eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
12.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
4.6هزار ویدیو
106 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
☄️ عمامه عاریتی؟!. 📝 زمانی که مرحوم حاج شیخ عبد الکریم حائری قصد هجرت به ایران داشت می‌رود محضر امیر المؤمنین (ع) در حرم زیارت و به آقا امیر المؤمنین می‌ گوید: آقا، یک الگویی را به ما معرفی کنید که من در آینده‌ی زندگی‌ام، این الگو بشود برای ما شاخص، این استقبال دنیا، مرجعیت، عزّت، ثروت و آقایی، ما را غافل نکند. ایشان، سه ماه نجف می‌ ماند و صبح و شام وقتی حرم مشرّف می‌شد، از امیر المؤمنین (ع) همین خواسته را تقاضا می‌ کرد. سه ماه هم ایشان کربلا می‌ ماند، جمعاً می ‎شود شش ماه. دیگر ایشان داشته باز نا امید می‌ شده که شاید آقا امام حسین (ع) هم مصلحت نمی‌ دانند که معرفی کنند، آن شب با دل شکسته از حرم می‌‍‌رود در همان منزلی که در کربلا اسکان داشتند، ایشان شب می‌ خوابد، خواب سید الشهداء (ع) را می‌ بیند. آقا می‌ فرمایند: "شیخ عبد الکریم! از ما یک انسان جامعِ کاملِ وارسته می‌ خواهی به عنوان الگو؟". می‌ گوید: بله آقا!. می‌فرمایند: "فردا صبح وارد حرمِ ما که می‌ خواهی بشوی، طلوع فجر، کنار قبرِ حبیب بن مظاهر اسدی، یک جوان ۱۸ ساله‌یی نشسته، عمامه‌یی کرباسی به سر دارد و یک عبای کرباسی و لباس کرباسی هم پوشیده. شما که وارد می‌ شوید، این جوان بلند می‌ شود وارد حرم می‌ شود یک سلامی پایین پا به من می‌ کند، یک سلام به علی اکبر، یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج می‌ شود بعد از طلوع فجر. این جوان را در یاب که یکی از انسان‌های بزرگ است ". حاج شیخ می‌ فرماید: بیدار شدم، طلوع فجر، وقتی وارد حرم شدم، دیدم کنار قبر حبیب بن مظاهر، همان گوهری که امام حسین (ع) حواله کرده بود، نشسته بود. وارد شدم، این قیام کرد و آمد در حرم و یک سلام به حضرت سید الشهداء (ع)، یک سلام به علی اکبر و یک سلام به جمیع شهداء، از حرم خارج شد آمد به ایوان و از آن جا به صحن رفت. دنبال اش دویدم. در صحن، صدایش زدم و گفتم: آقا، بایست من با تو کار دارم. بر گشت یک نگاهی به من کرد و گفت: "آقا! عمامه‌ی من عاریتی است " و رفت. از صحن رفت بیرون، رفت در کوچه‌ پس‌ کوچه‌ های کربلاء، دنبال اش دویدم: آقا! عرضی دارم، مطلبی دارم، بایست. دو باره در حال حرکت بر گشت و گفت: "آقا! عبای من هم عاریتی است " و رفت. آقای حاج شیخ عبد الکریم می‌ گوید: دیدم دارد از دست ام می‌ رود؛ محصول شش ماه زحمت درِ خانه‌‌ی دو امام، با این دو کلمه دارد می‌ گذارد و می‌ رود. دویدم و خودم را به او رساندم و دست اش را گرفتم و گفتم: بإیست. عبای من عاریتی است؛ عمامه‌ی من عاریتی است یعنی چه؟، شش ماه التماس کرده‌ ام تا شما را معرفی کرده‌ اند، کار داریم به شما. یک نگاهی به حاج شیخ می‌ کند و می‌ گوید: "چه کسی من را به شما معرفی کرد؟". آقا شیخ عبد الکریم می‌ گوید: صاحب این بقعه و بارگاه، سید الشهداء (ع). به حاج شیخ عبد الکریم می‌ گوید: "امروز چندمِ ماه است؟". حاج شیخ عبد الکریم روز را می‌ گویند. می‌ گوید: "دنبال من بیا". در کوچه‌ پس‌ کوچه‌ های کربلا می‌ روند تا به خارج از کربلا می‌ رسند. یک تلّی بود که روی آن تل، یک اتاقکی بوده. می‌ رسد به درِ آن اتاق و می‌ گوید: "این جا خانه‌ی من است، فردا طلوع