🔘 حضرت آیتالله بهجت قدسسره اصرار میکرد که وقتی مجلس برگزار میکنید، برتریها و امتیازهای اهلبیت علیهمالسلام و فضایل و مناقب این حضرات را بگویید و در برابر این قضیه ابراز احساسات کنید.
🕯 حتی اگر اشک شما جاری نمیشود، حالت گریه به خود بگیرید و در حال حزن باشید و تباکی کنید(حالت گریه بگیرید).
⬅️ رحمت واسعه، صفحه ٢۴ (مجموعه فرمایشات حضرت آیتاللّٰه بهجت پیرامون حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و اصحاب و یاران آن حضرت)
🏷 #سخن_بزرگان #آیت_الله_بهجت #محرم #گریه #اشک #روضه #خودسازی #تهذیب_نفس
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W87
🔘 قسمتی از وصیت نامه عالم و عارف بزرگ آیت الله سید علی قاضی (ایشان استاد بزرگان بینظیری مثل آیت الله بهجت و علامه طباطبایی بودند):
💎 در مستحبات تعزيه دارى و زيارت حضرت سيدالشهداء مسامحه ننماييد و روضه هفتگى ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشايش امور است و اگر از اول عمر تا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزيت و زيارت و غيرهما به جا بياوريد، هرگز حق آن بزرگوار ادا نمىشود و اگر هفتگى ممكن نشد، دهه اول محرم ترك نشود.
🏷 #تهذيب_نفس #خودسازی #روضه #عزاداری #امام_حسین_علیه_السلام
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W22
💡 مستحبّی که هزار واجب در آن است!
آیت الله بهجت (ره):
🔘 معلوم میشود نماز شب مستحبّی است نظیر روضه خوانی، که وقتی در زمان رضاخان - روضه خوانی را - منع کردند، یکی از اصحاب و اطرافیان حاج شیخ عبدالکریم حایری رحمه اللّه به ایشان عرض کرد:
🔹 چیزی نیست، روضه خوانی یک عمل مستحبّ است که پهلَوی آن را منع کرده است.
▫️ حاج شیخ رحمه اللّه فرمود:
🔸 بله مستحبی که هزار واجب در آن است.
▫️ خدا میداند که چه قدر احکام واجب و چه چیزهایی از حالات، سیره و کلمات سیّد الشّهدا و سایر معصومین علیهم السّلام که در مقدمه ی روضه نقل میشود، که - این مطالب - سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است!
⬅️ در محضر بهجت، جلد اول، نکته ۳۳۲
🏷 #امام_حسین_علیه_السلام #آیت_الله_بهجت #خودسازی #تهذيب_نفس #روضه #نماز_شب
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W56
🏴 شیخ جعفر مجتهدی(ره) :
💎 گریه بر امام حسین علیهالسلام سِرّالاسرار عالم معناست.
✨ هر چه میخواهید، در خانه ی امام حسین علیهالسلام است؛ همه چیز را از آن حضرت بخواهید که نزدیکترین راه تقرب الهی، توسل به آن بزرگوار است.
📿 ما با گفتن یک یا علی به نبرد اهریمن میرویم و با نام مبارک آقا امام حسین علیهالسلام کمر شیطان را میشکنیم.
⬅️ کتاب لاله ای از ملکوت، جلد چهارم
🏷 #تهذیب_نفس #امام_حسین_علیه_السلام #روضه #گریه #شیخ_جعفر_مجتهدی
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W5
🕯 عزا خانه ما را دریابید!
☑️ استاد مجاهدی نقل میکنند:
▪️ خانه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار میشد.
روزهای تاسوعا و عاشورا شخصیتهای بزرگی همانند مرحوم علامه طباطبایی (رحمت الله) - صاحب تفسیر المیزان – در این مجالس عزاداری شرکت میکردند و اغلب به صورت ناشناس در میان مردم عزادار مینشستند بر مصائب سالار شهیدان اشک میریختند. بارها شخصاً آن مرحوم را میدیدم که با حضور در آن مجالس، غمگینانه در گوشه ای نشسته و بی تابانه برای جد بزرگوار خود و مصائب آل الله میگریستند و در این حالت سعی میکردند که با گوشه عبا چهره خود را بپوشانند.
مرحوم برقعی (رحمت الله) برای من این قضیه را با انقلاب حال تعریف میکردند و میگریستند:
▫️ هر سال در روز پایان عزاداری، پاکت حق الزحمه واعظان و ذاکران حسینی را پس از ختم جلسه به آنان تقدیم میکردم.
سالی، روز عاشورا با روز جمعه مصادف شده بود و من پس از نماز صبح وقتی که خواستم پاکتها را آماده کنم، دیدم که چهل هزار تومان کم دارم! پول به اندازه نیاز در حساب بانکی داشتم ولی چون روز جمعه بود نمیتوانستم از آن استفاده کنم، و از طرفی با مولای خود امام حسین (علیه السلام) عهد کرده بودم که از بابت هزینه مجالس عزاداری شخصاً از کسی وجهی مطالبه نکنم ولو به صورت قرض الحسنه!
لذا برای اولین بار در طول سالها عزاداری، خود را با مشکلی رو به رو میدیدم که ظاهراً حاصلی جز شرمساری برای من نداشت! مغموم و افسرده، سماور را روشن کردم و قلباً به آقا امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم که آبروی مرا بخر و نگذار شرمنده ذاکران تو باشم.
هنوز چند دقیقه ای از دم کردن چای نگذشته بود که شنیدم در میزنند! برخاستم و در خانه را باز کردم. دیدم دو نفر ناشناس (یا سه نفر، تردید از نویسنده است) و آذری زبان پشت در ایستاده اند. پس از سلام و احوالپرسی، گفتند:
🔹 از طرف جعفر آقا حامل پیغامی برای شما هستیم!
▫️ آنان را به درون خانه راهنمایی کردم و پس از صرف چای، بسته ای را به من دادند و گفتند:
🔹 ساعتی پیش در خدمت جعفر آقای مجتهدی بودیم. در اثنای صحبت، ایشان چند لحظه سکوت کرده و به ما گفتند:
🔸 آقا امام حسین (علیه السلام) میفرمایند:
🔶 عزا خانه ما را دریابید!
