eitaa logo
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
596 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
6 فایل
فضیلت زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا کمتر از شهادت نیست.امام خامنه‌ای 🌹🌹🌹 Admin: @daryaa_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
📷 عکس کمتر دیده شده از حاج قاسم سلیمانی، فرمانده لشکر۴۱ ثارالله (ع) در جمع همرزمانش. شهید علی عابدی
🥀 خاطره حاج از شهید علی ، فرمانده دلاور گردان ۴۱۰ – لشکر ۴۱ ثارالله (ع) :👇 ─ شب عملیات، منتظر عبور گردان 410 بودم. تقریباً یک ساعت گذشت و از قایق‌ها خبری نشد. با سرعت خودم را به آنها رساندم. سازمان گردان به هم ریخته بود. بچه‌ها با قایق‌هایِ سنگین مشکل پیدا کرده بودند. به علی عابدینی رسیدم که با گروهان اول حرکت می‌کرد؛ ده تا دوازده نفری که داخل قایق نشسته بودند، با هم پارو می‌زدند، با وجود این، قایق فقط به اندازۀ یک متر جلو می‌رفت. به شدت نگران شدم. با این وضع نمی‌توانستند به موقع به خط دشمن برسند. عابدینی وقتی متوجه نگرانی من شد پرسید: چه ساعتی باید به خط دشمن برسیم؟ گفتم: ساعت دوزاده شب. از برنامۀ زمان‌بندی شده یک ساعت و نیم عقب بودند. با وجود این، با اطمینان گفت: به حول و قوه‌ی الهی، ساعت دوازده به خط دشمن می‌رسیم. با ناراحتی پرسیدم: چطوری؟ گفت: با توکل به خدا قایق را نزدیک قایق من کشید. سرش را جلو آورد و آهسته کنار گوشم گفت: الان کار دیگری می‌شود کرد؟ گفتم: نه... نمی‌شود! گفت: پس راهی غیر از توکل به خدا نیست. وقتی آرامش و اعتماد را در چهرۀ عابدینی دیدم، اطمینان پیدا کردم که به موقع می‌رسد.❤️‍🩹🍃👌 🌹کوچه‌های آسمانی 🌱
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
#غوّاص... 🐠🐟❤️‍🩹
😋 سرداران گمنام گردان ۴۱۰ 📌 عدد ۴۱۰ در میان رزمندگان کرمانی، جایگاه خاصی دارد. این عدد، شناسۀ گردانی از دلاورانِ کارگرزادۀ بود که در طول دفاع مقدس، حماسه‌هایی شگرفی در نبردهای آبی-خاکی آفریدند. 🔻 اولین فرمانده آن، بود که در عملیات خیبر شهیدش شد. یکی از نیروهایش ماجرایی از او تعریف می‌کند: 🔺 شبی به بچه‌ها گفت: به چادر من بیایید تا با هم وداع کنیم. امشب، شبِ آخرِ من است، این بار می‌روم و شهید می‌شوم. سپس با مختصر غذایی که در گوشه چادر بود اشاره کرد و گفت: بیایید با هم بخوریم. او هم مشغول غذا شد بی آنکه پوتین خود را در بیاورد. یکی از بچه‌ها پرسید: برادر عباس‌زاده، چرا پوتین پوشیده‌اید؟ ☺️ خندید و گفت: وقتی دبستانی بودم، پدرم یک جفت چکمۀ کوچک برایم خرید. من آنها را پوشیدم و خوابیدم. تا صبح خوشحال بودم که فردا می‌خواهم با چکمۀ نو به مدرسه بروم. حالا هم این پوتین‌ها را پوشیده‌ام؛ چون می‌دانم این بار شهید می‌شوم! 🔻 آن شب برایمان حرف زد و وداع کرد. دست ‌آخر هم پوتین‌هایش را درنیاورد و با همان پوتین‌های نو، رفت برای علمیات و همان‌گونه که می‌خواست به آرزویش رسید. 🔺 پس از شهادت عباس‌زاده، حاج فرمانده گردان غواص شد و این درحالی بود که او را برای مسئولیت تیپ در نظر گرفته بودند. امینی هم از مردان عارف‌مسلک لشکر بود که (فرمانده لشکر) ارادتی خاص به او داشت. 😔 در پی شهادت امینی نیز حاج علی هدایت گردان را به عهده گرفت. او اصالتاً گیلانی بود که در جنگ، به یگان بچه‌های کرمان ملحق و چندی نگذشت که شد فرمانده نامدارترین گردان لشکر یعنی . وی سرانجام در ۱۸ دی ماه ۱۳۶۵ در به فیض عظیم شهادت نائل آمد. 💔🍃 🌹کوچه‌های آسمانی 🌱