eitaa logo
در مسیر مهدویت
348 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
382 ویدیو
3 فایل
اینجا محلی است که قصد داریم با هم چند قدمی در مسیر مهدویت و کسب رضایت امام زمان مهربان‌مان💚 -که خداوند ظهورش را نزدیک گرداند- برداریم.💐 ان شاء الله (کپی مطالب آزاد است) 🔗 @DarMasireMahdaviat
مشاهده در ایتا
دانلود
01 Mostanade Soti Shonood (1401-03-05).mp3
16.34M
🎧 مصاحبه صوتی شنود 🏷 قسمت اول 🔈 * گفتگو با راوی کتاب شنود با نام مستعار «صادق» * شروع داستان ... * بیماری که تجربه ام را رقم می زد. * گردابی که از جنس نور بود. * صدای نفسم را نمی شنیدم. * حضور اجدادم را حس می کردم. * پیرمردی که بسیار نورانی و با جذبه بود. * علاقه شدید واشتیاق دو طرفه به فرشته مرگ *چه شد که مشتاق مرگ شدم؟ * اعمالی که به آن تکیه کرده بودم. * جلوه نفس لوامه ⏰ مدت زمان:۴۰:۰۵ 📆 تاریخ مصاحبه ۱۴۰۱/۰۳/۰۵ 📝 ناشر: نشر شهید ابراهیم هادی © اجازه انتشار از طرف ناشر، آزاد اعلام شده است. ❇️ از همه اعضای محترم کانال تقاضا می‌کنیم که این فایل های صوتی را گوش کنند و به گوش دیگران هم برسانند. 🙏 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S10W10
4_5823701844915915709.mp3
16.23M
🎧 مصاحبه صوتی شنود 🏷 قسمت دوم * ادامه داستان.... * دیدم من و برادرم در کودکی بخاطر دعا و نذر مادرم از مرگ نجات پیدا کرده بودیم * اکثر اعمال خوبم را دیدم که چون خالص نبودند، ارزشی نداشتند ولی اندکی از آنها که در ظاهر کوچک ولی خالص بودند ارزش بسیار داشتند * دیدم چون جان فردی را نجات داده بودم، بعدها جانم از مرگ حفظ شده بود. * طعنه من به همسرم، بخاطر بیماریش و بلایی که به علت آن طعنه زدن سرم آمد * شفایافتن معجزه آسای دخترم بعد از "توبه ام از گناهان" و "روضه حضرت زهرا (س)" * دغدغه ای که خدا از من خرید و به خاطر آن به زندگی برم گرداندند ⏰ مدت زمان: ۳۹:۵۹ 📆 تاریخ: ۱۴۰۱/۰۳/۰۶ 📝 ناشر: نشر شهید ابراهیم هادی © اجازه انتشار از طرف ناشر، آزاد اعلام شده است. ❇️ از همه اعضای محترم کانال تقاضا می‌کنیم که این فایل های صوتی را گوش کنند و به گوش دیگران هم برسانند. 🙏 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S10W11
شنود03.MP3
14.35M
🎧 مصاحبه صوتی شنود 🏷 قسمت سوم * ادامه ماجرا ... ❇️ واقعه دوم * با اشاره حضرت عزرائیل به جسمم برگشتم. * درد را با تمام وجود حس کردم * نحوه قبض روح شدن یکی از بیماران در اتاقی دیگر را دیدم و به خانمم خبر دادم‌ * از ترس بی هوش شدم. مدتی بعد که به هوش آمادم دیدم نزدیک سقف اتاق هستم و جسمم و اتاق را از زاویه بالا می‌دیدم * پشت دیوارها و اتاق های دیگر بیمارستان را می‌دیدم * به هرچه توجه می کردم، اگر اجازه داشتم، همه اطلاعات درباره آن را می‌دیدم * به مادرم توجه کردم و دیدم در تاکسی و با حال گریه در مسیر آمدن از خانه به بیمارستان است. * به هوش آمدم و به برادرم گفتم مادرمان را داخل راه نمی‌دهند * دلتنگ پدرم شدم که در شهری دیگر بود. به سمتش به پرواز درآمدم * تصرف در عالم ماده، از مقامات شهدا ❇️ واقعه سوم ... * از بیرون بیمارستان صدای قهقهه ای نفرت انگیز شنیدم که از شنیدنش به شدت اذیت می‌شدم‌. به سمت آن رفتم تا ساکتش کنم. * از بالا اتوبانی دیدم که فاضلاب داخل آن را گرفته و ماشین‌های داخل اتوبان تا سقفشان درون آن منجلاب و کثافات در حرکتند. ⏰ مدت زمان: ۳۵:۱۵ 📆 تاریخ: ۱۴۰۱/۰۳/۰۷ 📝 ناشر: نشر شهید ابراهیم هادی © اجازه انتشار از طرف ناشر، آزاد اعلام شده است. ❇️ از همه اعضای محترم کانال تقاضا می‌کنیم که این فایل های صوتی را گوش کنند و به گوش دیگران هم برسانند. 🙏 🏷 🖤در مسیر مهدویت🖤 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S10W12