🔹 بعد چند بسته اسکناس را داخل روزنامه پیچیدند و گفتند:
🔸 آقا جان! این بسته را به حاج آقا مصطفی برقعی برسانید! منزل ایشان در گذرخان، کوچه معروف به کلاه فرنگی است!
🔹 از خدمت شان مرخص شدیم و پرس و جو کنان آمدیم و خدا را شکر که این توفیق نصیب ما در این روز عزیز شد!
▫️ بسته پول را باز کردم و در نهایت تعجب دیدم که جعفر آقا چهار بسته ده هزار تومانی برای من فرستاده اند!
بغض گلویم را فشرد و بی آن که بتوانم با آنان سخنی بگویم با من خداحافظی کردند و رفتند!
⬅️ در محضر لاهوتیان، جلد۱، صفحه ۱۱۶ و ۱۱۷
🏷 #تهذیب_نفس #امام_حسین_علیه_السلام #روضه #محرم #عاشورا #شیخ_جعفر_مجتهدی
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🔘 آیتالله بهجت قدسسره:
🏴 بکاء (گریه) بر سیدالشهدا علیهالسلام، از مراتب شهادت [با آن حضرت] است.
⬅️ رحمت واسعه، ویراست سوم، صفحه ٣۵
🏷 #سخن_بزرگان #آیت_الله_بهجت #محرم #گریه #اشک #روضه #خودسازی #تهذیب_نفس
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W88
11.mp3
17.1M
🎧 مصاحبه صوتی شنود
🏷 قسمت یازدهم
#مستند_صوتی_شنود
❇️ واقعه هفتم
* تبعات گناه در فضای مجازی
* یادگیری عمیق، در دوران کودکی
* یک ساعت؛ از عاقبت سمیرا، به خودم لرزیدم
* اثر گناه، بر قلب امام زمان علیه السلام
* مال حرامی که تبدیل به خیانت می شود.
* عاقبت چت های بسیار معمولی در آخرت
* تاثیر گناه برروح وروان
* چرا روضه برای امام زمان علیه السلام تمام نمی شود.
* گناهان جبران ناپذیر
* حق الناس فکری نداشته باش
* چرا تصمیم گرفتم حضوری گفتگو کنم
* گناهانی که عادی شده در زندگی
* چه می شود که به شبکه نور وصل نمی شویم
* وقتی به خدا وصل نباشی، به شیطان وصلی.
* شادی های کاذب
* زندگی که در آن خمس نباشد
* برای عقیده ات به اندازه خرید لباس وقت می گذاری؟
* واقعه ای که در کما دیدم
* مرا برای کمک به دیگران می بردند
* عاقبت کارمندی که کار اداری را عقب انداخت.
* کارمندی که در وقت اداری فیلم ناجور می دید
* حساب وکتاب عجیب وترسناک
⏰ مدت زمان: ۴۱:۳۰
📆 تاریخ: ۱۴۰۱/۰۳/۱۵
🏷 #شنود #برزخ #حق_الناس #شیطان #بیت_مال #روضه #نامحرم
#کارمند #خودسازی #تهذيب_نفس
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S10W20
روضه فاطميه و مناجات با امام زمان(عج) - ميرداماد.mp3
3.02M
🏴 روضه فاطمیه و مناجات با امام زمان(عج)
🎤 سید مهدی میرداماد
🏷 #روضه #فاطمیه #امام_زمان_عج #صوت_مهدوی
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S9W24
🏴 فرنگى روضهخوانى مىكند
✅ جناب شيخ محمد حسن مولوى قندهارى كه داستانهايى از ايشان ذكر شد نقل مىفرمايد كه:
▪️ پنجاه سال قبل، ۱۴ محرم منزل آقاى ضابط آستانۀ مقدس رضوى عليه السلام در عيدگاه مشهد، مرحوم مغفور شيخ محمد باقر واعظ حكايت نمود كه:
▫️ در ماه محرمى از جانب تاجرهاى ايرانى مقيم پاريس براى خواندن روضه و اقامه عزادارى دعوت شدم و رفتم. شب اول محرم يك نفر جواهرفروش فرانسوى با زوجه و پسر خود در مركز ايرانىها كه من آنجا بودم آمد و از آنها تمنّا كرد كه:
🔹 من نذرى دارم! شيخ روضهخوان خود را به اين آدرس، ده شب بياوريد كه براى من روضه بخواند.
▫️ حاضرين از من اجازه گرفتند. قبول نمودم. چون از روضۀ ايرانيها فارغ بودم، حاضرين مرا برداشته با فرانسوى به خانهاش بردند. يك مجلس روضه خواندم. هموطنان استفاده نموده و گريه كردند. فرانسوى و فاميلش مغموم و مهموم گوش مىدادند، فارسى نمىفهميدند و تقاضاى ترجمه را نمىنمودند تا شب تاسوعا به همين منوال بود.
شب عاشورا به واسطۀ اعمال مستحبه و خواندن دعاهاى وارده وزيارت ناحيۀ مقدسه، منزل فرانسوى نرفتيم. فردا آمد و ملول بود. عذر آورديم كه:
🔸 ما در شب عاشورا اعمال ويژه مذهبى داشتيم.
▫️ قانع شد و تقاضا كرد:
🔹 پس براى شب يازدهم به جاى شب گذشته بياييد تا ده شب نذر من كامل شود.
▫️ روضه كه تمام شد يكصد ليره طلا برايم آورد؛ گفتم:
🔸 قبول نمىكنم تا سبب نذر خود را نگوييد.
▫️ گفت:
🔹 محرم سال گذشته در بمبئى صندوقچۀ جواهراتم را كه تمام سرمايهام بود، دزد برد. از غصه به حد مرگ رسيدم، بيم سكته داشتم، در زير غرفۀ من جادۀ وسيع بود و مسلمانان ذوالجناح بيرون كرده سر و پاى برهنه سينه و زنجير زده عبور مىكردند، من هم از پله فرود آمده بين عزاداران مشغول عزادارى شدم، با صاحب عزا نذر كردم كه اگر به كرامت خود جواهرات سرقت شدهام را به من برساند سال آينده هرجا باشم صد ليره طلا نذر روضهخوانى را مىپردازم.
