eitaa logo
دارالقرآن فاطمیون ملارد
662 دنبال‌کننده
13.6هزار عکس
6.5هزار ویدیو
101 فایل
#لینک_کانال_جهادی_نیکوکاری_فرهنگی_دارالقرآن_فاطمیون_ملارد_در_ایتا👇 https://eitaa.com/Darolghoranfatemion آدرس: تهران،جاده ملارد، خیابان معلم، بعد از بلوار راغب،بن بست۱۹
مشاهده در ایتا
دانلود
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ 4⃣1⃣ 🔻«وَ اعْلامِ التُّقَی ..» 🔹می گوید شما عَلم هستید یعنی و پرچم مسیر هستید، یعنی شما آن قله ی تقوا هستید. 🔸 اگر من می خواهم به حقیقت تقوا برسم شما آن عَلم و پرچم و نشانه اش هستید. 🔹باید شما را ببینم و از شما به تقوا برسم، تقوا هم فقط به معنای دوری از نیست، به معنای پارسایی، به معنای خود نگهبانی، انسان خودش را از گناهان نگهبانی بکند. 🔻«وَ ذَوِی النُّهَی ..» 🔸نُهی از نهیه می آید، نهیه به معنای عقل است که ناهی، از شهوات است. 🔹 عقل از عقال می آید، عقال آن پابندی است که به زانوی پای شتر چموش می بندند تا چموشی و سرکشی نکند. 🔸پس عقال به معنای بازدارنده، ، قفل است. عقل هم به این معناست که از شهوات، از نفس سرکش بازدارندگی می‌کند. 🔹پس آن کسی که طاغی و ‌سرکش است عقل ندارد، قفل و نگهبان ندارد! می‌گوید شما صاحبان کمال عقل در آن درجه ی اعلی هستید. ✨ ادامه دارد.. 🎤استاد احسان عبادی 🌹🌹 👆 👇👇👇 https://eitaa.com/Darolghoranfatemion
✍ گزارش لحظه به لحظه از شهادت (س) ...🍁 💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠 روز آخر امیرالمؤمنین وارد خانه شد و دید حضرت زهرا پس از مدت ها که نمی توانست کار خانه انجام دهد، آن روز خمیری آماده کرده تا نان بپزد و ظرف آبی آماده کرده تا موهای حسنین و لباس هایشان را بشوید. امیرالمؤمنین با تعجب از آنچه می دید علت را پرسید و حضرت در حالی که اشک بر صورتش جاری بود فرمود: «یا على، اکنون هنگام فراق من و توست. دیشب در خواب دیدم که پدرم در مکانی بلند ایستاده و به راست و چپ می نگرد و منتظر کسی است. عرض کردم: پدر، رفتی و مرا تنها و بی کس باقی گذاشتی؟ شب و روز هر ساعت بر تو گریه میکنم و از هیچ غذایی لذت نمی برم و خواب راحت ندارم. فرمود: فاطمه جان، من اینجا منتظر تو ایستاده ام، چرا که مدت فراق زیاد شده و شب های انتظار و غم پایان یافته و ارتحال نزدیک شده است. دخترم، فردا شب هنگام رسیدن تو به من است. با دیدن این خواب یقین کردم که فردا شب از نزد تو خواهم رفت. این خمیر را برای نان امروز آماده کرده ام و با این آب میخواهم موهای فرزندانم را بشویم؛ چرا که تو فردا مشغول غسل و کفن و دفن من هستی و می ترسم فرزندانم گرسنه بمانند و سرهایشان غبار آلود بماند و لباسهایشان تمیز نباشد.» هنگامی که امیرالمؤمنین کلمه فراق را از حضرت زهرا شنید، گریست و فرمود: «یا فاطمه، هنوز غم پدرت در قلب من است، پس چگونه می توانم دوباره با فراق تو محزون شوم؟» حضرت زهرا فرمود: «ای پسر عمو، بر فراق من همان گونه صبر کن که بر دوری پدرم صبر کردی که خدا با صابرين است». آنگاه در حالی که میگریست موهای حسنین را شانه زد و لباس های فرزندانش را شست. سپس به آنها فرمود: «ای نور دیدگانم، کنار قبر پدربزرگتان بروید و برای من شفا بخواهید.» هنگامی که حسنین رفتند، حضرت از فضه خواست تا بسترش را پهن کند. آنگاه در بستر خوابید و فرمود: «ای پسر عمو، نزد من بنشین که اکنون وقت وداع است». 👇👇👇 https://eitaa.com/Darolghoranfatemion