eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 داستان کوتاه "هارون الرشید" چندین سال در شهر ری حکومت می‌کرد و فردی به اسم "جعفر برمکی" با ملیتی ایرانی به‌عنوان وزیر خدمت می‌کرد. او بسیار "تیزهوش و زرنگ" بود و یکی از افراد مهم و باارزش برای هارون الرشید به حساب می‌آمد و اغلب امور کشور را در دست داشت. اطرافیان هارون الرشید چشم دیدن جعفر برمکی را نداشتند و همیشه در پی آن بودند تا وی را پیش حاکم "بد جلوه بدهند." در نهایت تلاش‌هایشان نتیجه می‌دهد و هارون الرشید به وزیرش "بی‌اعتماد" می‌شود و او را حتی در "جلسات مهم" هم دعوت نمی‌کرد. روزی عموی هارون، عبدالملک، با حالتی غمگین به خانه‌ی جعفر می‌رودو به‌ جعفر می‌گوید کمکم کن تا بدهی‌‌ام را پرداخت کنم و در عوضش من نزد فرمانروا می‌روم و چنان از تو سخن می‌گویم که تمام بدگویی‌هایی را که از تو شنیده کنار بگذارد و تو را با "آغوش باز" بپزیرد. جعفر به عموی هارون قول داد که به او مقداری پول "قرض می‌دهد" تا بدهی‌هایش را پرداخت کند. فردای آن روز جعفر برمکی به مأمور خزانه فرمان داد "بدهی عبدالملک" را پرداخت کند و چون آن مأمور از دوستان نزدیک جعفر بود دستورش را انجام داد. چند روز بعد درباریان متوجه شدند که عموی حاکم "وضع مالی" بسیار خوبی پیدا کرده و "باعث و بانی" ثروتمند شدن او جعفر برمکی بوده است. این اخبار به گوش هارون الرشید رسید و با خود گفت به این بهانه جعفر را "مواخذه می‌کنم،" سپس فرمان داد تا او بیاورند. همین که جعفر برمکی را آوردند حاکم به او می‌گوید که تا آنجا که ما می‌دانیم تو "مال و ثروتی نداری" پس چگونه چنین پولی را به عموی من دادی؟! جعفر هم در پاسخ سؤال حاکم به او گفت شما درست فرمودید من مال و ثروتی ندارم و این پول را از "کیسه‌ی خلیفه" بخشیدم. هارون‌الرشید با تعجب گفت: من متوجه حرف‌های تو نمی‌شوم! "یعنی چه از کیسه‌ی خلیفه بخشیدم؟!" جعفر در پاسخ می‌گوید: جلوه‌ی خوبی ندارد که عموی شما از زیر دست شما پول "طلب کند" و برای شان و "مقام شما" خوب نیست. به همین دلیل من از مأمور خزانه خواستم تا بدهی عموی شما را پرداخت کند. هارون‌الرشید پس از شنیدن اصل قضیه بار دیگر "هوش و ذکاوت" جعفر را مورد ستایش قرار داد و از او خواست دوباره به‌عنوان "وزیر" به او خدمت کند. از آن زمان به کسی که برای انجام کار دوستانش از اعتبار دیگران خرج می‌کند، می‌گویند: «از کیسه خلیفه می بخشی؟» * امروزه هم کسانی پیدا می‌شوند که از جیب مردم بذل و بخشش می‌کنند و برای صرف بیت‌المال عمومی گشاده‌دستی دارند.! * 📚❦┅┅ @dastanvpand ✵━━┅═🌸‿🌸═┅━✵ .
🌸🍃🌸🍃 هارون الرشید چندین سال در شهر ری حکومت می‌کرد و فردی به اسم جعفر برمکی با ملیتی ایرانی به‌عنوان وزیر خدمت می‌کرد. او بسیار تیزهوش و زرنگ بود و یکی از افراد مهم و باارزش برای هارون الرشید به حساب می‌آمد و اغلب امور کشور را در دست داشت. اطرافیان هارون الرشید چشم دیدن جعفر برمکی را نداشتند و همیشه در پی آن بودند تا وی را پیش حاکم بد جلوه بدهند. در نهایت تلاش‌هایشان نتیجه می‌دهد و هارون الرشید به وزیرش بی‌اعتماد می‌شود و او را حتی در جلسات مهم هم دعوت نمی‌کرد. روزی عموی هارون، عبدالملک، با حالتی غمگین به خانه‌ی جعفر می‌رودو به‌ جعفر می‌گوید کمکم کن تا بدهی‌‌ام را پرداخت کنم و در عوضش من نزد فرمانروا می‌روم و چنان از تو سخن می‌گویم که تمام بدگویی‌هایی را که از تو شنیده کنار بگذارد و تو را با آغوش باز بپزیرد. جعفر به عموی هارون قول داد که به او مقداری پول قرض می‌دهد تا بدهی‌هایش را پرداخت کند. فردای آن روز جعفر برمکی به مأمور خزانه فرمان داد بدهی عبدالملک را پرداخت کند و چون آن مأمور از دوستان نزدیک جعفر بود دستورش را انجام داد. چند روز بعد درباریان متوجه شدند که عموی حاکم وضع مالی بسیار خوبی پیدا کرده و باعث و بانی ثروتمند شدن او جعفر برمکی بوده است. این اخبار به گوش هارون الرشید رسید و با خود گفت به این بهانه جعفر را مواخذه می‌کنم. سپس فرمان داد تا او بیاورند. همین که جعفر برمکی را آوردند حاکم به او می‌گوید که تا آنجا که ما می‌دانیم تو مال و ثروتی نداری پس چگونه چنین پولی را به عموی من دادی؟ جعفر هم در پاسخ سؤال حاکم به او گفت شما درست فرمودید من مال و ثروتی ندارم و این پول را از کیسه‌ی خلیفه بخشیدم. هارون‌الرشید با تعجب گفت من متوجه حرف‌های تو نمی‌شوم! یعنی چه از کیسه‌ی خلیفه بخشیدم؟ جعفر در پاسخ می‌گوید جلوه‌ی خوبی ندارد که عموی شما از زیر دست شما پول طلب کند و برای شان و مقام شما خوب نیست. به همین دلیل من از مأمور خزانه خواستم تا بدهی عموی شما را پرداخت کند. هارون‌الرشید پس از شنیدن اصل قضیه بار دیگر هوش و ذکاوت جعفر را مورد ستایش قرار داد و از او خواست دوباره به‌عنوان وزیر به او خدمت کند. از آن زمان به کسی که برای انجام کار دوستانش از اعتبار دیگران خرج می‌کند، می‌گویند «از کیسه خلیفه می بخشی؟» امروزه هم کسانی پیدا می‌شوند که از جیب مردم بذل و بخشش می‌کنند و برای صرف بیت‌المال عمومی گشاده‌دستی دارند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