ترک نکرد و بر آن مواظبت داشت. تا چندی قبل که وفات یافت. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۸۱ 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W52
🏴 انتقام حضرت مهدی (عج) از فرزندان قاتلین سید الشهدا (ع) ⭕️ هروی گوید که به امام رضا علیه السّلام عرض کردم: 🔹 ای فرزند رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم چه می‌فرمایید درباره حدیثی که از امام صادق علیه السّلام روایت شده است؟ و آن حضرت فرموده: ✅ «زمانی که «قائم علیه السّلام» خروج کرد، ذریه قاتلان حسین علیه السّلام را به خاطر کارهای پدرانشان می‌کشد!؟» ▫️ فرمود: 🔸 چنان است (که شنیده‌ای)! ▫️ گفتم: 🔹 پس آیه 📜 «وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْری‌» «۱» 📃 «هیچ‌کس بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌گیرد،» معنایش چیست؟ ▫️ حضرت فرموند: 🔸«خداوند در تمام گفته‌هایش صادق است. لکن فرزندان قاتلان حسین علیه السّلام به کارهای پدران [نیاکانشان‌] راضی می‌شوند و به آن‌ افتخار می‌کنند و هرکس به چیزی راضی شود، مانند کسی است که خود، آن را انجام داده است، اگر مردی در مشرق کشته شود و دیگری در مغرب به کار او راضی شود، راضی در نزد خدای- عزّ و جلّ- شریک جرم او خواهد بود. قائم علیه السّلام که بعد از خروج، آن‌ها را می‌کشد، به سبب رضایتشان به اعمال پدرانشان خواهد بود.» ⬅️ عیون اخبار الرضا: ۲۱۲؛ الزام النّاصب ۱: ۷۲.، از غروب عاشورای حسینی تا طلوع ظهور مهدی (علیه السلام)، ص: ۵۴ (۱) این مطلب در آیات سوره‌های مبارکه انعام: ۱۶۴، الإسراء: ۱۵، فاطر: ۱۸، الزمر: ۷، النجم: ۳۸، آمده است. 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S3W55
راه دیدن امام زمان (عج) - حجت الاسلام علی پناه.mp3
5.25M
🔳 راه دیدن امام زمان (عج) 🎤 حجت الاسلام علی پناه 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S6W52
🏴 اگر دین ندارید، آزاده باشید 🔘 حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: ▫️ هنگامی که حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام از اسب بر روی زمین افتاد و لشکر اعداء به خیام حرم هجوم بردند، با زانو مقداری به‌سوی خیمه رفت و جمعیت را به نبرد با خود دعوت کرد و فرمود: 🔸 اى دنباله‌روان آل ابی‌سفیان، اگر دین ندارید و از قیامت نمی‌ترسید، آزاده باشید و اگر عرب هستید،‌ همان‌طور که چنین می‌پندارید، به نژادهای خود بازگردید. من با شما مى‌جنگم و شما با من و بر زنان گناهى نیست. ⬅️ رحمت واسعه، ص١٠٩ 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S5W53
🔘 توسّل همسر آقا سیّد رضا دزفولی‌ به امام زمان(عج) پس از گم شدن در راه کربلا و امداد رسانی یکی از یاران حضرت 🔳 آقا سیّد رضا دزفولی (از ائمّه جماعت نجف) فرمود: ▫️ معمولا در زیارات مخصوصه کربلا به خانه مشخّصی در آن‌جا می‌رفتیم. در یکی از زیارات، عیال و اطفال را به همراه بردم. برای سواری خود یک الاغ و برای آنها یک جفت پالکی (اتاقکی بدون سقف که بر روی حیوان جهت نشستن می‌گذارند) کرایه نموده و با دیگر زوّار روانه کربلا شدیم. بین دو کاروانسرای خان شور و خان نخیله ناگاه متوجّه شدم که پالکی عیال و اطفال نیست با اضطراب مکاری (کسی که اسب و شتر و غیره کرایه می‌دهد) را صدا زدم و گفتم: 🔹 پالکی عیالات من نیست و ظاهرا عقب مانده‌اند. ▪️ او هم مسافت زیادی به دنبالشان رفت و برگشت و گفت: 🔸 آنها قطعا با قافله‌ای که قبل از ما حرکت کرده بود، رفته‌اند. ▪️ من هم هرچه جستجو کردم آنها را ندیدم. به همین دلیل بیشتر مشوّش و نگران شدم و خود را به گفته مکاری آرامش می‌دادم. 🕌 خلاصه با پریشانی حال، وارد کربلا شده و رو به منزلی که غالبا وارد می‌شدم، نهادم وقتی به آن‌جا رسیدم، در را زدم دیدم عیالم در را باز کرد. تا او را دیدم گفتم: 🔹 شما کجا از قافله ما جدا شدید و چه‌وقت رسیده‌اید؟ ▪️ گفت: 🔸 ما، بین خان شور و نخیله از قافله جدا شدیم. ▪️ علّت آن را پرسیدم. در جواب گفت: 🔸 می‌خواستم قدری غذا از طاس‌کباب مسی بیرون بیاورم و به طفل‌ها بدهم. از حرکت قاطر دستم لرزید و درِ طاس‌کباب صدا کرد. با این صدای ناگهانی، قاطر رمید و به سرعت‌ هرچه تمام‌تر رو به بیابان گذاشت و هرچه در طاس‌کباب با شدّت بیشتر به ظرف می‌خورد، قاطر بر دویدنش می‌افزود. بالأخره، ترس دوری از قافله که هرچه صدا زدیم کسی مطّلع نشد از یک طرف و ترس افتادن از پالکی و هلاکت یا شکستن اعضا از طرف دیگر، ما را بر آن داشت که به حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه استغاثه کنیم. پس فریاد یا صاحب الزّمان ما بلند شد. ناگاه شخصی نورانی در کمال ابهّت و جلال و به زیّ عرب‌های آن اطراف نمودار شد و فرمود: 🔶 لا تخافی لا تخافی. (نترس) ▫️ تا این کلمه را فرمود، همان قاطری که با سرعت بسیار زیاد می‌دوید، فورا ایستاد و قدمی برنداشت. آن بزرگوار نزدیک آمد و فرمود: 🔶 می‌خواهید به کربلا بروید؟ ▫️ عرض کردم: 🔷 بلی. ▫️ ایشان افسار قاطر را به دست گرفت و ما را از بیراهه عبور و حرکت می‌داد. در طول مسیر از ایشان سؤال کردم: 🔷 شما کیستید؟ ▫️ فرمودند: 🔶 من کسی هستم که برای فریادرسی درماندگان در امثال این بیابانها معیّن شده‌ام. ▫️ همراه آن بزرگوار آمدیم تا به کربلا رسیدیم و الآن نزدیک یک ساعت و نیم است که وارد شده‌ایم و با آرامش تمام چای هم صرف کرده‌ایم. ⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۳۳۴ 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W53