#پندانه💖🌷
خساست کلامی !
بعضی آدمها خسیسند.
خساست انواع مختلف دارد.
یک نوع خساست هم هست به اسم خساست کلامی.
طرف اشتباه میکند، دست و دلش می لرزد بگوید "ببخشيد".
یکی را دوست دارد، انگار جانش را میگیرند بخواهد بگوید "دوستت دارم".
کاری برایش میکنی انگار از بند دلش کنده می شود بگوید " ممنون" و ...
حرفهای خوب مالیات ندارند...
اما گاهی نگفتنشان هزینه های هنگفتی به اطرافیانمان تحمیل میکند .
✾📚 @Dastan 📚✾
☘☘#شهیدانه
❇داستانک؛
⚘(۱) در یک مسأله علمی پیچیده گیر کرده بودیم و راه حلی برای آن پیدا نمیکردیم. گفتیم رضایینژاد میتواند کار را ادامه بدهد
موضوع را بااو در میان گذاشتیم و مبلغ زیادی هم پیشنهاد کردیم. بیتوجه به مبلغ پیشنهادی ما گفت: این مسأله به دردی هم میخوره؟ ما هم گفتیم: نه، به دردی نمیخوره، اما اینطوری ما اولین گروهی هستیم که توی جهان این مسأله رو حل میکنه.
داریوش گفت: من اگه تو زندگیم بتونم، یه چوب کبریت یا یه پیچگوشتی درست کنم که به درد چهار نفر بخوره، خیلی بیشتر برام ارزش داره تا اینکه بخوام بگم دستگاهی رو درست کردم که هیچ کس مثل اون رو نداره یا مسألهای رو حل کردم که هیچ کس حل نکرده.
.......................................
⚘(۲) داریوش اصلاً اهل تلویزیون نبود. اما این اواخر تا از سر کار میآمد مینشست پای تلویزیون و مرتب شبکهها را بالا و پایین میکرد. گفتم: «چی شده؟ تلویزیونی شدی!» گفت: «بچهها گفتن قراره یک فیلم در مورد شهید بابایی پخش کنن میخوام ببینیم زمان پخشش کیه. نکنه از دست بدمش.» به او فرصت این را ندادند که حتی یک قسمت از «شوق پرواز» را ببیند؛ ولی ما به یاد او سریال را دنبال کردیم. بعد از آن هر جا عکسی از شهید بابایی را میبینیم یادی از داریوش میکنیم.
........................................
⚘(۳) یک روز آمدم، دیدم داریوش در آزمایشگاه من مشغول کار است. از منشی پرسیدم: من با آقای رضایینژاد قرار داشتم؟ گفت: نه.
جلو رفتم و پرسیدم: داریوش اینجا چه کار میکنی؟ گفت: «بعضی از دانشجوهای تو از من سوال داشتند، نمیشد تلفنی حل کنم. قرار گذاشتم تا در آزمایشگاه مسألهها رو حل کنم.» برای من عجیب بود. آنها دانشجویان من بودند و داریوش هیچ مسئولیتی نسبت به آنها نداشت. فقط وجدان کاری او بود که به آنجا کشیده بودش.
........................................
⚘(۴) تلفن همراهش زنگ خورد. داریوش دستش بند بود. گفت: ببین کیه؟ دیدم نوشته مشکوک. گفتم: مشکوک دیگه کیه؟ گفت ولش کن. جواب نده. چند روزیه زنگ میزنه و از من اطلاعات میخواد. رقم خوبی هم پیشنهاد میده. این روزهای آخر مرتب تماس میگرفت و دیگر خبری هم از پیشنهاد رقمهای بالا نبود. فقط تهدیدش میکرد. آخر سر هم کار خودش را کرد.
......................................
📚کتاب : شهید علم - دفتر دوم، نخبه شهید داریوش رضایی نژاد در آینه خاطرات. تحقیق و تنظیم: دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب، نشر معارف. چاپ ۱۳۹۲
🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆وزیر مُصلح
⚡️«مأمون» خلیفهی عباسی، بر «علی بن جهم سامی» شاعر دربار غضب کرد و گفت: «او را به قتل رسانید و بعدازآن، همهی اموال او را تصرف کنید.»
