9.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سه ویژگی مهم مومن در کلام امام رضا علیه السلام
@Dastan1224
🌷 آیت الله بهجت(ره) :
✍ از گذشتگان عبرت بگیریم ، که ما هم مثل آنها به مرگ نزدیکیم و چهار روز باقیمانده عمر را گمان نکنیم که چهارصد هزار سال خواهد بود .
@Dastan1224
4_5988055013379801698.mp3
3.89M
🎵فایــل صـــوتۍ
✅ #سلامهــرروزبهامامحسین
🎤 اســــــــــتاد عالـــــۍ
💯حتـــما گــوش ڪنید جالبه!
@Dastan1224
☫
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹 شهــید مهــدۍ باڪرۍ :
قافله ما قافله از جان گــذشتن
است هرڪس از #جانگـذشته
نیست با ما نیاید..!
@Dastan1224
#حدی_در_ذکر_گفتن_نیست❗️
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
هر عمل خیری، حدی از آن مطلوب است که اگر از آن حد گذشت، ضدش حاصل میشود ... بهجز «ذکرالله»؛ چنانکه در روایت دارد که حدی برای آن نیست.
@Dastan1224
4_5967824776817803477.pdf
554.1K
🔹🔷متن مقاله #تمامیت_حج به قلم استاد محقق حاج سید ابراهیم موسوی دام عزه به مناسبت سالروز تخریب قبور ائمه ی بقیع علیهم السلام🔷🔹
#هشتم_شوال #کلام_ناب
@Dastan1224
✍نقل است که روزی «معاویه» برای نماز در مسجد آماده میشد. به خیل عظیم جمعیتی که آماده اقتدا به او iبودند نگاهی از سر غرور انداخت.
🔰عمروعاص» که در نزدیکی او ایستاده بود، در گوشش نجوا کرد که: بیدلیل مغرور نشو اینها اگر عقل داشتند به جماعت تو نمیآمدند و «علی» را انتخاب میکردند.
💠معاویه» برافروخت. «عمروعاص» قول داد که حماقت نمازگزاران را ثابت میکند.
پس از نماز، بر منبر رفت و در پایان سخنرانی گفت: از رسول خدا شنیدم که هر کس نوک زبان خود را به نوک بینیاش برساند، خدا بهشت را بر او واجب مینماید و بلافاصله مشاهدهکرد که همه تلاش میکنند نوک زبانِشان را به نوک بینیِشان برسانند تا ببینند بهشتیاند یا جهنمی⁉️
🔰عمروعاص» خواست در کنار منبر حماقت جمعیت را به «معاویه» نشان دهد، دید معاویه عبایش را بر سر کشیده و دارد خود را آزمایش میکند و سعی میکند کسی متوجه تلاش ناموفقش برای رساندن نوک زبان به نوک بینی نشود.
💠از منبر پایین آمد در گوش «معاویه» نجوا کرد: این جماعت احمق خلیفه احمقی چون تو میخواهند. ""علی""برای این جماعت حیف است
@Dastan1224
در زمان حضرت موسی(ع) دو نفر به زندان افتادند. پس از مدتی آنها را رها ساختند، یکی چاق و سرحال بود و دیگری لاغر و ضعیف گشته بود.
🌷حضرت موسی از آن مرد چاق پرسید: چه سبب شد که تو را فربه ساخت؟
گفت: گمانم به خدا نیک بود و حسن ظن به خدا داشتم.
از دیگری پرسید: چه چیز سبب شد که تو را بدحال و لاغر ساخت؟ گفت: ترس از خدا، مرا به این حالت افکنده است.
حضرت موسی(ع) دست به سوی خدا برداشت و عرض کرد: بارالها! گفتار این دو نفر شنیدم، مرا آگاه ساز که کدام یک برترند؟ و خداوند فرمود:
آن که گمان نیک و حسن ظن به من دارد
@Dastan1224
🔔 #تــݪنگـرامـروز
حڪیمی را ناسـزا گفتند و
او هیچ جوابی نداد گفتند:
ای حکـیم از چه روی جوابی
ندادی گفت:از آن روی که در
#جنـگی داخل نمیشوم ڪه
برندهآنبدتر از بازندهآناست
@Dastan1224
#داستان
درسیکه بهلولبهپادشاهداد
🌹روزی بهلول بر هارونالرشید وارد شد.
خلیفه گفت: مرا پندی بده!
بهلول پرسید: اگر در بیابانی بیآب، تشنهگی بر تو غلبه نماید چندان که مشرف به موت گردی، در مقابل جرعهای آب که عطش تو را فرو نشاند چه میدهی؟
گفت: صد دینار طلا.
