🌹کوچههای آسمانی🌱
☺️✨ آرامش تنها در راضی نگهداشتنِ خُداست به دنبال رضایتِ خلقِ خُــدا نباشید..✅!' 👈🌹کوچههای آسمانی
💞
تـُـو
قشنگتـرین
قسمتِداستانِزندگۍِمنۍ..
#خدای_من،#خدای_مهربان_من
#خدایی_که_دوستت_دارم
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچههای آسمانی🌱
وقت هایے که گیر مالے برای کارهای فرهنگی و پایگاه پیدا می کرد میگفت:
خدا می رسونه!
خانمش می گفت:
"خب خدا از کجا می رسونه؟"
مصطفے هم می گفت:
”اگه بپرسی از کجا، دیگه اسمش #توکل نمیشه!
کارِ خدا امّا و اگه نداره...“
#شهیدمصطفیصدرزاده💌🕊
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچههای آسمانی🌱
وقت هایے که گیر مالے برای کارهای فرهنگی و پایگاه پیدا می کرد میگفت: خدا می رسونه! خانمش می گفت: "
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆🥀شهید علیاکبر شیرودی لبخند زد و گفت : نماز! اذان میگویند ...🕌
#نماز_اول_وقت
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
هدایت شده از 🌹کوچههای آسمانی🌱
289.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹کوچههای آسمانی🌱
خدایا ، خداوندا شکرت ،
هر روز ما را بی هیچ منّتی،
سرِ خوان نعمتت میهمان می کنی...
♥️✅🤲
هدایت شده از 🌹کوچههای آسمانی🌱
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷
#به_وقت_رمان
#عاشقانههای_شهدایی💞
❣#از_روزی_که_رفتی
🖊به قلم : سنیه منصوری
👈 تقدیم به از جان گذشتگانی که #امنیتآور این سرزمین🇮🇷 شدند.
آنان که دنیا را جا گذاشته و خدا را در گریههای😭 کودکان و زنان بیدفاع میدیدند.
✨تقدیم به مردان سبز پوش👨✈️👨🎨 سرزمینم🇮🇷
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچههای آسمانی🌱
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷 #به_وقت_رمان #عاشقانههای_شهدایی💞 ❣#از_روزی_که_رفتی 🖊به قلم : سنیه منصوری 3⃣ قسمت ۳:
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷
#به_وقت_رمان
#عاشقانههای_شهدایی💞
❣#از_روزی_که_رفتی
🖊به قلم : سنیه منصوری
4⃣ قسمت ۴:
🔻
✍ پژوی 405 سفید رنگ حاج علی میرفت و ارمیا با موتور 🏍سیاهرنگش در پی آنها میراند. حاج علی از آینه 🪞به جوان سیاهپوش پشت سرش نگاه میکرد. نگران🥺 این جوان🧑🦱 بود...
خودش هم نمیدانست چرا نگران🧐 اوست! انگار #پسر_خودش بار دیگر #زنده شده و به نزدش بازگشته است.
خود را #مسئول زندگی او میدانست.
ساعات⏳ به کندی سپری میشد و راه به درازا کشیده بود. این برف ❄️سبب کندی حرکت بود.
برای صبحانه و ناهار🥘 و نماز🕌 توقفهای کوتاهی داشتند و دوباره به راه افتادند.
به #تهران که رسیدند،
حاج علی توقف کرد؛ از ماشین🚖 پیاده شد و به سمت
ارمیا رفت... خداحافظی کوتاهی👋 کردند.
حاج علی رفت و ارمیا نگاهش👀 خیره بود به راه رفتهی حاج علی! در یک تصمیم آنی، به دنبال حاج علی
رفت؛ میخواست بیشتر بداند. حاج علی او را جذب میکرد... مثل آهن ربا🧲!
جلوی خانهای🏭 ایستادند و ماشین را وارد پارکینگ کردند. ارمیا زمزمه کرد:
"بچه پولدارن!"
وقتی ماشین🚖 پارک شد،
#نگاه_آیه به روزهایی رفت که گذشته بودند،
ماشین مردش در #قم بود. از همان روزی که او را خانه پدرش گذاشته بود و به سوریه رفته بود، ماشین همانجا بود!
سوار آسانسور که شدند آیه باز هم به یاد آورد....::
🕊-آخیش! خسته شدما بانو، چقدر راه طولانی بود.
آیه پشت چشمی نازک کرد:
_من که گفتم بذار منم یهکم بشینم، خودت نذاشتی؛ حالا هم دلم🤍 برات نمیسوزه!
