🚩📍🚩📍🚩📍🚩
#حدیث
#محبت . #ولایت . #همسایه
امام على عليه السلام:
شيعَتُنَا المُتَباذِلونَ فى وِلايَتِنا،
اَلمُتَحابّونَ فى مَوَدَّتِنا
اَلمُتَزاوِرونَ فى اِحياءِ اَمرِنا
اَلَّذينَ اِن غَضِبوا لَم يَظلِموا
وَ اِن رَضوا لَم يُسرِفوا،
بَرَكَةٌ عَلى مَن جاوَروا
سِلمٌ لِمَن خالَطوا
#شيعيان ما كسانى اند كه در راه #ولايت ما #بذل و #بخشش مى كنند،
در راه دوستى ما به يكديگر #محبت مى نمايند،
در راه زنده نگه داشتن امر و مكتب ما به ديدار هم مى روند.
چون #خشميگين شوند، #ظلم نمى كنند و چون راضى شوند، زياده روى نمى كنند،
براى همسايگانشان مايه #بركت اند و نسبت به هم نشينان خود در #صلح و آرامش اند.
📕منبع: كافى، ج 2، ص 236، ح 24
•┈••✾💊 @Dastan 💊✾••┈•
🔅🔅🔱🔅⚜🔅🔱🔅🔅
#داستان
#معامله_با_خدا
🌷خدایا من این گناه را برای تو ترک میکنم🌷
#شیخ_رجبعلی_خیاط می گوید:
«در ایّام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته مَنْ شد و سرانجام در خانه ای خلوت مرا به دام انداخت،
با خود گفتم: «رجبعلی! #خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن!
و از این حرام آماده و لذّت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن.
❌⭕️❌
سپس به خداوند عرضه داشتم:
#خدایا! من این #گناه را برای تو #ترک می کنم،
💠تو هم مرا برای خودت تربیت کن💠
آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه این ترک گناه، باز شدن دیده برزخی او می شود؛
به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود و برخی #اسرار برای او کشف می شود.
📚کیمیای محبت، محمدی ری شهری، دار الحدیث، چاپ سوم، ص79
🆔 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
#شرح_حدیث
💠حُسن خلق فقط لبخندزدن نیست !
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم:
طوبی لمَن حَسُن مع الناس خُلقُه و بذَل لهم معونتَه و عدل عنهم شرّه
📚 الشافی، صفحه 821
🔶خُلق در اینجا طبعا به معنای اخلاقِ رفتاری است،
یعنی برخورد او با مردم، برخوردِ ناشی ازً حُسن اخلاق باشد؛
تندی، تلخی، جفا، بی اعتنایی نسبت به امر مردم در او وجود نداشته باشد.
حُسن خلق فقط لبخند زدن نیست اگر چه لبخند زدن هم یکی از اجزاء حُسن خلق است.
علاوه بر این، کمک هم به مردم بکند؛ چه کمکِ مالی، چه کمکِ آبروئی، چه احیاناً کمک بدنی و جسمی....
خوشا به حال کسی که شرّش را هم از آنها باز بدارد.
چون هرانسانی یک شرّی هم دارد، ماها منشأ شرور هم هستیم، ممکن است منشأ خیرات هم باشیم،
اخلاقمان بد است،
غضب غلبه میکند،
امیال گوناگون غلبه میکند،
خودخواهیها غلبه میکند.
اینها در رفتار بیرونی ما بروز و ظهور پیدا می کند.
این بروز و ظهور را از مؤمنین، از مردم باز بداریم،
نگذاریم آنچه از شرور نفس برمیخیزد، از برخی از غرائز غلط ما، از بعضی از صفات و ضعفهای اخلاقیِ ما، نگذاریم که این روی مردم سرریز بشود، به آنها ضرر برساند.
📚شرح حدیث از مقام معظم رهبری حضرت آیت ا... امام خامنه ای (مدظله العالی)- [جلسه 504 درس خارج 8 / 8/ 91 ]
🆔 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
✅از هر دستی بدی از همون دست پس ميگيری
🍃ﻣﮕـﺮ میﺷﻮﺩ
قلبی ﺭﺍ بشکنی
ﻭ قلبت شکسته ﻧﺸـﻮد
🍃ﻣﮕﺮ میﺷﻮﺩ
چشمی ﺭﺍ ﮔﺮﯾﺎﻥ کنی
ﻭ ﭼﺸﻤﺖ ﮔﺮﯾـﺎﻥ ﻧﺸﻮﺩ
🍃ﻣﮕﺮ میﺷﻮﺩ
ﺫهنی ﺭﺍ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ کنی
ﻭ ﺫهنت ﭘﺮﯾﺸـﺎﻥ ﻧﺸﻮﺩ
🍃ﻣﮕﺮ میﺷﻮﺩ
اﺣﺴﺎسی ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍنی
ﻭ ﺍﺣﺴﺎست ﺳﻮخته ﻧﺸﻮﺩ
ﻣﮕر ﻣﯽ ﺷـــﻮﺩ ؟
🍃بیشتر مواظب باش
این دنیا بیقانون نیست!
🍃از خیر و شر، هرچه که به این دنیا داده باشی، روزی به طرف خودت باز میگردد.
🍃این جهان کوه است و فعل ما ندا
باز می گردد نداها را صدا
🔰🔰🔰🔰
•┈••✾💊 @Dastan 💊✾••┈•
🙎💁🙎💁🙎💁🙎
زن زیبایی به عقد مرد زاهد و مومنی در آمد.
مرد بسیار قانع بود و زن تحمل این همه #ساده_زیستی را نداشت.
روزی تاب و توان زن به سر رسید و با عصبانیت رو به مرد گفت:
حالا که به خواسته های من توجه نمی کنی، خود به کوچه و برزن می روم تا همگان بدانند که تو چه زنی داری و چگونه به او بی توجهی می کنی،
من زر و زیور می خواهم!
•┈••✾💊 @Dastan 💊✾••┈•
مرد در خانه را باز کرد و روبه زن می گوید: برو هرجادلت می خواهد!
زن با نا باوری از خانه خارج شد، زیبا و زیبنده! غروب به خانه آمد .
مرد خندان گفت: خوب! شهر چه طور بود؟ رفتی؟ گشتی؟ چه سود که هیچ مردی تو را نگاه نکرد .
زن متعجب گفت: تو از کجا می دانی؟
مرد جواب داد: و نیز می دانم در کوچه پسرکی چادرت را کشید!
زن باز هم متعجب گفت : مگر مرا تعقیب کرده بودی؟مرد به چشمان زن نگاه کرد و گفت: تمام عمر سعی بر این داشتم تا به ناموس مردم نگاه نیاندازم، مگر یکبار که در کودکی چادر زنی را کشیدم!
🍃هرکه باشد نظرش در پی #ناموس کسان
🍃 پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان
🆔 http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
#داستان_علما
❇️ ماجرای کتک خوردن یک فقیه برجسته از همسرش
◽️شیخ حسین انصاریان در کتاب نفس، ماجرای کتک خوردن یکی از فقهای برجسته شیعه را روایت کرده است.
◽️مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیع بوده است، در حدی که علمای بزرگ شیعه از قول او نقل کردهاند که فرموده بود: اگر تمام کتابهای فقهی شیعه را در رودخانه بریزند و به دریا برود و شیعه دیگر یک ورق فقه دستش نباشد، من از اول تا آخر فقه شیعه را در سینهام دارم، همه را بیرون میدهم تا دوباره بنویسند. مرجع هم شده بود.
◽️اهل علم و اصحاب سرّش فهمیدند که همسرش در خانه بداخلاقی میکند ولی خیلی هم خبر از داستان نداشتند. اینقدر در مقام جستوجو برآمدند تا به این نتیجه رسیدند که این مرد بزرگ الهی، این فقیه عالیقدر گاهی که به داخل خانه میرود، همسرش حسابی او را کتک میزند.
◽️یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند و گفتند: آقا ما داستانی شنیدهایم از خودتان باید بپرسیم. آیا همسر شما گاهی شما را میزند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، قویالبنیه هم هست، گاهی که عصبانی میشود، حسابی مرا میزند. من هم زورم به او نمیرسد.
◽️گفتند: او را طلاق بدهید.گفت: نمیدهم. گفتند: اجازه بدهید ما زنانمان را بفرستیم ادبش کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمیدهم. گفتند: چرا؟ گفت: این زن در این خانه برای من از اعظم نعمتهای خداست چون وقتی بیرون میآیم و در صحن امیرالمومنین میایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز میخوانند، مردم در برابر من تعظیم میکنند.
◽️گاهی در برابر این مقاماتی که خدا به من داده، یک ذرّه هوا مرا برمیدارد. همان وقت میآیم در خانه کتک میخورم، هوایم بیرون میرود! این چوب الهی است، این باید باشد.
•┈••✾📚 @Dastan 📚✾••┈•