eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷قبلاً به سر و وضعش خيلى اهميت می‌داد؛ ولى اين اواخر به مسائل دنيوى بی‌توجه شده بود. يك شب در مسجد لشكر، تمام پولهايش را در صندوق صدقه ريخت و گفت: ديگر نيازى به اينها ندارم. دو هفته بعد پر كشيد و جنازه‏ اش نيز برنگشت. روزى به گلستان شهدا رفتم. سنگ تابلوى يادبودش شكسته و رنگ و رويى براى عكس درون قاب نمانده بود. او از اين دنيا يك تابلوى يادبود هم نخواست. 📚 راوی: احمدرضا کریمیان كتاب حديث حماسه، شهید حسن فاتحی ⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘ ☀️@Dastan1224👌
🔅 ✍ ظالم باید تنها بماند 🔹نشستن با مردم ظالم و دوستی و مراودت با ایشان، خطایی عظیم است و افزون بر دیگران خودِ شخص را هم زیان می‌رساند زیرا مردم او را در شمار ظالمان می‌نهند. 🔸ظالم باید تنها بماند. اگر جماعتی بسیار به سبب منافع و بهره‌مندی از غارت ظالم به گِرد او جمع شوند و ایشان را هیچ باک نباشد که با ظالمان بنشینند، این تقویت ظلم است. 🔹اگر هیچ کاری در دفع ظلم نمی‌توان کرد حداقل پرهیز از جانبداری و همراهی و مراودت ضروری است. 🔸از سقراط پرسیدند: کی ظلم و جور از عالم برمی‌افتد و عدالت حاکم می‌شود؟ 🔹سقراط گفت: عدالت زمانی حاکم می‌شود که وقتی ظلمی بر کسی وارد می‌شود آن‌ها که ظلم بر ایشان وارد نشده، همان‌قدر متغیّر و رنجیده شوند که شخصِ ستم‌دیده. ☀️@Dastan1224👌
༻﷽༺ ‍ داستانی عبرت انگیز در مورد (اثر بداخلاقی) یکی از بزرگان اصفهان خدا رحمتش کند معلم علم اخلاق بود و همه رویش حساب می کردند. وی در میان مردم زود عصبانی می شد، ولی در خانه اش را نمی دانم... یادم نمی رود با وجود این که به من لطف داشت، یک وقت چرایی گفتم که به من برگشت و زود هم پشیمان شد! مقداری عصبانی منش و بداخلاق بود، خودش مثل باران گریه می کرد.. می گفت: "شبی در خواب دیدم که مُردم و مرا در قبر گذاشتند، ناگهان سگ سیاهی آمد و بنا بود که همیشه با من باشد!! در همان خواب حس کردم که این سگ سیاه، بداخلاقی های دنیای من است که به این صورت در آمده و تمثُّل پیدا کرده است..." مثل باران گریه می کرد و می گفت: "خیلی ناراحت بودم که حالا چطور می شود...که یک دفعه دیدم آقا امام حسین (علیه السلام) آمدند..." البته بگویم که این آقا با آن که از علمای بزرگ اصفهان بود، اما ارادت خاصی به اهل بیت (علیهم السلام) داشت و در جلسات خصوصی روضه شرکت می کرد و به منبر می رفت و می گفت: "برای این که از روضه خوان های امام حسین محسوب شوم منبر میروم و روضه می‌خوانم" می فرمود: "فهمیدم که برای آن نوکری که به این خاندان داشتم، آقا امام حسین (علیه السلام)به فریادم رسیده، به آقا امام حسین عرض کردم که این سگ چطور می شود؟ فرمودند: من تو را از دستش نجات میدهم...و با اشاره‌ای که به او کردند، رفت. از خواب بیدار شدم. نظیر این قضیه را زیاد داریم..! جهاد_با_نفس (استاد مظاهری) @Dastan1224
توسل کنیم تا خدایی شویم مسئله روضه اباعبدالله (ع) برای آیت‌الله بهجت به حدی مهم بود که حدود ۵۰ سال هر هفته مجلس داشته‌اند و ایشان حاضر نبود به این سادگی این کار را ترک کند. حتی در حال مریضی اصرار داشت که این مجلس باید برقرار شود و اصرار داشت که خودش باید حضور داشته باشد. خیلی برایش مهم بود که از اول مجلس حضور داشته باشد. ایشان می‌گفت: اگر من در عمرم ۵۰ سال مراسم عزاداری برای امام حسین (ع) گرفته‌ام باز هم کم است؛ بعد از من شما باز هم برایم مراسم روضه أباعبدالله بگیرید. گریه بر سید الشهداء از همه مستحبات بالاتر است، حتی از نماز شب؛ چون نماز شب حالتی جسمی دارد ولی گریه بر سید الشهداء (ع) رقّت روحی است و عامل آن را در درون انسان به وجود آورده است. این توسلات انسان را خدایی می‌کند. به نقل از فرزند آیت‌الله بهجت در مباحثات @Dastan1224
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 دعای روز بیست‌وچهارم ماه رمضان خدایا چیزایی به من بده که خودتو خوشنود می‌کنه ☀️@Dastan1224👌
✨﷽✨ 🔴پرده‌ای از قیامت ✍امیرالمومنین در خطبه 83 تعابیر خاصی از قیامت بیان می‌کند که ما را به حال و هوای برپایی قیامت می‌برد: ◀️ تا آنجا كه امور زندگانى پياپى بگذرد و روزگاران سپرى شود و رستاخيز بر پاگردد در آن زمان، انسان‌ها را از شكاف گورها، و لانه‏ پرندگان، و خانه درندگان، و ميدان‌هاى جنگ، بيرون مى‏‌آورند كه با شتاب به سوى فرمان پروردگار مى‌‏روند و به صورت دسته‏‌هايى خاموش و صف‏هاى آرام و ايستاده حاضر مى‏شوند، چشم بيننده‌ی خدا آنها را مینگرد و صداى فرشتگان به گوش آنها مى‏رسد. در آنروز لباس نياز و فروتنى پوشيده و درهاى حيله و فريب بسته شده و آرزوها قطع گرديده است. دل‏ها آرام، صداها آهسته، عرق از گونه‌ها چنان جارى است كه امكان حرف زدن نمى‏باشد، اضطراب و وحشت همه را فرا گرفته و بانگى رعد آسا و گوش خراش همه را لرزانده و به سوى پيشگاه عدالت، براى دريافت كيفر و پاداش می كشاند. 📚نهج‌البلاغه خطبه 83 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ‌‌ ☀️@Dastan1224👌
🔴 سوال از امام زمان در روز محشر ✍روز قیامت از ما نمیپرسند آن زمان که دستان امیرالمومنین را بستند؛ زهرای اطهر را بین دیوار و درب آتشین قرار دادند؛ محسن آل الله را شهید کردند؛ امام مجتبی را بی یاور و تنها گذاشتند؛ سیدالشهداء را تشنه لب و مظلومانه سر بریدند؛ ناموس خود را به اسارت برده و در شام و کوفه در مقابل چشمان نامحرمان گرداندند؛ تو کجا بودی؟! از مصائب دیگر ائمه علیهم السلام هم نمیپرسند؛ چون در آن زمان نبودیم! اما از غیبت و غربت و مظلومیت و آوارگی و دل پُر درد و اشک‌های امام دوازدهم خواهند پرسید؛ چون عصر، عصر مهدی صاحب الزمان عجل الله فرجه است! و در مقابل امام زمانمان مسولیم!! يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ -به‌يادآور- روزى را كه هرگروهى را با امام‌شان فرا مى‌خوانيم. (اسراء/71) امام صادق علیه‌السلام فرمودند: منظور امامی است که در میان آن‌هاست و او قائمِ اهل زمان خود است. 📗تفسير البرهان، ج3، ص553 ☀️@Dastan1224👌
🔆عاقبت بخل 🌱آورده اند كه روزى بخيلى با عيال طعام مى خورد. سائلى بر درآمد. زن خواست كه سائل را طعام دهد. از شوهرش مى ترسيد. به بهانه اى به در خانه آمد و نيم نانى در زير جامه گرفت و به سائل داد. شوهر خبر يافت و وى را طلاق داد. 🌱روزگارى برآمد. زن شوهر ديگرى اختيار كرد. روزى با اين شوهر نيز طعام مى خورد. سائلى ديگر بر در آمد. خواست كه وى را طعام دهد. گفت : مبادا اين شوهر، خوى شوهر پيشين داشته باشد. از وى دستورى خواهم . دستورى خواست . 🌱شوهر گفت : همچنين سفره طعام را بردار و به وى ده . زن طعام برداشت و در سراى باز كرد، شوهر پيشين خود را ديد. فريادى از آن زن برآمد. شوهرش از خانه بيرون دويد كه تو را چه شده ؟ گفت : اين سائلى كه مى بينى شوهر من بود و مال بسيار داشت اما بخل زيادى داشت ، به سبب بخل ، مالش از دست رفته و محتاج خلق شده . 🌱مرد گفت : بهتر از اين بشنو. آن درويشى كه به در خانه شما آمد كه وى را نيم نانى دادى كه بدان سبب اين مرد تو را طلاق داد، من بودم . درويش و محتاج خلق بودم . اما سخى و بخشنده بودم حق تعالى به سبب جوانمردى مرا توانگر گردانيد و او را به سبب بخل ، وى را درويش و فقير گردانيد. ☀️@Dastan1224👌
