📎 هر شب صد آیه 📎
🌻علاقه زیادی به قرآن داشت و هرشب در منزل ۱۰۰آیه قرآن را میخواندند و پس از نماز عشا سوره واقعه را تلاوت می کرند و پس ازنماز صبح زیارت عاشورا و سوره حشر را می خواندند. همچنین پس از هر نماز؛آیت الکرسی؛تسبیحات حضرت زهرا ؛سه مرتبه سوره توحید؛صلوات و ایات دو و سه سوره طلاق راحتما تلاوت می کردند. تاکید ویژه ای به نماز شب داشتند
⚠️و اگر نماز شبشان قضا می شد می گفتند: شاید در روز گناهی مرتکب شده ام که برای نماز شب بیدار نشدم
🕊 شهید مدافع حرم مسلم خیزاب🌷
✾📚 @Dastan 📚✾
Hekayate Javane Khadem Valedein_5850387928424909673.mp3
4.72M
#حکایات
▪️این جوان، جواب سلام #امام_حسین سلام الله علیه را میشنید!!!
» حکایت زیبایی از عنایت امام حسین علیه السلام به یک جوان، بخاطر احترام به پدر و مادر.
📚 داستانهای شگفت (مرحوم دستغیب)، داستان 88.
✾📚 @Dastan 📚✾
#پندانه
بخونيد خییییلی قشنگه👌
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﻏﯿﺮه ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﻩ ﻭ ﻣﮑﺚ ﻣﯿﮑﻨﻪ ، ﺑﺪﻭﻥ ؛ " ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻪ "...
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺍﺻﻼ ﺍﺷﮏ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﺵ ﻧﻤﯿﺎﺩ ، ﺑﺪﻭﻥ ﺧﯿﻠﯽ " ﺗﻮو ﺩﺍﺭﻩ "...
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯿﺨﻨﺪﻩ ، ﺑﺪﻭﻥ " خییییییلی ﺯﺧﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ "...
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ هممممه ﭼﯿﺰ ﺑﯽ ﺗﻮجهه ، ﺑﺪﻭﻥ "ﺯﻣﺎﻧﯽ ، ﺯﯾﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺣﺪ ، ﻋﺎﺷﻖ ﺑﻮﺩﻩ "...
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ توو ﺍﺣﻮﺍﻝ ﭘﺮﺳﯽ، ﻫﯽ ﻣﯿﮕﻪ: ﺷُﮑـــﺮ ﺑﺪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ، ﺑﺪﻭﻥ " ﺩوﺭﻭﻍ ﻣﯿﮕﻪ ، ﻧﻪ ﺣﺎﻟﺶ ﺧﻮﺑﻪ ﻧﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﺵ "...
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﻓﯿﻠﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ ، ﺑﺪﻭﻥ " ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻋﺎﻃﻔﯽ ، ﮐﻤﺒﻮﺩ ﺩﺍﺭﻩ "...
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﺁﻫﻨﮓ ﮔﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ ، ﺑﺪﻭﻥ ﺩﺭﺩﻫﺎﺷﻮ ، ﺧــِــــیـﻠﯿﻬﺎ نمی فهمن "...
ﺍﮔﻪ ﺩﯾﺪﯼ ﮐﺴﯽ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺍﺯ ﺩﯾﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﺎﯾﻢ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﺪﻭﻥ " ﺍﺯ ﺧــِــــــیلیا ﺿﺮﺑﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ "...
اگه ديدى کسى زيادميخوابه بدون"خيلى تنهاست" ﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﻣﯿﺒﯿﻨﯿﻢ ، ﻭﻟـــﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻢ....!
✾📚 @Dastan 📚✾
❄️⚡️❄️⚡️❄️⚡️❄️⚡️❄️
#داستان_آموزنده
🔆منصور دوانیقی
🍁«منصور دوانیقی» دوّمین خلیفهی عباسی مشهور به بخل و امساک بود. او برای صله و جایزه ندادن به ادباء و شعراء به شاعر میگفت: اگر کسی قبلاً این اشعار را از حفظ داشته باشد یا ثابت شود که شعر از شاعر دیگری است، نباید انتظار جایزه داشته باشی.
