❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْقائِمُ...
🌱سلام بر تو ای مولایی که تمام حق های بر زمین مانده، قیام تو را انتظار می کشند...
و دل های غمدیده به امید قیام تو می تپند.
📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها
سلام صبح جمعه تون بخیر و نیکی🌸🌸
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
┄┅═☘••❀🌹❀••☘═┅┄
✾📚 @Dastan 📚✾
🔸⚡️🔸⚡️🔸⚡️🔸⚡️🔸
#داستان_آموزنده
🔆قضای غالب
🌱از حوادث شگفتانگیز که در اسکندریّه اتّفاق افتاد، این بود که غلام نایب اسکندریّه فرار کرد. روزی یکی از مأمورین، او را دستگیر میکند تا به نزد نایب بیاورد. غلام در بین راه، فرار میکند و خود را در چاهی میافکند.
در آنجا سردابی میبیند و به راه میافتد. مقداری نمیپیماید که روشنایی میبیند و به طرف آن بالا میآید و ناخواسته سر از خانه نایب درمیآورد. پس غلامان او را دستگیر و به نزد نایب میبرند و به همین خاطر مَثَلی زدهاند که: «کسی که از قضای غالب فرار کند، خود به خود در دست طالب میافتد.»
📚(حکایتهای گلستان، ص 118)
❄️❄️از امیرالمؤمنین علیهالسلام دربارهی تقدیرات پرسیده شد، فرمود: «راهی تاریک است؛ در آن مَرَوید! دریایی عمیق است، داخل آن نگردید! سرّ خدایی است، خود را به رنج نیندازید.»
📚(نهجالبلاغه، حکمت 287)
✾📚 @Dastan 📚✾
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#داستان_آموزنده
🔆فکر ریاست
⚡️«سعدی» گوید: یکی از دوستان که از رنج روزگار خاطری پریشان داشت نزدم آمد و از درآمد اندک و عیال بسیار و فقر گله کرد و گفت: قصد دارم برای حفظ آبرو به شهر دیگری بروم تا کسی از نیک و بدکار من باخبر نشود.
⚡️بعد گفت: «تو میدانی که در علم حسابداری اطلاعاتی دارم، اکنون نزد شما آمدهام تا از مقام ارجمند شما کاری در دستگاه دولتی برایم معین شود و باقیماندهی عمر را با خاطری آسوده بگذرانم و از شما تشکّر کنم!»
به او گفتم: ای برادر! کارمند حسابداری شدن برای پادشاه دو بختی است، از یکسو امیدوارکننده است و از سوی دیگر ترس دارد و به خاطر امیدی خود را در معرض ترس قرار نده.
⚡️دوستم گفت: «مناسب حال من سخن نگفتی و جواب مرا درست ندادی.» من گفتم: تو قطعاً دارای دانش و تقوا و امانتداری هستی ولی حسودان عیبجو در کمین هستند، مصلحت آن است که زندگی را با قناعت بگذرانی و ریاست را ترک کنی.
⚡️دیدم از پندم آزردهخاطر شد ناچار او را نزد صاحب دیوان (وزیر دارایی) که سابقهی آشنایی داشتم بردم و وضع حال او را گفتم. او دوستم را سرپرست به کار سبکی گماشت.
زمانی گذشت، او را مردی خوشاخلاق و باتدبیر یافتند و درجات او را بالا بردند.
مدّتی گذشت، اتفاقاً با کاروانی از یاران بهسوی مکه سفر کردم. موقع بازگشت در دو منزلی وطنم همین دوستم را دیدم به پیشواز من آمد با ظاهری پریشان و به شکل فقیران بود!
⚡️پرسیدم: چرا چنین شدهای؟ گفت: «همانگونه که تو گفتی طایفهای بر من حسد بردند و به خیانت متهم کردند؛ شاه بدون تحقیق مرا زندان کرد و آزار داد تا خبر آمدن حاجیان رسید مرا از زندان آزاد کردند؛ کارم بهجایی رسیده که شاه حتی ارث پدری مرا هم مصادره کرد.»
⚡️سعدی گوید: «به او گفتم: قبلاً تو را نصیحت کردم که کار برای شاهان مانند سفر دریا، هم خطرناک است و هم سودمند، یا گنج برگیری و یا در طلسم بمیری، ولی نصیحت مرا نپذیرفتی.»
📚(حکایتهای گلستان، ص 65)
✾📚 @Dastan 📚✾
🔅🔅🍁🍁🔅🔅🍁🍁🔅🔅
#داستان_آموزنده
🔆تعصب پدری!
🍂هنگامیکه امام حسین علیهالسلام به عبدالله پسر عمرو بن عاص گذشت، عبدالله گفت: «هر کس دوست دارد که دوستترین مردم زمین بهسوی اهل آسمان نظر کند، به این کس (امام حسین علیهالسلام) بنگرد که من هرگز از زمان جنگ صفین با او سخن نگفتهام.»