چند قدمى پيمودم شخصى پهلويم آمد با نفس تنگ و رنگ پريده، صندوقچه را به دستم داد و گريخت! حالم خوش شد، مقدارى راه رفتن را ادامه دادم و به خانهام وارد شدم. صندوقچه را باز كردم و شمردم يك دانه را هم دزد تصرف نكرده بود.
🕯 بابى انت وامى يا اباعبداللّٰه!
دوستان را كجا كنى محروم
تو كه با دشمنان نظر دارى
⬅️ داستانهای شگفت (تالیف شهید محراب آیت الله دستغیب (ره))، جلد ۱، صفحه ۲۶۰
🏷 #امام_حسین_علیه_السلام #روضه #توسل
💚در مسیر مهدویت💚
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W104
🔘 قسمتی از وصیت نامه عالم و عارف بزرگ آیت الله سید علی قاضی (ایشان استاد بزرگان بینظیری مثل آیت الله بهجت و علامه طباطبایی بودند):
💎 در مستحبات تعزيه دارى و زيارت حضرت سيدالشهداء مسامحه ننماييد و روضه هفتگى ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشايش امور است و اگر از اول عمر تا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزيت و زيارت و غيرهما به جا بياوريد، هرگز حق آن بزرگوار ادا نمىشود و اگر هفتگى ممكن نشد، دهه اول محرم ترك نشود.
🏷 #تهذيب_نفس #خودسازی #روضه #عزاداری #امام_حسین_علیه_السلام
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W22
🏴 شیخ جعفر مجتهدی(ره) :
💎 گریه بر امام حسین علیهالسلام سِرّالاسرار عالم معناست.
✨ هر چه میخواهید، در خانه ی امام حسین علیهالسلام است؛ همه چیز را از آن حضرت بخواهید که نزدیکترین راه تقرب الهی، توسل به آن بزرگوار است.
📿 ما با گفتن یک یا علی به نبرد اهریمن میرویم و با نام مبارک آقا امام حسین علیهالسلام کمر شیطان را میشکنیم.
⬅️ کتاب لاله ای از ملکوت، جلد چهارم
🏷 #تهذیب_نفس #امام_حسین_علیه_السلام #روضه #گریه #شیخ_جعفر_مجتهدی
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W5
💡 مستحبّی که هزار واجب در آن است!
آیت الله بهجت (ره):
🔘 معلوم میشود نماز شب مستحبّی است نظیر روضه خوانی، که وقتی در زمان رضاخان - روضه خوانی را - منع کردند، یکی از اصحاب و اطرافیان حاج شیخ عبدالکریم حایری رحمه اللّه به ایشان عرض کرد:
🔹 چیزی نیست، روضه خوانی یک عمل مستحبّ است که پهلَوی آن را منع کرده است.
▫️ حاج شیخ رحمه اللّه فرمود:
🔸 بله مستحبی که هزار واجب در آن است.
▫️ خدا میداند که چه قدر احکام واجب و چه چیزهایی از حالات، سیره و کلمات سیّد الشّهدا و سایر معصومین علیهم السّلام که در مقدمه ی روضه نقل میشود، که - این مطالب - سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است!
⬅️ در محضر بهجت، جلد اول، نکته ۳۳۲
🏷 #امام_حسین_علیه_السلام #آیت_الله_بهجت #روضه
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W56
🕯 عزا خانه ما را دریابید!
☑️ استاد مجاهدی نقل میکنند:
▪️ خانه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار میشد.
روزهای تاسوعا و عاشورا شخصیتهای بزرگی همانند مرحوم علامه طباطبایی (رحمت الله) - صاحب تفسیر المیزان – در این مجالس عزاداری شرکت میکردند و اغلب به صورت ناشناس در میان مردم عزادار مینشستند بر مصائب سالار شهیدان اشک میریختند. بارها شخصاً آن مرحوم را میدیدم که با حضور در آن مجالس، غمگینانه در گوشه ای نشسته و بی تابانه برای جد بزرگوار خود و مصائب آل الله میگریستند و در این حالت سعی میکردند که با گوشه عبا چهره خود را بپوشانند.
مرحوم برقعی (رحمت الله) برای من این قضیه را با انقلاب حال تعریف میکردند و میگریستند:
▫️ هر سال در روز پایان عزاداری، پاکت حق الزحمه واعظان و ذاکران حسینی را پس از ختم جلسه به آنان تقدیم میکردم.
سالی، روز عاشورا با روز جمعه مصادف شده بود و من پس از نماز صبح وقتی که خواستم پاکتها را آماده کنم، دیدم که چهل هزار تومان کم دارم! پول به اندازه نیاز در حساب بانکی داشتم ولی چون روز جمعه بود نمیتوانستم از آن استفاده کنم، و از طرفی با مولای خود امام حسین (علیه السلام) عهد کرده بودم که از بابت هزینه مجالس عزاداری شخصاً از کسی وجهی مطالبه نکنم ولو به صورت قرض الحسنه!
لذا برای اولین بار در طول سالها عزاداری، خود را با مشکلی رو به رو میدیدم که ظاهراً حاصلی جز شرمساری برای من نداشت! مغموم و افسرده، سماور را روشن کردم و قلباً به آقا امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم که آبروی مرا بخر و نگذار شرمنده ذاکران تو باشم.
هنوز چند دقیقه ای از دم کردن چای نگذشته بود که شنیدم در میزنند! برخاستم و در خانه را باز کردم. دیدم دو نفر ناشناس (یا سه نفر، تردید از نویسنده است) و آذری زبان پشت در ایستاده اند. پس از سلام و احوالپرسی، گفتند:
🔹 از طرف جعفر آقا حامل پیغامی برای شما هستیم!
▫️ آنان را به درون خانه راهنمایی کردم و پس از صرف چای، بسته ای را به من دادند و گفتند:
🔹 ساعتی پیش در خدمت جعفر آقای مجتهدی بودیم. در اثنای صحبت، ایشان چند لحظه سکوت کرده و به ما گفتند:
🔸 آقا امام حسین (علیه السلام) میفرمایند:
🔶 عزا خانه ما را دریابید!
