❌ این شعر رو از دست ندین حیفه...😂
رفته بودم سر کوچه دو عدد نان بخرم
و کمی جنس به فرموده مامان بخرم
از قضا چشم من افتاد به یک دوشیزه
قصد کردم قدحی " ناز " از ایشان بخرم
ناز از دلبر طنّاز خریدن دارد
بس که ابروی " تتو " با مژه اش سِت شده بود
مانده بودم چه از آن سرو خرامان بخرم
که به خود آمده ، دیدم به سرش شالی نیست!
به کجا میروم اینگونه شتابان بخرم !
نکند دوره ی چهل سال عقب برگشته
یا که من آمدم از عهد رضا خان بخرم
با تعجب و کمی دلهره گفتم ؛ بانو !
بهرتان روسری اندازه ی " روبان " بخرم؟!
گفت با لحن زنانه " برو گمشو عوضی " !
پسر " مش صفرم " آمده ام نان بخرم !😱😂
#محض_خنده_شما😊
#طنز_تلخ
@Dariche1