🍂امام فرمود: پس چرا با من و پدر و برادرم در جنگ صفین میجنگیدی؟ گفت: قسم به خدا، پدرم نزد خدا و رسولش از من بهتر بود.
🍂امام فرمود: «با خدای تعالی مخالفت کردی و (به تعصب) پدرت را اطاعت نمودی و با پدرم جنگیدی! درحالیکه رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمود: طاعت برای پدران در کارهای معروف است، نه در منکر و طاعتی که برای مخلوق، معصیت خدا باشد.»
🍂عبدالله که تعصب را با حدیث نتوانست جمع کند، ساکت شد و پاسخی نداد، زیرا میدانست که در دنیا و آخرت زیانکار است.
📚(کیفر دار، ج 1، ص 388 -منتخب طریحی، ص 149)
✾📚 @Dastan 📚✾
🟢 معنای اینکه حضرت امام عصر(ص) با دین جدید میآیند چیست؟
🔹 آیا تحریف دین از مختصات بشر قبل از خاتم الانبیاء(ص) است یا بشر دورههای بعد هم این طبیعت را دارند؛ یعنی در دین خودشان دخل و تصرف میکنند، خرافات اضافه میکنند؟
🔸 مسلّما طبیعت بشر که عوض نشده است. بعد از پیغمبر خاتم(ص) هم همینطور است. آن شعر معروف - که میگویند از نظامی است و از او نیست - میگوید:
دین تو را در پی آرایشند
در پی آرایش و پیرایشند
بس که ببستند بر او برگ و ساز
گر تو ببینی نشناسیش باز
🔹 اگر اینطور نبود، این همه فِرَق از کجا پیدا شد؟ معلوم است که بدعت در دین خاتم هم امکان پذیر است. چنانکه ما که شیعه هستیم و به وجود مقدس حضرت حجة بن الحسن(ع) اعتقاد داریم، میگوییم ایشان که میآیند «یأْتی بِدینٍ جَدید».
🔸 تفسیرش این است که آنقدر تغییرات و اضافات در اسلام پیدا شده که وقتی او میآید و حقیقت دین جدّش را میگوید، به نظر مردم میرسد که این دین غیر از دینی است که داشتهاند! حال اینکه اسلام حقیقی همان است که آن حضرت میآورد.
🔹 در اخبار و روایات آمده است که وقتی ایشان میآید خانههایی و مساجدی را خراب میکند، کارهایی میکند که مردم فکر میکنند دین جدیدی آمده است.
استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج۱، ص۲۲۶
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا_🌷
#کوملهها_درجهدارها_را_میفروختند!
🌷یک روز نگهبانی میدادم که یکباره صدای تیراندازی به گوشم رسید، در نزدیکی محلی که نگهبانی میدادم دریاچه مریوان با نیزار وجود داشت. برای همین هر چقدر نگاه کردم هیچ فردی یا حرکتی را ندیدم. یکی_دو روز بعد بود که شنیدم کوملهها یکی از درجهدارها را با شلیک گلوله زخمی کردهاند و با مداوای بسیار اندک او را به آن طرف مرز برده و فروختهاند. آنطور که شنیده بودم هر درجهداری قیمتی داشت و کوملهها آنها را اسیر کرده و به عراقیها میفروختند، اما با وجود این بچههای درجهدار ترسی از خدمتکردن در این منطقه نداشتند.
🌷حتی بچهبسیجیها که میدانستند اگر گیر کوملهها بیفتند خونشان ریخته میشود و به شهادت میرسند بدون هیچ ترس و واهمهای برای مقابله با دشمن داوطلب میشدند. در زمان جنگ بین بچهها تو و من وجود نداشت و همه با هم همدل بودند و حتی حاضر بودند برای یکدیگر از جان مایه بگذارند، حتی زمانی که گرفتار حملههای یکباره و غافلگیرانه نیروهای کوملهها میشدیم، بچهها خیلی خوب از پس آنها برمیآمدند و نمیگذاشتند تا آنها کاری انجام دهند.
🌷گاهی اوقات پیش میآمد که در کمربندی کوه که پایگاه ما بود، کوملهها شروع به تیراندازی میکردند و زیر بار شلیک آنها نمیتوانستیم حرکتی بکنیم، اما نمیگذاشتیم پیشروی کنند، البته بیشتر این حملات برای خستهکردن ما و برخی اوقات هم برای این بود که میدانستند ما نیروهای پشتیبانی از مهمات هستیم و میتوانند با از بین بردن ما به مهمات دست پیدا کنند. گاهی سولههایی زیرِ زمین پیدا میکردیم که به بعثیها و نیروهای کومله تعلق داشت. این سولهها بسیار مرتب بود و تختخوابهایی برای استراحت آنها وجود داشت. شاید برای شما باورکردنی نباشد در این سولهها نهتنها کنسرو، آذوقه، زاغه مهمات و.... پیدا میشد بلکه حتی وسایل بازی و سرگرمی وجود داشت.