فجر، وعده‌ی دیدار من و شما همین جا ". می‌ رود داخل و در را می‌ بندد!. مرحوم حاج شیخ فرموده بود: من در عجب بودم؛ خدایا، این چه مطلبی می‌ خواهد به من بگوید که موکول کرد به فردا. چرا امروز نگفت؟! آن درسی که بناست به من بدهد و زندگی آینده‌ی من را تضمین کند در معنویت؛ بشود درس؛ بشود پیام. ایشان می‌ فرماید: لحظه‌ شماری می‌ کردم. آن روز گذشت تا فردا و طلوع فجر، رفتم بیرونِ کربلا، روی همان تل. پشتِ همان اتاقک. آمدم در بزنم، صدای ناله‌ی پیر زنی از درون آن اتاق بلند بود و صدا می‌ زد: وَلَدی! وَلَدی. پسرم، پسرم!. در زدم، دیدم پیر زنی با چشمان اشک آلود در را گشود. گفتم: خانم دیروز یک جوانی زمان طلوع فجر، وارد این خانه شد و گفت این جا خانه‌ی من است و با من وقت ملاقات گذاشته. این آقا کجا ست؟ گفت: این پسرِ من بود، الآن پیشِ پای شما از دنیا رفت. وارد شدم. دیدم پا های این جوان به قبله دراز، هنوز بدن اش گرم است. گفتم: وا أسفا! دیر رسیدم.... یک روز حاج شیخ بر فراز تدریس کرسی درس خارج در قم، این خاطره را نقل کرده بود از دوران جوانی و بعد فرموده بود: آن درسی که آن جوانِ بزرگ و کامل از طرف امام حسین (ع) به من آموخت، درسِ عملی بود. روز قبل به من گفت: آقا عمامه‌ی من عاریتی است، عبای من عاریتی است!. فردا جلوی چشمانِ من، عبا و عمامه را گذاشت و رفت. می‌ خواست به من بگوید: شیخ عبد الکریم حائری! مرجعیت، عاریتی است؛ ریاست، عاریتی است؛ خانه‌های تان، عاریتی است؛ پول‌ های حساب تان، عاریتی است؛ وجود تان، عاریتی است؛ سلامتی‌تان، عاریتی است. هر چه می‌ بینید، عاریه است و امانت است؛ دل به این عاریه‌ ها نبندید 📚 @DasTanaK_ir
🌺نعمت انقلاب ♦️مرد با همسر و فرزندش در حال عبور از پل معلق اهواز بودند. از روبرو دو سرباز آمریکایی مست ! به طرف آنها می آمدند.سرباز آمریکایی با چشمان دریده به زن خیره شده و تلوتلوخوران به سمتش می آمد.گویا قصد بدی داشت؛ مرد جلو رفت تا از ناموسش دفاع کند؛ دعوا شد.مردم جمع شدند؛ پاسبان های ایرانی هم بودند!! سربازهای مست، مرد را از بالای پل به رودخانه انداختند. مردم با عصبانیت از پاسبان ها خواستند تا آنها را دستگیر کنند؛ گفتند: ماحق دستگیری و محاکمه آنهارا نداریم!! (بخاطر قانون کاپیتولاسیون)پدر جلوی چشم زن وبچه اش غرق شد دو سرباز آمریکایی بلندبلند میخندیدند و دور می شدند مادر و فرزند نرده های پل را گرفته بودند و هق هق کنان می گریستند 🔴 37 سال بعد ♦️"شما وارد محدوده آبهای جمهوری اسلامی ایران شده اید.بدون مقاومت تسلیم شوید."این صدای بلندگوی قایق سپاه ایران بود که به طرف تفنگداران امریکایی در نزدیکی یک جزیره ایرانی می آمد... وقتی شناورهای ایرانی به قایق امریکایی رسیدند،آنها با ترس و خفت، دستها را بالا بردند. و برای همیشه تصویر درازکشیدن سربازان امریکا در مقابل ایران را به صفحه رسانه ها کشاندن (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
▪️دکتر حقانی از یک مقام سفارت انگلیس نقل میکند؛ انگلیسیها سید ضیاء را برداشتند چون در هر جمعی می‌نشست میگفت سفارت انگلیس پشت من است. این در حالی بود که انگلیس میخواست کودتای۱۲۹۹ اقدامی ملی تلقی شود و برای همین رضاخان را جای سیدضیاء گذاشتند! پهلوی؛ دست نشانده ترین حکومت تاریخ... 💬 علیرضا گرائی (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
