eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
✅اعمال ناشایست؛ اسباب سوختن در جهنم 🎙آیت‌الله بهجت(ره): هر کس که فردا به جهنم می‌رود و می‌سوزد و به عذاب آن گرفتار می‌شود، در حقیقت اسباب سوختن و جهنم و وسایل عذاب را به وسیله اعمالی که انجام داده از اینجا با خود می‌برد 🔹چنان که می‌فرماید: «إِنمَا تُجْزَوْنَ مَا کنتُمْ تَعْمَلُونَ؛ تنها به آنچه انجام می‌دادید پاداش داده می‌شوید(طور:١۶)». فردا، جزای عمل، همان عمل است که اینجا کرده‌ایم. 📚در محضر بهجت، ج٣، ص٢۵۵ @Dastan1224
🔮 آیت الله بهجت: امام زمان علیه السلام به شخصی که اجازه ملاقات میخواست، پیغام فرستادند و فرمودند: 《شما تهذیب نفس کنید من خودم نزد شما می آیم》 کمی @Dastan1224
💥مرگ ابدی💥 🌹علامه جعفری: 👈هرلحظه ای که در زندگی انسان بدون توجه به اینکه از کجا آمده وبه کجا می رود،سپری شود،مرگ ابدی است. کمی @Dastan1224
💚 تو آن خوبترین پدرے و من آن یتیم چشم براه... تو آن سبزترین بهارے و من آن شاخہ ے خشڪیده... تو آن زلال ترین چشمہ اے و من آن تشنہ ترین عابر... تو آن موعود نجات بخشے و من آن شبگرد ڪوچہ هاے انتظار... باز مے آیے و من در آیینہ باران نگاهت، سبز مے شوم، لبخند مے زنم و زندگے مے ڪنم... ✋سلام یگانه منجی عالم☀️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @Dastan1224
✨﷽✨ 🔆فایده صلوات ما بر اهل بیت 🌕مرحوم علامه طباطبايي فرمودند: 1️⃣نخست اينكه ما با صلوات چيزي از خود اهدا نمي كنيم، بلكه به خدا عرض مي كنيم و از او مي خواهيم كه بر پيامبر و خاندانش رحمت ويژه بفرستد. 2️⃣اينكه گرچه اين خاندان به صلوات ما احتياجي ندارند؛ ولي به خداي سبحان نيازمند هستند و فيض الهي بايد به صورت دائم بر آنها نازل شود. ✅ما با اين صلوات، در واقع خود را به اين خاندان نزديك كرده ايم؛ 🔅مثال : اگر باغباني در باغي كه همه گلها و ميوه هايش مِلك صاحب باغ است، كار مي كند و از صاحب باغ حقوق مي گيرد، روز عيد دسته اي از گلهاي باغ تهيه كند و به حضور صاحب باغ ببرد، ⁉️ آيا عمل او موجب نزديكي به صاحب باغ نمي شود؟ اين عمل نشانه ادب باغبان است. ⬅️صلوات هم ادب ما را ثابت مي كند، در غير اين صورت ما از خود چيزي نداريم، بلكه از خداي سبحان مسئلت مي كنيم كه بر مراتب و درجات اين بزرگواران بيفزايد كه همين عرض ادب موجب تقرب ما مي شود. @Dastan1224
✨﷽✨ ✅سنگِ وجودمان را بشکافیم تا مهر خدا را ببینیم ✍️چوپانی عادت داشت در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله گوسفندان را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد. زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه با استفاده از آن‌ها آتش درست می‌کرد و برای خود چای آماده می‌کرد. هر بار که او آتشی میان سنگ‌ها می‌افروخت متوجه می‌شد که یکی از سنگ‌ها مادامی که آتش روشن است، سرد است اما دلیل آن را نمی‌دانست. چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگ‌ها چیزی دست‌گیرش شود اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می‌داد، سرد بود تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود. تیشه‌ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد. آه از نهادش بر آمد. میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می‌کرد. رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود، شکر کرد و گفت: خدایا،‌ ای مهربان، تو که برای کِرمی این چنین می‌اندیشی و به فکر آرامش او هستی، پس ببین برای من چه کرده‌ای و من هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم. @Dastan1224
