eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
🌈💥🌈💥🌈💥🌈💥 بسم الله الرحمن الرحیم بالاخره روز عروسیم رسید بعدازظهر با فاطمه راهی آرایشگاه شدیم کارم ساعت هفت تموم شد گوشیم برداشتم شماره امیر گرفتم -الو سلام آقای داماد کجایی؟ امیر:سلام عروس قشنگم سر خیابون خانمم گوشی که قطع کردم شنل پوشیدم صدای زنگ اومد فاطمه رفت تو یه اتاق دیگه امیر که اومد گفت:وای چه ماه شدی عزیزم چادر دادم دستش تا سرم کنه با حجاب کامل از آرایشگاه خارج شدم به فاطمه گفتم مادر عروسم بیا 😃😃 وارد تالار ک شدیم موقع اذان بود اول رفتیم نمازمونو خوندیم بعد رفتیم قسمتی ک مهمونا بودن بعد از اتمام جشن بغض کرده بودم چون دیگه از خانوادم جدا میشدم و باید میرفتم شیراز زندگی میکردم 😔😔 امیر: باید دوجا بریم منم امشب بهت میگم چرا تو را انتخاب کردم اول رفتیم مزار شهدا 😭😭😭 بعد تپه نورالشهدا امیر:زهرا بخاطر مال ثروتم دخترای زیادی میومدن سمتم دوسه هفته قبل از اومدن شما ب شیراز من رفتم مشهد اونجا یه همسر خوب و محجبه از خدا خاستم یکی که بین دین و عشق، دین انتخاب کنه زهرا به همین مکان خواب دیدم بعداز رفتن شما از شیراز که یه جایی مثل مزارشهدام لباس عروس تنته روی مزار پراز گلای سرخ خم شدم گلها زدم روش زده بود شهید مدافع حرم سیدمحمدحسین میردوستی بعدش درمورد تو شهید میردوستی تحقیق کردم خانم عالی بود وقتی فهمیدم عقدت چرا بهم خورده رو پاهام بند نبودم الحمدالله آخرشم بدستت آوردم -امیر😢😢 خیلی دوستت دارم تو تپه نورالشهدا دو رکعت نماز خوندیم قرار شد در اولین فرصت بریم تهران مزار شهید میردوستی شهیدی ک خودش ازدواجمو رقم زد .. نام نویسنده: بانو.....ش آیدی نویسنده 🚫کپی به شرط هماهنگی با نویسنده حلال است 📖📚📖📚📖📚📖📚📖 🌈💥🌈💥🌈💥🌈💥🌈 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662