eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
68.7هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 بهترین نسخه و نمونه خود باشید .... 🌿 بین "خود واقعی" و خودی که در آرزوی رسیدن به آن هستید پلی بزنید. 🌿 بهانه ها را کنار بگذارید 🌿 و گامهایی برای رسیدن به بهترین حالت خود را بردارید 🌿 و زندگی خود را متحول کنید ! 🌿 در ذهن خود، حالتی بهتر و ایده آل از خود به تصویر بکشید که 🌿 با توانایی بسیار بالاست و در درون ذهن برای هر چیزی آماده است ✾📚 @Dastan 📚✾
11.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💫💫شفای مردمریض 🎥داستان مذهبی حسین مومنی ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆پاسخ به اشكال منكر خدا 💥يكى از منكران خدا كه مى خواست به قول خود به قرآن اشكال بگيرد و مثلاً بگويد در قرآن ، تضاد وجود دارد، بنابراين ساخته فكر بشر است ، كه طبق بعضى از روايات او ابن ابى العوجاء (از ماديين معاصر امام صادق عليه السلام ) بود. 💥روزى به مؤمن الطاق (يكى از شاگردان برجسته امام صادق عليه السلام ) گفت : در قرآن در سوره نساء آيه 3 آمده : شما مى توانيد تا چهار زن به عنوان همسرى انتخاب كنيد و ان خفتم ان لا تعدلوا فواحدة (و اگر ترس آن را داريد كه عدالت بين همسران را نتوانيد رعايت كنيد، ازدواج با يك زن جايز است نه بيشتر). و در همين سوره آيه 129 آمده : ولن تستطيعوا ان تعدلوا بين النساء ولو حرصتم و هرگز نمى توانيد در ميان همسران رعايت عدالت كنيد هر چند كوشش نمائيد. 💥بنابراين بين اين دو آيه تضاد است ، زيرا اولى مى گويد، در صورت بيم نتوانستن رعايت عدالت ، انتخاب بيش از يك همسر جايز نيست ، و در صورت توانستن رعايت عدالت ، تا چهار همسر جايز است ، و در آيه دوم گويد: شما هرگز قادر به رعايت عدالت نيستيد؟ (بنابراين تعدد زوجات مشروط به عدالت است و عدالت هم كه ممكن نيست پس تعدد زوجات در اسلام صيح نيست ). مؤمن الطاق گويد: جواب اين اشكال را نتوانستم بدهم ، به مدينه مسافرت كرده به حضور امام صادق (ع ) رسيدم و اشكال منكر را مطرح كردم . 💥امام فرمود: منظور از عدالت در آيه سوم نساء عدالت در نفقه (و حقوق همسرى ) است ، و اما منظور از عدالت در آيه 129 (كه آنرا غير ممكن مى داند) عدالت در تمايلات قلبى است زيرا انسان نمى تواند در ميل خود بين همسران رعايت عدالت كند، بنابراين تضادى بين اين دو آيه نيست . مؤمن الطاق گويد: بازگشتم و به اشكال او (ابن ابيالعوجاء) به همين طريق پاسخ دادم ، قانع شد و به من گفت : 💥هذا ما حملته من الحجاز: تو اين پاسخ را از حجاز آورده اى . يعنى اين پاسخ از تو نيست ، بلكه از امام صادق (ع ) است كه رفتى در مدينه (كه از شهرهاى حجاز است ) از او پرسيده اى و جواب آنرا گرفته اى و براى من آورده اى . به اين ترتيب يكى از شاگردان زيرك امام صادق (ع ) پاسخ اشكال منكر خدا را داد، و از كنار آن ، بيت فاوت نگذشت . 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از مشاوره
❌ ثبت نام آغاز شد👇❌دوره مجازی(آفلاین) 🔹 🔞 آیا می دانید تربیت جنسی وظیفه والدین است اگر اگاهی نباشد، فرزندانتان این امور را به طرز اشتباه از جامعه، دوستان، سایت و... یاد می گیرند؟ ❌بیش از پانزده جلسه آموزشی مفید و کاربردی در شش ساعت❌ 💰هزینه با تخفیف ویژه 👈 ۳۵۰/۰۰۰ تومان تربیت جنسی با آموزش جنسی متفاوت است شماره کارت به نام موسسه همیار خانواده👇
6037997750011299
`☘️ ارسال رسید واریز به ایدی زیر👇 @moshaver_khob https://eitaa.com/joinchat/1081803223Cc60a0cb30a ‌❣️ / ❣️
🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾 🔆 امام حسن (ع ) در هفت سالگى ! 🍁امام حسن در دوران هفت سالگى ، به مسجد مى رفت ، و پاى منبر رسول خدا (ص ) مى نشست ، و آنچه در مورد وحى ، از آن حضرت مى شنيد، به منزل ، باز مى گشت و براى مادرش فاطمه زهرا (ع ) نقل مى كرد (به اين ترتيب كه همچون ، يك خطيب ، روى متكائى مى نشست ، و سخنرانى مى نمود، و در ضمن سخنرانى آنچه از پيامبر (ص ) فرا گرفته بود، بيان مى كرد). 🍁حضرت على (ع ) هرگاه وارد منزل مى شد و با فاطمه زهرا(ع )، سخن مى گفت ، در مى يافت كه فاطمه (ع ) آنچه از آيات قرآن ، نازل شده ، اطلاع دارد، از او پرسيد: با اينكه شما در منزل هستيد، چگونه به آنچه كه پيامبر (ص ) در مسجد بيان كرده ، آگاه هستى ؟!. 🍁فاطمه زهرا(ع )، جريان را به عرض رساند، كه اين آگاهى ، از ناحيه فرزندت حسن (ع ) به من انتقال مى يابد. 🍁روزى على (ع ) در خانه مخفى شد، حسن (ع ) كه در مسجد، وحى الهى را شنيده بود، وارد منزل شد و طبق معمول بر متكا نشست ، تا به سخنرانى بپردازد، ولى لكنت زبان پيدا كرد، حضرت زهرا (ع ) تعجب نمود!، حسن (ع ) به مادر عرض كرد: تعجب مكن ، چرا كه شخص بزرگى ، سخن مرا را مى شنود، و استماع او مرا، از بيان مطلب ، باز داشته است . 🍁در اين هنگام على (ع ) از مخفيگاه خارج شد و فرزندش ، حسن (ع ) را بوسيد 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