🔹 بعد چند بسته اسکناس را داخل روزنامه پیچیدند و گفتند:
🔸 آقا جان! این بسته را به حاج آقا مصطفی برقعی برسانید! منزل ایشان در گذرخان، کوچه معروف به کلاه فرنگی است!
🔹 از خدمت شان مرخص شدیم و پرس و جو کنان آمدیم و خدا را شکر که این توفیق نصیب ما در این روز عزیز شد!
▫️ بسته پول را باز کردم و در نهایت تعجب دیدم که جعفر آقا چهار بسته ده هزار تومانی برای من فرستاده اند!
بغض گلویم را فشرد و بی آن که بتوانم با آنان سخنی بگویم با من خداحافظی کردند و رفتند!
⬅️ در محضر لاهوتیان، جلد۱، صفحه ۱۱۶ و ۱۱۷
🏷 #تهذیب_نفس #امام_حسین_علیه_السلام #روضه #محرم #عاشورا #شیخ_جعفر_مجتهدی
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🔘 آیتالله بهجت قدسسره:
🏴 بکاء (گریه) بر سیدالشهدا علیهالسلام، از مراتب شهادت [با آن حضرت] است.
⬅️ رحمت واسعه، ویراست سوم، صفحه ٣۵
🏷 #سخن_بزرگان #آیت_الله_بهجت #محرم #گریه #اشک #روضه #خودسازی #تهذیب_نفس
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W88
🔘 حضرت آیتالله بهجت قدسسره اصرار میکرد که:
▪️ وقتی مجلس برگزار میکنید، برتریها و امتیازهای اهلبیت علیهمالسلام و فضایل و مناقب این حضرات را بگویید و در برابر این قضیه ابراز احساسات کنید.
🕯 حتی اگر اشک شما جاری نمیشود، حالت گریه به خود بگیرید و در حال حزن باشید و تباکی کنید (حالت گریه بگیرید).
⬅️ رحمت واسعه، صفحه ٢۴ (مجموعه فرمایشات حضرت آیتاللّٰه بهجت پیرامون حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و اصحاب و یاران آن حضرت)
🏷 #سخن_بزرگان #آیت_الله_بهجت #محرم #گریه #اشک #روضه #خودسازی #تهذیب_نفس
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W87
🏴 تشرّف حاج سیّد حسین حائری در مجلس روضه ی دهه اول محرم
قسمت اول:
🔰 حاج سیّد حسین حائری، ساکن ارض اقدس مشهد الرضا علیه السّلام، در اوایل ماه ذی القعده الحرام سال ۱۳۶۴، فرمود:
▫️ حدود سال ۱۳۰۴ هجری، در ایّام دهه محرّم سیّدی غریب که او را نمیشناختم به منزل من در کرمانشاه وارد شد. غالبا زوّار چه اهل علم و چه غیر ایشان از عراقین (ایران و عراق فعلی) بدون هیچ آشنایی بر من وارد میشدند و من از ایشان پذیرایی مینمودم.
پس از دو روز، یکی از اهل علم نجف اشرف به دیدن من آمد و آن سیّد را شناخت. به من اشاره کرد که:
🔸 این آقا را میشناسید؟
▫️ گفتم:
🔹 سابقهای با ایشان ندارم.
▫️ گفت:
🔸 یکی از مرتاضین (افرادی که با هدف تصفیه و تهذیب نفس، در مکانی خلوت ریاضت می کشند.) بسیار مهم میباشد. به ظاهر در کوچه مسجد هندی در نجف اشرف دکّان عطّاری دارد و غالبا از نجف و اهل و عیال خود مفقود میشود. هرچه در کربلا و کاظمین و حلّه تفحّص مینمایند، او را نمییابند. بعد از چند ماه معلوم میشود که در یکی از حجرات مسجد کوفه پنهان و با موی بلند سر و ریش، در آنجاست. با حال پریشانی او را به نجف آورده، باز هم بعد از چند روز مفقود میشود و در مسجد به خادم میسپرد که به اهل و عیالش خبر ندهد.
▫️ من بعد از اطّلاع بر حال سیّد، به ایشان بیشتر محبّت کردم و اظهار داشتم که:
🔹 بعضیها شما را از مرتاضین میدانند!
▫️ با کمال انکار و امتناع این مطلب را رد میکرد و بالأخره بعد از معاهده به این که اظهار نشود، گفت:
🔸 من دوازده سال در مسجد کوفه و غیره ریاضت کشیدم و شرط تکمیل ریاضت دوازده سال است و در کمتر از آن زمان، کسی به مقامی نمیرسد.
▫️ او کمالات خودش را مخفی میکرد فقط گفت:
🔸 احضار جنّ ممکن است؛ ولی جنّ دروغ میگوید و گاهی راست هم میگوید؛ لذا اعتمادی به قول آنها نیست. احضار ملک هم ممکن است؛ ولی چون آنها مشغول عبادت هستند، شایسته نیست ایشان را از عبادت بازداشت. ولی من روح همین علماء گذشته را احضار میکنم و آنچه از مغیّبات سؤال کنم، جواب میگویند.
▫️ من در آن چند سال اخیر که به مجالس روضهخوانی و سینهزنی توهین میکردند، جهت تقویت اساس شرع، مجلس روضهخوانی خیلی مفصّلی اقامه مینمودم که از اوّل فجر، مجلس منعقد و تا یک ساعت بعد از ظهر ختم میشد و از لحاظ هزینه زیاد و زحمات بدنی، خیلی در زحمت بودم. در آن مجلس شصت نفر روضهخوان شهری و غریب که از سایر شهرها آمده بودند و پنج مدّاح، روضه میخواندند و در این هشت و نه ساعت که مدّت مجلس بود، سی نفر و بقیّه در باقی ایّام میخواندند و همه آنها حقوق داشتند؛ لذا از سیّد خواهش کردم که:
🔹 شما از علماء سؤال کنید، آیا این مجلس با این زحمات مقبول اهل بیت علیهم السّلام هست؟
▫️ گفت:
🔸 من شبها روح علماء را احضار میکنم.
▫️ بنا شد این کار را انجام دهد؛ لذا گفت:
🔸 من به چهار نفر از علماء مراجعه و از آنها سؤال میکنم:
مرحوم آقا میرزا حبیب اللّه رشتی، مرحوم آقا میرزا محمّد تقی شیرازی، مرحوم آقا سیّد اسماعیل صدر و مرحوم آقا سیّد علی داماد قدّس سرّه که ایشان داماد آقا شیخ حسن مامقانی و به این جهت معروف به داماد بود.
