✨﷽✨
💠▫️ #داستان_شبانه
✍🏻راننده در دل شب برفی راه راگم کرد، و بعد از مدتی ناگهان موتورش خاموش شد... همان جاشروع کرد به شکایت از خدا که خدایا پس تو آن بالا چه کار میکنی که به کمک من نمیرسی؟ و از
همین قبیل شکایات...
✍🏻چون خسته بود , خوابش برد و وقتی صبح از خواب بلند شد,از شکایت های دیشب اش شرمنده شد, چون موتورش دقیقآ نزدیک یگ پرتگاه خطرناک خاموش شده بود و اگر چند قدمی دیگر میرفت امکان سقوط اش بود!!!
✍🏻به "خداوند کریم و رحیم" اعتماد داشته باشیم .اگر خداوند دری را می بندد .دست از کوبیدنش بردارید.
✍🏻هر چه در پشت ان بود قسمت شما نبود . به این بیندیشید که او ان در را بست چون می دانست ارزش شما بیشتر از ان است.
#کانال_داستان_و_رمان_مذهبی 👇
http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