هفده سال پشت سر آیت الله خویی سه وعده نمازجماعت خواندم ایشان در قنوت غیر از “اللّهمَ کُنْ لِوَلِیِّک” نخواندند❗️ به طوری که دوستان به شوخی می گفتند: آقا غیر از این قنوتی ، بلد نیست 🌅 تصویر آیت الله العظمی سید ابوالقاسم ✾📚 @Dastan 📚✾
👈 ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺩﺭﺳﻬﺎ ﺭﺍ 🍃 ﺯﻣﺎﻥ ﺳﺨﺘﯽ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ 👈 ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ... 🍃 ﺑﻮﺩﻥ ﯾﮏ نوع ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ 🍃 ﻭ ﻧﻮعی ﻋﺒﺎﺩﺕ 👈 ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ... 🍃 ﻧﺎﮐﺎﻣﯽ به معنی ﺗﺎﺧﯿﺮ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺷﮑﺴﺖ 😀 ﻭ ﯾﮏ نوع ﻧﯿﺎﯾﺶ ﺍﺳﺖ ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ ☀️❤️ سلاااااام 🌸🍃 🌼یکشنبه تون به زیبایی گل 🌸شاداب و پر از نشاط 🌼در زندگی هیچ چیز 🌸مهم تر از این نیست 🌼که قلباً در آرامش باشیم 🌸الهی همیشه قلبتون 🌼پر از عشـ💞ـق و آرامش باشه ‌ ‌ ✾📚 @Dastan 📚✾
🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸⚡️🌸 🔆خون می‌رفت و می‌آمد شخصی نزد ابن سیرین، معبّر خواب آمد و گفت: «در خواب دیدم که خون از دماغم می‌رفت.» گفت: «مال و دولت از تو می‌رود.» دیگری آمد و گفت: «دیشب در خواب دیدم خون از دماغم می‌آمد.» گفت: «دولت به دست می‌آوردی.» کسی آنجا بود و گفت: «خواب‌ها یکی بود چرا دو نوع تعبیر نمودی؟!» جواب داد: «اوّلی گفت خون از دماغم می‌رفت، گفتم: مال از دستت می‌رود؛ و دوّمی گفت: خون از دماغم می‌آمد، پس گفتم: مال به دست می‌آوری.» 📚(جامع النورین، ص 214) ✾📚 @Dastan 📚✾
🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴🍁🌴 🔆دختر مُسلم 🌱چون خبر شهادت مسلم بن عقیل، نماینده‌ی حضرت سیّدالشهداء علیه‌السلام را به امام حسین علیه‌السلام رساندند، بسیار گریه کرد و فرمود: «خدا مسلم را رحمت کند که به‌سوی روح و ریحان و بهشت رفت.» 🌱مسلم را دختری سیزده‌ساله بود که با دختران امام همراه بود. چون امام خبر شهادت مسلم را شنید، به درون خیمه آمد و دختر مسلم را بسیار نوازش کرد. 🌱دختر مسلم عرض کرد: «یا بن رسول‌الله! با من ملاطفت بی پدران و یتیمان می‌کنی، مگر پدرم کشته شد؟» 🌱امام گریه کرد و فرمود: «ای دختر! ناراحت مباش؛ اگر بابایت نباشد، من پدر تو و خواهرم مادر تو و دخترانم، خواهران و پسرانم، برادران تو می‌باشند.» 🌱دختر مسلم فریاد برآورد و زار زار بگریست و پسرهای مسلم نیز گریستند. خانواده‌ی امام در مصیبت مسلم، با فرزندان مسلم به سوگواری پرداختند. 📚(منتهی الامال، ج 1، ص 610) ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆نتيجه كم خورى و پرخورى از قضاى روزگار دو نفر كه يكى ثروتمند و ديگرى فقير بود، همسفر شدند، فقير هر دو شب يك بار افطار ميكرد، ولى ثروتمند روزى سه بار غذا مى خورد، اتفاقاً در شهرى آنها را دستگير كرده و به عنوان جاسوس ، به زندان افكندند و در زندان را با گل گرفتند. بعد از دو هفته معلوم شد آنها جاسوس نبودند، در را گشودند، ديدند ثروتمند جان سپرده ولى فقير در كمال سلامتى است ، تعجب كردند كه چه طور آن فقير دو هفته بدون غذا سالم مانده است ؟! حكيمى از تعجب آنها آگاه شد، به آنها گفت : اگر غير از اين بود، مايه تعجب بود و روشن است كه آن پرخور، طاقت نياورد و هلاك شد، ولى ديگرى كه بر صبر، عادت كرده بود، جان بسلامت برد. چون كم خوردن طبيعت شد كسى را چو سختى پيشش آيد سهل گيرد و گر تن پرور است اندر فراخى چو تنگى بينداز سختى بميرد تنور شكم تن به تن تافتن مصيبت بود روز نايافتن 📚داستان دوستان، جلد اول، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