لطفا این کلیپ ۴ دقيقه و ۳۰ ثانیه ای را ببینید ... بانو سه ماه منتظر این دقیقه ام  مشغول کار خانه شدی خوش سلیقه  زهرا مرا چه قدر بدهکار می کنی  داری برای دل خوشی ام کار می کنی؟  در این سه ماه آب شدم امتحان شدم  با هر صدای سرفه تو نصفه جان شدم  آیینه پراز ترکم احتیاط کن  فکری به حال و روز بد ِکائنات کن  جارو نکش که فاطمه جان درد می کشم  دارم شبیه پهلوی تان درد می کشم  باغ بدون غنچه و گل دلنواز نیست  ویرانه را به خانه تکانی نیاز نیست  گیرم که گردگیری امروز هم گذشت  فصل بهار آمد و این سوز هم گذشت  آشفته خانه جگرم را چه می کنی  خاکی که ریخته به سرم را چه می کنی  زهرا به جای نان غم ما را درست کن  حلوای ختم شیر خدا را درست کن  مبهوت و مات ماندم از این مِهر مادری  دست شکسته جانب دستاس می بری  جان ِعلی بگو که تو با این همه تبت  شانه زدی چگونه به گیسوی زینبت  شُستی تن حسین و حسن با کدام دست؟  حرف از کفن شد و جگرت سوخت فاطمه  از تشنگی لب ِ پسرت سوخت فاطمه