#باغ_مارشال_92
در پاریس کنار رود سن.. دنیا در نظرم همان بهشتی بود که به ما وعده داده بودند. لحظه ها آن قدر برایم لذتبخش
بود که رفت و برگشت اتوبوس به نظرم خیلی زودتر از زمان رفت و برگشت طول کشید. روی یکی از نیمکت های
چوبی کنار رود سن نشستیم. سیما می گفت: زندگی تو پاریس واقعا لذت بخشه. در حالی که من عقیده داشتم
کشورهای اروپایی فقط برای مسافرت های کوتاه مدت دلچسب هستند.
به هر حال نمی خواستیم وقتمان را با صحبت دباره عقایدمان بگذرانیم. حیف بود آن محیط و آدم ها را رها کنیم و به
بحث بپردازیم.
از آنجا تا هتل فاصله زیادی نبود. پیاده به طرف هتل راه افتادیم و ساعت از نیمه شب گذشته بود که رسیدیم. روی
تخت دراز کشیدیم و از روی نقشه نقاط دیدنی شهر را یادداشت می کردیم که خوابمان برد.
روز بعد، طبق معمول زودتر از خواب بیدار شدم. سیما را صدا زدم. هراسان از خواب پرید با دستپاچگی لباس
پوشیدیم و صبحانه را در رستوران هتل صرف کردیم و سپس به کمک نقشه، رهسپار برج ایفل شدیم. با اولین اشاره
تاکسی روبروی ما ایستاد. سوار شدیم . بعد زا میدان تروکاردرو به برج جایفل رسیدیم. واقعا شاهکار معماری فلزی
جهان بود. تا ظهر همان اطراف بودیم و ناهار را در رستوران معروف »سن میشل« خوردیم. بعد از ظهر به خیابان
»شانزه لیزه« رفتیم و کاخ الیزه را که محل کار رئیس جمهور فرانسه بود از نزدیک دیدیم. آنچه درباره کاخ الیزه
شنیده بودیم، با آنچه می دیدیم، خیلی تفاوت داشت. چند مرتبه از خیابان شانزه لیزه بالا و پائین رفتیم. هنوز
سنگفرش بود و معماری قدیم فرانسه در آنجا کاملا مشهود بود. مسئولین شهر سعی داشتند کاخ و خیابان را با همان
سنت قدیم حفظ کنند.
روز سوم نوبت به موزه »لوور« رسید. نزدیک در ورودی به چندین زبان نوشته شده بود:
»موزه لوور مشهور ترین موزه جهان که در سال 1793 تأسیس شده، در زمان لویی سیزدهم و چهاردهم محل کاخ
سلطنتی بوده و پس از انتقال دربار به کاخ »ورسای« به شکل موزه درآمده است.«
وقتی وارد شدیم، قبل از هرچیز شکوره و عظمت معماری آنجا ما را مبهوت کرد. به حدی که تا مدتی حواسمان به
تابلوها و اشیای قدیمی نبود.
شاهکارهای نقاشان معروف فرانسه، انگلستان، ایتالیا، فنلاند، آلمان، اسپانیا و حجاری های ارزنده یونان و روم قدیم
واقعا دیدنی بود.
بین آن همه تابلو، لبخند ژکوند، را خوب می شناختیم. تابلوهای »آتنا« الهه خرد، و »مریخ« خدای جنگ، »کارداوید«
تابلوی »پرومته قهرمان زنجیر شده« و تاجگذاری »مسیح« اثر »آنژلیکو« تابلوهایی بودند که عکس آنها را در بعضی از
مجالت و نشریات دیده بودم.
جسد مومیایی شده »رامس سوم« یکی از فرانه مصر برایمان بی اندازه جالب بود. مومیایی چنان استادانه انجام شده
بود که گمان می کردیم جسد تازه است.
ناهار را همان جا، داخل رستوران موزه خوردیم. بازدید از موزه تا غروب ، طول کشید، در صورتی که یک پنجم آن
را هم ندیده بودیم. هوا تقریبا تاریک شده بود که به هتل برگشتیم. روز دیگه را به کاخ های معروف پاریس که
آدرس هایشان در گوشه نقشه نوشته شده بود اختصاص دادیم.
کاخ الیزه را دیده بودیم. کاخ های »تویلری«، »تریایون« و »لوکزامبورگ« تاریخچه ای جداگانه داشتند...
ادامه دارد..
🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662