▫️ روز بعد گفت:
🔸 من آقایان را احضار و سؤال کردم، گفتند:
🔶 بلی، این مجلس مقبول اهل بیت علیهم السّلام است و در روز نهم یا دهم حضرت ولیّ عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف تشریف میآورند.
▫️ با کمال وجد و شوق گفتم:
🔹 چرا روزش را تعیین نکردید؟
▫️ گفت:
🔸 امشب سؤال میکنم.
(ادامه دارد)
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه: ۲۴۲
🏷 #امام_زمان_عج #مهدویت #تشرفات #محرم #روضه
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S4W50
🏴 تشرّف حاج سیّد حسین حائری در مجلس روضه ی دهه اول محرم
🏷 قسمت دوم (آخر)
▫️ فردا صبح گفت:
🔸 آنچه میگویم بنویسید و نگه دارید.
▫️ آن روز، روز پنجم محرّم بود. وضع من برخلاف وضع ریاست و ترتیب علماء در کرمانشاه بود که در جای معیّنی بنشینند و اشخاص محترم به طرف ایشان بیایند و قهرا آن قسمت، صدر مجلس محسوب شود؛ بلکه کنار در خانه نشسته یا میایستادم و برای هرکسی قیام مینمودم؛ لذا این مجلس مورد توجّه عموم اهل شهر بود و (به علت جمعیت زیاد شرکت کنندگان مجلس،) غالبا راهش مسدود میشد و یک دسته دیگر در کوچه انتظار میکشیدند تا زمانیکه اشخاص داخل منزل خارج شوند و آنها به جایشان بیایند.
سیّد گفت:
🔸 در روز نهم، حدود ساعت دو، کنار چاهی که نزدیک در خانه است، نشستهاید یک مرتبه حال شما منقلب میشود و تمام بدنتان تکان میخورد؛ در آن حال به نقطهای که آخرین حدّ محلّ نشستن زنها است نگاه کنید. هروقت تکان خوردید متوجّه آن نقطه مجلس باشید که یک عدّه اشخاص (ده دوازده نفر) به یک هیئت و یک لباس و یک شکل، نشستهاند یکی از آنها حضرت ولیّ عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف است. آنها ساعت دو، از در اتاق روضهخوانها از طرف بیرونی، وارد میشوند و تا ساعت سه تشریف دارند و ساعت سه که مجلس برای خارج و وارد شدن افراد بهم میخورد، ایشان در ضمن مردم بیرون میروند و شما ملتفت نمیشوید. با وضو باشید و به محضر مبارکشان برسید و خدمتی از قبیل: چای دادن یا استکان برداشتن انجام دهید. آنها برای شما قیام نمیکنند و میگویند:
🔶 این خانه، خانه خودمان است؛ در خانه بروید و از مردم پذیرایی کنید.
🔸 در همان ساعتی که تشریف دارند دو روضهخوان، روضه میخوانند و هر دو از امام زمان علیه السّلام میگویند و کسی مصیبت نمیخواند با این حال، مجلس خیلی دگرگون و ضجّه و ناله بیشتر از هر روز میشود. آقای اشرف الواعظین که هر روز یک ساعت بعد از ظهر میآید و مجلس را ختم میکند، در همین ساعت آمده و منبر میرود و از امام زمان علیه السّلام میگوید.
▫️ بههرحال این مذاکرات در روز پنجم محرّم بین من و سیّد مرتاض اتفاق افتاد و این مطالب را نوشتم.
من همیشه دم در میایستادم و پذیرایی میکردم و اتاقی در بیرونی، مجمع آقایان روضهخوانها بود. تا روز نهم در انتظار این قضیّه روزشماری میکردم. در آن روز، مجلس جمعیّت زیادی داشت و من در آن ساعت معیّن کنار چاه نشسته بودم ناگاه لرزشی بر من عارض شد و بدنم شروع به تکان خوردن نمود. فورا به آن نقطه معیّن نگاه کردم؛ دیدم در همان مکان حلقهای مشتمل بر ده، دوازده نفر دایرهوار و در لباس معمول اهل کرمانشاه (عبای بلند و کلاه نمدی و دستمال روی آن و کفش پاشنه خوابیده) نشستهاند. آنها تماما گندمگون و قویاستخوان و در سنّ نزدیک به چهل سالگی بودند به من تبسّم کردند و قیام و تواضعی که معمول همهکس بود؛ حتّی اهل حکومت و امراء لشکر، نکردند و گفتند:
🔶 خانه ی خودمان است همه چیز آوردهاند شما در خانه بروید و مشغول پذیرایی باشید.
▫️ به مکان خود مراجعت نمودم و دانستم که این آقایان از در اتاق بیرونی به اندرونی آمدهاند.
بههرحال در آن ساعت دو نفر منبر رفتند و با آنکه روز تاسوعا معمولا مصیبت حضرت ابالفضل علیه السّلام را میخوانند، هرکدام چند دقیقه منبر رفتند و به امام زمان علیه السّلام به عنوان تسلیت خطاب میکردند. مجلس از گریه و زاری هنگامه بود.
آقای اشرف الواعظین که باید بعد از ظهر بیایند، ساعت دو آمدند و به اتاق روضهخوانها نرفتند و در همان مجلس وارد شدند و کنار در خانه، پهلوی من نشستند و گفتند:
🔹 من امروز برای رفع خستگی تعطیل کردم؛ چون فردا که عاشورا است کار زیاد است. ولی نتوانستم اینجا نیایم.
▫️ ایشان بعد از چای و قلیان، به منبر رفت و سکوتی طولانی کرد و بعد بدون مقدّمهای که معمول اهل منبر است صدا زد:
🔹 ای گمشده بیابانها روی سخن ما با توست.
▫️ مجلس بحدّی از این کلمه پریشان و مردم به سر و سینه میزدند که همگی بیاختیار شدند. پس از لحظهای دیدم افراد آن حلقه نیستند. و دانستم از همان در اتاق وسطی رفتهاند.
