eitaa logo
داستان و پند. ........ اخبار فوری استقلال پرسپولیس ورزش سه ازدواج موقت صیغه یابی
8.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4هزار ویدیو
69 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ ادمین @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
روز بعد دکتر مدارک من و سیما را برای ثبت نام در کالج آوآرمز با خودش برد من نریمان و سیاوش هم بعد از ناهار عازم استادیم ویمبلی شدیم. سیما از اینکه میخواستم تنهایش بگذارم راضی نبود. به گفته نریمان از 6 ماه قبل بلیطهای استادیوم بخصوص ویمبلی که بازیهای انگلستان آنجا انجام میشد رزرو شده بود.دکتر از سهمیه دانشکده سه بلیط استادیوم ویمبلی رزرو کرده بود که بخاطر من و سیاوش کار را بهانه کرد و به استادیوم نیامد.استادیوم تقریبا در حاشیه شمال شهر لندن واقع بود.عالوه بر تاکسی و سواری اتوبوسهای دو طبقه از مسیرهای مختلف تماشاچیان را به انجا میرساندند. از های بری تا ایستگاه اتوبوس پیاده رفتیم.خیلی زود اتوبوس رسید و ما سوار شدیم.نریمان ما را به طبق دوم برد تا شهر را بهتر تماشا کنیم.در طول مسیر غیر از عمارتهای قدیمی چیز دیگری جالب توجه نبود.ساختمانها و خیابانها و میادین برایم عادی بودند.بیشتر مسافرهای اتوبوس به ویمبلی میرفتند.ذوق و شوق فوتبال دوستان انگلیسی تماشایی بود.بعضی ها کاله کاسکت های مقوایی بسر گذاشته بودند عده ای پالکارد حمل میکردند و تعدادی هم پرچمهای بزرگ و کوچک در دست داشتند.هر چه به استادیوم نزدیکتر میشدیم تراکم جمعیت و اتومبیل محسوستر و هیجان زیادتر میشد.اتوبوسها در محوطه ای وسیع پشت سر هم توقف کرده بودند.ما از درب غرب استادیوم داخل شدیم.چون بلیط ها درجه بندی شده بود و ما باید در جایگاه درجه یک که صندلی هایش شماره داشت مینشستیم مشکلی نداشتیم. طرافداران متعصب انگلیسی لحظه ای ارام نداشتند گاهی دسته جمعی سرود میخواندند و زمانی پرچم ها را بالا و پایین میبردند و تیم ملی شان را تشویق میکردند .خلاصه بیکار نمیماندند.نیم ساعت بعد از ورود ما دیگر جای خالی به چشم نمی آمد.یک ساعت بعد همه درهای ورودی را بستند.طولی نکشید که فوتبالیستها دو تیم انگلستان و آرژانتین در میان شور و هیجان تماشاچیان به زمین آمدند.مربی ها و بازیکنان روی نیمکتهای کنار زمین نشستند و بازیکنان دو تیم روبروی جایگاه در یک امتداد صف کشیدند.گوینده استادیوم ابتدا بازیکنان تیم آرژانتین را معرفی کرد سپس نوبت به بازیکنان انگلستان رسید.نام هر بازیکن که در فضای استادیوم میپیچید جمعیت برای او هورا میکشید.پس از معرفی داور کاپیتان قوی هیکل آرژانتین و کاپیتان مو زرد انگلیسی را برای تعیین زمین و توپ فرا خواند.انگلیسی ها بازی را شروع کردند.جمعیت یک نفس تیم انگلستان را تشویق میکرد.آنها گل میخواستند آنطور که روزنامه ها نوشته بودند بازی آن روز برای انگلستان سرنوشت ساز بود. آرژانتینیها خیلی خشن بازی میکردند.هنوز نیم ساعت از بازی نگذشته بود که داور آلمانی یکی از آرژانتینیها را اخراج کرد.بازیکن اخارجی به نحوه داوری اعتراض میکرد و مایل به ترک زمین نبود.سرانجام بعد از 8 دقیقه تاخیر از زمین بیرون رفت و بازی ادامه یافت. آرژانتینی ها بیشتر تمایل به مزاحمت و ایجاد مانع بر سر راه انگلیسی ها داشتند و چندان عالقه ای به بازی فوتبال نشان نمیدادند.انگلستان نمیتوانست از میان مدافعین خشن برشی به سمت دروازه داشته باشد.تماشاچیان داشتند دیوانه میشدند.گل میخواستند و پیروزی.سرآلفرمزی مربی انگلستان از کنار زمین تیمش را هدایت میکرد.13 دقیقه به پایان مسابقه دروازه آرژانتین گشوده شد و بمب شادی میان تماشاچیان ترکید.استادیوم به لرزه در آمده بود.آنکه توپ را با ضربه سر گل کرده بود از خوشحالی روی چمن ولو شده بود وبقیه صورت او را غرق بوسه میکردند.13دقیقه آخر هم به اضافه 10 دقیقه وقت اضافی با ترس و دلهره به پایان رسید...... ادامه دارد..... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