🔆یهودی و زرتشتی 🌴مرد يهودى و فقير با شخصى آتش پرست كه مال زياد داشت ، به راهى مى رفتند، آتش پرست شترى داشت و اسباب سفر نيز همراه داشت ؛ از يهودى سؤ ال كرد: مذهب و مرام تو چيست ؟ 🌴گفت : عقيده ام آن است كه جهان را آفريدگارى است و او را پرستش مى كنم و به او پناه مى برم ، و هر كس موافق مذهب من مى باشد به او نيكى مى كنم و هر كس مخالف مذهب من است خون او را بريزم . يهودى از آتش پرست سؤ ال كرد: مرام تو چيست ؟ 🌴 گفت : خود و همه موجودات را دوست مى دارم و به كسى بدى نمى كنم و به دوست و دشمن احسان و نيكى مى كنم . اگر كسى با من بدى كند به او جز با نيكى رفتار نكنم ، به سبب آنكه مى دانم كه جهان هستى را آفريدگارى است . يهودى گفت : اين قدر دروغ مگو كه من همنوع تو هستم ، و تو روى شتر با وسايل مسافرت مى كنى و من با پاى پياده با تهى دستى ، نه از خوراك خود مى دهى و نه سوار بر شترت مى نمايى . 🌴آتش پرست از شتر پياده شد و سفره غذا را در مقابل يهودى پهن كرد يهودى مقدارى نان خورد و با خواهش بر شتر او نشست تا خستگى بگيرد. مقدارى راه كه با يكديگر حركت كردند، يهودى ناگهان تازيانه بر شتر نواخت و فرار نمود. آتش پرست هر چند فرياد كرد: كه اى مرد من به تو احسان نمودم آيا اين جزاى احسان من است كه مرا در بيابان تنها بگذارى ، فايده اى نكرد. يهودى با فرياد مى گفت : قبلا مرام خود را به تو گفتم كه هر كس مخالف مرام من است او را هلاك كنم . 🌴آتش پرست رو به آسمان كرد و گفت : خدايا من به اين مرد نيكوئى كردم و او بدى نمود، داد مرا از او بستان . 🌴اين گفت و به راه خود ادامه داد. هنوز مقدارى راه را نپيموده بود كه ناگهان چشمش به شترش افتاد كه ايستاده و يهودى را بر زمين انداخته و تمام بدنش مجروح و ناله اش بلند است . 🌴خوشحال شد و شتر خود را گرفت و بر آن نشست و مى خواست حركت كند كه ناله يهودى بلند شد: اى مرد نيكوكار تو ميوه احسان را چشيدى و من پاداش بدى را ديدم ، اينك به عقيده خودت از راه احسان رومگردان و به من نيكى كن و مرا در اين بيابان رها مكن . او بر يهودى رحم و شفقت نمود او را بر شتر خويش سوار كرد و به شهر رساند ☀️@Dastan1224👌
🌹 کاش در این رمضان لایق دیدار شوم سحری با نظر لطف تو بیدار شوم کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان تا که همسفره تو لحظه‌ی افطار شوم 🌙 🌹
21.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥ماجرای گم شدن امام حسن(ع) و حسین(ع) در کودکی و حدیثی که پیامبر در شان امیرالمومنان(ع) فرمودند ☀️@Dastan1224👌
16.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 🔍🧭🔓 گمشده ات را پیدا کن! 📹 تهیه شده در گروه حدیث گراف 📎 لطفاً ببینید و منتشر کنید! ☀️@Dastan1224👌
🤲 دعای روز بیست‌و‌چهارم ❇️ خدایا در این ماه آنچه تو را خشنود مى‌کند از تو درخواست می‌کنم و از آنچه تو را ناخشنود می‌کند به تو پناه مى‌آورم و از تو در این ماه توفیق اطاعت و ترک نافرمانى‌ات را خواستارم، اى بخشنده به نیازمندان.