اگر شاعر شعرش مال خودش بود، به وزن طومار شعرش پول میکشید و به او میداد! تازه خودش به قدری خوش حافظه بود که شعر شاعر را حفظ میکرده و برای شاعر میخوانده؛ و غلامی خوش حافظه داشته که او هم شعر را در جا حفظ میکرده و سپس رو به شاعر میکرد و میگفت: این شعر را تو گفتی؟!
🍁نهتنها من بلکه این غلام من آن را حفظ دارد و این کنیز که در پس پرده نشسته نیز آن را حفظ دارد، سپس به اشارهی خلیفه، کنیزک هم که سه بار از شاعر و خلیفه و غلام شنیده بود، قصیده را از اوّل تا آخر میخواند و شاعر بدون دریافت چیزی با تعجّب و دستخالی بیرون میرفت!
🍁روزی «اصمعی» شاعر توانا و مشهور که از وضع بخل منصور به تنگ آمده بود، اشعاری با کلمات مشکل ساخت و بر روی ستون سنگی شکستهای نوشت و با تغییر لباس و نقاب زده به صورت عشایر که جز دو چشمش پیدا نبود، نزد منصور آمد و با لحنی غریبانه گفت: قصیدهای سرودهام، اجازه میخواهم آن را بخوانم.
🍁منصور مانند همیشه توضیحات را برای او داد و اصمعی هم قبول کرد و شروع به خواندن قصیدهی پر از الفاظ عجیب و غریب و لغات نامأنوس و جملات غامض پرداخت تا قصیده به پایان رسید.
🍁(و العد قدد نددنلی، والطبل طبطبطبلی **** الرقص قد طبطبلی و السقف قد سقسقسقلی)
منصور با همهی دقّت و غلام و کنیز با همهی هوش سرشار نتوانستند اشعار را حفظ کنند و برای اوّلین بار فروماندند.
🍁سرانجام منصور گفت: ای برادر عرب معلوم میشود که شعر را خودت گفتی، طومار شعرت را بیاور تا به وزن آن جایزه بدهم.
🍁اصمعی گفت: من کاغذی پیدا نکردم روی ستون سنگی نوشتم، روی بار شترم هست و آن را آورد. منصور در شگفت ماند که اگر تمام موجودی خزانه را در یک کفّهی ترازو بریزند، با آن برابری نمیکند، چهکار کند؟ با هوشی که داشت گفت: ای برادر تو اصمعی نیستی؟ او نقاب از چهرهاش برداشت، همه دیدند او اصمعی است.
📚داستانهای ما، ج 2، ص 102 -اعلام الناس، ص 54
✾📚 @Dastan 📚✾
🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀🦋🥀
#داستان_آموزنده
🔆گناه بخیل
🌺پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم به طواف خانه خدا مشغول بود، مردی را دید که پردهی کعبه را گرفته و میگوید: خدایا به حرمت این خانه مرا بیامرز!
🌺رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: گناه تو چیست؟ گفت: گناهم بزرگتر از آن است که برایت توصیف کنم. فرمود: وای بر تو، گناه تو بزرگتر است یا زمینها؟ گفت: گناه من.
♨️فرمود: گناه تو بزرگتر است یا کوهها؟ گفت: گناه من.
♨️فرمود: گناه تو بزرگتر است یا آسمانها؟ گفت: گناه من.
♨️فرمود: گناه تو بزرگتر است یا عرش خدا؟ گفت: گناه من.
♨️فرمود: گناه تو بزرگتر است یا خدا؟ گفت: خدا اعظم و اعلی و اجلّ است.
♨️فرمود: وای بر تو گناه خود را برایم وصف کن. گفت: یا رسولالله، من مردی ثروتمندم و هر وقت سائلی رو به من میآورد که از من چیزی بخواهد، گویا شعله آتشی رو به من میآورد.
پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم فرمود: از من دور شو و مرا به آتش خود مسوزان! قسم به آنکه مرا به هدایت و کرامت برانگیخته است، اگر میان رکن و مقام بایستی و دو هزار سال نمازگزاری و چندان بگریی که نهرها از اشکهایت جاری شود و درختان از آن سیراب گردند و آنگاه با بخل و لعامت بمیری خدا تو را به جهنّم میافکند.
