eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.9هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆بوستان ابوطلحه ، صدقه اى به خاطر حواس پرتى مى گويند ابى طلحه در بوستان خود نماز مى گزارد، در اثناى نماز نظرش ‍ به مرغى افتاد كه در لابلاى شاخه هاى درختى گير كرده بود و راه نجاتى مى جست . وى به آن مرغ چنان سرگرم شده بود كه ندانست چند ركعت نماز به جاى آورده است . پس ، خدمت رسول اكرم (ص ) آمد و حال خود را بيان داشت و عرض كرد: بوستانم را صدقه قرار دادم ، در هر راهى كه صلاح مى دانيد مصرف كنيد.  👈ببينيد چگونه مجاهده با نفس و مخالفت با شيطان موجب مى شود بوستانى كه مرغ درخت آن صاحبش را در نماز مشغول داشته است ، ترك گفته شود. 📚صلوة الخاشعين آية اللّه دستغيب ، ص 59. ✾📚 @Dastan 📚✾
یَقیناً کُلُّه خَیر سراسر خیر است وقتی همه چیز دست خداست ☘✨ ✾📚 @Dastan 📚✾
📚 🌟عنوان:ادب عاشقی🌟 ✍به قلم:محمدرضا عابدینی 🖨ناشر:نشر معارف 💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹 کتب پیش رو حاصل زحمات علی جعفری هُرستانی است. که از مجموع صحبت های پراکنده استاد عابدینی در ابتدای منابر و سخنرانی‌های مناسبتی مختلف را جمع آوری کرده و آن را به صورت یک مجموعه منظّم در آورده است. این کتاب با موضوع آداب حضور در مجالس اهل بیت (ع) و ناظر به مخاطب و شرکت کننده در مجالس اهل بیت (ع) برای استفاده هر چه بیشتر و بهتر از این مجالس تدوین شده است. این اثر جلد اوّل از مجموعه ای دو جلدی است و جلد دوّم این اثر با عنوان «ادب خادمی» با موضوع آداب برپایی و اقامه مجالس اهل بیت (ع) که شامل نکات کاربردی و تشکیلاتی ویژه مسئولین هیئات و برگزار کنندگان و خادمان مجالس اهل بیت (ع) است، نیز در حال تدوین است و به زودی در اختیار علاقه مندان به این مباحث قرار خواهد گرفت. 💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹💠🔹 ✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 🌷شهید در زمان جنگ در یکی از پایگاه‌های پشت خط به عنوان یک سرباز معمولی کار می‌کرد. او همیشه مشغول نظافت توالت های آن پایگاه بوده و همواره بوی بدی بدن او را فرا می‌گرفت. تا اینکه در یک حمله هوايى هنگامیکه او در حال نظافت بوده، موشکی به آنجا برخورد می‌کند و او شهید و در زیر آوار مدفون می‌شود. 🌷هنگاميکه امدادگران در حال جمع آوری زخمی‌ها و شهیدان بودند، با تعجب متوجه می‌شوند که بوی گلاب از زیر آوار می‌آید. وقتی آوار را کنار مى زنند با پیکر پاک این شهید روبرو مى شوند که غرق در بوی گلاب بود. 🌷هنگامی‌که پیکر آن شهید را در بهشت زهرای تهران، در قطعه ۲۶ به خاک می‌سپارند، همیشه بوی گلاب تا چند متر اطراف مزار این شهید احساس می‌شود و نیز سنگ قبر این شهید همیشه نمناک می‌باشد بطوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید، از طرف دیگر سنگ نمناک می‌شود. ✾📚 @Dastan 📚✾