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۲۴۲
🏷 #امام_زمان_عج #مهدویت #تشرفات #محرم #روضه
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S4W50r1
🔘 قسمتی از وصیت نامه عالم و عارف بزرگ آیت الله سید علی قاضی (ایشان استاد بزرگان بینظیری مثل آیت الله بهجت و علامه طباطبایی بودند):
💎 در مستحبات تعزيه دارى و زيارت حضرت سيدالشهداء مسامحه ننماييد و روضه هفتگى ولو دو سه نفر باشد، اسباب گشايش امور است و اگر از اول عمر تا آخرش در خدمات آن بزرگوار از تعزيت و زيارت و غيرهما به جا بياوريد، هرگز حق آن بزرگوار ادا نمىشود و اگر هفتگى ممكن نشد، دهه اول محرم ترك نشود.
🏷 #تهذيب_نفس #خودسازی #روضه #عزاداری #امام_حسین_علیه_السلام
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W22
🏴 شیخ جعفر مجتهدی(ره) :
💎 گریه بر امام حسین علیهالسلام سِرّالاسرار عالم معناست.
✨ هر چه میخواهید، در خانه ی امام حسین علیهالسلام است؛ همه چیز را از آن حضرت بخواهید که نزدیکترین راه تقرب الهی، توسل به آن بزرگوار است.
📿 ما با گفتن یک یا علی به نبرد اهریمن میرویم و با نام مبارک آقا امام حسین علیهالسلام کمر شیطان را میشکنیم.
⬅️ کتاب لاله ای از ملکوت، جلد چهارم
🏷 #تهذیب_نفس #امام_حسین_علیه_السلام #روضه #گریه #شیخ_جعفر_مجتهدی
💡 مستحبّی که هزار واجب در آن است!
آیت الله بهجت (ره):
🔘 معلوم میشود نماز شب مستحبّی است نظیر روضه خوانی، که وقتی در زمان رضاخان - روضه خوانی را - منع کردند، یکی از اصحاب و اطرافیان حاج شیخ عبدالکریم حایری رحمه اللّه به ایشان عرض کرد:
🔹 چیزی نیست، روضه خوانی یک عمل مستحبّ است که پهلَوی آن را منع کرده است.
▫️ حاج شیخ رحمه اللّه فرمود:
🔸 بله مستحبی که هزار واجب در آن است.
▫️ خدا میداند که چه قدر احکام واجب و چه چیزهایی از حالات، سیره و کلمات سیّد الشّهدا و سایر معصومین علیهم السّلام که در مقدمه ی روضه نقل میشود، که - این مطالب - سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است!
⬅️ در محضر بهجت، جلد اول، نکته ۳۳۲
🏷 #امام_حسین_علیه_السلام #آیت_الله_بهجت #خودسازی #تهذيب_نفس #روضه #نماز_شب
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W56
🕯 عزا خانه ما را دریابید!
☑️ استاد مجاهدی نقل میکنند:
▪️ خانه اجدادی مرحوم حجت الاسلام برقعی محل آمد و شد علمای ربانی و دوستان آل الله در قم بود و خود ایشان نیز در اقامه عزاداری برای سالار شهیدان سعی بلیغی داشتند و معمولاً در دهه اول محرم هر سال پر رونق ترین مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین (علیه السلام) در منزل ایشان برگزار میشد.
روزهای تاسوعا و عاشورا شخصیتهای بزرگی همانند مرحوم علامه طباطبایی (رحمت الله) - صاحب تفسیر المیزان – در این مجالس عزاداری شرکت میکردند و اغلب به صورت ناشناس در میان مردم عزادار مینشستند بر مصائب سالار شهیدان اشک میریختند. بارها شخصاً آن مرحوم را میدیدم که با حضور در آن مجالس، غمگینانه در گوشه ای نشسته و بی تابانه برای جد بزرگوار خود و مصائب آل الله میگریستند و در این حالت سعی میکردند که با گوشه عبا چهره خود را بپوشانند.
مرحوم برقعی (رحمت الله) برای من این قضیه را با انقلاب حال تعریف میکردند و میگریستند:
▫️ هر سال در روز پایان عزاداری، پاکت حق الزحمه واعظان و ذاکران حسینی را پس از ختم جلسه به آنان تقدیم میکردم.
سالی، روز عاشورا با روز جمعه مصادف شده بود و من پس از نماز صبح وقتی که خواستم پاکتها را آماده کنم، دیدم که چهل هزار تومان کم دارم! پول به اندازه نیاز در حساب بانکی داشتم ولی چون روز جمعه بود نمیتوانستم از آن استفاده کنم، و از طرفی با مولای خود امام حسین (علیه السلام) عهد کرده بودم که از بابت هزینه مجالس عزاداری شخصاً از کسی وجهی مطالبه نکنم ولو به صورت قرض الحسنه!
لذا برای اولین بار در طول سالها عزاداری، خود را با مشکلی رو به رو میدیدم که ظاهراً حاصلی جز شرمساری برای من نداشت! مغموم و افسرده، سماور را روشن کردم و قلباً به آقا امام حسین (علیه السلام) متوسل شدم که آبروی مرا بخر و نگذار شرمنده ذاکران تو باشم.
هنوز چند دقیقه ای از دم کردن چای نگذشته بود که شنیدم در میزنند! برخاستم و در خانه را باز کردم. دیدم دو نفر ناشناس (یا سه نفر، تردید از نویسنده است) و آذری زبان پشت در ایستاده اند. پس از سلام و احوالپرسی، گفتند:
🔹 از طرف جعفر آقا حامل پیغامی برای شما هستیم!
▫️ آنان را به درون خانه راهنمایی کردم و پس از صرف چای، بسته ای را به من دادند و گفتند:
🔹 ساعتی پیش در خدمت جعفر آقای مجتهدی بودیم. در اثنای صحبت، ایشان چند لحظه سکوت کرده و به ما گفتند:
🔸 آقا امام حسین (علیه السلام) میفرمایند:
🔶 عزا خانه ما را دریابید!
🔹 بعد چند بسته اسکناس را داخل روزنامه پیچیدند و گفتند:
🔸 آقا جان! این بسته را به حاج آقا مصطفی برقعی برسانید! منزل ایشان در گذرخان، کوچه معروف به کلاه فرنگی است!