⚡️«احمد بن ابی دُواد» وزیر، برای اصلاح پیش مأمون آمد و گفت: «اگر خلیفه او را بکشد مال او از چه کسی خواهد گرفت؟»
⚡️مأمون گفت: از ورثهی او، احمد گفت: «آن زمان خلیفه مال ورثه گرفته باشد نه مال او را، چه او بعد از حیات مالک نباشد و این ظلم لایق منصب خلافت نیست که مال دیگری را در مؤاخذهی دیگری بگیرند!»
⚡️مأمون گفت: «پس او را حبس کن، مال او را بگیر بعدازآن او را بکش.» احمد از مجلس مأمون بیرون آمد و او را حبس کرد و نگاه داشت تا وقتیکه غضب مأمون فرونشست.
آنگاه با این نقشهی اصلاحی، مأمون به علی بن جهم خوشبین شد و احمد وزیر را بر نیکویی این عمل تحسین کرد و قدر و منزلت او را بیفزود.
📚لطایف الطوایف ص 98
✾📚 @Dastan 📚✾
🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋🌱🦋
#داستان_آموزنده
🔆برطرف کردن تلخی اُخروی
💥همسر داود رقی گوید: مقداری حلوا برای امام صادق علیهالسلام بردم و آن حضرت به غذا خوردن مشغول بودند.
💥حلوا را نزد آن حضرت گذاردم؛ آن حضرت لقمه آماده مینمود و به اصحابش میداد. در آن موقع شنیدم که آن حضرت میفرمود:
💥«هر کس لقمهی گوارا و شیرینی به کسی عنایت نماید، خداوند تلخیهای روز قیامت را از او باز خواهد داشت.»
📚نمونه معارف، ج 1، ص 241 -لئالی الاخبار، ص 265
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆سفارش هنگام احتضار
🌼در پایان جنگ اُحد، پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: «کیست که برای من از سعد بن ربیع خبر بیاورد، درحالیکه در فلان محل دوازده نفر او را محاصره کردهاند؟»
🌼ابی بن کعب عرضه داشت: «من این کار را میکنم.» پس به محلی که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم اشاره کرده بود رفت و در میان کشتگان دو بار نام او را صدا زد و جوابی نشنید. ابن کعب میگوید: «بار سوم گفتم: ای سعد! پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم خبر تو را میپرسد.»
🌼او که در حال احتضار بود، مانند جوجهای که از تخم بیرون میجهد، تکانی به خود داد و پرسید: «آیا پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم زنده است؟» گفتم: «آری! حضرتش فرموده: دوازده نفر نیزهدار تو را محاصره کرده بودند.»
🌼فرمود: «پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم راست گفته است. سلام مرا به آن حضرت برسان و به انصار بگو: مبادا عهدی را که در عقبه با پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بستید، فراموش کنید. اگر خاری به پای پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم برود در پیشگاه خدا معذور نیستید.» پس آهی کشید و خون مانند فواره از رگهای جستن نمود و جان بداد. ابی بن کعب گوید: «خدمت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم رسیدم و پیام او را رسانیدم. فرمود: «خدا او را رحمت کند! تا زنده بود ما را یاری کرد و موقع مرگ هم سفارش ما را نمود.
📚سفینه البحار، ج 1، ص 281
✾📚 @Dastan 📚✾
18.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ #منبرهای_کوتاه
📌رؤیای صادقه آیت الله سید عبدالهادی شیرازی رحمهالله / مراقب باشید اسمتان را خط نزنند!
🔰 آیت الله العظمی
وحید خراسانی
✾📚 @Dastan 📚✾
🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋🍃🦋
#داستان_آموزنده
🔆 چاه خون!
🌻روزى پيغمبر (ص) با لشكريان خويش در محلى فرود آمد . آن حضرت، گروهى از همراهان خود را فرمود تا از چاهى آب برآورند .