پرسید: اگر صاحب آب به پول رضایت ندهد؟
گفت: نصف پادشاهیام را.
بهلول گفت: حال اگر به حبسالبول مبتلا گردی و رفع آن نتوانی، چه میدهی که آن را علاج کنند؟🍃
گفت: نیم دیگر سلطنتم را.
بهلول گفت: پس ای خلیفه، این سلطنت که به آبی و بولی وابسته است، تو را مغرور نسازد که با خلق خدای به بدی رفتار کنی
@Dastan1224
#داستان
📚مفرداتش خوب است اما مرده شوی ترکیبش را ببرد.
این اصطلاح در مواقعی به کار میرود که شخصی از موضوعی سررشته ندارد ولی با یاد گرفتن چند کلمه و چند مطلب در باره آن موضوع و یا با لفاظی و استفاده از کلمات پیچیده میخواهد خود را اهل فن نشان دهد و در آخر هم گفتههایش هیچ سودی ندارد.
همچنین در مواردی که عواملی که هر کدام به تنهایی مفید بوده یا بیضرر باشند ولی با ترکیب و اختلاطشان نتیجه مطلوبی به دست نیاید از این اصطلاح استفاده میشود.
در کتاب امثال و حکم مرحوم دهخدا اینچنین آمده که گویند سبحانی نامی درویش مسلک تعدادی کلمات حکمت و عرفان را یاد گرفته و دنبال هم به طنز بهکار میبرد، بدون آنکه ربطی بین آنها باشد. به نحوی که شنونده ناآگاه گمان میبرد که او مطلبی جدی میگوید و فهم آن دشوار است.
روزی ناشناس در حلقه درس میرزا ابوالحسن حکیم معروف به جلوه حاضر شد و در میان مباحثه همان الفاظ را به کار برد.
حکیم چند لحظه متحیر بدو نگریست وسپس بفراست، بیمعنی بودن گفتههای او را دریافت و گفت:
مفرداتش خوب است اما مردهشوی ترکیبش را ببرد.
در اینجا منظور حکیم از ترکیب، اشارهای دوگانه دارد از یک طرف به مجموعه کلمات او که هر کدام به تنهایی معنی دارند ولی در ترکیب با هم و دنبال هم بیمعنی بودند، و از طرف دیگر ترکیب اشارهای طنزگونه به ریخت و قیافه وی دارد به جهت توهین به وی.
این داستان را به مورد مباحثه مطربی با یکی از علمای دربار فتحعلیشاه هم نسبت میدهند.
وقتی مطرب در مورد تکان دادن دستها و پاها به تنهایی از عالم میپرسد وی میگوید اشکالی ندارد. مطرب نیز با زرنگی برخاسته و شروع به رقصیدن میکند و میگوید پس این کار هم که ترکیب همان حرکات است نباید اشکالی داشته باشد. وی در پاسخ این جمله را به کار میبرد.
ضمن اینکه امروزه مردم بیشتر از بخش دوم این اصطلاح یعنی جمله "مردهشوی ترکیبش را ببرد" یا "مردهشور ترکیبش را ببرد" در مورد یکدیگر استفاده میکنند و منظورشان توهین به ظاهر و قیافه شخص میباشد.
@Dastan1224
#حکیمانه
توبه نمیکنیم چون خود را بد نمیدانیم!
✍ آیتالله بهجت(ره): حوادثی که اتفاق میافتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما میآید: « وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما میرسد، بهواسطه اعمال شماست».(شوری: 30)
آیا نباید به فکر باشیم و از گناهان گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبتها شده است، توبه کنیم؟ ولی ما توبه نمیکنیم، چون کارهای خود را بد نمیدانیم، و به خود و کارهای خود خوش بین هستیم! آیا در این حوادث و گرفتاریها که از هزار سال پیش به ما خبر دادهاند، نباید شرح صدر پیدا کنیم و همانطور که دستور دادهاند باشیم؟! که فرمودهاند: «تَمسکوا بِالأَمْرِ الأولِ؛ به دستور اول تمسک بجویید [و عمل کنید]»
یعنی اینکه به یقینیات اعتقاد داشته باشیم و به واضحات و ضروریات دینی عمل کنیم، و در موارد شک و تردید احتیاط نماییم. و نیز در مثل این زمانه که اهل ایمان به بلاهای فراوان مبتلا هستند، چنانکه دستور دادهاند، دعای فرج را زیاد بخوانیم
@Dastan1224