🔹 از خدمت شان مرخص شدیم و پرس و جو کنان آمدیم و خدا را شکر که این توفیق نصیب ما در این روز عزیز شد!
▫️ بسته پول را باز کردم و در نهایت تعجب دیدم که جعفر آقا چهار بسته ده هزار تومانی برای من فرستاده اند!
بغض گلویم را فشرد و بی آن که بتوانم با آنان سخنی بگویم با من خداحافظی کردند و رفتند!
⬅️ در محضر لاهوتیان، جلد۱، صفحه ۱۱۶ و ۱۱۷
🏷 #تهذیب_نفس #امام_حسین_علیه_السلام #روضه #محرم #عاشورا #شیخ_جعفر_مجتهدی
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🔘 آیتالله بهجت قدسسره:
🏴 بکاء (گریه) بر سیدالشهدا علیهالسلام، از مراتب شهادت [با آن حضرت] است.
⬅️ رحمت واسعه، ویراست سوم، صفحه ٣۵
🏷 #سخن_بزرگان #آیت_الله_بهجت #محرم #گریه #اشک #روضه #خودسازی #تهذیب_نفس
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W88
🔘 حضرت آیتالله بهجت قدسسره اصرار میکرد که:
▪️ وقتی مجلس برگزار میکنید، برتریها و امتیازهای اهلبیت علیهمالسلام و فضایل و مناقب این حضرات را بگویید و در برابر این قضیه ابراز احساسات کنید.
🕯 حتی اگر اشک شما جاری نمیشود، حالت گریه به خود بگیرید و در حال حزن باشید و تباکی کنید (حالت گریه بگیرید).
⬅️ رحمت واسعه، صفحه ٢۴ (مجموعه فرمایشات حضرت آیتاللّٰه بهجت پیرامون حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و اصحاب و یاران آن حضرت)
🏷 #سخن_بزرگان #آیت_الله_بهجت #محرم #گریه #اشک #روضه #خودسازی #تهذیب_نفس
🖤در مسیر مهدویت🖤
🌐 @DarMasireMahdaviat
🧮 S5W87
🏴 تشرّف حاج سیّد حسین حائری در مجلس روضه ی دهه اول محرم
قسمت اول:
🔰 حاج سیّد حسین حائری، ساکن ارض اقدس مشهد الرضا علیه السّلام، در اوایل ماه ذی القعده الحرام سال ۱۳۶۴، فرمود:
▫️ حدود سال ۱۳۰۴ هجری، در ایّام دهه محرّم سیّدی غریب که او را نمیشناختم به منزل من در کرمانشاه وارد شد. غالبا زوّار چه اهل علم و چه غیر ایشان از عراقین (ایران و عراق فعلی) بدون هیچ آشنایی بر من وارد میشدند و من از ایشان پذیرایی مینمودم.
پس از دو روز، یکی از اهل علم نجف اشرف به دیدن من آمد و آن سیّد را شناخت. به من اشاره کرد که:
🔸 این آقا را میشناسید؟
▫️ گفتم:
🔹 سابقهای با ایشان ندارم.
▫️ گفت:
🔸 یکی از مرتاضین (افرادی که با هدف تصفیه و تهذیب نفس، در مکانی خلوت ریاضت می کشند.) بسیار مهم میباشد. به ظاهر در کوچه مسجد هندی در نجف اشرف دکّان عطّاری دارد و غالبا از نجف و اهل و عیال خود مفقود میشود. هرچه در کربلا و کاظمین و حلّه تفحّص مینمایند، او را نمییابند. بعد از چند ماه معلوم میشود که در یکی از حجرات مسجد کوفه پنهان و با موی بلند سر و ریش، در آنجاست. با حال پریشانی او را به نجف آورده، باز هم بعد از چند روز مفقود میشود و در مسجد به خادم میسپرد که به اهل و عیالش خبر ندهد.
▫️ من بعد از اطّلاع بر حال سیّد، به ایشان بیشتر محبّت کردم و اظهار داشتم که:
🔹 بعضیها شما را از مرتاضین میدانند!
▫️ با کمال انکار و امتناع این مطلب را رد میکرد و بالأخره بعد از معاهده به این که اظهار نشود، گفت:
🔸 من دوازده سال در مسجد کوفه و غیره ریاضت کشیدم و شرط تکمیل ریاضت دوازده سال است و در کمتر از آن زمان، کسی به مقامی نمیرسد.
▫️ او کمالات خودش را مخفی میکرد فقط گفت:
🔸 احضار جنّ ممکن است؛ ولی جنّ دروغ میگوید و گاهی راست هم میگوید؛ لذا اعتمادی به قول آنها نیست. احضار ملک هم ممکن است؛ ولی چون آنها مشغول عبادت هستند، شایسته نیست ایشان را از عبادت بازداشت. ولی من روح همین علماء گذشته را احضار میکنم و آنچه از مغیّبات سؤال کنم، جواب میگویند.
▫️ من در آن چند سال اخیر که به مجالس روضهخوانی و سینهزنی توهین میکردند، جهت تقویت اساس شرع، مجلس روضهخوانی خیلی مفصّلی اقامه مینمودم که از اوّل فجر، مجلس منعقد و تا یک ساعت بعد از ظهر ختم میشد و از لحاظ هزینه زیاد و زحمات بدنی، خیلی در زحمت بودم. در آن مجلس شصت نفر روضهخوان شهری و غریب که از سایر شهرها آمده بودند و پنج مدّاح، روضه میخواندند و در این هشت و نه ساعت که مدّت مجلس بود، سی نفر و بقیّه در باقی ایّام میخواندند و همه آنها حقوق داشتند؛ لذا از سیّد خواهش کردم که:
🔹 شما از علماء سؤال کنید، آیا این مجلس با این زحمات مقبول اهل بیت علیهم السّلام هست؟
▫️ گفت:
🔸 من شبها روح علماء را احضار میکنم.
▫️ بنا شد این کار را انجام دهد؛ لذا گفت:
🔸 من به چهار نفر از علماء مراجعه و از آنها سؤال میکنم:
مرحوم آقا میرزا حبیب اللّه رشتی، مرحوم آقا میرزا محمّد تقی شیرازی، مرحوم آقا سیّد اسماعیل صدر و مرحوم آقا سیّد علی داماد قدّس سرّه که ایشان داماد آقا شیخ حسن مامقانی و به این جهت معروف به داماد بود.