﷽ *📝 نماز ، نماز ، نماز* مادر بزرگ شهید ‎جهاد مغنیه میگفت: مدت طولانی بعد شهادتش اومد به خوابم - بهش گفتم:چرا دیر کردی؟ منتظرت بودم! - گفت: طول کشید تا از بازرسی ها رد شدیم. - گفتم :چه بازرسی؟! - *گفت:بیشتر از همه سر بازرسی ‎نماز وایستادیم... بیشتر از هم درباره نمازصبح میپرسیدن*‼️ ⛔ *رفیق! نماز ، حتی با شهید هم شوخی ندارد!* 🌹 *شادی روحش ۵ شاخه گل صلوات بر محمد و آل محمد* 🌹. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
خواهرم‌ چادرت‌ را محکم‌ بگیر و امیدوار باش‌ به وعده‌ی شهدا که هر خانمی چادر به سر کند و عفت‌ ورزد، سفارشش‌ را به مولا‌یمان امام‌ حسین(ع) می‌کنیم! [شهدارایادکنیم باذکرصلوات 🌹] (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
نتیجه خرید از فروشگاههای بزرگ وبقالی محلتون (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
استاد قاضی.pdf
3.09M
📚 کتاب «استاد» 🎯 ١٠٠ روایت کوتاه و خواندنی از زندگی آیت الله سید علی رحمةالله علیه (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️به عیادت بیماران اهل تسنن بروید! امانت آنها را ادا کنید! برای آنان در دادگاه شهادت دهید! درتشییع جنازه مردگانشان حضور یابید! در مساجدشان نماز گذارید! تا بگویند فلانی جعفری ست بگویند فلانی شیعی ست که اینگونه عمل میکند و این من را مسرور میسازد! الکافی،ج۳؛ص۵۵۵ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فقط نگران تحصیل و آینده مالی فرزندان خود نباشید؛ خانه سالمندان مملو از سالخوردگانی است که فرزند خود را وکیل و پزشک و مهندس و ... تربیت کرده اند. نگران پرورش هوش عاطفی فرزندانمان باشیم، به فرزندان خود، غیرت، احترام، معرفت و از خودگذشتگی یاد دهید. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
✍یکی از علائم وجود تکبر در انسان آن است که اگر کسی از ما انتقادی کرد سریع شیطان در ما خواطر زده و در مورد انتقاد او دنبال جستن عیبی از او می‌گردیم. این خاطر، خاطر شیطانی است تا ما را تسلیم شنیدن انتقاد و عیبی که داریم ننماید. به فرض مثال؛ وقتی کسی به ما می‌گوید: شما در آن روز فلان کارتان از روی تکبر بود سریع شیطان در ما خاطری می‌زند تا عیبی در طرف مقابل بر ما پیدا کند که بدین صورت از عیب خود غافل شویم. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔻 رهبر انقلاب: شهادت قلّه است. هر قلّه‌ای یک دامنه‌ای دارد؛ رسیدن به قلّه بدون عبور از دامنه ممکن نیست. این دامنه و این مسیر چیست؟ اخلاص است، ایثار است، صدق است، معنویّت است، مجاهدت است، گذشت است، توجّه به خدا است، کار برای مردم است، تلاش برای عدالت است، تلاش برای استقرار حاکمیّت دین است. ۱۴۰۰/۰۷/۲۴ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
📌کمک روزانه ۱۵ میلیون تومانی به محرومان با میدان‌داری امام محله‌ای جوان 🔻امام مسجد اعظم شهرستان لنجان گفت: روزانه بین ۲۰ تا ۳۰ موردِ نیازمند کمک و گره‌گشایی به ما معرفی می‌شود که تقریبا به همه آنها رسیدگی می‌کنیم. گردش مالی مسجد ما و گروه جهادی آن از پنج میلیون تومان تا ۱۵ میلیون تومان در روز است. 🔶سایت مهرواره محله همدل: 🔗 https://ham-del.ir/lenjanmehrvareh/ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