❇️ زیارت عاشورا و حل مشکل مالی ☑️ عالم جليل و زاهد مسلم حاج آقاى شيخ عبد الجواد حائرى مازندرانى فرمود: ▫️ روزى كسى آمد خدمت خلد مكان (=مکانش در بهشت) شيخ الطايفه زين العابدين مازندرانى قدّس اللّه سره العالى، شكايت از تنگى معاش خود كرده شيخ به او فرمود: 🔸 برو حرم حضرت اباعبداللّه (ع) زيارت عاشورا بخوان رزق و روزى به توخواهد رسيد. اگرنرسيد بيا نزد من، من خواهم داد. ▫️ آن بنده خدا رفت بعد از زمانى آمد خدمت آقا، آقا فرمود: 🔸 چه كاركردى؟ ▫️ گفت: 🔹 در حرم مشغول خواندن زيارت عاشورا بودم؛ كسى آمد و وجهى به من داد و در توسعه قرار گرفتم. ⬅️ تذكرة الزائرين ناقل زيارت عاشورا و آثار شگفت: ۱۶. 🏷 ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روز قیامت چجوری میخوای جواب بدی؟ ♨️داستان جالب امام کاظم و شخص گندم ‌فروش 🎥آیت الله انصاری ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 چرا ما به امام زمان عجل الله تعالی فرجه که بیش از هزار سال است در اضطرار و آوارگی به سر می‌برند و هر روز «هل من ناصر ینصرنی» می‌گویند، کمکی نمی‌کنیم؟ 🏷 علیه السلام عجل الله تعالی فرجه ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
‌ 💜 کدوم دوره رایگان ما رو می خوای⁉️ 🔵نظم و هدفگذاری 🟡خودسازی 🟢ارتباط موثر 🔴انضباط شخصی 😍اینجا پُره از دوره های ✅ تا پاک نشده زود وارد جمع بزرگ 600 هزار نفره ما شو👇 https://eitaa.com/joinchat/1634271298C2b479acc30
🔆جوان مسيحى مسلمان شد حضرت آية اللّه جناب آقاى حاج شيخ محمد رازى كه از شاگردان درس اخلاق مرحوم حاج شيخ محمد تقى بافقى مى باشند مى فرمودند كه استادمان مرحوم آقاى بافقى به خادمش آقاى حاج عبّاس يزدى دستور داده بود كه شبها در خانه را باز بگذارد و مواظب باشد كه اگر ارباب حوائج مراجعه كردند به آنها جواب مثبت بدهد و حتى اگر لازم شد در هر موقع شب كه باشد او را بيدار كند تا كسى بدون دريافت جواب از درخانه او برنگردد. آقاى حاج عباس يزدى نقل مى كند: نيمه شبى در اطاق خودم كه كنار در حياط منزل آقاى حاج شيخ محمد تقى بافقى بود، خوابيده بودم ، ناگهان صداى پائى در داخل حياط مرا از خواب بيدار كرد من فورا از جا برخاستم . ديدم جوانى وارد منزل شده و در وسط حياط ايستاده است نزد او رفتم و گفتم شما كه هستيد و چه ميخواهيد؟ مثل آنكه نميتوانست فورا جواب مرا بدهد حالا يا زبانش از ترس گرفته بود و يا متوجّه نشد كه من به فارسى به او چه ميگويم زيرا بعدا معلوم شد اواهل بغداد و عرب است ولى مرحوم آقاى بافقى قبل از آنكه او چيزى بگويد از داخل اطاق صدازد كه حاج عباس او يونس ارمنى است و بامن كار دارد او را راهنمائى كن كه نزد من بيايد. من او را راهنمائى كردم او به اطاق آقاى بافقى رفت . مرحوم آقاى بافقى وقتى چشمش ‍ به او افتاد بدون هيچ سؤ الى به او فرمود: احسنت ، مى خواهى مسلمان شوى ، او هم بدون هيچ گفتگوئى به ايشان گفت ، بلى براى تشرف به اسلام آمده ام . مرحوم آقاى بافقى بدون معطلى بلافاصله آداب و شرايط تشرف به اسلام را به ايشان عرضه نمود و او هم مشرّف به دين مقدّس اسلام شد، من كه همه جريانات برايم غير عادّى بود از يونس تازه مسلمان سؤ ال كردم كه جريان توچه بوده و چرا بدون مقدّمه به دين مقدس ‍ اسلام مشرف گرديدى و چرا اين موقع شب را براى اين عمل انتخاب نمودى ؟ او گفت : من اهل بغدادم و ماشين بارى دارم و غالبا از شهرى به شهرى بار مى برم يك روز از بغداد به سوى كربلا مى رفتم ، ديدم در كنار جادّه پيرمردى افتاده و ازتشنگى نزديك به هلاكت است ، فورا ماشين را نگه داشتم و مقدارى آب كه در قمقمه داشتم به او دادم ، سپس او را سوار ماشين كردم و به طرف كربلا بردم ، او نمى دانست كه من مسيحى و ارمنى هستم ، وقتى پياده شد گفت : برو جوان حضرت ابوالفضل العبّاس اجر تو رابدهد. من از او خدا حافظى كردم و جدا شدم ، پس از چند روز بارى به من دادند كه به تهران بياورم ، امشب سر شب به تهران رسيدم و چون خسته بودم خوابيدم ، درعالم رؤ يا ديدم در منزلى هستم و شخصى در آن منزل را مى زند، پشت در رفتم و در را باز كردم ديدم شخصى سوار اسب است و مى گويد: من ابوالفضل العباس هستم ، آمده ام حقّى كه به ما پيدا كردى به تو بدهم . گفتم چه حقى ؟ فرمود: حق زحمتى كه براى آن پيرمرد كشيدى سپس اضافه فرمود و گفت : وقتى از خواب بيدار شدى به شهر رى مى روى شخصى تو را بدون آنكه تو سوال كنى به منزل آقاى شيخ محمد تقى بافقى مى برد و قتى نزد ايشان رفتى به دين مقدّس اسلام مشرف مى گردى . من گفتم چشم قربان و آن حضرت از من خدا حافظى كرد و رفت ، من از خواب بيدار شدم و شبانه به طرف حضرت عبدالعظيم حركت كردم ، در بين راه آقائى را ديدم كه بامن تشريف مى آورند و بدون آنكه چيزى از ايشان سئوال كنم ، مرا راهنمائى كردند و به اينجا آوردند و من مسلمان شدم . وقتى ما از مرحوم آقاى حاج شيخ محمد تقى بافقى سئوال كرديم كه شما چگونه او را شناختيد و مى دانستيد كه او آمده است كه مسلمان بشود؟ فرمود: آن كس كه او را به اينجا راهنمائى كرد يعنى حضرت حجة بن الحسن علیه السلام به من فرمودند كه او مى آيد و چه نام دارد و چه مى خواهد. 📚ملاقات ، /2/ 88. ✾📚 @Dastan 📚✾
خواص عاشورایی: بَشیر بن عَمرو حَضرَمی 🔻 بشیر بن عمرو حضرمی از مردم کوفه و از یاران با وفای امام علی و امام حسین علیهما السلام بود که اصالت یمنی داشت. در زمانی که امام ع مشغول گفتگو با عمر سعد بود، بشیر از فرصت استفاده کرد و به یاران امام ع پیوست. 🔅 در کربلا بود که خبر تلخ اسارت فرزندش را در مرز کربلا شنید. در حالی که می توانست به بهانه ی آزاد کردن فرزندش صحنه را ترک کند، جوانمردی کرد و هرگز از امام ع جدا نشد. 🔹 امام ع به وی گفت: تو از بیعت من آزادی، پس برو و برای آزادی پسرت تلاش کن. جواب داد: اگر از تو جدا شوم، درندگان مرا زنده زنده خواهند خورد! به خدا قسم هرگز از تو جدا نمی شوم. 🔸 در حالی که زیر لب اشعار حماسی می خواند، به میدان رفت. آنقدر با دشمنان جنگید تا به شهادت رسید. در زیارت ناحیه مقدسه با عبارات زیبایی از او یاد شده است. (مثیرالاحزان، ص۵۳_ بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۹۴) ✾📚 @Dastan 📚✾
*ـ ↶📗🌱↷ * می‌گفت مادرم یه کاسه داره که بهش میگیم «کاسه قهر و آشتی»؛ هروقت که زن‌و‌شوهر همسایه دعواشون میشه، خیلی سریع یه غذایی چیزی میریزه داخل کاسه و می‌بره برای همسایه تا بین دعوا وقفه ایجاد کنه و زن‌وشوهر آروم بشن...خیلی هم تاثیر داشت گفتم کاش همه‌مون تو‌ مهربونی کردن اینقدر خلاق بودیم ✍️مجید میرزایی ✾📚 @Dastan 📚✾
💠 حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دامت برکاته): 🔹 آیه (فأینما تولّوا فثّم وجه الله) می گوید هیچ جا حجاب ندارد و سراسر جهان آفرینش چهره جمال و جلال خداست البته انسان به هر اندازه بر خویشتن خویش پا بگذارد به همان نسبت اسرار عالم را می بیند مانند انسانی که پا روی نردبان ده پله ای بگذارد، منطقه دیدش، وسیعتر می شود. 🔹 انسان اگر به طور کامل روی غرایزش پا نهد و روی خویشتن خویش به طور کامل پا بگذارد همه عالم را به مقدار امکان می تواند ببیند تنها یک نردبان لازم است و آن نردبان بندگی است. 📚 سیره پیامبران در قرآن ج 2 ص 176 اثر ارزشمند حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساخت اینگونه فیلم‌های کوتاه هم در سیما و هم در فجازی خیلی خالی و کمرنگه. هر کس دستی بر هنر داره، از اینگونه کارها برای باقیات الصالحات خودش بسازه. فیلم کوتاه کارگردان: ✾📚 @Dastan 📚✾
فرق مؤمن با غیر مؤمن قرآن می‌گه: مؤمن شاد و آرامه. مؤمن یعنی کسی که به امنیت رسیده. ✅ اولین شرط در قرآن را ببینید. نمی‌گه «یؤمنون بالله »کسی که به خدا ایمان آورده میگه: «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ= ایمان آورندگان به غیب». کسی که غیب رو باور کرده . حالا غیب چیه ؟؟ 🪴غیب یعنی اون چیزی که تو اون رو نمی­ بینی، ولی باورش داری که همراهت هست. 💚ایمان از اَمِنَ ست. وقتی یک نفر غیب رو قبول کرد و ایمان به غیب آورد، دلش آرام میشه. 💫خدا رو تو زندگیش تو کارش میبینه می‌دونه خدا دوستش داره . اصلا تو دنیا احساس تنهایی نمیکنه ، دلش بگیره با امام حسین ،امام رضا و سایر امام ها درد و دل می‌کنه مطمئن هست که صداش رو می‌شنون فرشته‌ها رو دور خودش احساس می‌کنه . ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز زیبـاتون بخیر🌼 آرزو میکنم🌼🍃 قلبتون پر باشه🌼🍃 از مهر و محبـت🌼💛🌼 روحتون لبریز باشه 🌼🍃 از آرامش و شـادی🌼😇 و خیر و برکت مهمون🌼🍃 همیشگی زندگیتون باشه🌼🍃 ‌‌ ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆اهتمام على عليه السّلام به نمازاول وقت هنگامى كه على عليه السّلام در جنگ صفّين سرگرم نبرد بود، در ميان هر دو صف كارزار، مراقب حركت و وضعيّت خورشيد بود (تا ببيند چه وقت به وسط آاسمان مى رسد تا نماز ظهر را بخواند). ابن عبّاس عرض كرد: يا اميرالمؤ منين ، اين چه كارى است كه مى كنيد ؟ حضرت فرمود: منتظر زوال هستم تا نماز بخوانيم . ابن عبّاس گفت : آيا حالا وقت نماز است با وجود اينكه سرگرم پيكار هستيم ؟ على (ع ) فرمود: جنگ ما با ايشان بر سر چيست ؟ تنها به خاطر نماز است كه با آنها نبرد مى كنيم .  📚سفينة البحار،ج 2 ص 43. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆حضرت موسى علیه السلام به زيارت حسين علیه السلام ابى حمزه ثمالى فرمود در اواخر سلطنت بنى مروان اراده زيارت آقا ابى عبداللّه الحسين علیه السلام را نمودم و پنهانى از اهل شام خود را به كربلا رساندم در گوشه اى پنهان شدم تا اينكه شب از نيمه گذشت پس بسوى قبر شريف روانه شدم تا آنكه نزديك قبر مقدس و شريف رسيدم . ناگهان مردى را ديدم كه بسوى من مى آيد و گفت خدا ترا اجر و پاداش دهد برگرد زيرا به قبر شريف نمى رسى من وحشت زده و ترسان مراجعت كردم و در گوشه اى دوباره خود را پنهان كردم تا آنكه نزديك طلوع صبح شد باز به جانب قبر روانه شدم و چون دوباره نزديك شدم باز همان مرد آمد و ممانعت كرد و گفت به آن قبر نمى توانى برسى . به او گفتم عافاك اللّه چرا من به آن قبر نمى رسم و حال اينكه از كوفه به قصد زيارت آن حضرت آمده ام بيا بين من و آن قبر حائل نشو، زيرا من مى ترسم كه صبح شود و اهل شام مرا ببينند و مرا در اينجا به قتل برسانند، وقتى اين حرف را از من شنيد گفت يك مقدار صبر كن چون حضرت موسى بن عمران +ع از خداى خود اجازه گرفته كه به زيارت آقا سيد الشهداء علیه السلام بيايد و خدا به او اجازه داده و با هفتاد هزار ملائكه به زيارت آقا آمده اند و از اول شب تا به حال در خدمت قبر شريف هستند و تا طلوع صبح كنار قبر هستند و بعد به آسمان عروج مى كنند. ابوحمزه ثمالى گويد از آن مرد پرسيدم كه تو كيستى ؟ گفت من يكى از آن ملائكه هستم كه ماءمور پاسبانى و پاسدارى قبر آقا سيد الشهداء علیه السلام هستم و براى زوار آقا طلب مغفرت مى كنيم تا اين را شنيدم برگشتم پنهان شدم و هنگام طلوع صبح سر قبر حضرت آمدم ديگر كسى را نديدم كه مانع شود پس زيارتم را كردم و بر كشندگان آن حضرت لعن نمودم و نماز صبح را در آنجا اقامه كردم و از ترس مردم شام سريع به كوفه برگشتم . 📚زندگانى عشق ، 216، نقل از كامل الزيارت ، 111. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆درخت خون گريه مى كند شگفت انگيزتر اينكه آثار دگرگونى اجسام از شهادت آقا امام حسين علیه السلام پس از گذشت چهارده قرن هنوز در گوشه و كنار به چشم مى خورد يكى از آنها جارى شدن خون از درخت چنار زر آباد است . زر آباد يكى از قصبات قزوين و در نزديكى قلعه الموت است كه هر سال روز عاشورا هزاران نفر براى مشاهده چنار خونبار به آنجا مى روند و روان شدن خون را از درخت به چشم خود مى بينند. آية اللّه فقيد سيد موسى زرآبادى در كتاب كرامات به تفصيل از جارى شدن خون از درخت چنار در روز عاشورا گفتگو كرده از پدرش سيد على و از جدش سيد مهدى نقل كرده كه در هيچ سالى اين موضوع تعطيل نشده است ، اين كتاب چاپ شده و خطّى آن در كتابخانه پسرش سيد جليل زرآبادى در قزوين موجود است . آية اللّه مظفّرى فشرده آن را در كتاب ايضاح الحجّة آورده است مرحوم آية اللّه العظمى مرعشى نجفى در حاشيه عروه به هنگام بر شمردن خون هاى پاك مى نويسد: همچنين است خونى كه از درختى موجود در قريه زرآباد از توابع قزوين خارج مى شود. نويسنده سطور مقدمةً خصائص الحسينيه سال گذشته با جمعى از دوستان به زرآباد