✨ ✅ دعای مادر و زنده شدن فرزند جوان ✍ آقای محمد حسین قمشه‌ای در نجف اشرف به (ازگور گریخته مشهور بود ) و خود در این رابطه می گفت در سن 18 سالگی در قمشه به مرض حصبه مبتلا شدم در ایام مریضی مقدار زیادی انگور خوردم و از این رو مرضم شدیدتر شد تا اینکه از دنیا رفتم در همان حال می دیدم که افراد حاضر در منزل گریه می کردند و مادرم آمد و به آنان گفت کسی به جنازه فرزندم دست نزند تا برگردم . دیدم قران‌مجید را برداشت و به پشت بام رفت با تضرع و زاری به درگاه پروردگار متعال قرآن کریم و آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام را شفیع قرارداد. پس از چند لحظه‌ای روح به بدنم برگشت و چشمانم را باز کردم و با نگاه به اطرافیان دنبال مادرم میگشتم ولی او را بین آنها نمی دیدم از این رو به افراد حاضر در منزل گفتم به مادرم بگویید بیاید که خداوند مرا به آقا امام حسین علیه السلام بخشید. مادرم را خبر کردند وقتی مادرم آمد مسائلی را که اتفاق افتاده بود به او گفتم مبنی بر اینکه دونفر نورانی که لباس سفید بر تن داشتند نزد من آمدند و یکی از ایشان وقتی دست بر پایم کشید درد پایم راحت شد و دستش را به هر عضوی از بدن میگذاشت درد آنجا راحت می شد و یک دفعه دیدم تمام اهل خانه را که می گریند . و هر چه خواستم به ایشان بفهمانم که من راحت شدم نتوانستم تا اینکه آن دو نفر مرا در حالی که بسیار خوشحال بودم به بالا می‌بردند ولی در بین راه شخصی والامقام و نورانی آشکار شد و به آن دو فرمودند در اثر توسل مادرش ما سی سال عمر به او بخشیدیم او را برگردانید. آنانیکه او را می‌شناختند و این داستان زندگی اش را از خودش شنیده بودند در سال سی ام منتظر رحلت او بودند و درست سر سی سال در نجف اشرف مرحوم شد @Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠⚠صحبت های تکان دهنده ؛ این هایی که اینکارها را میکنند... فردا نگید نه نمیدانستیم...نمیشناختیم!!! خودی ها را بشناسید..خدایی ها را بشناسید.. 🔴سخنان آیت الله بهجت(ره)👆درباره سال 78 درکنفرانس برلین برای ❌در این کنفرانس؛ مدعیان به دعوت سبزهای آلمان در آن شرکت کردند و « » آنجا از به سپرده شدن امام خمینی گفت.. 🔵 طلاب حوزه علمیه به نشانه اعتراض در مسجد آیت الله بهجت(ره) تجمع کردند...و سپس آیت الله بهجت در این باره سخنرانی نمودند.. ⚠️چه باید بکنیم، در ابتلائات و ؟؟ ما اگر خودمون رو اصلاح می کردیم، به این مبتلا نمی شدیم... 🔴ما اگر خدا ترس بودیم، از ما میترسند کسانی که اصلا نمیدانستند ما که هستیم و چکاره هستیم..چرا که اون موقع غضب ما، غضب خداست.. باید خودمان را کنیم...اگر اصلاح نکنیم، موانع هم اگر رفع شود، موقتی رفع می شود. @Dastan1224
⚠️ ... ✍بردبار باش.. 💠 کیف های توی کیف فروشی ها اگر خوش فرم و خوش قواره اند به خاطر این است که پر از کاغذباطله اند. 💠 اگر آن کاغذ باطله ها را بیرون بریزی از فرم و قیافه می افتند و کاغذها هم دیگر زباله اند و باید دور ریخته شوند. 💠خشم و عصبانیت شبیه همان کاغذ باطله است. 💠 اگر فرو ببری شکل و شخصیت پیدا می کنی و اگر بیرون بریزی از شکل و شخصیت و معنویت میافتی... ✅ این است که قرآن کریم دعوت به دارد و می فرماید: 🍃الکاظِمینَ_الغَیظِ.🍃. فرو برندگان خشم (آل عمران134) @Dastan1224
✍علامه آملی: بزرگان ما فرموده اند شب و روزى يك بار محاسبه داشته باش ، در يك وقت معين به محاسبه بنشين و نفس را به حساب بكش كه روزت را به چه نحو گذرانده اى !؟ ببين كه خرج و دخل روزانه ات چيست؟ ببين كه اقبال و اِدبارت و صواب و ناصوابت تا چه اندازه بود !؟ بر محاسن شاكر باش و از مقابح تائب . مرد حساب باش كه دار ، دار حساب است ، در عالم يك ذره بى حسابى نيست... @Dastan1224
🌹 یکی از اقوام امام سجاد علیه السلام، نزد حضرت آمد و شروع به ناسزا گفتن کرد. حضرت در جواب او چیزی نفرمود؛ هنگامی که آن شخص از آن مجلس رفت، حضرت به اهل مجلس فرمود: آنچه را که این شخص گفت شنیدید؛ الان دوست دارم که با من بیایید و برویم نزد او تا جواب مرا به دشنام او بشنوید. آنان گفتند: ما همراه شما می‌آییم ولی دوست داشتیم که جواب او را می‌دادید. حضرت حرکت کردند و این آیه شریفه را می‌خواندند: «آنان که خشم خود را فرو نشانند و از بدی مردم درگذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد».(آل‌عمران آیه134) راوی این قضیه میگوید: ما از خواندن این آیه فهمیدیم که حضرت با او به خوبی برخورد خواهد کرد. هنگامی که حضرت آمدند به منزل آن شخص رسید او را صدا زدند و فرمودند به او بگویید علی بن الحسین است. چون آن شخص شنید که حضرت آمده، گمان کرد حضرت برای انتقام و جواب دادن دشنام‌ها آمده است! حضرت تا او را دیدند فرمودند: ای برادر تو نزدم آمدی و مطالبی ناگوار و بد گفتی، اگر آنچه از بدی گفتی در من است از خداوند می‌خواهم که مرا بیامرزد، و اگر آنچه گفتی در من نیست، خداوند ترا بیامرزد. آن شخص چون این سخنان را شنید و برخورد امام را مشاهده کرد، میان دیدگان حضرت را بوسید و گفت: آنچه من گفتم در تو نیست، و من به این بدی‌ها سزاوارترم. @Dastan1224