☀️ امیرمومنان امام علی (علیه السلام) فرمودند : 🖋 من یک ساعت عمر دنیا را با آخرت عوض نمیکنم چون در دنیا محل است و در آخرت محل . ☘ یعنی اگر نفسمان بند بیاید ، که روزی بند می آید و دیگر داغ یک   یک گفتن بردلمان خواهد ماند. ☘ وقتی درون قبر برویم دیگر تمام می شود و بازگشتی در کار نیست و پرونده بسته شده است. ☘ مگر اینکه در دنیا یک باقیات الصالحاتی گذاشته باشیم. ☘ فرزند صالحی ، مسجدی ، خیریه ای ، مدرسه ای و... که اینها ماندگار است ☀️@Dastan1224👌
🔆مالك اشتر 🌾(مالك اشتر) روزى از بازار كوفه مى گذشت با لباسى از كرباس خام و به جاى عمامه از همان كرباس بر سر داشت و به شيوه فقراء عبور مى كرد. يكى از بازاريان بر در دكانش نشسته بود، چون مالك را بديد به نظرش خوار و كوچك جلوه كرد و از روى استخفاف كلوخى (15) را به سوى او انداخت . 🌾مالك به او التفات ننمود و برفت . كسى مالك را مى شناخت و اين واقعه را ديد، به آن بازارى گفت : واى بر تو هيچ دانستى كه آن چه كس بود كه به او اهانت كردى ؟ 🌾گفت : نه ، گفت : او مالك اشتر يار على عليه السلام بود. آن مرد از كار بدى كه كرده بود لرزه به اندامش آمد و دنبال مالك روانه شد كه از او عذر خواهى كند. ديد به مسجدى آمده و مشغول نماز است صبر كرد تا نمازش تمام شد، خود را بر دست و پاى او انداخت و پاى او را مى بوسيد مالك سر او را بلند كرد و گفت : اين چه كارى است مى كنى ؟ گفت : عذر گناهى است كه از من صادر شده است كه ترا نشناخته بودم . 🌾مالك گفت : بر تو هيچ گناهى نيست ، به خدا سوگند كه به مسجد نيامدم مگر براى تو استغفار كنم و طلب آمرزش نمايم 📚منتهى الامال ، 1/212 - مجموعه ورام بن ابى فراس ☀️@Dastan1224👌
دعای افطار التماس دعا اللهم عجل لولیک الفرج 🌸🌸🌸
می گفت، طلب غفران واستغفاربه معنای طلب بخشش و یک جا نشستن و بی تحرکی نیست،استغفار یعنی جبران کردن... _مقام معظم رهبری @hefze_Quran_Zuha
✨﷽ا✨ کادوی ازدواج استاد 💥 زمانی كه ازدواج كردم كادوی ازدواجم تابلويی بود كه پدر با دست خود نوشته بودند به عربی با اين مضمون كه: 🌟 بپرهيز از ظلم به كسی كه ياوری جز خدا ندارد. اين جمله‌ای است كه اباعبدالله(ع) در لحظه آخر زندگی بر لب آوردند. یکی از علما وقتی اين تابلو را ديدند، گفتند اين را حاج آقا به خاطر همسرشان نوشته‌اند كه هميشه در ذهنشان باشد چون يك زن در منزل شوهر همه داشته‌اش را می‌آورد و بايد بدانيم جز خدا پناهي ندارد و نبايد به اين زن بگوييم بالای چشمت ابروست و اگرنه مستقيم وارد جنگ با خدا شده‌ايم. خداوند در هيچ چيزی شتاب نمی‌كند مگر ياری به مظلومان. ☀️@Dastan1224👌
🌷 🌷 ! 🌷شهید حکمت‌پور بود که یک دستش قطع بود و با یک دست آمد عملیات که به شوخی می‌گفت: برادرها مواظب باشید این دست من اگر تیر بخورد دیگر فایده‌ای ندارد. مواظب باشید این دست من تیر نخورد که بتوانم یک کاری بکنم! با یک دست می‌شود جنگید ولی بدون دست نمی‌شود جنگید. و ایشان هم در ماهوت کربلای ۱۰ شهید شد. 🌷دیدم یکی از غواص‌ها دارد می‌رود توی آب و گفت خدایا ما آمدیم! من از قم از این عطرهایی که دم حرم می‌فروشند خریده بودم به این بچه‌های غواص‌ها همه عطر می‌زدم و به آب می‌رفتند بعد این بچه‌ها که تقریباً ۱۶_۱۵ نفر بودند آن شب مفقودالاثر شدند زیر لب شروع کردند با همدیگر آرام لبیک، اللهم لبیک، لبیک لاشریک لک لبیک، لبیک لبیک گفتند و رفتند که من لحظه آخر داشتم آن‌ها را نگاه می‌کردم چون بعد از آن‌ها ما باید از توی جاده خشکی از محور دیگری به خط می‌زدیم. 🌷من برای آخرین بار صدا زدم حمید، این حمید ما با آن حمید حکمت نیا که بعداً شهید شد کنار هم بودند حکمت‌پور فکر کرد من او را صدا زدم او هم رفیق ما بود، دیدم هر دویشان برگشتند و دست تکان دادند و پیچیدند پشت نی‌ها و رفتند که رفتند! آخرین باری بود که ما این‌ها را دیدیم، رفتند تا سال‌ها بعد مثل این بچه‌ها استخوان‌هایشان را آوردند. 🌹 خاطره ای به یاد جانباز شهید حمید حکمت‏ پور : رزمنده دلاور حسن رحیم پور ازغدی منبع: سایت اداره حفاظت فاوا | مدیریت حراست دانشگاه فردوسی مشهد ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ ☀️@Dastan1224👌
⁉️آیا ما از شیعیان واقعی هستیم 🔸مردی به زن خود گفت: «برو خدمت حضرت فاطمه و از طرف من از او سؤال کن که آیا من از شیعیان آن‌ها هستم یا نه 🔸حضرت فرمود: «به شوهرت بگو اگر بدانچه ما فرمانت دادیم عمل می‌کنی و از آنچه تو را نهی کردیم خودداری می‌کنی، تو از شیعیان مایی، و الّا نه». 🔸زن بازگشت و جریان را به شوهرش گفت. مرد تا شنید، گفت: «وای بر من! کیست که بتواند از گناه و لغزش جدا شود؟! در این صورت من در دوزخ جاوید و همیشگی هستم، زیرا با این بیان که حضرت فرموده، من شیعه‌ی آن‌ها نیستم 🔸زن دوباره خدمت حضرت زهرا آمد و سخن شوهرش را عرض کرد. حضرت فرمود: «به او بگو چنین نیست. شیعیان ما بهترین مردم بهشت هستند و هرکس که ما را دوست دارد، دوستدار دوستان ما و دشمن دشمنان ماست و با دل و زبان تسلیم ماست، اگر مخالفت دستورات ما کند، از شیعیان ما نیست، ولی با این وضع آن‌ها نیز اهل بهشت هستند. 🔸 امّا بعد از اینکه با ابتلای به مصیبت‌های دنیا یا گرفتاری در عذابهای قیامت و مشکلات گوناگون آن روز یا رفتن در طبقه بالای دوزخ از گناهان پاک شود. و وقتی پاک شد، چون از دوستان ماست، او را نجات می‌دهیم و او را به جایگاه خود منتقل می‌سازیم». 📚تفسیر اهل بیت جلد ۱۲ صفحه ۶۱۶ @Dastan1224
🍃پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمودند : 🔸به خدا سوگند كه دنيا در مقايسه با آخرت ، جز مانند اين كه فردى از شما اين انگشتش را در دريا فرو ببرد ، نيست . پس ، بنگرد كه انگشتش با چه مقدار آب باز مى گردد دنيا در برابر آخرت ، به اندازه اين نم است در برابر دريا 🔸هر کس از سرای دنیا بیش از مقدار کفایتش بهره ببرد، خود را به هلاکت انداخته است، بدون آنکه متوجه باشد. 🔸هر كه براى از دست دادن چيزى از دنيا افسوس خورد ، به اندازه مسافت هزار سال راه ، به آتش نزديك شده است؛ و هر كه براى از دست دادن چيزى از آخرتش افسوس خورد ، به اندازه مسافت هزار سال راه ، به بهشت نزديك شده است. 📚كنز العمّال : ج 3 ص 197 @Dastan1224
✨﷽✨ 🌼خوش رفتاری با مردم ✍مهربانی و خوش رفتاری با خلق خدا، زمینه ساز مهربانی و لطف خداوند نسبت به افزایش رزق و روزی انسان است. گام اول خوش رفتاری، آزار ندادن مردم است. از دیدگاه امام صادق(ع) یکی از عوامل افزایش رزق و روزی همین نکته است: «ترک آزار مردم و جار و جنجال، روزی را افزایش می‌دهد»(1) در گام بعدی، باید خوش رفتاری را به جای بدرفتاری و نیکی را به جای بدی نهاد. بخشی از پاداش مادی نیکی به مردم، رفع فقر از زندگی و زیاد شدن رزق آدمی است. امام باقر(ع) می‌فرماید: «البرو صدقه السر، ینقیان الفقر» نیکی به مردم و صدقه پنهانی فقر را از بین می‌برند.(2) 📚منابع: 1- توحید صدوق، ص460 2-بحارالانوار، جلد47 صفحه18 @Dastan1224