▫️ روز بعد گفت:
🔸 من آقایان را احضار و سؤال کردم، گفتند:
🔶 بلی، این مجلس مقبول اهل بیت علیهم السّلام است و در روز نهم یا دهم حضرت ولیّ عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف تشریف میآورند.
▫️ با کمال وجد و شوق گفتم:
🔹 چرا روزش را تعیین نکردید؟
▫️ گفت:
🔸 امشب سؤال میکنم.
(ادامه دارد)
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه: ۲۴۲
🏷 #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
#محرم #روضه
🏴 تشرّف حاج سیّد حسین حائری در مجلس روضه ی دهه اول محرم
🏷 قسمت دوم (آخر)
▫️ فردا صبح گفت:
🔸 آنچه میگویم بنویسید و نگه دارید.
▫️ آن روز، روز پنجم محرّم بود. وضع من برخلاف وضع ریاست و ترتیب علماء در کرمانشاه بود که در جای معیّنی بنشینند و اشخاص محترم به طرف ایشان بیایند و قهرا آن قسمت، صدر مجلس محسوب شود؛ بلکه کنار در خانه نشسته یا میایستادم و برای هرکسی قیام مینمودم؛ لذا این مجلس مورد توجّه عموم اهل شهر بود و (به علت جمعیت زیاد شرکت کنندگان مجلس،) غالبا راهش مسدود میشد و یک دسته دیگر در کوچه انتظار میکشیدند تا زمانیکه اشخاص داخل منزل خارج شوند و آنها به جایشان بیایند.
سیّد گفت:
🔸 در روز نهم، حدود ساعت دو، کنار چاهی که نزدیک در خانه است، نشستهاید یک مرتبه حال شما منقلب میشود و تمام بدنتان تکان میخورد؛ در آن حال به نقطهای که آخرین حدّ محلّ نشستن زنها است نگاه کنید. هروقت تکان خوردید متوجّه آن نقطه مجلس باشید که یک عدّه اشخاص (ده دوازده نفر) به یک هیئت و یک لباس و یک شکل، نشستهاند یکی از آنها حضرت ولیّ عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف است. آنها ساعت دو، از در اتاق روضهخوانها از طرف بیرونی، وارد میشوند و تا ساعت سه تشریف دارند و ساعت سه که مجلس برای خارج و وارد شدن افراد بهم میخورد، ایشان در ضمن مردم بیرون میروند و شما ملتفت نمیشوید. با وضو باشید و به محضر مبارکشان برسید و خدمتی از قبیل: چای دادن یا استکان برداشتن انجام دهید. آنها برای شما قیام نمیکنند و میگویند:
🔶 این خانه، خانه خودمان است؛ در خانه بروید و از مردم پذیرایی کنید.
🔸 در همان ساعتی که تشریف دارند دو روضهخوان، روضه میخوانند و هر دو از امام زمان علیه السّلام میگویند و کسی مصیبت نمیخواند با این حال، مجلس خیلی دگرگون و ضجّه و ناله بیشتر از هر روز میشود. آقای اشرف الواعظین که هر روز یک ساعت بعد از ظهر میآید و مجلس را ختم میکند، در همین ساعت آمده و منبر میرود و از امام زمان علیه السّلام میگوید.
▫️ بههرحال این مذاکرات در روز پنجم محرّم بین من و سیّد مرتاض اتفاق افتاد و این مطالب را نوشتم.
من همیشه دم در میایستادم و پذیرایی میکردم و اتاقی در بیرونی، مجمع آقایان روضهخوانها بود. تا روز نهم در انتظار این قضیّه روزشماری میکردم. در آن روز، مجلس جمعیّت زیادی داشت و من در آن ساعت معیّن کنار چاه نشسته بودم ناگاه لرزشی بر من عارض شد و بدنم شروع به تکان خوردن نمود. فورا به آن نقطه معیّن نگاه کردم؛ دیدم در همان مکان حلقهای مشتمل بر ده، دوازده نفر دایرهوار و در لباس معمول اهل کرمانشاه (عبای بلند و کلاه نمدی و دستمال روی آن و کفش پاشنه خوابیده) نشستهاند. آنها تماما گندمگون و قویاستخوان و در سنّ نزدیک به چهل سالگی بودند به من تبسّم کردند و قیام و تواضعی که معمول همهکس بود؛ حتّی اهل حکومت و امراء لشکر، نکردند و گفتند:
🔶 خانه ی خودمان است همه چیز آوردهاند شما در خانه بروید و مشغول پذیرایی باشید.
▫️ به مکان خود مراجعت نمودم و دانستم که این آقایان از در اتاق بیرونی به اندرونی آمدهاند.
بههرحال در آن ساعت دو نفر منبر رفتند و با آنکه روز تاسوعا معمولا مصیبت حضرت ابالفضل علیه السّلام را میخوانند، هرکدام چند دقیقه منبر رفتند و به امام زمان علیه السّلام به عنوان تسلیت خطاب میکردند. مجلس از گریه و زاری هنگامه بود.
آقای اشرف الواعظین که باید بعد از ظهر بیایند، ساعت دو آمدند و به اتاق روضهخوانها نرفتند و در همان مجلس وارد شدند و کنار در خانه، پهلوی من نشستند و گفتند:
🔹 من امروز برای رفع خستگی تعطیل کردم؛ چون فردا که عاشورا است کار زیاد است. ولی نتوانستم اینجا نیایم.
▫️ ایشان بعد از چای و قلیان، به منبر رفت و سکوتی طولانی کرد و بعد بدون مقدّمهای که معمول اهل منبر است صدا زد:
🔹 ای گمشده بیابانها روی سخن ما با توست.
▫️ مجلس بحدّی از این کلمه پریشان و مردم به سر و سینه میزدند که همگی بیاختیار شدند. پس از لحظهای دیدم افراد آن حلقه نیستند. و دانستم از همان در اتاق وسطی رفتهاند.
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ی ۲۴۲
🏷 #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه
#محرم #روضه