#راوی: رزمنده دلاور حسین ظریف از نیروهای آتشبار ۸۹۷ پدافند هوایی دوران دفاع مقدس
منبع: سایت شهرآرا نیوز
✾📚 @Dastan 📚✾
5.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥به چه کسی منتظر میگن؟! آیا ما منتظریم؟!
👤حجتالاسلام عالی
✾📚 @Dastan 📚✾
🌱🔅🌱🔅🌱🔅🌱🔅🌱
#پندانه
با بعضیها حال آدم
یک جوری میشود؛ یک جورِخوب!
از آن خوبهایی که شبیه خوردن آب یخ
وسط گرمای تابستان است،
یا شاید هم شبیه خوردن گوجه سبز
با نمک است که به تلخی هم نمیزند،
شبیه قدم زدن در زیر باران!
میدانی آدم خیالش
یک جورِخاص راحت است،
راحت از آنکه خوبیشان هیچوقت
تهنشین نمیشود.
این جور آدمها شبیه فرش
رنگ به رنگ نمیشوند،
شبیه باران میمانند؛
همین قدر لطیف،
همین قدر آرام،
همانقدر دلنشین...
✾📚 @Dastan 📚✾
✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨
#داستان_آموزنده
🔆ربیعه
⚡️«رببعه بن کعب» گوید: روزی حضرت رسول صلیالله علیه و آله و سلّم به من فرمود: «یا ربیعه هفت سال مرا خدمت مینمایی آیا حاجتی از من نمیخواهی تا برآورده کنم؟»
عرض کردم: یا رسولالله صلیالله علیه و آله و سلّم مرا مهلت بده تا فکری دراینباره کنم.
⚡️گوید: چون روز دیگر بر حضرت وارد شدم، فرمود: «ای ربیعه حاجت خود را بیان کن!» گفتم: از خدا مسألت فرما تا مرا با تو داخل بهشت نماید!
⚡️چون پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم این خواهش مرا شنید، فرمود: «این سؤال را چه کسی به تو تعلیم نموده است؟» عرض کردم کسی مرا تعلیم ننمود است، لیکن با خود فکر نمودم که اگر تقاضای مال بسیار کنم، آخر آن زوال پذیرد. اگر عمر طولانی و اولاد زیاد سؤال کنم عاقبت مرگ است، پس با این تفکّر و اندیشه از شما این تقاضا را کردم. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلّم ساعتی سر مبارک را به زیر انداخته و متفکّر بودند، پس سر برداشته و فرمود: «این مطلب را از خداوند مسألت مینمایم، لکن تو هم مرا به زیاد سجده کردن اعانت کن.»
📚(خزینه الجواهر، ص 345 -دعوات راوندی)
✾📚 @Dastan 📚✾
#پندانه
بچه که بودم وقتی کار اشتباهی میکردم
مادرم میگفت " اشکال نداره حالا
چیکار کنیم تا درست بشه"
اما مادر دوستم بهش میگفت
"خاک برسرت یه کار درست
نمی تونی انجام بدی"
امروز هر دو بزرگسال و بالغیم.
وقتی اتفاق بدی می افته اولین فکری
که به ذهنم میاد "خب چیکار کنم؟"
و با حداقل اضطراب و عصبانیت
مشکل رو حل میکنم.
اما دوستم با مواجه شدن با اتفاقات
بد عصبانی میشه و میگه "خاک بر سر
من که نمی تونم یه کار درست انجام
بدم، چرا من اینقدر بدبختم؟"
حرفای امروز ما و احساسی که به
فرزندمان می دهیم تبدیل به صدای
درونی فرزندمان خواهد شد.
مراقب باشیم چه پیامی برای همه
عمر به فرزندانمان می دهیم.
✾📚 @Dastan 📚✾
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
ما باید به یقین بدانیم که ما در دو دست خود، دو گوهر شبچراغ و گرانقدر (قرآن و عترت) داریم و کار به تشکیک دیگران نداشته باشیم؛
☘️ خواه بدانند و بگویند که در دست ما گوهر است، و یا آن دو را دو سنگ بیارزش بدانند، چه دیگران قدر آن دو را بدانند یا ندانند [ما باید قدردان باشیم].
🍃 برای اینکه اگر قدر ندانستیم، نعمت از دست ما گرفته میشود، چنانکه اهل حجاز از نعمت ولایت محروم شدند و به عَجَمها منتقل گردید.
📚 در محضر بهجت، ج۳، ص۱۹۶
✾📚 @Dastan 📚✾