رفته و روان شدن خون را از اين درخت با چشم خود ديده است و از خوانندگان كتاب دعوت مى كند كه روز عاشورا را به زرآباد رفته اين درخت را با چشم خود ببينيد اين درخت در كنار قبر مطهر امام زاده اى مشهور به على اصغر بن موسى بن جعفر علیه السلام قرار دارد و ظاهرا بيش از ششصد يا هفتصد سال از عمرش گذشته است در سال گذشته كه اين ناچيز افتخار حضور داشته درست لحظه اذان صبح خون جارى شد و بيش ‍ از چهار ساعت ادامه داشت . 📚ترجمه خصائص الحسينيه ، 63. ✾📚 @Dastan 📚✾
خواص عاشورایی: اَنس بن حارث کاهلی 🔻 انس بن حارث(حرث)، از راویان حدیث پیامبر صلی الله علیه و آله و یاران امام حسین علیه السلام بود. وی حدیثی از پیامبر ص روایت کرده که ایشان با اشاره به امام حسین ع فرمودند: این پسرم در سرزمینی به نام کربلا کشته می شود، هر کس از شما آنجا بود لازمست او را یاری کند. ♻️ او با اذن امام برای اندرز دشمن ، نزد عمر سعد رفت ولی هنگام ورود سلام نکرد؛ عمر پرسید چرا سلام نکردی؟ آیا ما را کافر پنداشتی؟! انس گفت: چگونه منکر خدا و پیامبر نیستی درحالی‌که برای ریختن خون فرزند پیامبرت کمر همت بسته‌ ای! عمر گفت: به خدا سوگند می‌‌دانم که کشنده این گروه در دوزخ است ولی فرمان عبیدالله باید اطاعت شود. 🔸 او در میدان نبرد ۱۸ تن از افراد دشمن را کشت و سپس به شهادت رسید. به نقلی وى سال‌ها پيش از واقعه كربلا ، در اين منطقه اقامت گُزيد تا از فيض شهادت در کنار سيّدالشهدا ع جا نماند . (مثیرالاحزان،ص۶۳) ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆تعطيلى جمعه و حضور در مسجد جامع   مى گويند شاه غازى فخر الدوله در ترغيب ملت و رعيت نسبت به عبادت و طاعت و امور مذهبى ، مساعى جميله و تلاش زياد مبذول مى داشت ، از جمله اينكه ، دستور داده بود، همگان بايد روز جمعه را تعطيل نمايند و در مسجد جامع جمع شوند و مشغول عبادات و طاعات گردند. اين دستور دينى شاه را، تمامى طبقات و صنوف به كار بسته و اجراء نمودند، جز عده اى از صاحبان حرفه و صنعت كه دچار فقر بوده و از تعطيلى جمعه صدمه مى ديدند. اينان به پيش غازى رفتند و گفتند: ما صاحب عائله و اطفال بسيار هستيم و در تمامى روز بايد مشغول كار باشيم تا نان و زندگى آنان را تاءمين نماييم . بدين جهت ما قادر به تعطيل نمودن روز جمعه نيستيم و اگر تعطيل نكنيم با پى گيرى و اذيت ماءموران مواجه مى شويم ، چاره ما چيست ؟ شاه غازى دستور داد از بيت المال براى آن عده و جماعت كه در روزهاى جمعه قادر به تعطيل نمودن كار خود نيستند، وظيفه و حقوق معين نمايند تا آنان نيز امكان اشتغال به عبادت و اطاعت در روز جمعه را مثل سايرين داشته باشند. جالب اين است كه روزى يكى از ماءموران مشاهده كرد كه مردى از حقوق بگيران و از همان هائى كه شكايت به پيش شاه برده بودند، بدون وضو نماز مى خواند. ماءمور به تاءديب او پرداخت و او را سرزنش كرد. آن شخص اعتراض كرده و گفت : چرا اذيتم مى كنى ؟! ماءمور گفت : حقوق مى گيرى و نماز را بى وضو مى خوانى ؟! گفت : اين مقدار پول را كه شاه به من مى دهد، مزد نماز من است و من آن را مى خوانم ! اگر مى خواهيد وضو بگيريم ، بايد مزد اضافى برايم پرداخت نمائيد!! اين جريان به گوش شاه غازى رسيد و از پاسخ كارگر خوشش آمد، دستور داد يك سوم مزدى را كه قبلا مى گرفت بر حقوقش اضافه نماييد! 