آیت الله سید رضا بهاء الدینی ره :  لذات روحانی نصیب زبان هرزه و چشم هرزه نمیشود . باید خود را اصلاح کرد . همه جا رفق و مدارا میتواند دگرگونی بوجود بیاورد .             برگرفته از کتاب: ستارگان سپهر سلوک ‎‎‌‌‎‎‌@Dastan1224
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 🌸 داستان پيامبر(ص) و شبان🌸 ☘️رزق وروزی به اندازه، از عنایات پروردگار ☘️ 🌹رسول خدا صلي الله عليه و آله با عده اي از بيابان عبور مي كردند. در اثناي راه به شترچراني رسيدند. حضرت كسي را فرستاد تا مقداري شير از او بگيرد. شترچران گفت: شيري كه در پستان شتران است براي صبحانه قبيله است و آنچه در ظرف دوشيده ام براي شام آنهاست. با اين بهانه به حضرت شير نداد. 💥پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله او را دعا كرد و گفت: خدايا! مال و فرزندان او را زياد كن! سپس از آن محل گذشتند و به گوسفند چراني رسيدند. پيامبر كسي را فرستاد از او شير بخواهد. چوپان گوسفندها را دوشيد و با آن شيري كه در آن ظرف حاضر داشت همه را در ظرف فرستاده پيامبر صلي الله عليه و آله ريخت و يك گوسفند نيز براي حضرت فرستاد و عرض كرد: - فعلا همين مقدار آماده است، اگر اجازه دهيد بيش از اين تهيه و تقديم كنم؟ 🌹رسول خدا صلي الله عليه و آله درباره او نيز دعا كرده، گفت: خدايا! به اندازه نياز او روزي عنايت فرما! يكي از اصحاب عرض كرد: - يا رسول الله! آن كس كه به شما شير نداد درباره او دعايي نمودي كه همه ما آن دعا را دوست داريم و درباره كسي كه به شما شير داد دعايي فرمودي كه هيچ يك از ما آن دعا را دوست نداريم! 🌹رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: مال كمی که نیاز زندگي را برطرف مي سازد، بهتر از ثروت بسياري است كه آدمي را غافل نمايد. 👌سپس اين دعا را نيز كردند: - خدايا به محمد و اولاد او به اندازه كافي روزي عنایت فرما! 📚بحارالانوار جلد ۲ @Dastan1224
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 🔆پندانه ✍️ زمین روحت را آباد کن 🔹شخصی ۳۰ سال مشغول تجارت بود، ثروت عظیمی به دست آورد و زمین بسیار بزرگی خرید. 🔸۳۰ سال دیگر کار کرد و باز هم ثروت کلانی به دست آورد و با آن ثروت، کاخ بسیار مجللی ساخت. 🔹زمانی که می‌خواست به آن کاخ نقل مکان کند، ماموران حکومتی گفتند که زمین شما آن طرف‌تر است و زمین را اشتباهی گرفته‌ای، کاخت را روی زمین دیگری ساخته‌ای و زمین خودت بایر مانده است. 🔻این داستان ما هم هست؛ یک زمین داریم به نام بدن و یک زمین هم داریم به نام روح. 🔸فکر می‌کنیم بدن ما، زمین ماست و هر چه داریم خرج این بدن می‌کنیم و وقتی که می‌خواهیم بمیریم به ما می‌گویند: 🔹زمین شما، روحتان بوده ولی شما روح را رها کرده‌اید و فقط بدن را آباد کرده‌اید. 🔻در زمین مردمان، خانه مکن کار خود کن، کار بیگانه مکن کیست بیگانه تن خاکی تو کز برای اوست غمناکی تو 🔻تا تو تن را چرب و شیرین می‌دهی جوهر خود را نبینی، فربهی گر میان مشک تن را جا شود روز مردن گند او پیدا شود 🔻مشک را بر تن مزن بر دل بمال مشک چه بود نام پاک ذوالجلال @Dastan1224