🌻مردى از لشكريان باز آمد و گفت: يا رسول الله!از چاه، آب سرخ بيرون مىآيد!
🌻رسول (ص) فرمود: آن، آب سرخ نيست، خون است .
🌻گفتند: خون در چاه، از كجا آمده است؟
🌻پيغمبر خدا (ص) فرمود: ((گويا على با اين چاه، سخن گفته و اسرار خود را در آن ريخته است .
📚حكايت پارسايان، رضا بابايى
✾📚 @Dastan 📚✾
🍁🦋🍁🦋🍁🦋🍁🦋🍁
🍃حضرت موسى بن جعفر عليه السلام بر مرد سياه چهره و بدمنظرى گذر كرد، بر وى سلام نمود و كنارش نشست . مدتى با او سخن گفت و سپس آمادگى خود را در قضاى حوايجش اعلام فرمود.
🍃بعضى كه ناظر جريان بودند، عرض كردند: يابن رسول الله ! آيا با چنين شخصى مى نشينى و از حوايج او سوال مى كنى ؟
🍃حضرت در جواب فرمود: اين مرد سياه چهره ، بنده اى از بندگان خدا است و برادرى است به حكم كتاب خدا، همسايه اى است با ما در بلاد خدا، حضرت آدم بهترين پدران و آيين اسلام بهترين اديان ما و او را به به هم ربط داده است.
📚- تحف العقول ، ص 413.
✾📚 @Dastan 📚✾
.
هرکه به جایی رسیده، از امام حسین رسیده است!
.....
مرحوم حضرت آیت الله خسروشاهی:
استاد ما مرحوم علامه طباطبایی در ایام محرم و صفر، تسبیح از دستشان نمیافتاد.
مینشستیم پهلوی ایشان، اگر سوالی نداشتیم، نیم ساعت، یک ساعت، تا آخر مجلس، همهاش ذکر میگفتند. همهاش مشغول به لعن و سلام در زیارت عاشورا بودند.
ایشان میفرمودند:
هر کسی که معارف اسلامی، ذوقی، معرفتی، شهودی، به دست آورده، بزرگان ما گفتهاند که زیر قبه امام حسین (علیهالسلام) به دست آورده است.
.
#سیدالشهدا علیهالسلام
#امام_حسین علیهالسلام
#علامه_طباطبایی
✾📚 @Dastan 📚✾
💚بعضی ها از مشکلات نردبانی برای رسیدن به موفقیت و رشد شخصی و معنوی میسازند. و بعضیها به بیخدایی و ناامیدی و پوچی..
ما میتونیم مشکلات زندگیمون رو با آموزش مهارتهای کنترل خشم، کنترل استرس و مهارتهای زندگی... تبدیل به شکلات کنیم و زندگی رو برای خودمون و دیگران شیرین و آرام کنیم، اگر از خداوند کمک بگیریم و از او بخواهیم که ما رو هدایت کنه، قطعا هر روز ما بهتر از دیروز هست.
به خداوند بگیم: یا قوی و یا مُبَدِّل ، تو قوی هستی به من هم نیرویی بده که بتونم مشکلات زندگیم رو از زشتی به زیبایی و از سختی به آسانی تبدیل کنم.
روزانه👇
✅یا مبدل👈 76مرتبه
✅و یا قوی👈 116 مرتبه
#پای_درس_استادمحمدشجاعی
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
✾📚 @Dastan 📚✾
خـدایــا امـشب را مهمان قلبم
بـاش پـای حرف دل
مــن بنشین
می دانم، که فرداها
از آن مــن خـواهـد بـود
وقــتـی که دستانم
در دسـت پـر مهـــر تـوســت
"شبتون پر از آرامش"
✾📚 @Dastan 📚✾
🏴رحلت جانگداز پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و شهادت امام رضا علیه السلام برعموم مسلمانان جهان تسلیت باد...🏴
🌻|↫#رحلت_پیامبر_اکرم🖤
✾📚 @Dastan 📚✾