دلت را خانه ما كن ، مصفا كردنش با من . به ما درد دل افشا كن ، مداوا كردنش با من . اگر گم كرده اي اي دل ، كليد استجابت را . بيا يك لحظه با ما باش ،‌ پيدا كردنش با من . بيفشان قطرة اشكي ، كه من هستم خريدارش . بياور قطر هاي اخلاص ، دريا كردنش با من . اگر درها به رويت بسته شد ، دل بر مكن ، بازآ . درِ اين خانه دق الباب كن ، وا كردنش با من . به من گو حاجت خود را ، ‌اجابت مي كنم آني . طلب كن آنچه مي خواهي ، مهيا كردنش با من . بيا قبل از وقوع مرگ ، روشن كن حسابت را . بياور نيك و بد را ، جمع و منها كردنش با من . چو خوردي روزي امروز ما را ، شكر نعمت كن . غم فردا مخور ، تأمين فردا كردنش با من . به قران ، آيه رحمت ، فراوان است اي انسان . بخوان اين آيه را ، تفسير و معنا كردنش با من . اگر عمري گنه كردي ، مشو نوميد از رحمت . تو نام توبه را بنويس ،‌ امضا كردنش با من . ژولیده نیشابوری (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
خدایا کمک کن عهدی را که با تو در طوفان بسته‌ام، در آرامش فراموش نکنم! (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔔 ❌ آنکه بخاطر هوای نفسش، دیگران را گمراه می کند، متجاوز و دزد هستند، ❌ که خوشبختی و سعادت خلایق را به سرقت برده اند! 👈 و خداوند از این جریان آگاه است و بزودی می گیرد گریبان شان را! 👇👇👇👇 🌴 آیه 119 سوره انعام 🌴 🕋 وَإِنَّ كَثِيرًا لَّيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِم بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ ⚡️ترجمه: همانا بسيارى از مردم، ديگران را جاهلانه به خاطر هوس‌هاى خود گمراه مى‌كنند. قطعاً پروردگارت به متجاوزان آگاه‌تر است. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
▪️وزیر نفت: با هماهنگی رئیس‌جمهور، سهمیه بنزین ویژه‌ای به منظور جبران این مدت برای مردم در نظر گرفته می‌شود.سهمیه سوخت قبلی همچنان پایدار است. حاجی دارید چکار میکنید، عادت نداریم، اینجوری معکوس نکشید، تسمه تایم پاره میکنیم خدایی. 💬 محمدرضا باقری 🇮🇷😷 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
علامه_مجلسی: شب جمعه مشغول مطالعه بودم به این دعا رسیدم بسم الله الرحمن الرحیم الْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلی بَقائِها, اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَه، اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه، وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ بعد یک هفته مجدد خواستم آنرا بخوانم که در حالت مکاشفه از ملائکه ندایی شنیدم که ما هنوز از نوشتن ثواب قرائت قبلی فارغ نشده ایم. (قصص العلماء ص۸۰) (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
‍ ▪️شأن نماز جمعه را رعایت کنید در هر شهری با هم در هر هفته یک روز، دو روز با هم مجتمع باشند، مسائل خودشان را بگویند. اگر یک خیالی دارند، اگر یک کاری دارند او را بگویند، حل کنند بین خودشان و هیچ وقت یک مسئله‌ای را به خطبه‌های نماز جمعه نکشانند، چه اشکال داشته باشند به فلان استاندار، فلان حاکم یا فلان وزارتخانه و چه‌ اشکال داشته باشند به فلان آدم یا فلان شخص. این جای خطبه نماز جمعه، جای دعوت به حق است و دعوت به تقوا و مصالح مسلمین را در او گفتن، و تعرض به این خرده‌ریزی‌ها، اینها از شان ائمه جمعه خارج است؛ پرهیز کنند از این معنا. 📆 امام خمینی (ره) | ۱۶ اردیبهشت ۱۳۶۴ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir