✨﷽✨
✅شفای بیماری چشم آیت الله بروجردی بوسیله گِل عزاداری سید الشهدا علیه السلام
✍بزرگ مرجع تقلید جهان تشیع حضرت آیة الله العظمی بروجردی (رضوان الله علیه) می فرمودند :در بروجرد مبتلا به درد چشم سختی بودم هر چه معالجه کردم رفع نشد. حتی اطباء آنجا از بهبودی چشم من مایوس شدند. تا آنکه روزی در ایام عاشورا که معمولاً دستجات عزاداری به منزل ما می آمدند، نشسته بودم اشک می ریختم. درد چشم نیز مرا ناراحت کرده بود. در همان حال گویا به من الهام شد از آن گل هایی که به سر و صورت اهل عزا مالیده شده بود به چشم خود بکشم. مقداری گل از شانه و سر یک نفر از عزاداران به طوری که کسی متوجه نشود گرفتم و به چشم خود مالیدم. فوراً در چشم خود احساس تخفیف درد کردم. و به این نحو چشم من رو به بهبودی گذاشت تا آنکه بکلی کسالت آن رفع شد. بعداً نیز در چشم خود نور و جلائی دیدم که محتاج به عینک نگشتم.
در چشم معظم له تا سن هشتاد سالگی ضعف دیده نمی شد و اطباء حاذق چشم اظهار تعجب نموده و می گفتند : به حساب عادی ممکن نیست شخصی که مادام العمر از چشم این همه استفاده خواندن و نوشتن برده باشد باز در سن هشتاد و نه سالگی محتاج به عینک نباشد.
📚مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، ج۱
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
✨﷽✨
✍🏻10 صفت مومن در کلام گهربار حضرت امام رضا (ع) عقل شخص مسلمان تمام نيست، مگر اين ڪه ده خصلت را دارا باشد:
①از او اميد خير باشد،
②مردم از بدى او در امان باشند،
③خير اندڪ ديگرى را بسيار شمارد،
④خير بسيار خود را اندڪ شمارد،
⑤هر چه حاجت از او خواهند دلتنگ نشود،
⑥در عمر خود از دانشطلبى خسته نشود،
⑦فقر در راه خدايش از توانگرى محبوبتر باشد،
⑧خوارى درراه خدايش ازعزّت بادشمنش محبوبترباشد
⑨گمنامى را از پرنامى خواهانتر باشد،
⑩سپس فرمود: دهمین و چيست دهمین؟
✍🏻به او گفته شد: چيست؟
فرمود: احدى را ننگرد جز اينڪه بگويد او از من بهتر و پرهيزڪارتر است.
📚«تحفالعقول، صفحه 443»
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
✨
«نپرداختن بدهی دیگران»
✍حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مى كند: از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته.
شبى قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از صراط كردم، زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم.
💥گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم!
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج۱۳
اثر استاد حسین انصاریان
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
*_💦 دَر حَسْرَتِ زیٰارَتِ اَربَعینِ اِمْسٰالْ . . ._*
*🚩 «نگارا از عجم مهمان نمیخواهی . . . ؟»*
*🚩 دلی آشفته و حیران نمیخواهی . . . ؟*
*🚩 خدا را شکر.. نوکر کم نداری، لیک . . .*
*🚩 غلام و نوکر از ایران نمیخواهی . . . ؟*
*🚩 برای اینهمه زوارِ دربارت . . .*
*🚩 مگر شاها بلا گردان نمیخواهی . . . ؟*
*🚩 به خیلِ کاروانِ اربعین امسال . . .*
*🚩 سیاهی لشکر و اعوان نمیخواهی . . . ؟*
*🚩 برای مَرهَمِ زخم دل زینب . . .*
*🚩 دو دیده از غمت گریان نمیخواهی . . . ؟*
*🚩 به جاده از نجف تا کربلا ، جانا . . .*
*🚩 دمِ موکب، مگر دربان نمیخواهی . . . ؟*
*🚩 به پیش پای زینب ، آن زمانی که . . .*
*🚩 میاید از سفر ، قربان نمیخواهی . . . ؟*
*🚩 خلاصه..... اربعین نزدیک و ره بسته . . .*
*🚩 «نگارا از عجم مهمان نمیخواهی . . . ؟»*
😭😭😭😭😭
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🔻 خیلیا پرسیدن الان که لیمو ارزونتره نسبت به زمستون چجوری لیمو رو به مدت طولانی نگه داری کنیم؟
• دور آنها فویل آلومینیومی بپیچید و داخل فریزر به مدت طولانی نگهداری کنید پیچاندن لیمو داخل فویل باعث میشود که لیمو تلخ نشوند؛
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥در این عالم اربعین مخصوص سیدالشهدا است
🎤حجت الاسلام #انصاریان
#سخنرانی
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
📚 #داستان_زیبای_باغبان_و_وزیر
نادر شاه در حال قدم زدن در باغش بود که باغبان خسته و ناراضی نزد وی رفت و گفت : پادشاه فرق من با وزیرت چیست ؟؟!! من باید اینگونه زحمت بکشم و عرق بریزم ولی او درناز و نعمت زندگی میکند و از روزگارش لذت میبرد !!! نادر شاه کمی فکر کرد و دستور داد باغبان و وزیرش به قصر بیایند. هردو آمدند و نادر شاه گفت : در گوشه باغ گربه ای زایمان کرده بروید و ببینید چند بچه به دنیا آورده ! هردو به باغ رفتند و پس از بررسی نزد شاه برگشتند و گزارش خودرا اعلام نمودند ... ابتدا باغبان گفت: پادشاها من آن گربه ها را دیدم سه بچه گربه زیبا زایمان کرده...
سپس نوبت به وزیر رسید وی برگه ای باز کرد و از روی نوشته هایش شروع به خواندن کرد: پادشاها من به دستور شما به ظلع جنوب غربی باغ رفتم و در زیر درخت توت آن گربه سفید را دیدم، او سه بچه به دنیا آورده که دوتای آنها نر و یکی ماده است؛ نرها یکی سفید و دیگری سیاه و سفید است. بچه گربه ماده خاکستری رنگ است.
حدودا یکماهه هستند من بصورت مخفی مادر را زیر نظر گرفتم و متوجه شدم آشپزهرروز اضافه غذاها را به مادر گربه ها میدهد و اینگونه بچه گربه ها از شیر مادرشان تغذیه میکنند. همچنین چشم چپ بچه گربه ماده عفونت نموده که ممکن است برایش مشکل ساز شود! نادر شاه روبه باغبان کرد و گفت این است که تو باغبان شده ای و ایشان وزیر...
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 وقتى ماشين هنوز داغه يا وقتى جوش آورده به هيچ وجه در رادياتورو باز نكنيد
مثل آتشفشان عمل ميكنه! 😰
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بطری پلاستیکی ها هم خیلی کاربرد دارناا
فقط کافیه دور نریزید😌
باهاش یک نظم اساسی به کیسه ها بدید👌
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
بچهعلینقیالانکیست ؟
بسیار جالبه و خواندنی !!!
علینقی، کكاسب مؤمن و خیری بود كه هیچگاه وقت نماز در مغازه پیدایش نمیکردند. در عوض این معلم قرآن در صف اول نماز جماعت مسجد دیده میشد.
یك عمر جلسات مذهبی در خانهها و تكیهها به راهانداخته و كلی مسجد مخروبه را آباد كرده بود ولی از نعمت فرزند محروم بود ...
آنهایی كه حسودیشان میشد و چشم دیدنش را نداشتند، دنبال بهانه میگشتند تا نمكی به زخمش بپاشند ..!
آخر بعضیها عقده پدر او را هم به دل داشتند؛ پیرمردی كه رضاخان قلدر هم نتوانسته بود جلسات قرآن خانگی او را تعطیل كند ..!
علینقی راه پدر را ادامه داده بود اما
الان پسری نداشت كه او هم به راه پدری برود. به خاطر همین همسایه كینهتوز، بهانه خوبی پیدا كرده بود تا آتش حسادتش را بیرون بپاشد؛ درب را زد. علینقی آمد دم درب ...
مردك به او یك گونی داد و گفت:
حالا كه تو بچه نداری، بیا اینها مال تو، شاید به كارت بیاید ادامه در لینک زیر 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/82116626Cf1a72e8bf6
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه ایده جالب برای خانم هایی که با زیپ شلوارشون مشکل دارن.
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🏴🏴🏴🏴
چند خط بگیم از ...
میایین بریم کربلا؟!
بسم الله..
-عمود های قرار که آخرش ۷ داشت
-کبابش صف داره؟ +آره ولی سریع رد میشه بیا وایسیم🍡🍢
-یخ در بهشت های سبز و زرد و قرمز شارع العباس🍧🍧🍧🍨🍭
-جمله "زودتر بریم یه موکب تمیز پیدا کنیم "غروب شد
-استحمام با آب خنک🚿
-خشک کردن با چفیه🌝🌞
-موکب مختار ثقفی با عکسِ فریبرز عرب نیا
-آب لیمو عمانی و آب انگور تگری که تا نخوری ندانی🥃
-هلابیکم زوار
-وای فای رایگان📲
-اَه آنتن ندارم!
-چشمایی که با التماس میگفتن "یکی بردار"
-برچسب اسمامون با دست خط های خرچنگ قورباغه پشت گوشیامون
-مبل های نارنجی خسته کنار جاده
-فنجان های قهوه عربی
-صدای بلندگوی مرکز مفقودین🎙📢📢
: "سیده خدیجه الماجدی من اهالی البصره "
-رانندگی های خطرناک و بدون گواهینامه عراقی ها🚗🚙🚕
-شهر بدون شهرداری
-پیرزن های عرب ، این اسطوره ها و سلاطین حفظ تعادل و آن ساک دستی روی سرشان
-نصف شکر ،نصف چای عراقی در لیوان یکبار مصرف
-نون ماهی شکل🥟
-فلاف مشایه که این را هم تا نخوری ندانی🌮🌯
-تل پتو تشک های ته موکب
-تل دمپایی های جلوی حرم👡👡
-لِه شدن تو تفتیش های چند ساعته ورودی حرم
-شلوغی صف قورمه سبزی جلوی تل زینبیه🍛
-کالسکه های دوقلو با گاری
-ترکیب سبد میوه و طناب با صدای بی وقفه کشیده شدن روی زمین🍎🍏🍇🍉
-کوه خرما و ارده و کنجد🍚
-مای بارد
-بسته دستمال کاغذی دست بچه ها
-گرمای پدر و مادر دار سر ظهر☀️
-سرازیری باب القبله
-نیمروی اول صبح غرق در پاتیل روغن🍳🥚
-منقل ها و دود چشم سوزشان
-قهوه جوش های طلایی☕️
-بوی عود
-دود عودهای عربی
-خورشید بغل جاده که میرود پایین🌞🌝
-از کجا اومدین شما؟
-"دنبال پتوی گلبافت نباش دخترجان!"
-"مبیت للنساء"
-آهنگ یوسف پیامبر ماشین حمل کپسول گاز🎶🎵
-صندلی های پلاستیکی با طناب به هم وصل شده ی رنگارنگ بعضاً شکسته
-حرّک زایر
-عمود ۳۱۳ و زیارت آل یاسین
-راه قدس از کربلا میگذرد
-موکب صوفی صفا و تلفظ های خنده دار ما نظیر سفا سیتی
-پنکه های مه پاش آن خیابان بهشتی🌬
-گم شدن
-دیدن یک آشنا میان میلیون ها آدم در مشایه
-پیکسل دادن به بچه کوچولوهای عراقی
-رفتن برق در مشایه و راه رفتن با چراغ قوه گوشی ها🔦📱
-موکب امام رضا
-اضافه کردن "الـ" ابتدای تمام کلمات فارسی😂😅
-روضه رقیه
-یادگاری دادن موکب دار های عراقی
-خوابم یا بیدارم اینجا #کربلاست..
-بزن تو گوشم ببینم خواب نیستم!
-پروفایل عازمم حلالم کنید
-کنار قدم های جابر
-صباحا اتنفس بحب الحسین
-ماساژهای صلواتی..
-عمود ۵۰۲ موکب قطیفی ها و بغل های گرمشان
-عمود ۱۱۸ ، عمود قرار امام حسنی ها ، روضه غربت
-حاجی غصه نخور، یه روز مدینه کربلا میشه پیاده میریم زیارت امام حسن ع!
-سلام آقا که الان روبروتونم
جمله هایی که یادمان داده بودند در جواب به عراقی ها بگوییم
-ان شاءالله تزرونی
-آشت ایدیکم
-الله اتقبل
-مأجورین
-العفو
-سنگ های خنک کف حرم
-هر قدم به نیت یکی
-اعتیاد پیدا کردن به طعم چای عراقی و انرژی مازاد بعدش☕️🍪
-هرکس به نیابت یک #شهید
-قدم قدم نذر ظهور تو
-نماز های شکسته بین راهی
-آشغال جمع کردن با کارتن
-سامرایی که کنسل شد
-ترکاندن تاول ها
-"شما برید فلان عمود بایستید من خودم رو میرسونم های مشکوک"
-مبیت موجود
-ماهی کباب🦈
-وضو با آب یخ🚰
-نذر سایه
-انبوه آدم هایی که جلوی صحن خواب بودند و قدم های با احتیاط که یک وقت نیفتی رویشان
-آشنا بودن کوچه پس کوچه های نجف چنان که محلّه ی پدری ..
-روز و شب تو دل جادّه
-آقاجان!از کدوم مسیر میای؟
-قدرت بدنی باور نکردنی خانم های عرب
-گرگ و میش های کله صبح مشایه
-نشستن روی جدول خیابان های کربلا
-فراموش کردن تمام حرف هایی که آماده کرده بودی در حرم بزنی و حالا فقط نگاه و دوخته شدن دهان
-کمیل آخرین شب جمعه
-کوله به جای بالشت
-زیارت #اربعین
-حاج قاسم که شنیدیم می آید و میرود و خیلی مراقب امنیت تمام مشایه است
-افسردگی موقع برگشت
-حال عجیب تا مدّت های نامعلوم
-صبح بعد از رسیدن به خانه که هنوز موقع بیدار شدن انتظار داری به جای خانه مشایه را ببینی اما در کمال تعجّب روبه رو میشوی با در و دیوار اتاق!
و حالا
-دلتنگی
-دلتنگی
-دلتنگی ..
-و خدا رحم کند اینهمه دلتنگی را ..
و امسالی که فقط در خیالم گذشت
دق کردیم از فراق
یعنی سال دیگه زنده ام
#اربعین
#ما_ملت_امام_حسینیم
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
✨﷽✨ #احسن_القصص
✅ حکمت خداوند⇩
✍حضرت موسي عليه السلام فقيري را ديد كه از شدت تهيدستي ، برهنه روي ريگ بيابان خوابيده است . چون نزديك آمد ، او عرض كرد : اي موسي ! دعا كن تا خداوند متعال معاش اندكي به من بدهد كه از بي تابي ، جانم به لب رسيده است . موسي براي او دعا كرد و از آنجا (براي مناجات به كوه طور) رفت . چند روز بعد ، موسي عليه السلام از همان مسير باز مي گشت ديد همان فقير را دستگير كرده اند و جمعيتي بسيار اجتماع نموده اند ، پرسيد : چه حادثه اي رخ داده است ؟ حاضران گفتند : تا به حال پولي نداشته تازگي مالي بدست آورده و شراب خورده و عربده و جنگجويي نموده و شخصي را كشته است . اكنون او را دستگير كرده اند تا به عنوان قصاص ، اعدام كنند !
💥خداوند در قرآن مي فرمايد : (اگر خدا رزق را براي بندگانش وسعت بخشد ، در زمين طغيان و ستم مي كنند)
💎پس موسي عليه السلام به حكمت الهي اقرار كرد ، و از جسارت و خواهش خود استغفار و توبه نمود
📚ولو بسط الله الرزق لعباده في الارض
شوري : ۲۷
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چطوری از خشک شدن و کپک زدن نان تست جلوگیری کنیم؟ 🤔
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو تا ترفند آسون ولی حرفه ای برای تقویت خاک گلدون و سالم و شاداب نگهداشتن گل و گیاه 👌
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
بچهعلینقیالانکیست ؟
بسیار جالبه و خواندنی !!!
علینقی، کكاسب مؤمن و خیری بود كه هیچگاه وقت نماز در مغازه پیدایش نمیکردند. در عوض این معلم قرآن در صف اول نماز جماعت مسجد دیده میشد.
یك عمر جلسات مذهبی در خانهها و تكیهها به راهانداخته و كلی مسجد مخروبه را آباد كرده بود ولی از نعمت فرزند محروم بود ...
آنهایی كه حسودیشان میشد و چشم دیدنش را نداشتند، دنبال بهانه میگشتند تا نمكی به زخمش بپاشند ..!
آخر بعضیها عقده پدر او را هم به دل داشتند؛ پیرمردی كه رضاخان قلدر هم نتوانسته بود جلسات قرآن خانگی او را تعطیل كند ..!
علینقی راه پدر را ادامه داده بود اما
الان پسری نداشت كه او هم به راه پدری برود. به خاطر همین همسایه كینهتوز، بهانه خوبی پیدا كرده بود تا آتش حسادتش را بیرون بپاشد؛ درب را زد. علینقی آمد دم درب ...
مردك به او یك گونی داد و گفت:
حالا كه تو بچه نداری، بیا اینها مال تو، شاید به كارت بیاید ادامه در لینک زیر 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/82116626Cf1a72e8bf6
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
✨﷽✨
✅دستور زیبای امام صادق(ع) برای چگونگی شکر هر نعمت
✍امام صادق(ع): هر گاه فردى از شما به ياد نعمت خداوند عزّوجلّ افتاد، براى سپاسگزارى از خدا گونهاش را بر خاک گذارد. اگر سواره بود پياده شود و گونهاش را بر خاک نهد، و اگر به خاطر [ترس از] انگشت نما شدن نتوانست پياده شود، صورتش را بر كوهه(برآمدگی) زين بگذارد، و اگر باز هم نتوانست اين كار را بكند، گونهاش را بر كف دست خود بگذارد و آنگاه خدا را براى نعمتى كه به او داده است، حمد و سپاس گويد.
همچنین هشام بن احمر گوید: با امام کاظم(ع) در يكى از نواحى مدينه مىرفتم كه ناگاه از مركب خود فرود آمد و به سجده افتاد و آن را بسيار طول داد. سپس سر از سجده برداشت و سوار مركبش شد. عرض كردم: فدايت شوم سجده را طول داديد؟! فرمود: به ياد نعمتى افتادم كه خداوند به من عطا كرده است و خواستم از پروردگارم سپاسگزارى كنم.
📚منبع: کافی، ج۲، ص۹۸
↶【به ما بپیوندید 】↷
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🔘 #یک_داستان_یک_پند
🌷✨ روزی جوانی از پدرش پرسید معنی حمد چیست؟ پدرش گفت: پسرم، گمان کن در شهر میروی و سلطان تو را میبیند
و سلطان بدون اینکه به او چیزی ببخشی، وزیر را صدا کرده و به تو کیسهای طلا میبخشد. آیا تو از وزیر تشکر میکنی یا سلطان؟؟
پسر گفت: از سلطان. پدر گفت: معنی شکر هم این است که بدانی هر نعمتی که وجود دارد از سلطان (خدا) است.
اگر کسی به تو نیکی میکند او وزیر است و این نیکی به امر خدا است.
پس او لایق همه حمدها است.
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
‼فردی برای امام صادق(علیه السلام) خبری آورد که فلانی در مهمانی علیه شما حرف میزد!
‼امام صادق(علیه السلام) فرمود:
حتما اشتباه شنیده ای!
گفت: نه مطمنم
‼امام صادق(علیه السلام)فرمود:
شاید تاریک و شلوغ بوده
و اشتباه فهمیده ای
گفت: نه یقین دارم! امام فرمود: شاید
در عصبانیت و اجبار بوده و حرفی زده!
گفت: در آرامش و اختیار بوده است.
‼امام صادق(علیه السلام) آنقدر بهانه آورد (۷۰ مرتبه بهانه و تاویل آوردن) تا آن فرد خبرچین خسته و پشیمان شد!
‼اخلاق مومنانه یعنی نسبت به برادر دینی ات حسن ظن داشته باشی چون امام صادق(علیه السلام) فرمود حسن ظن و خوش گمانی از قلب سالم ناشی میشود.
📚مصباح الشریعه ص ۵۱۵
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
⚜ امام سجّاد (عليه السّلام):
گناهانى كه از استجابت دعا جلوگيرى مى كنند عبارتند از:
🔺بد نيّتى،
🔺 خُبث باطن،
🔺دورويى با برادران،
🔺 باور نداشتن به اجابت دعا،
🔺به تأخير انداختن نمازهاى واجب تا آن كه وقتشان بگذرد،
🔺 تقرّب نجستن به خداوند عزّ و جلّ با نيكوكارى و صدقه،
🔺بد زبانى و زشت گويى
📚 ميزان الحكمه، ج۴، ص۲۸۷
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🔻 این غذاها را با هم نخورید، سلامت کبدتان به خطر میافتد
• مصرف تخممرغ و ماهی
• مصرف سرکه و حلیم
• مصرف لبنیات و ترشیجات
• مصرف پنیر و ماست چکیده
• پنیر و بادام (مصرف پنیر با گردو مفید است)
• سرکه و عدس
• سرکه و ماش و سرکه و ماست
• مصرف ماست و ترب
• مصرف شیربرنج و سویق (آرد گندم)
• مصرف انار و حلیم
• مصرف خربزه و عسل
• مصرف خربزه و موز یا خربزه و انبه
• مصرف کله گوسفند و انگور
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🔻 اگر موضوعی رو متوجه نشدین اینجوری توو گوگل سرچ کنید.
• اگه به مبحث پیچیدهای میخورید و توضیحاتشو نمیفهمید، وقتی میخواید گوگل کنید قبلش واژه eli5 رو بزنید شاید مطلبی درموردش بود.
• کلمه eli5 یعنی Explain like I'm Five (جوری توضیح بده انگار من ۵ سالمه)
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خیاطی
ترفند بسیار عالی و کاربردی
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🔴تجلی واقعی عقلانیت....
علی مسجدیان از رزمندگان پر سابقه ی لشکر ۱۴ امام حسین(صلوات الله علیه) چنین روایت میکند:اواسط اردیبهشت ماه سال ۶۱،مرحله ی دوم عملیات (الی بیت المقدس)،حسین خرازی نشست ترک موتورم و گفت:(بریم یک سر به خط بزنیم).بین راه، به یک نفربر پی ام پی برخوردیم که در آتش میسوخت و چند بسیجی هم عرق ریزان و مضطرب،سعی میکردند با خاک و آب،شعله ها را مهار کنند.حسین آقا گفت:(اینا دارن چیکار میکنن؟وایسا بریم ببینیم چه خبره).
هُرم آتش نمیگذاشت کسی بیشتر از دو-سه متر به نفربر نزدیک شود.از داخل شعله ها سر و صدای می آمد.فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده میسوزد.من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم.گونی سنگرها را برمیداشتیم و از همان دو-سه متری،میپاشیدیم روی آتش.جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده،با این که داشت میسوخت اصلا ضجه و ناله نمیزد و همین پدر ما را درآورده بود.بلند بلند فریاد میزد:(خدایا!الان پاهام داره میسوزه میخوام اونور ثابت قدمم کنی.خدایا! الان سینه ام داره میسوزه،این سوزش به سوزش سینه حضرت زهرا نمیرسه.خدایا! الان دستام سوخت،میخوام تو اون دنیا دستام رو طرف تو دراز کنم،نمیخوام دستام گناه کار باشه.خدایا!صورتم داره میسوزه،این سوزش برای امام زمان، برای ولایت ،اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت.)
اگر به چشمان خودم ندیده بودم،امکان نداشت باور کنم کسی بتواند با چنین وضعی،چنین حرف هایی بزند.انگار خواب میدیدم اما آن بسیجی که هیچ وقت نفهمیدم کی بود،همان طور که ذره ذره کباب میشد،این جمله ها را خیلی مرتب و سلیس فریاد میزد.
آتش که به سرش رسید،گفت:(خدایا دیگه طاقت ندارم دیگه نمیتونم،دارم تموم میکنم.لااله الا الله،لااله الا الله،خدایا خودت شاهد باش،خودت شهادت بده آخ نگفتم).
به این جا که رسید سرش با صدای تَقّی ترکید و تمام.
آن لحظه که جمجمه اش ترکید،من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم.بقیه هم اوضاعشان بهم ریخت.یکی با کف دست به پیشانی اش میزد،یکی زانو زده و روی سرش میزد،یکی با صدای بلند گریه میکرد.سوختن آن بسیجی همه ما را سوزاند.حال حسین آقا از همه بدتر بود.دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه میکرد و میگفت:(خدایا ما جواب اینارو چجوری بدیم؟ما فرمانده ایناییم؟اینا کجا و ما کجا؟اون دنیا خدا مارو نگه نمیداره،بگه جواب اینارو چی میدی ؟)حالش خیلی خراب بود.آشکارا ضعف کرده بود و داشت از حال میرفت.زیر بغلش رو گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم.تمام مسیر را،پشت موتور ،سرش را گذاشت روی شانه ی من و آنقدر گریه کرد که پیراهن کُره ای و حتی زیرپوشم خیسِ اشک شد.دو ساعت بعد از همان مسیر برمیگشتیم،که دیدیم سه-چهار نفر دور یه چیزی حلقه زده و نشسته اند.
حسین گفت:(وایسا به اینا بگو از هم جدا بشن.یه چیزی بیاد وسطشون(خمپاره)،همه باهم تلف میشن.همون یکی بس نبود؟).
نزدیکشان ترمز زدم.یکی شان بلند شد و گفت:(حسین آقا جمعش کردیما!).حسین گفت:(چی چی رو جمع کردین؟)
طرف گفت:(همه ی هیکلش شد همین یه گونی).
فهمیدیم،جنازه ی همان شهید را میگویدکه دو ساعت قبل داخل نفربر سوخت.دور گونی نشسته بودند و زیارت عاشورا میخواندند.حسین آقا از موتور پیاده شد و گفت:(جا بدید ماهم بشینیم،با هم بخونیم.ان شاالله مثل این شهید،معرفت پیدا کنیم).
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
✨﷽✨
🔴حکایتی هارونالرشید و بهلول دانا
✍روزی هارون رشید تصمیم میگیرد تا در بین مردم شهر خود مسابقه ای به نام هرکس بزرگترین دروغ را برای من بگوید دخترم را به او خواهم داد . روز اول چند نفر پیش او می آیند وهرکس دروغی میگوید : یکی میگوید :(من کره زمین را روی دست هایم چرخانده ام ) نفر دیگر میگوید :(من در یک راه که راهزن داشت همه را کشتم و بقیه رو نجات دادم ) هارون رشید گفت همه راست است روز پنجم به پادشاه خبر آوردند وگفتند بهلول میگوید بزرگترین دروغ را برای پادشاه اورده ام اما دروغ نمی توانداز در ورودی شهر داخل شود باید به بیرون شهر بیایید
هارون گفت باشد قبول است
وقتی به بیرون رسیدند
بهلول گفت این سبد بزرگ دروغ من است
هارون گفت دروغت را برایمان بگو :
💥بهلول گفت :پدر شما در زمانی که این قصر را ساخت از پدر من ۱۰۰۰۰سکه طلا گرفت وگفت بعدا از پسرم سکه ها را بگیرید هارون گفت این دروغ است بهلول گفت پس من باید با دختر شما ازدواج کنم هارون گفت این سخن راست است بهلول گفت پس باید سکه های من را بدهید
#داناب (داستانکونکاتناب)
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662