eitaa logo
در مسیر مهدویت
341 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
620 ویدیو
4 فایل
اینجا محلی است که قصد داریم با هم چند قدمی در مسیر مهدویت و کسب رضایت امام زمان مهربان‌مان💚 -که خداوند ظهورش را نزدیک گرداند- برداریم.💐 ان شاء الله (کپی مطالب آزاد است) 🔗 @DarMasireMahdaviat
مشاهده در ایتا
دانلود
حجت الاسلام عالییاران ناشناس امام زمان (عج) در دوران غیبت.mp3
زمان: حجم: 6.66M
⭕️ یاران ناشناس امام زمان (عج) در دوران غیبت: اوتاد، ابدال، نقبا، رجال الغیب 🎤 حجت الاسلام عالی 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S6W57
❇️ ماجرای عجیب تقی بی نماز 🔰 شخصی مؤمنی برای نگارنده (ی کتاب) بازگو کرد که از مرحوم آقا سید یونس آذرشهری که سیدی متدین و خالص در ولاء اهل بیت بود که: ▫️ مردی در آذرشهر ما بود که مردم چون نماز خواندن او را ندیده بودند به او "تقی بی‌نماز" می‌گفتند و به این نام شهرت گرفته بود. 🕌 پس من مشرف شدم به زیارت حضرت رضا علیه الصلاه و السلام و تمام خرجی من مفقود شده و معطل ماندم که چه کنم. پس به حرم مشرف شده جریان را به حضرت رضا علیه السلام که خود می‌دانست، گفتم و ضمنا عرض کردم: 🔹 آقای من، بجز به شما به کسی نگفته و نمی‌گویم؛ زیرا میهمان و زائر شمایم. ▫️ پس در خواب حضرت را زیارت کرده و جریان را معروض داشتم. (=عرض کردم). فرمودند: 🔶 فردا اول صبح می‌روی درب صحن که زیر نقاره‌خانه است. می‌بایستی اولین کسی که وارد می‌شود به او بگویی. ▪️(سید یونس) گفت: ▫️ پس از خواب برخاسته و اول وقت، آنجا رفتم و ایستادم و دیدم اولین نفر که وارد شد همان تقی معروف به "تقی بی‌نماز" است. پس خجالت کشیده و به او چیزی نگفتم و در حرم آمده حاجت خود را به آن حضرت گفتم باز در شب دوم همان جواب را دادند و در صبح دوم نیز دیدم آقا تقی مزبور است و همین‌طور در شب سوم. پس روز سوم هم دیدم اولین وارد شونده به صحن همان آقا تقی است پس به سوی او رفتم او هم جلو آمد و گفت: 🔸 آقا سید یونس، سه روز است شما را اینجا می‌بینم. ▫️ پس جریان را به او گفتم. گفت: 🔸 چه قدر خواهی ماند؟ ▫️ گفتم: 🔹 یک ماه. ▫️ گفت: 🔸 چقدر برای مخارج می‌خواهی؟ ▫️ گفتم: 🔹 فلان مبلغ. ▫️فورا داد و گفت: 🔸لابد برای سوغات هم پول می‌خواهی؟ ▫️ گفتم: 🔹 آری. ▫️ گفت: 🔸 این قدر بس است؟ ▫️ گفتم: 🔹 آری. ▫️ پس آن مبلغ هم برای خرید سوغات داد و گفت پس از یک ماه، اول صبح، بار و بنه‌ات را بردار بیار در میدان آخر بازار سرشور؛ آنجا منتظر تو هستم. 🗓 پس بعد از گذشت یک ماه و خریدن سوغات، سوغات را که در خورجین خود گذارده بودم، بر دوش گرفته و به میدان آخر بازار سرشور رفتم و دیدم آقا تقی در انتظارم ایستاده تا مرا دید گفت: 🔸 آقا سید یونس بیا دوش من. ▫️ گفتم: 🔹 آقا تقی شوخی می‌کنی. ▫️ گفت: 🔸 نه زود بیا. ▫️ گفتم: 🔹 خورجینم سنگین است. ▫️ گفت: 🔸 باشد. 💫 پس بر دوش او سوار شدم و دیدم مثل اینکه آقا تقی پر درآورده زمینها و کوه‌ها و دشت‌ها به سرعت از زیر پای آقا تقی می‌گذرد. ⛰ ناگهان کوه‌های میانه و آذربایجان را دیدم و ناگاه دیدم بر فراز آذرشهر هستم و منزل خود را دیدم که دخترم در کنار اجاق نشسته و طبخ غذا می‌کند. ▫️ پس مرا درب خانه‌ام گذاشت زمین و خواست برود. به او گفتم: 🔹 آقا تقی، تو معروف به تقی بی‌نماز هستی؛ چون کسی نماز تو را ندیده. ولی مشکل مرا حضرت رضا علیه السلام به دست تو حل نمود و حاجت مرا به دست تو روا ساخت و مرا به طی الارض به وطن و خانه‌ام رسانیدی. ▫️ گفت: 🔸 آقا سید یونس می‌گویم به شرط‍‌ آنکه تا من زنده‌ام برای هیچ‌کس بازگو نکنی. ▫️ تعهد کردم. گفت: ✨ من در هر نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشا با طی الارض خود را به مولایم حضرت صاحب الامر رسانیده و به آن حضرت اقتدا می‌کنم. ▫️ این را گفت و رفت و بعد از یک ماه هم از دنیا رفت و به اولیاء خدا پیوست. ⬅️ گنجینه دانشمندان جلد ۹ (صفحه ۹۱)، همچنین: شیفتگان حضرت مهدی، جلد ۲، به نقل از کتاب نوادر شریف رازی «کرامات الکاتبین » 🏷 💚در مسیر مهدویت💚 🌐 @DarMasireMahdaviat 🧮 S4W86