♨️وای بر تو مگر نمیدانی که خدا میفرماید: «وَ مَن یَبخَل عن نَفسِه: هر که بخل کند تنها بر خود بخل میکند.»
(سورهی محمد صلیالله علیه و آله و سلّم، آیهی 38)
✨✨«و من یوقَ شحَّ نفسِه فَأولئِکَ هُمُ المُفلِحون: و هر کسی از بخل، نفس خویش را نگاه دارد آنان رستگاراناند.*»
📚جامع السعادات، ج 2، ص 110 -علم اخلاق اسلامی، ج 2، ص 154
✾📚 @Dastan 📚✾
✍ریاضت سکوت-علامه حسن زاده آملی :
🔷گفته اند آدمى به دو سالگى (بچه،كودك) به حرف درمیآيد اما تا خاموشى اختيار كند سالها طول میكشد. به حرف درآمدن زود است اما سكوت خيلى مشكل است و
🔶خيلى رياضت میخواهد، و چقدر زحمت میخواهد و چقدر كشيك نفس كشيدن میخواهد تا سكوت اختيار شود و تا حرفها جمع و جور و غربال گردد تا هرزه گو و هرزه خوار نباشد
🔷 و روى حساب حرف بزند سپس كم كم میبينيد كه قلمش سنگين میشود وعبارتهاى او وزين میگردد، و لذا آدم ساكت و آرام كه حرف نمیزند
🔶يك وقتى میبينيد كه به حرف درآمده هر جمله اش كتابى میشود و اگر دست به قلم شود و چيزى بنويسد بايد نوابغ دهر جمع شوند تا آن را شرح كنند.
🔷چنين انسانى با سكوت در گفتارش بركت پيدا میكند و قول ثقيل میشود: «إنا سنلقى عليك قولا ثقيلا» دیگر حرف و قول او سبک نیست و لذا افراد ساکت دیرگو و گزیده گو میشوند
🔶 مثل معروفى هم هست كه: «المكثار مهزال» پرگو بالأخره هرزه گو و هزلگو میشود.
📚دروس شرح فصوص الحکم قیصری-صفحه 534
✾📚 @Dastan 📚✾
#پندانه
چقدر این متن دڪتر الهے قمشه اے زیباست 👌🏻
روزے هنگامے ڪه فرزندانتان بزرگ شوند فضاے منزلتان خالے از نقاشے هاے ڪودڪانه خواهد شد؛ دیگر اثرے از شڪلک هاے خندان بر روے دیوارهاے خانه، حک ڪردن اسامے بر روے پارچه ے دسته ے مبل ها و طرح هاے لرزان انگشتے بر روے شیشه هاے بخار گرفته ے پنجره هاے خانه،وجودنخواهد داشت.
روزے هنگامے ڪه فرزندانتان بزرگ شوند دیگر اثرے از هسته هاے میوه ها در زیر تخت ها وجود نخواهد داشت. در آن روز مے توانید مدادے را بر روے میز براي يادداشت كردن پیدا ڪنید و شيرينے داخل یخچال باقے خواهد ماند.
روزے هنگامے ڪه فرزندانتان بزرگ شوند میتوانید براے خود غذاهاے بخارپز به جاے ساندویچ هات داگ یا همبرگر درست ڪنید.
میتوانید زیر نور شمع غذا بخورید بدون آنڪه نگران دعواے فرزندانتان براے فوت ڪردن شمع ها باشید.
روزے هنگامے ڪه فرزندانتان بزرگ شوند زندگیتان متفاوت خواهد شد آنها آشیانه تان را ترک خواهند ڪرد و خانه تان آرام... ساڪت... خالے و تنها خواهد شد.
در آن زمان است ڪه به جاے چشم انتظارے براے فرارسیدن «روزی» ؛ دیروزها را مرور خواهید ڪرد... یعنے در ان روزها ؛ دلتنگ امروزتان خواهید شد...
پس امروزتان را با آنها عاشقانه زندگے ڪنید ❤️🌹
✾📚 @Dastan 📚✾
🔆درخت زیتون
☘خداوند در سورهی نور، آیهی 35 میفرماید: «از درخت مبارک زیتون که نه خاوری و نه باختری (نه شرقی، نه غربی) میباشد فروزان است.»