🔴 همراهی عمل صالح و عمل زشت ✍ قاضی سعید قمی به نقل از مرحوم شیخ بهایی می‌گوید: در اصفهان رفیقی داشتم که خیلی وقت‌ها به قبرستان می‌رفت و بر سر مزاری به دعا و تفکر مشغول می‌شد. روزی دیدمش رفتم. از او پرسیدم: در قبرستان چیز عجیبی ندیده ای؟ گفت: چرا دیروز جنازه ای را آوردند و در گوشه ای به خاک سپردند. پس از مدتی بوی بسیار خوشی به مشامم رسید که از بوهای دنیایی نبود. متحیر شدم و به اطراف نگاه کردم ببینم این بو از کجاست. ناگهان صورت جوانی بسیار زیبا را دیدم که با لباسی فاخر نزدیک همان قبر رفت و ناگهان ناپدید شد. طولی نکشید که بوی گند بسیار متعفنی به مشامم رسید که تا به حال چنین بویی به این بدی را نبوییده بودم. ناگهان سگی را دیدم که بوی گند از او بود. او هم به طرف همان قبر رفت و یکدفعه ناپدید شد. در همین لحظات تحیر و تعجب دیدم همان جوان زیبا و معطر با حال بد و مجروح از قبر خارج شد و از همان راهی که آمده بود بر گشت. دنبال او رفتم و از او خواهش کردم حقیقت حال را برای من بگوید. گفت: من عمل صالح این مرد بودم و مأمور بودم با او باشم. ناگاه سگی را که دیدی آمد که او گناهان و عمل زشت او بود. و چون اعمال زشتش بیشتر بود، بر من غلبه کرد و نگذاشت با او باشم و مرا بیرون کرد و فعلاً با او هست تا پاک شود و نوبت من فرا رسد تا بتوانم با او باشم. شیخ بهایی بعد می‌فرماید: این مکاشفه صحیح است، چرا که مسألة تجسّم اعمال و به صورت‌های مناسب آخرتی درآمدن، از عقاید مسلّم ماست. گندم از گندم بروید جو ز جو این همان مطلبی است که بارها عرض شد که بهشت و جهنم را از جای دیگر برای ما نمی آورند. ما با خود از اینجا می‌بریم و همین اعمال خوب یا بد ما مصالح بهشت و جنهم @Dastan1224
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی تامل داره این حکایت حکایت نموده اند که در روزگاران قدیم، الاغهای دِه، از پالان دوزشان بسیار ناراضی بودند. زیرا پالانی که برایشان میدوخت پشت شان را زخمی میکرد. در نهایت تصمیم گرفتند که جایی جمع شوند و دعایی بکنند تا شاید پالان دوز دیگری به ده شان بیاید. از آنجا که دل صاف و ساده ای داشتند، دعاهایشان قبول درگاه آمد و پالان دوزی جدید وارد دهشان گشت... اما چه فایده که این پالان دوز هم لنگه همان پالان دوز سابق... نه تنها پالان راحتی بر تن خر ها نمیدوخت، بلکه از مواد اولیه پالانها نیز کم میگذا...شت و اینبار نه تنها پشتشان زخمی میشد، بلکه به جای دیگرشان نیز فشار می آمد. بازهم تصمیم گرفتند که جمع شوند و برای آمدن پالان دوز جدید دعایی بکنند. این دفعه نیز به لطف دل پاک و بی غل و غششان، دعایشان مقبول گردید و پالان دوز جدید هم آمد، اما صد افسوس، و چه فایده.... این یکی به غیر از دوخت بد و دزدی از مواد اولیه ی پالانها، از صاحبان خرها خواسته بود که خرها را در گرسنگی نگهدارد تا شاید پالانها به تنشان اندازه شود... و اینبار نه تنها پالان شان راحت نبود و پشتشان همچنان زخمی، بلکه دلسوخته و از کرده پشیمان، که چرا قدر همان پالان دوز اولی را ندانسته و ناشکری کرده بودند... خلاصه .... هی جمع شدند و هی دعا کردند و این پالاندوز آمد و آن پالاندوز رفت اما زخم پشتشان خوب نشد که هیچ بدتر هم شد. تا اینکه تصمیم گرفتند جمع شوند و این بار نه برای رهایی از پالان دوز بلکه برای رهایی از خریت خود دعایی بکنند!! @Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برخورد امیرالمومنین با مردان کوفه : شما خجالت نمی کشید خدا لعنت کند کسی را که غیرت ندارد .. 🎙استاد @Dastan1224