💖🎗💖🎗💖🎗💖🎗💖#شاید_معجزه ❤
#قسمت_هفدهم 7⃣1⃣
نویسنده: #سیین_باا😎
از صبح بچها به کمک اهالی روستا فضای جلوی حسینیه رو آماده کرده بودن برای عصر..
صندلی چیده بودن😄
ایستگاه صلواتی🍷
و گل نرگس هدیه میدادن مردم 🌼
و با کیک و شربت پذیرایی میکردن🍰🍷
نیم ساعت قبل از جشن رفتیم که اماده بشیم..
دخترا مانتو رنگی پوشیده بودن با روسری های گل گلی که حجاب لبنانی خیلی زیبا ترشون کرده بود...
ولی من چی؟! 🙁
بلد نبودم مثل اونا حجاب کنم..
+فاطمه؟!
_جانم؟!
فاطمه هم دانشگاهیم بود ازش خواستم برای منم مثل خودشون روسریمو ببنده..
+چه خوشکل شدی بانو!😍
فقط ریحانه چادر رنگی داری؟!🤔
لبخند زدم☺
آره داشتم..
همونی که ماه بانو برام هدیه آوورده بود..
همونیکه بوی یاس میداد😍
پوشیدمش💚
#چقدراحساسبهتریداشتم🍃🍡
#شاید_معجزه ❤
این هفته برام پر از استرس گذشته بود..
همش ترس اینو داشتم ک مراسم خوب پیش نره و شرمنده اهالی روستا بشم ..😞
اما به لطف خدا و بچه ها و خود اهالی اونقد خوب پیش رفته بود که امروز که روز آخر بود کل خستگی رو از تنم برده بود...😍
اومدیم آماده شیم و بریم ک دیگه کم کم مراسم شروع میشد..💫
شلوار مشکی مردونه و پیرهن سفیدمو پوشیدم ..😎
دستی هم به موهای نامرتبم کشیدم و...🎩
یکمم عطر زدم و با بچه ها رفتیم بیرون...😎
این روزا دوربین دارمون؛
یا همون خانم صالحی رو بیشتر شناخته بودم
اونقدر با روز اولی ک دیده بودمش تغییر کرده بود که .....بگذریم 😊
من مسئول ایستگاه صلواتی و پذیرایی بودم🍭🍷
هرکسی ک وارد فضای جشن میشد میومد شربت میخورد بعد میرفت سمت صندلیا...🍬
سرم پائین بود و تند تند شربت میریختم؛
که صدای یکی از خانوم های گروه خودم رو شنیدم که گفت :
+قبول باشه ازتون🌹
نگاهمو آوردم بالا تا ازش تشکر کنم که نگاهم افتاد به #دوربین_دارمون 😐
کی #چادری شد ...🤔
چقدر تغییر کرده بود..
داشت ازمون عکس میگرفت😂
که یه لیوان شربت برداشت و تشکر کرد و رفت ..😒
زیر لب زمزمه کردم
#چه_خوبه_این_معجزه_ها💗🍃💗
#شاید_معجزه ❤
.
اولین بار بود میومدم جشن نیمه ی شعبان🎊💚
برام پر از لذت بود😍
پر از حسآی خوبی هیچوقت نخواستم تجربه کنم😞
پر از آرامشی بود که هیچ کجای دنیا بهش نرسیده بودم💔
و تمام این #شیرینی ها رو مدیون #رفیق هایی بودم که سخاوتمندانه،
ریحانه یِ بی سر و پا رو قبول کرده بودن💫
اون روز تو همون جشنی که برای قدم هایِ مبارک #امام_مهدیم💚 بود دعا کردم خدا این آرامش رو از زندگیم نگیره💖
روز به روز حال خوبمو خوبترکنه ❤
از ته قلبم از شهدا خواستم خودشون هوایِ دلِ تازه ترمیم شده م رو داشته باشن☺
#همراهمون_باشید 😉
#ادامه_دارد 😎
💖🎗💖🎗💖🎗💖🎗💖
✅
🍃
🍃#کانال_داستان_و_رمان_مذهبی 👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662