👈این درخت از درختان جهان حسّ و عالم طبیعت، آنچنانکه محجوبان از حق گمان میکنند، نیست. وگرنه در گوشهای از اطراف جهان مکان داشت و مورداشارهی حسّی قرار میگرفت. این درخت در دنیا و در جهان دیگر هم نیست. تنها، خداوند برای نور وجود خود مثل زده است. درخت زیتون در نزد پوشیدگان از حق که به پایینترین مرتبه از معانی قانع شدهاند، عبارت است از درختی که در شام یا دیگر نقاط روییده میشود که گویند بهترین زیتون، زیتون شامی است؛ اما به حسب مقامات عارفین و اشارات قرآنی گاهی تعبیر به درخت طوبی و سدره المنتهی میشود و آن روغنزیتون، مطالب علمی و برهانی و نورانی است که شامل خطابات و موعظههای نیکو است که عقلهای بلند آن را پذیرا میگردند.
📚(تفسیر آیهی نور ملاصدرا، ص 56)
✾📚 @Dastan 📚✾
🌺🔮🌺
🌺السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ
سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِى الْوَِلايَةِ...✋
🔮سلام بر تو ای مولایم،
سلام بر تو از سوی قلبی، که جز تو در آن راه ندارد! بپذیر سلام کسی را که قلبش، خانه محبت توست و چشمهایش مشتاق دیدار تو...
📕صحیفه مهدیه، دعای استغاثه به حضرت صاحب الزمان، ص127.
🌺🔮🌺
#امام_زمان(عج)♥️
🌹🍃🌹🍃🌹
✾📚 @Dastan 📚✾
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
🔆احترام به پیر و تعلیم وضو
🥀روزی در مدینه حسنین علیهما السّلام که کودک بودند، در کوچهای میرفتند، دیدند پیرمردی نشسته و وضو میگیرد، امّا وضویش اشکال دارد.
🥀پس نزد پیرمرد رفتند و گفتند: «من و برادرم نزدت وضو میگیریم، ببین کدامیک از ما وضویش بهتر و درست است؟» پس وضو گرفتند و گفتند: «تو حکم کن کدام وضو درست است؟»
🥀پیرمرد گفت: جانم به قربان شما، وضوی هر دوی شما درست است، امّا وضوی من اشکال دارد؛ بهاینترتیب پیرمرد را به نادرستی وضویش تفهیم کردند.
📚جامع النورین، ص 60
✾📚 @Dastan 📚✾
🌱🍃🌱🍃🍃🌱🍃🌱🍃🌱
🔆چرا #تجارت راه دور؟
⚡️علّت توبهی شقیق بلخی را (که از شاگردان حضرت موسی بن جعفر علیهالسلام بود) اینگونه نقل کردهاند که پدرش تاجر و پولدار بود، خودش هم برای تجارت به بعضی شهرهای ترکیه در نوجوانی (یا جوانی) رفت.
⚡️روزی به بتخانهای رفت و دید خادم بتخانه، ریش خود را تراشیده است. شقیق به آن خادم گفت: «بدان تو خالقی داری که زنده و عالم است. او را عبادت کن، نه این بتهایی را که نفع و ضرر ندارند.»
⚡️خادم بتخانه گفت: «اگر اعتقاد تو این است پس خداوند قادر بود، رزق تو را در شهر خودت بدهد، چرا زحمت به خود دادی و از راه دور برای تجارت به این شهر آمدی؟»
⚡️شقیق متنبه شد و طریق زهد را پیشه گرفت و وقتی از امام صادق علیهالسلام سؤال کرد: فتوت و جوان مردی به چه صفات است؟
⚡️فرمود: «اگر خداوند به ما چیزی عطا فرماید، ایثار میکنیم و اگر چیزی به ما ندهد شکر میکنیم.»
⚡️شقیق را به خاطر تشیّع (شیعه بودن) در سال 194 در محل ختلان، نزدیک سمرقند در ماوراءالنهر شهید کردند.
📚(منتخب التواریخ، ص 444 -روضات الجنات)
✾📚 @Dastan 📚✾