📚گلزار اكبرى و لاله زار منبرى ، گلشن هشتاد و نهم ص 526. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔻 شهادتِ شهید فقط دست خودش است 🔅 یکبار خوابی دیده بودم که آن‌ را برای محمودرضا تعریف کردم.من خواب دیده بودم که‌ با دست‌دادم وهمدیگر را بغـل کردیم و به او گفتم حاجی دست مــا را هم بگیر. منظورم هم از این حرف این بود که باب شهادت را به روی ما هم باز کنید که دستش را کشید و گفت: «دست من نیست». قبل از اینکه این خواب را برای اخوی تعـــــریف کنم، روی این خواب زیاد فکـــر کرده و بـرای دوستانی هم تعریف کرده بودم. باخـودم می‌گفتم مگـر می‌شود. همه چیز دســت شهداست و شهـــدا دستشان بـاز است. این معمـا برای من حل نمی‌شد و همیشه فکر می‌کردم که تعبیــرش چیست؟ برای محمـودرضـــا که تعریف کردم به راحتی برایم حلش کرد. گفت: «شهــادتِ شهیــد دست هیچکس نیست؛ فقط دست‌خودش است. شهیـــد تا نخــــــواهد شهید شود، شهید نمی‌شود.» و در حرفهـایش به مـن فهماند که خـودش هم بخاطر تعلقـــاتش هســت کــه شهیـــد نمی‌شـــود... •|به نقل از برادر شهید|• ❤️ ✾📚 @Dastan 📚✾
📚 🌟عنوان:اهل بیتی ها🌟 ✍به قلم:محمدرضا عابدینی 🖨ناشر:نشر معارف 📜📓📜📓📜📓📜📓📜📓 اهل بیتی ها» اثری تدوین شده از مجموعه سخنرانی های حجت الاسلام «محمد رضا عابدینی» است که در پاسخ به درخواست مقام معظم رهبری (دام عزه) از جامعه مداحان وسخنوران مجالس حسینی به ثمر نشسته است. ایشان در هشداری به جامعه مداحان تذکر داده بودند که دشمن در کمین نظام خانواده نشسته و شما مبارزه با این ها را جزء برنامه های خود قرار دهید. کتاب با هدف تحقق خانواده ولایی، با تکیه بر مجالس حسینی در سه گفتار تدوین گشته است. گفتار اول سعی در تعریف و ماهیت خانواده دارد و مراتب خانواده را تشریح می کند. برای این کار مباحثی چون جایگاه زوجیت و ارزش آن در نظام هستی مورد بررسی قرار گرفته و به فلسفه و فضیلت ازدواج به عنوان کانون اولیه خانواده پرداخته می شود. در این بخش خانواده تنها راه مسیر سعادت انسانی تشخیص داده می شود. بخش مهم دیگر این گفتار حقیقت خانواده و مراتب رحم است که اولویت ارحام در آن یادآوری می شود و اهمیت ارتباط با ارحام به عنوان یکی از شاهراهای حفظ خانواده به حساب می آید. پیوندها و گسست های خانوادگی موضوع مهم دیگری است که به صورت دقیق و موشکافانه در گفتار دوم کتاب مورد تشریح و ارزیابی قرار می گیرد. این فصل با تأکید بیشتری موضوع صلۀ ارحام را بیان کرده و پیوندها و گسست ها را در چارچوب آن بحث می کند 📜📓📜📓📜📓📜📓📜📓 ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام حسین علیه السلام همه جا هست و توسل به آن حضرت کار گشاست این حکایت جالب از عنایت امام را از استاد دکتر عزیزی بشنوید ✾📚 @Dastan 📚✾