فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم
💚💫تا کی دل من چشم بہ در داشتہ باشد
💛💫اے کاش کسی از تو خبر داشتہ باشد
💚💫آن باد کہ آغشتہ بہ بوے نفس توست
💛💫از کوچہ ے ما کاش گذر داشتہ باشد
💚💫تعجیل در ظهورش گناه نکنیم
💛💫اللهـم عجـل لولیـک الفـرج
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆مهمان نوازى و هدايت
مرحوم شيخ صدوق ، طوسى ، راوندى و برخى ديگر به نقل از شخصى به نام اءبومحمّد فرزند وجناء حكايت نمايند:
روزى در كنار كعبه الهى زير ناودان طلا در مقابل عظمت خداوند متعال سر به سجده نهاده و مشغول دعا و گريه و زارى بودم ، ناگهان متوجّه شدم شخصى مرا تكان داد و سپس اظهار داشت : اى حسن بن وجناء! بلند شو.
وقتى بلند شدم ، ديدم يك جاريه اى بسيار لاغر و ضعيف كه قريب چهل سال داشت ، نزد من ايستاده و گفت : همراه من بيا.
پس دنبال او به راه افتادم تا آن كه وارد خانه حضرت خديجه كبرى عليها السلام شديم و جاريه از پلّه هائى كه به طبقه بالا راه داشت بالا رفت ؛ و من متحيّر و سرگردان ايستادم .
ناگهان صدائى را شنيدم كه فرمود: اى حسن ! بالا بيا.
سپس من نيز از پلّه ها بالا رفتم و حضرت صاحب الزّمان صلوات اللّه عليه را ديدم كه داخل اتاق نشسته است ، موقعى كه وارد بر حضرت شدم سلام كردم ، مرا مخاطب قرار داد و فرمود:
اى حسن ! آيا فكر مى كنى از ديد من مخفى و پنهان هستى ؟
نه چنين نيست ، به خدا قسم ! من در تمام اعمال و مناسك حجّ همراه تو بوده ام .
بعد از آن تمام جاهائى را كه من رفته بودم و اعمالى را كه انجام داده بودم با تمام خصوصيّات و جزئيات بيان و معرّفى نمود و من بسيار حيرت زده شدم و از خود بى قرار گشتم و بى هوش روى زمين افتادم ؛ و پس از لحظه اى حالم بهتر شد و احساس كردم دستى به من خورد و مرا حركت مى دهد.
هنگامى كه برخاستم و نشستم فرمود:
زمانى كه به شهر مدينه وارد شدى ، قصد اقامت كن و محلّ سكونت خود را منزل حضرت ابو عبداللّه ، جعفر بن محمد الصّادق عليه السلام قرار بده ؛ و از جهت لوازم خوراكى و آشاميدنى ناراحت نباش ، همچنين فكر لباس نكن ، انشاءاللّه همه آن ها مرتّب خواهد بود.
بعد از آن دفترى را كه در آن دعاى فرج و نيز دعاى صلوات بر حضرت بود، تحويل من داد و فرمود: براى فرج و ظهور من اين دعا را بخوان و براى من درود و صلوات فرست .
سپس افزود: مواظب باش اين دفتر را در اختيار هركس قرار ندهى مگر آن كه از دوستان و علاقه مندان به ما اهل بيت رسالت باشد، خداوند متعال تو را موفّق گرداند.
عرضه داشتم : اى مولا و سرورم ! آيا بار ديگر موفّق به ديدار شما خواهم شد؟
فرمود: اگر خداوند متعال بخواهد.
حسن وجناء گويد: پس چون مناسك حجّ را انجام دادم ، طبق فرمايش حضرت عازم مدينه منوّره گشتم و پس از قصد اقامت ، در منزل امام صادق عليه السلام وارد شده و ساكن شدم .
و طبق وعده حضرت ولىّ عصر امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف ، هر روز به طور مرتّب مقدارى غذا و نان و آب برايم آورده مى شد، همچنين لباس مورد نياز جهت هر فصلى برايم فراهم مى گرديد، بدون آن كه در اين مورد تلاشى داشته باشم .
📚إكمال الدّين شيخ صدوق : ص 443، ح 17، خرائج راوندى : ج 2، ص 961، الثّاقب فى المناقب : ص 612، ح 6، إثبات الهداة : ح 3، ص 670، ح 38، بحار: ج 52، ص 31، ح 27.
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطرهای از لحظات آخر عمر شیخ محمدتقی فلسفی
✾📚 @Dastan 📚✾
همه چیز
در زندگی تکراری می شود
بـه جز مـهربـانی ♡
نحوه تکلم انسانها
بیانگر نحوه تفکر آنهاست
مثبت بیندیشیم و مثبت بگوییم
تا انرژی مثبت خـود را
بـه دیگران منتقل کنیـم....🌸🍃
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
انگشتر هیات شهدای گمنام تهران💚
🔴زیر قیمت کل بازار😎
🟡بیش از۸سال#سابقه فروش💍
🔵 #سود شما سود ماست✨
🟢ارسال رایگان و سریع+ضمانت مرجوعی+هدیه😘📦
http://eitaa.com/joinchat/4067164162C323f980ba7
⚠️بیا و تخفیف ویژه و مسابقه رو از دست نده 👆😍
📌 آیت الله شیخ مرتضی انصاری
🔹مرتضی انصاری دزفولی، معروف به «شیخ انصاری»، در سال ۱۲۱۴ق در دزفول به دنیا آمد. او از نوآوران علم اصول و فقه بود که با تألیف کتابهای رسائل و مکاسب این علوم را وارد مرحلهای جدید کرد.
🔸تحصیلات ابتدایی خود را نزد پسرعمویش آغاز کرد و سپس در کربلا، کاشان و نجف نزد اساتیدی همچون ملا احمد نراقی، سید محمد مجاهد و موسی کاشفالغطاء علمآموزی کرد. او در جوانی به درجه اجتهاد رسید و پس از رحلت صاحب جواهر در سال ۱۲۶۶ق، به عنوان مرجع بزرگ شیعه شناخته شد.
🔹 از شاگردان برجسته او میتوان به سید محمدحسن شیرازی (صاحب فتوای تحریم تنباکو)، ملا حسینقلی همدانی و محمدکاظم خراسانی اشاره کرد. همچنین، بسیاری از اصول فقهی و فقه سیاسی او، از جمله نظریاتش درباره ولایت فقیه، تأثیر عمیقی بر حوزههای علمیه شیعه گذاشت.
🔸 شیخ انصاری زندگی بسیار سادهای داشت و درآمد خود را در امور خیریه صرف میکرد. او در ۱۸ جمادی الثانی سال ۱۲۸۱ق در نجف درگذشت و در حرم امام علی (ع) به خاک سپرده شد. آثار و خدمات او همچنان در حوزههای علمیه و میان پژوهشگران فقهی مورد توجه است.
#تقویم_تاریخ
#جمادی_الثانی_۱۸
#شیخ_مرتضی_انصاری
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#از_آخر_مجلس_شهدا_را_چیدند....
🌷حسین موتور میراند و من پشت سرش نشسته بودم. ناگهان وسط «تپههای ذلیجان» ایستاد. پرسیدم: چی شد؟ چرا ایستادی؟ از موتور پیاده شد و گفت: تو بنشین جلو و رانندگی کن. گفتم: چرا؟ گفت: احساس میکنم دچار غرور شدهام. تعجب کردم، وسط دشت و تپههای ذلیجان، جایی که کسی ما را نمیدید، چگونه چنین احساسی پیدا کرده بود؟!
🌷وقتی متوجه تعجب من شد، درحالیکه به تپه کوچک پشت سرمان اشاره میکرد، گفت: وقتی به آن تپه رسیدم کمی گاز دادم و از موتورسواری خودم لذت بردم. معلوم میشه دچار هوای نفس شدم؛ درحالیکه به خاطر خدا سوار موتور شدهایم. تا مدتها سوار موتور نمیشد...!!
🌹خاطره ای به یاد سردار شهید غلامحسین خزاعی
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆جواب نامه و ناراحتى از برگشت هديه
مرحوم شيخ مفيد، صدوق ، كلينى و ديگر بزرگان رضوان اللّه عليهم ، به نقل از شخصى به نام حسن فرزند فضل بن زيد - از اهالى يمن - حكايت كند:
رزوى پدرم نامه اى با دست خطّ خودش براى حضرت حجّة بن الحسن ، امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشّريف نوشت و حضرت جواب آن را براى پدرم فرستاده ، من نيز به دنبال آن نامه اى براى حضرت نوشتم و جوابش برايم آمد.
سپس پدرم نامه اى ديگر توسطّ يكى از دانشمندان نوشت و براى حضرت فرستاد؛ ولى جواب اين نامه نيامد، وقتى تحقيق و بررسى كرديم ، فهميديم كه آن دانشمند از اعتقادات حقّه خود دست برداشته است ، به همين جهت حضرت جواب دست خطّ او را نفرستاده بود.
حسن بن الفضل افزود: پس از مدّتى به قصد زيارت مشاهد مشرّفه ، به سمت عراق و خراسان حركت كردم ؛ و چون به شهر سامراء رسيدم و زيارت كردم ، در پايان وارد مقام و سرداب غيبت امام زمان عليه السلام شدم ، با خود گفتم : ايّام حجّ نزديك است و ترسيدم از اين كه مبادا نتوانم براى حجّ مشرّف شوم .
در همين افكار بودم كه پيش يكى از علماء به نام محمّد بن احمد رفتم و از او تقاضاى كمك نمودم ؟
در پاسخ ، به من گفت : به فلان مسجد مى روى ، در آن جا شخصى را خواهى ديد كه او مشكل تو را حلّ خواهد نمود.
وقتى وارد آن مسجد شدم ، پس از لحظاتى شخصى داخل شد و بدون آن كه مرا از قبل ديده باشد، با نگاهى به من تبسّمى نمود و اظهار داشت : اى حسن بن الفضل ! غمگين و ناراحت مباش ، در همين سال به زيارت خانه خدا مشرّف مى شوى و مناسك حجّ را انجام مى دهى و بعد از آن صحيح و سالم به منزل و نزد خانواده ات بازخواهى گشت .
با شنيدن سخنان دلنشين او، قلبم آرام گرفت .
بعد از آن ، همان شخص كيسه اى را به من داد كه داخل آن مقدارى پول و تعدادى لباس بود، با خود گفتم : اين ها ناقابل است و برگرداندم ، او هم كيسه و لباس ها را گرفت و بدون آن كه با من مطرح سخنى نمايد، حركت و رفت .
در همين لحظه به خود آمدم و گفتم : عجب كار زشت و اشتباهى كردم ، چرا هدايا را برگرداندم ؟!
و سپس نامه اى به محضر شريف حضرت نوشتم و ضمن عذرخواهى ، از آن حضرت طلب پوزش كردم .
اين جريان در حالى واقع شد كه از اموال دنيا هيچ نداشتم ، مگر لباسى را كه پوشيده بودم و مرا غم و اندوه شديدى فرا گرفته بود، ناگهان شخصى به عنوان ماءمور حضرت وارد شد و اظهار داشت : كار بدى كردى ؛ هنوز مولايت را نشناخته اى ، ما به دوستان اين چنين كمك هائى را مى كنيم و چه بسا دوستان ما خودشان بجهت تبرّك ، از ما تقاضا و درخواست كمك كنند؛ و پس از اين صحبت ها نامه اى تحويل من داد كه در آن نوشته شده بود:
اشتباه كردى كه هداياى ما را برگرداندى و نپذيرفتى ، پس اگر استغفار و توبه كردى ، خداوند متعال گناهان تو را مى آمرزد و در هر حال چنانچه از كردار خود پشيمان هستى ، اين كيسه را بگير و پول هاى آن را خرجى راه و هزينه زندگى خود قرار بده و پيراهن را براى احرام حجّ استفاده كن .
و من بسيار خوشحال شدم و با گرفتن آن هدايا شكر و سپاس خداوند متعال را به جاى آوردم .
📚اصول كافى : ج 1، ص 520، ح 13، ارشاد شيخ مفيد: ص 353، غيبة شيخ طوسى : ص 282، ح 240، إكمال الدّين شيخ صدوق : ص 490، ح 13.
✾📚 @Dastan 📚✾
🍃جزای اعمال🍃
🔸یکی از اصحاب موسی بن جعفر علیهما السلام به آن حضرت عرض کرد: یک نفر کافر است و از برخی از مسائل غیبی خبر میدهد. امام کاظم علیه السلام او را احضار نمود و فرمود: تو چگونه از غیب خبر میدهی؟ او گفت: من با خواسته نفس خود مخالفت میکنم از این رو میتوانم از غیب خبر بدهم. امام علیه السلام فرمود: آیا نفس تو مایل است که مسلمان شوی؟ عرض کرد: مایل نیستم که مسلمان شوم. امام علیه السلام فرمود: با نفس خود مخالفت کن و مسلمان شو. پس او پذیرفت و مسلمان شد.
چون روز دیگر نزد امام علیه السلام آمد و امام از او سؤالات غیبی نمود نتوانست پاسخ بدهد. پس گفت: تعجّب است که قبل از مسلمان شدن قدرت بر غیب گویی داشتم و اکنون که مسلمان شدهام از آن عاجز مانده ام؟!
امام علیه السلام به او فرمود: هنگامی که تو کافر بودی پاداش مجاهده و مخالفت با نفس تو در دنیا داده میشد، و پاداش آخرتی نداشتی و لکن اکنون که مسلمان هستی قابلیّت پاداش آخرتی پیدا کردی و خداوند پاداش مجاهده با نفس را در آخرت به تو خواهد داد و این پاداش برای تو بهتر و فروان تر میباشد. [۱]
مؤلّف گوید: کافر چون نمی تواند قصد قربت کند و عمل خود را برای خدا انجام بدهد، پاداشی در آخرت نخواهد داشت چرا که خداوند میفرماید: ﴿فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا﴾ [۲]
از سویی خداوند پاداش هیچ عمل کننده ای که خدمت و احسانی به مردم نموده باشد را ضایع نخواهد نمود و اگر او مؤمن نباشد خداوند پاداش او را در دنیا قرار خواهد داد چنان که میفرماید: ﴿إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلا}
[۱]: . چهل حکایت: ص۶۵.
[۲]: . آخر سوره کهف.
✾📚 @Dastan 📚✾
📣 دشمنان قبلی یمن، تجربه جنگشان را به اسرائیل گفتند:
💡 نمیتوانید برای یمنیها بازدارندگی ایجاد کنید
🔘 یدیعوت آحارانوت:
▫️ همپیمانانی که پیشتر علیه یمنیها جنگیدند، به اسرائیل هشدار دادهاند که اصطلاح «بازدارندگی» در فرهنگ لغت یمنی جایی ندارد.
▫️ مشکل این است که ارتش اسرائیل پس از ماهها جنگ در شمال، در شرایط خوبی برای جنگیدن در منطقهای بسیار دورتر از لبنان قرار ندارد.
🏷 #یمن #مقاومت #غزه
✾📚 @Dastan 📚✾
🌌 هرچند بر دلباختگان، شب هجرش چون «یلدا» یی بیشفق و روز جداییش مانند روزی «پنجاه هزار ساله» طولانی میگذرد،
✨ اما سرانجام او میآید
⛈ و آمدنش چون تندر بهاره، ناگهانی است و یکباره،
🌅 قسم به فجر که پگاه شب دهم نزدیک است،
رسیدن «ملایک» و «روح» نزدیک است،
«مطلع فجر» در افق نمایان و «سلام» نزدیک است.
موعود موعود ما «صبح» است و صبح، پشت پنجرهها و نزدیک است.
📜 إِنَّ مَوْعِدَهُمُ الصُّبْحُ، أَ لَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ؟ «۱»
📃 وعده گاهشان [هنگام] صبح است، آيا صبح نزديك نيست؟
✨ صدای بال ملایک ز دور میآید
مسافری مگر از شهر نور میآید
⭐️ ستارهیی شبی از آسمان فرو افتاد
و مژده داد که صبح ظهور میآید «۲»
⛅️ طلوع میکند آن آفتاب پنهانی
ز سَمتِ مشرق جغرافیای عرفانی
🌸 دوباره پلک دلَم میپرد، نشانهی چیست
شنیدهام که میآید کسی به مهمانی
❤️ کسی که نقطهی آغاز هرچه پروازست
تویی، که در سفر عشق خط پایانی
💕 کنار نام تو لنگر گرفت کشتی عشق
بیا که یاد تو، آرامشی است طوفانی «۳»
🤲🏼 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم و فَرَجنا بِه
⬅️ برگرفته از در انتظار ققنوس کاوشی در قلمرو موعودشناسی و مهدی باوری، ص: ۳۲۴
(۱). هود/ ۸۱.
(۲). ناصر فیض.
(۳). قیصر امینپور.
🏷 #امام_زمان_عجّل_الله_فرجه #یلدای_مهدوی #ظهور
✾📚 @Dastan 📚✾
💠 برشی از وصیت نامه فرمانده شهید مهدی زین الدین
شهید مهدی زینالدین:
اولین شرط لازم برای پاسداری از اسلام، اعتقاد داشتن به امام حسین(علیه السلام) است. هیچ کس نمی تواند پاسداری از اسلام کند درحالی که ایمان و یقین به اباعبدالله الحسین(علیه السلام) نداشته باشد. اگر امروز ما در صحنه های پیکار می رزمیم و اگر امروز ما پاسدار انقلابمان هستیم و اگر امروز پاسدار خون شهدا هستیم و اگر مشیت الهی بر این قرار گرفته که به دست شما رزمندگان و ملت ایران، اسلام در جهان پیاده شود و زمینه ظهور حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فراهم گردد، به واسطه عشق، علاقه و محبت به امام حسین(علیهالسلام) است.
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷هر روز صبح طلوع دوباره
🌸خوشبختی و امید دیگری است
🌷بگشای دلت را به مهربانی
🌸و عشق و محبت را
🌷در قلبت مهمان کن بی شک
🌸شکوفه های خوشبختی
🌷در زندگیت گل خواهد کرد
🌹درود بر شما شنبهتون گلبارون🌹
✾📚 @Dastan 📚✾
#داستان_آموزنده
🔆فضایل حضرت زهرا (سلام الله علیها): شعر جبرئيل در شان فاطمه
در كتابهاى متعدد نقل شده است كه جبرئيل به هنگام جنباندن گهواره امام حسين (عليه السلام) شعر ذيل را مى خواند:
ان فى الجنة نهرا من لبن
لعلى (و لزهراء) و حسين و حسن
كل من كان محبا له
يدخل الجنة من غير حزن
در بهشت نهرى است از شير
كه از آن على و فاطمه و حسين و حسن است
هر كس دوست اين خاندان باشد
بدون اندوه داخل بهشت خواهد شد
(1)هفتاد و دو داستان از شفاعت امام حسين (عليه السلام)،ص 36.
📚منبع:۳۶۰ داستان از فضايل مصائب و كرامات فاطمه زهرا (س)،عباس عزيزى
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرنوشت عجیب سلاطین دنیا! یکی از یکی ذلیل تر...
#استاد_راجی
✾📚 @Dastan 📚✾
⭕ ریاکاری و از بین رفتن تمام اعمال!
مرحوم قطب راوندی (رضوان اللّه تعالی ) روایت کرده است که : در بنی اسرائیل
عابدی بود که سالها حق تعالی را عبادت
می کرد . روزی دعا کرد که :
خدایا میخواهم حال خودم را نزد تو بدانم
کدامین عمل هایم را پسندیدی، تا همیشه آن
عمل را انجام دهم،واِلاّ پیش از مرگم توبه
کنم ؟ حضرت حق تعالی ، ملکی را نزد آن
عابد فرستاد و فرمود : تو پیش خدا هیچ
عمل خیری نداری! گفت:خدایا، پس عبادتهای
من چه شد؟ملک فرمود :هر وقت عمل خیری
انجام میدادی به مردم خبر میدادی ، و می
خواستی مردم به تو بگویند چه آدم خوبی
هستی و به نیکی از تو یاد کنند... خُب،
پاداشت را گرفتی!
آیا برای عملت راضی شدی؟
این حرف برای عابد خیلی گران آمد و محزون
و ناراحت شد ، و صدایش به ناله بلند گردید
ملک بار دیگر آمد و فرمود : حق تعالی می
فرماید : الحال خود را از من بخر ، و هر روز
به تعداد رگهای بدنت صدقه بده . عابد
گفت:خدایا چطوری؟!من که چیزی
ندارم..فرمود :
هر روز سیصد و شصت مرتبه، به تعداد
رگهای بدنت بگو :
سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لااِلهَ اِلا اللّهُ
وَ اللّهُ اَکْبَر وَ لاحَوْلَ وَ لاقُوَهَ اِلاّ بِااللّهِ》
عابد گفت :خدایا اگر این طور است ،
زیادتر بفرما ؟ فرمود :اگر زیادتر بگویی
ثوابت بیشتر است...
📚 داستانهايي از اذکار و ختوم
و ادعيه مجرب, ج1/ علي مير خلف زاده
✾📚 @Dastan 📚✾
﷽ #درس_اخلاق
📌امید را با آرزو اشتباه نگیرید!
🔰 آیت الله جوادی آملی روز گذشته در جلسه هفتگی درس اخلاق خود در مسجد اعظم قم گفت: فردی که امید به آخرت دارد، نباید بدون عمل صرفاً آرزو کند. او باید در دنیا مانند زاهدان سخن بگوید و مانند عاشقان عمل کند.
🔰چنین کسی باید شکر نعمتهای گذشته را به جا آورد، به اعمال خود بیافزاید، و از فرصت باقیمانده بهره گیرد.نباید به دیگران امر به نیکی کند، اما خود عمل نکند. ی
🔰بسیاری از افراد آرزوهای خود را با امید اشتباه میگیرند، اما این دو از اساس متفاوتاند. ابتدا باید تفاوت این دو را شناخت، اشتباه گرفتن این دو میتواند باعث انحراف شود.
🔰امید نتیجه تلاش و فراهم آوردن مقدمات است و آرزو، هوسی بی پایه است، باید مراقب بود که به جای امید خود را به آرزو مشغول نکنیم.
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖌 جلسات تفسیر رهبر معظم انقلاب
📍قسمت دوم
📚 عنوان: منهدم شدن قلعه های مستحکم کفار در مقابل ایمان مسلمانان
📖 تفسیر سوره حشر
#آیتالله_خامنهای
#تفسیر
#سوره_حشر
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 راهکاری برای حلّ همه مشکلات
🌹ولادت حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام و روز مادر مبارکباد🌹
احترام و علاقه حضرت آیت الله محسن فقیهی دامت برکاته به مادر گرامیشان و توصیه ایشان به ارجنهادن مقام مادر
✾📚 @Dastan 📚✾
📌 ازدواج پدر و مادر پیامبر اسلام (ص) عبدالله بن عبدالمطلب و آمنه بنت وهب
🔸در تاریخ آمده است که پس از داستان ذبح عبدالله و نحر صد شتر، عبدالمطلب همراه پسرش عبدالله به خانه وهب بن عبد مناف رفتند. وهب از بزرگان قبیله خود بود و در این دیدار، دختر او، آمنه، به ازدواج عبدالله درآمد. آمنه از زنان نجیب و برجسته قریش بود که به صفات والای اخلاقی، پاکدامنی و کرامت شناخته میشد.
🔹مسعودی میگوید: «وقتی عبدالله به پدرش عبدالمطلب گفت: پدر، در عالم رویا دیدم که از مکه خارج گشتهام و دو نور از پشتم خارج شدند؛ یکی مشرق و دیگری مغرب را فرا گرفت. سپس آن دو نور با سرعتی بیش از زدن پلک چشم، دایرهوار در پشت من قرار گرفتند. عبدالمطلب فرمود: اگر رؤیای تو صادق باشد، از تو بهترین موجود جهانیان خارج خواهد شد.»
🔸شیخ عباس قمی میگوید: «چون عبدالله به سن شباب رسید، نور نبوت از جبین او ساطع بود. جمیع اکابر و اشراف نواحی آرزو داشتند که دختران خود را به عقد او درآورند و نور او را بربایند، چرا که او در حسن و جمال یگانه زمان خود بود. در روز، هر که بر او میگذشت، بوی مشک و عنبر از او استشمام میکرد و اهل مکه او را "مصباح حرم" مینامیدند. سرانجام، به تقدیر الهی، عبدالله با آمنه بنت وهب ازدواج کرد.»
🔹عبدالله بن عبدالمطلب در هنگام ازدواج با آمنه که در ۱۹ جمادیالثانی سال ۵۴ یا ۵۳ قبل از هجرت بود، ۲۵ یا ۳۰ ساله بود. آمنه از عبدالله، حضرت محمد (ص) را باردار شد. براساس نقلها، او در دوران بارداری به جهت حمل پیامبر اکرم (ص)، هیچگونه زحمت و دردی احساس نکرد.
#جمادی_الثانی_۱۹
#ازدواج_عبدالله_و_آمنه
✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️معنای« بهشت زیر پای مادران است» از زبان مقام معظم رهبری
✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از مجمع جهانی قادمون
✅ فی رحاب المقاومة
مکتب مقاومت و ریشه های آن در باورهای منطقه
🪧نشست اول
🔰با حضور و سخنرانى:
👤دکتر سید سعید رضا عاملی ؛ رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران
👤شیخ خالد الملاء ؛ رئيس جمعیت علمای اهل سنت عراق
👤شیخ ماهر حمود ؛ رئیس اتحادیه جهانی علمای مقاومت از لبنان
👤حجت الاسلام والمسلمین لطفیان ؛ دبیر شورای برنامه ریزی مدارس علوم دینی اهل سنت
👤دکتر حمید رضا مقدم فر ؛ مشاور فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
👤شیخ محمد علی امینی ؛ مدیر حوزه علمیه سلطان العلماء بندر لنگه
👤دکتر سید مختار هاشمی ؛ فعال فرهنگی
👤ماموستا اقبال بهمنی ؛ عضو خبرگان رهبری
👤شیخ صهیب حبلی ؛ عضو ارشد علمای مقاومت لبنان
👤دکتر سید احمد هاشمی؛ فعال فرهنگی و استاد مدارس علوم دینی
👤آخوند عصام الدین گوگلانی ؛ فعال فرهنگی و استاد مدارس علوم دینی
👤ماموستا محمد طاهر احمدزاده؛ فعال فرهنگی
📅زمان: شنبه ۱ دی ماه ۱۴۰۳ساعت ۲۰
📺 پخش از شبکه اینترنتی سفیر
http://heyatonline.ir/SAFIR_TV
📌شبکه اینترنتی سفیر
https://eitaa.com/joinchat/4981204C11559fa282
@safir_tv
📌مجمع جهانی قادمون
https://eitaa.com/joinchat/4063756819Cc175adf54d
@qademon
هدایت شده از جارچی بانوان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی: زن در خانه، هوایی است که بدون او تنفس ممکن نیست...❌
#روز_مادر و #میلاد_حضرت_زهرا سلام الله علیها مبارک 😍🎉
#جارچی🔻
https://eitaa.com/jaarchi_banovan
بهترین کانال اختصاصی بانوان🔺
🩸 شهادت غریبانهی امام جماعت حرم حضرت رقیه سلام الله علیها و کارمند محلی سفارت ایران در دمشق
🔘 سخنگوی وزارت خارجه ایران:
▫️ شهادت سید داود بیطرف، کارمند محلی سفارت ایران در دمشق که ۲۵ آذر بر اثر تیراندازی عناصر تروریست به خودرویش در دمشق به شهادت رسید را به خانواده او و مردم ایران تبریک و تسلیت عرض نموده و این اقدام جنایتکارانه را شدیدا محکوم میکنیم.
🏷 #سوریه #شهدا
#حرم_حضرت_رقیه سلام الله علیها
✾📚 @Dastan 📚✾
🌷 #هر_روز_با_شهدا🌷
#دلیل_آن_روز.... 💕
🌷هميشه وقتی قرار بود بمباران بشود، قبلاّ آژير به صدا درمیآمد. پدافندها آماده میشدند و برای امتحان، کمی شليک میکردند. مردم به پناهگاهها میدويدند و بعد، هواپيماها از راه میرسيدند. اما آن روز، اصلاّ از اين خبرها نبود. پانزده فروردين سال ۱۳۶۵ بود. من و برادرم داشتيم توی حياط، دوچرخه سواری میکرديم. يکمرتبه ديدم شيشهها خرد شدند و به زمين پاشيدند و پنجرهها از جا در آمدند. با تعجب برادرم را نگاه کردم و بعد دويدم طرف اتاق. پدر و مادر و خواهرهايم افتاده بودند روی زمين و پرده بزرگ پنجره، رويشان کشيده شده بود.
🌷روی پرده هم، پر از خرده شيشه بود. وقتی آنها از زير پرده در آمدند، همه دويديم طرف زيرزمين. اما زيرزمين هم زياد امن نبود. سقف ترک خورده بود و گچها داشتند میريختند. گرد و خاک زيادی همهجا را پوشانده بود و تازه آن موقع بود که صدای آژير بلند شد و بعد، ضدهوايیها هم به صدا در آمدند. تا «سفيد» شدن وضعيت، در پناهگاه مانديم. سر پدرم شکسته بود و خون میآمد. وقتی بيرون آمديم، ديديم....
🌷دیدیم محله شلوغ است. يکی گريه میکرد، يکی میدويد... امدادگرها پدرم را بردند بيمارستان. بعد، پدربزرگ و مادربزرگم سر رسيدند. دويدم و گريهکنان خودم را انداختم به اغوش آنها. آنها مرا بردند خانهشان. دو ساعت بعد، پدرم با سر باندپيچي شده برگشت. من همهاش به انفجار فکر میکردم و به اينکه چرا قبلش، آژير به صدا در نيامده است. مدتی بعد، همه چيز را فهميدم. آن روز، با موشک شهرمان را زده بودند.
#راوی: آقای محمدمرتضی بادامی
🌱🍃🌱🍃🌱🍃🍃🌱🍃🌱
#سخنان ناب و زیبا
🌸🍂🍃🍁🍃🌸🍃🍂🍁
🍂
🍃🌸بزرگمهر وزیر دعوی دانستن زبان حیوانات می کرد و انوشیروان منتظر فرصتی بود
تا صدق آن را معلوم کند.
تا روزی که با هم برای گشت و گذار رفته بودند و پادشاه بر کنگره خرابه ای دو جغد کنار هم نگریست و با تمسخر از وزیر خواست که برود و ببیند چه می گویند.
بزرگمهر نزد جغدها رفت و بعد از لحظاتی برگشت و گفت:
قربان یکی از جغدها پسری دارد و نزد جغد دیگر که دختر دارد به خواستگاری آمده.🌸🍃
جغد صاحب دختر صد خرابه مهریه طلبید و جغد صاحب پسر به او گفت:
اگر زمانه چنین و سلطان زمان نیز همین باشد به عوض صد خرابه،
هزار خرابه پشت قباله دخترت اندازم.
🍃گر مَلک این باشد و این روزگار
🍃زین ده ویران دهمت صد هزار
✾📚 @Dastan 📚✾