🕊-چشمم روشن، دیگه چی؟! من استراحت کنم و شما رانندگی کنی؟
#آیه اعتراض آمیز گفت:😕
_خب خسته شدی دیگه!
🕊-فدای سرت! تو نباید خسته بشی!امانت حاج علی هستی ها، دختر دردونهی حاج علی!
آیه پشت چشمی نازک کرد و گفت: 😌
_من مال هیچکس نیستم!
مردش ابرویی بالا انداخت و گفت:
🕊_شما که #مال_من هستید؛ اما در اصل #امانت_خدایی تو دستای من و
پدرت، باید مواظبت باشیم دیگه بانو!
حاج علی در🚪 را باز نگه داشته بود تا آیه خارج شود. این روزها....
💚ادامه دارد...
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
#شهید_مجید_شریف_واقفی
📆یکم شهریور ۱۳۲۷، در یک خانواده #مذهبی در شهر #اصفهان به دنیا آمد اما خانواده او اصالتاً به شهرستان #نطنز در استان اصفهان تعلق دارند.
🎊بعد از چند روز از 'تولد او، پدرش که #کارمند اداره فرهنگ و هنر بود، به شهر اصفهان منتقل شد.
وی در سال ۱۳۴۵ بعد از فراغت از تحصیل از #دبیرستان_ادب برای ادامه تحصیلات خود در رشته مهندسی برق در دانشگاه صنعتی آریامهر، راهی #تهران شد🏢
مجید یکی از #رهبران سازمان مجاهدین خلق بود که توسط دیگر اعضای کوردل سازمان به خاطر تعلقات اسلامی کشته و جنازهاش به آتش🔥 کشیده شد
بعد از انقلاب ۱۳۵۷، دانشگاه صنعتی آریامهر در تهران به نام این شهید به (دانشگاه صنعتی شریف) تغییر نام داده شد.
مزار او در بهشت زهرای تهران،
قـطعـه :۴۰
ردیـف :۱۲۹،شـماره :۱۳ واقع است.
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچههای آسمانی🌱
#شهید_مجید_شریف_واقفی 📆یکم شهریور ۱۳۲۷، در یک خانواده #مذهبی در شهر #اصفهان به دنیا آمد اما خانواده
مزار شهید مجید شریف واقفی در بهشت زهرا،تهران
🌹کوچههای آسمانی🌱
#شهید_مجید_شریف_واقفی 📆یکم شهریور ۱۳۲۷، در یک خانواده #مذهبی در شهر #اصفهان به دنیا آمد اما خانواده
💢سابقهی فعالیت سیاسی
📆شریف واقفی در سال ۱۳۴۲ در #واقعه پانزده خرداد در قم به #رهبری سید روحالله خمینی، در ردیف #کفنپوشان برای #پشتیبانی از خمینی، راهپیمایی کرد.
شریف واقفی با وجود شرایط در آن زمان، عکسها و اعلامیههای🗞 سید روحالله خمینی را در کوچه و بازار نصب میکرد.
وی پس از ورود به دانشگاه🏢، همراه با دوستان خود #انجمن اسلامی آن دانشگاه را بنیان نهاد. سپس برای #مبارزه علیه رژیم پهلوی به سازمان #مجاهدین_خلق پیوست و با صعود در سلسله مراتب آن به یکی از #رهبران سازمان تبدیل شد.
پس از مدتی بعضی از سران این گروه تصمیم گرفتند که ایدئولوژی سازمان را از #اسلام به #مارکسیسم تغییر دهند. شریف واقفی به شدت با این تصمیم به #مخالفت پرداخت؛ که این مخالفت باعث #اخراج وی از شورای مرکزی شد.
اختلافات تقی شهرام و بهرام آرام با شریف واقفی به حدی بالا گرفت که در مقالهای با عنوان «پرچم مبارزه ایدئولوژیک را برافراشته تر سازیم» که در آذر ماه ۱۳۵۳ در نشریه سازمان چاپ شد؛ شریف واقفی به شدت مورد انتقاد تشکیلاتی قرار گرفت.
شریف واقفی در ۱۶ اردیبهشت ۱۳۵۴ به دلیل اصرار بر #هویت_اسلامی خود و #مخالفت با #مارکسیست شدن سازمان مجاهدین خلق و نیز پارهای از اختلافات درون تشکیلاتی بر سر تسلیحات سازمان، به دستور #رهبری سازمان، ترور شد.
✍روحش شاد🥀قرین رحمت الهی
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید