مردی بد صدا بود که گمان میکرد اذان گفتنش زیباست و میخواست از طریق اذان گویی کاری کند تا مسیحیان شهر مسلمان شوند. عدهای به او گفتند تو با این صدای گوش خراشت بجای آنکه کسی را مسلمان کنی، همه را اسلام ستیز کردی! اما او تصور میکرد صدایش برای مردم لذتبخش است و خدا نیز از او راضی است...
چنان اعتمادی به کارش داشت که نصیحتهای دیگران در گوشش فرو نمیرفت تا این که روزی مردی مسیحی که هدایای فراوانی در دست داشت با روی خندانی آمد و گفت: آن موذنی که صدای معجزه آسایش باعث آرامش زندگی من شده و مرا از پریشانی نجات داده کجاست؟! گفتند آن موذن را چکار داری؟
گفت: دختری دارم که قصد داشت از دین مسیحیت خارج گردد و مسلمان شود، هرچه او را پند میدادم تا از این اندیشه بازگردد، نه تنها منصرف نمیشد بلکه حریصتر نیز میگشت تا مسیحیت را کنار گذاشته و اسلام بیاورد. من به کلی درمانده شده بودم که چه کنم تا دخترم از این تصمیم روی گرداند؟!
روزی در خانه نشسته بودیم که صدای بانگ آن موذن بلند شد. دخترم صدا را شنید و گفت این دیگر چه صدای نفرتانگیز و ناهنجاریست؟ تاکنون همچین صدای زشتی در هیچ کلیسایی نشنیدهام! خواهرش به او گفت این بانگ اذان مسلمانان است! دخترم باور نکرد، رفت از دیگری پرسید و باز همین را شنید. چون یقین گشتش رخِ او زرد شد و از مسلمانی دلِ او سرد شد!
دخترم بخاطر صدای ناهنجار آن موذن از مسلمانی دست کشید و مرا آسوده خاطر نمود. من سپاسگذار و ممنون آن موذن هستم که مرا از تشویش و اضطراب دائم نجات داد. اکنون بگویید کجاست آن موذن همایون و مبارک؟!
آنچه خواندید بخشی از مثنوی معنوی مولاناست که در دفتر پنجم آورده شده است. در این بخش مولانا حکایت افرادی را نقل میکند که با اعمال نادرست در دفاع از عقیدهای باعث بدنامی و بیاعتباری آن باور میشوند.
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
#جسارت_و_خسارت
روزی والی شهر می خواست شخص جسوری را به مأموریت خطرناکی بفرستد. ملا داوطلب این مأموریت شد. حاکم خیال کرد ملا شوخی می کند. خواست او را بیا زماید. دستور داد ملا در همان جا به ایستد و دستهایش را باز کند. بعد به یکی از کمانداران گفت: شب کلاه ملا را با تیر بزن!
تیرانداز، شب کلاه ملا را با تیر سوراخ کرد. ملا از ترس نزدیک بود قالب تهی کند، اما به روی خودش نیاورد.حاکم یک بار دیگر به تیرانداز دوم گفت: قبای ملا را سوراخ کن! تیرانداز با تیری گوشه قبای ملا را سوراخ کرد. ملا از ترس رنگ به چهره نداشت. اما باز هم به روی مبارک نیاورد حاکم فرمان داد یک کلاه و یک قبای نو به ملا بدهند.
ملا به حاکم گفت: اگر ممکن است، دستور بفرمایید یک شلوار نو هم به آنها ضمیمه کنند. حاکم پرسید: شلوار شما که سوراخ نشده. ملا جواب داد: ولی بیش از آنها خسارت دیده!!
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
#سواد_زندگی 👌👌
#رهایی_از_افکار_منفی
این که جامعه و شرایطِ اقتصادی و سیاسی در چه وضعیتی ست ، یک چیز است ،
این که من و تو در بدترین بحران ها هم ، عزتِ نفس و روحیه مان را نبازیم ، یک چیزِ دیگر !
رکود و انفعالِ یک عده ، و بی انصافیِ عده ای دیگر ، می تواند عاملِ اصلیِ بحران در یک جامعه باشد .
و جامعه یعنی من و تو در سطحِ وسیع تر !
من آنقدر می دانم که دلمردگی و نا امیدیِ ما ، فقط شرایط را وخیم تر خواهد کرد ! برایِ نابودی و شکستِ یک اجتماع ، کافیست عزت نفس و باورِ موفقیت را از آنها بگیری .
ما نباید از حرکت به سمتِ بهبود ، دست بکشیم !
باید بپذیریم که ناجی ، فقط خودمانیم .
باید قوی باشیم و روحیه مان را محکم تر از قبل ، حفظ کنیم .
به خودمان و توانمندی هایمان ، اعتماد کنیم !
بزرگترین معجزه های تاریخِ بشر ، از یک باورِ عمیق نشأت گرفته .
قطعا یک انسانِ شاد و امیدوار ، قادر به کنترلِ هر شرایطی خواهد بود ،
و شادی ، یک اتفاق نیست ، نتیجه ی خواستن و تلاش کردن است .
عزتِ نفس یعنی ، من لایقِ بهترین شرایطم و تسلیم نخواهم شد .
عزت نفس ، لازمه ی پیشرفت و موفقیتِ هر جامعه ای ست ...
این اصالتِ فراموش شده را به جامعه مان برگردانیم .
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
✅آیا امام زمان به تمام نقاط جهان سر میزنند؟
✍️امام زمان، از آن جهت که مظهر علم غیب خداوند است، از همهجا و همه چیز اطلاع دارد؛ به عبارت دیگر امام زمان هر گاه بخواهد همه چیز نزد او حاضر است و به تمام موضوعات خارجی اطلاع داشته و از آنها آگاهی دارد.
از طرفی دیگر، گاهی حضرت، مطابق مصالح خاص و یا عام، از طرف خداوند متعال مأمور به ملاقات، دستگیری و رفع گرفتاریها میشوند؛ گاهی احساس میکنند که باید فلان مکان و نزد فلان شخص رفته و گرفتاری او را برطرف سازند؛ گاهی در فلان سرزمین حاضر شده تا از اهالی آن دفع بلا گردد و یا شخصی توجیه شده و هدایت شود. ازاینرو حضرت هر مکان و زمانی را که مصلحت ببینند خود را در آنجا حاضر میکنند.
📚کافی، ج۱، ص۲۶۲
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
✅ حکمت خداوند⇩
✍حضرت موسي عليه السلام فقيري را ديد كه از شدت تهيدستي ، برهنه روي ريگ بيابان خوابيده است . چون نزديك آمد ، او عرض كرد : اي موسي ! دعا كن تا خداوند متعال معاش اندكي به من بدهد كه از بي تابي ، جانم به لب رسيده است . موسي براي او دعا كرد و از آنجا (براي مناجات به كوه طور) رفت . چند روز بعد ، موسي عليه السلام از همان مسير باز مي گشت ديد همان فقير را دستگير كرده اند و جمعيتي بسيار اجتماع نموده اند ، پرسيد : چه حادثه اي رخ داده است ؟ حاضران گفتند : تا به حال پولي نداشته تازگي مالي بدست آورده و شراب خورده و عربده و جنگجويي نموده و شخصي را كشته است . اكنون او را دستگير كرده اند تا به عنوان قصاص ، اعدام كنند !
💥خداوند در قرآن مي فرمايد : (اگر خدا رزق را براي بندگانش وسعت بخشد ، در زمين طغيان و ستم مي كنند) پس موسي عليه السلام به حكمت الهي اقرار كرد ، و از جسارت و خواهش خود استغفار و توبه نمود
📚ولو بسط الله الرزق لعباده في الارض
شوري : ۲۷
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱
🔹امام علی عليه السلام: هر كه عقل خود را كامل بداند، بلغزد.
#صبح_نو
⏳امروز دوشنبه
۱۸ اسفند ۱۳۹۹
۲۴ رجب ۱۴۴۲
۸ مارس ۲۰۲۱
🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
سگی را گفتند از چه روی شما
را نجس نامیدند؟
سگ با پوزخند پاسخ داد:
ما از زمانی با فتوا نجس شدیم
که پاچه دزدان شهر را گرفتیم!
عبید زاکانی
🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
غرور تا یه جاییش خوبه؛
تا جاییکه به کسی ضربه نزنه؛
تا جایی پیش نری که حتی به خودتم ضربه بزنی!
غرور بیش از حد تنفر میاره و آدما رو از کنارت فراری میده!
اینکه یه وقتایی کوتاه بیای یا یه جاهایی سلام کنی یا به کسی که دوستش داری ابراز علاقه کنی خیلی هم خوبه
خودمونو به نفهمی نزنیم!
آدمی که مغروره؛نفهمه..
🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
عشق یعنی:
کوچک کردن دنیا اندازه یک نفر
ویا بزرگ کردن یک نفر اندازه دنیا...
🌸🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
#بسیار_زیبا ❣✨
پرنده بر شانه هاي انسان نشست . انسان با تعجب رو به پرنده کرد و گفت : اما من درخت نيستم . تو نمي تواني روي شانه من آشيانه بسازي.
پرنده گفت : من فرق درخت ها و آدمها را خوب مي دانم اما گاهي پرنده ها و آدمها را اشتباه مي گيرم.
انسان خنديد و به نظرش اين خنده دارترين اشتباه ممکن بود .
پرنده گفت : راستي چرا پر زدن را کنار گذاشتي ؟ انسان منظور پرنده را نفهميد اما باز هم خنديد.
پرنده گفت : نمي داني توي آسمان چقدر جاي تو خالي است .
انسان ديگر نخنديد . انگار ته ته خاطراتش چيزي را به ياد آورد . چيزي که نمي دانست چيست . شايد يک آبي دور – يک اوج دوست داشتني.
پرنده گفت : غير از تو پرنده هاي ديگري را نيز مي شناسم که پر زدن از يادشان رفته است.
درست است که پرواز براي يک پرنده ضرورت است اما اگر تمرين نکند فراموش مي شود.
پرنده اين را گفت و پر زد . انسان رد پرنده را دنبال کرد تا اينکه چشمش به يک آبي بزرگ افتاد و به ياد آورد روزي نام اين آبي بزرگ بالاي سرش آسمان بود و چيزي شبيه دلتنگي توي دلش موج زد.
آنوقت خدا بر شانه هاي کوچک انسان دست گذاشت و گفت : " يادت مي آيد ؟ تو را با دو بال و دو پا آفريده بودم ؟ زمين و آسمان هر دو براي تو بود . اما تو آسمان را نديدي . راستي عزيزم بالهايت را کجا جا گذاشتي ؟ "
انسان دست بر شانه هايش گذاشت و جاي خالي چيزي را احساس کرد . آنوقت رو به خدا کرد و گريست..
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
#سواد_زندگی
آخر سوره ي فجر مي فرمايد : صاحب قلب مطمئن کسي است که بهشت براي او کم است و خدا مي فرمايد که بسوي پروردگارت بازگرد و او از خدا راضي و خدا هم از او راضي است .
الان در مردم غالبا بي رضايتي و شِکوه مي بينيد.
کسي که ماشين او مدل پايين است مي گويد که اي کاش مدل بالا بود ، اي کاش خانه ام فلان بود ، اي کاش فلان رشته قبول مي شدم ،
اين شکوه و نارضايتي از وضعيت موجود ، يکي از صفات منفي است که باعث غم و افسردگي انسان مي شود و باعث ميشود که انسان شاداب نباشد.
روايت داريم که راحتي و شادي در صفت رضاست . همه ي ما داريم زندگي مي کنيم ، در مسير اين ناملايمات سختي ها ، کمبودها ،مشکلات ، فراز و نشيب هست.
یک اصل را در زندگی فراموش نکنید
#مثبت_انديش باشيد ،
🌿💗مثلا آقا يک بيماري دارد ، دستش درد مي کند ولي در کنار آن قلب ، چشم ،گوش او سالم است .
يک آقايي از بيماري مي ناليد . به او گفتم که دو تا برگ کاغذ بياور ، روي يکي بيماري و روي يکي اعضاي سالم بدنت را بنويس ، ببين کدامش بيشتر است .
🌿❤️مثبت انديش يعني اين که شما نيمه ي خالي ليوان را نبينيد . در واقع در هر اتفاقی میتوان جنبه های مثبت قضیه را دید و از انها برای رشد و پیشرفت و موفقیت در زندگی استفاده کرد.
دکتر رفیعی
🌸🌸🌸🌸 @Dastaanak
ای چاره هر کار یا باب الحوائج
کار دلم شد زار یا باب الحوائج
با کوله بار حاجتم رو بر تو کردم
غم از دلم بردار یا باب الحوائج
#یا_باب_الحوائج_ع🥀
#شهادت_امام_موسی_کاظم(ع)💔
#تسلیٺ_باد🏴🥀
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
یا مُبَدّلَ السَیّئات بالحَسَنات اِغفِر لِهذا بحَقِّ الحُسَین...
مرحوم دولابی نقل میكنه:
می گفت:تو محله ی ما یه جوانی بود،
این جوان گنهكار بود،اهل فسق و فجور بود،
اما یه عادت داشت ،یه كاری می كرد ملكه اش شده بود،
از مادرش داشت،
میگه: مادر بهش گفته بود:شیرم رو حلالت نمی كنم،
گفته بود:باید این كارو بكنی.
چیكار كنم؟ گفت:هرجا رفتی دیدی یه 🚩پرچم زدند روش نوشته یا حسین،باید بری ادب كنی جلو 🚩پرچم به احترامش دستت رو روی سینه بذاری،عادتش شده بود،
هر جایی می رفت می دید یه🚩 پرچم یا حسین زدند
دستش رو می گذاشت روی سینه میگفت:✋السلام علیك یا اباعبدالله.
میرزا اسماعیل دولابی میگه:
این جوان از دنیا رفت،
میگه:دیدنش در عالم برزخ دست و پاش رو بستن دارند می برندش سمت عذاب،یه مرتبه توی اون تاریكی و تو اون وانفسا دید
⛺ خیمه ای وسط بیابونه،
نور سبزش همه ی بیابون رو روشن كرده،اومد جلو.
\"ببین هركاری توی دنیا بكنی و ملكه ات بشه، توی قیامت هم همون كارو میكنی\"
میگه:تا رسید جلوی خیمه دید یه پرچم جلوی خیمه زدند روش نوشتند یا حسین،
به ملكه های عذاب گفت:یه دقیقه دستام روباز كنید،
گفتند:چرا؟گفت:من عادت دارم،هر جا ببینم بگند یا حسین،منم دستم رو روی سینه ام می ذارم، دستش رو گذاشت روی سینه اش، تا گفت:السلام علیك یا اباعبدالله،
دیدند یه آقایی از خیمه خارج شد،
اومد جلو ملكه های عذاب به احترامش عقب وایستادند،حضرت گفت:
🍃🌺
بدید پرونده اش رو ببینم، دو دستی پرونده رو تقدیم كردند،
مرحوم دولابی میگفت:حضرت پرونده رو باز كرد،یه سری به علامت تأسف تكون داد.
😔\"آی جوان مواظب باش پرونده ات دست اربابت می اُفته، آقات به جای تو خجالت نكشه،زشت ِ،آدم كاری بكنه آقاش سر تكون بده\"
یه نگاه به جوان كرد گفت: تو چرا؟ تو كه مارو دوست داری چرا؟
میگه:جوان شروع گرد گریه كردن
🍃🌺
\"همین گریه های شماست كه فرمود:آتیش جهنم رو یه قطره اش خاموش میكنه،اینها تعارف نیست اینها كلام معصوم ِ برو توی كامل الزیارات بخون\"
میگه:حضرت یه نگاهی به پرونده كرد،پرونده رو زیر بغلش گذاشت،دو سه قدم با این جوان راه رفت
،بعد برگشت پرونده رو داد به ملكه های عذاب
،میگه:ملكه های عذاب پرونده رو باز كردند،دیدند نوشته:بسم الله الرحمن الرحیم، یا مُبَدّلَ السَیّئات بالحَسَنات اِغفِر لِهذا بحَقِّ الحُسَین
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
موسی بن جعفر ای امام عشق و ایثار
شد آخر سال و ما گرفتار
محتاج بر فضل توئیم و یک دعایت
تا احسن الاحوال گردد شهر بیمار
#یا_باب_الحوائج_ع🏴
#شهادت_امام_موسی_کاظم(ع)🥀
#تسلیٺ_باد🏴
⚫️⚫️⚫️⚫️ @Dastaanak
🌱هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید🌱
🔹امام موسی کاظم(ع): چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد، مگر آن که در آن پند و اندرزی است.
#صبح_نو
⏳امروز سهشنبه
۱۹ اسفند ۱۳۹۹
۲۵ رجب ۱۴۴۲
۹ مارس ۲۰۲۱
⚫⚫⚫⚫ @Dastaanak
چه کنم ؟
دل به که بندم؟
به کجا روی کنم؟
باز گو
ای به کنار دگری خفته ی من...!!
👤 سیمین بهبهانی
⚫⚫⚫⚫ @Dastaanak
در آب های جهان قایقی است
و من،مسافر قایق ،
هزار ها سال است
سرود زندهٔ دریانوردهای کهن را
به گوش روزنه های
فصول می خوانم
و پیش می رانم
مرا سفر به کجا می برد...؟
#سهراب_سپهری
⚫⚫⚫⚫ @Dastaanak
این همه اندوه عادی نیست
این همه گلدانهای خالی عادی نیست
مرگ عادی نیست
زندگی عادی نیست
من اما، سرگرم عادی جلوه دادن همه چیزم...
#فاضل_نظری
✍سمانهمقصودی
⚫⚫⚫⚫ @Dastaanak
میگویند آدمهای خوب به بهشت میروند ؛
اما من میگویم آدمهای خوب
هر کجا که باشند
آنجا بهشت است ...!
#فریدون_فرخزاد
⚫⚫⚫⚫ @Dastaanak
این چه حرفی ست
که در عالم بالاست بهشت
هر کجا وقت خوش افتاد
همان جاست بهشت...
👤 صائب تبریزی
⚫⚫⚫⚫ @Dastaanak