🍃🌺
#داستان_عشقولانه_مذهبی
#فصل_دوم
#قسمت_چهارم_۲
منتظر دکترنشستم تا تشریف بیارن.....
بعد از حدود پنج دقیقه دکتر اومدن و سلام کردن،بلند شدم از جا و سلام کردم
گفتن:
+بفرمایید بشینید، در خدمتتون هستم
نفس عمیقی کشیدم گفتم :
+آقای دکتر،میشه راستش رو بهم بگید،چه اتفاقی برای همسرم افتاده؟
با مکث گفت :
+همسرتون، اسمشون چی بود؟
+امیر احمدی.. همین که تازه آزمبشی داده....
از جاش بلند شد و گفت:
+آهان،بله،راستش نمیدونم چجوری بهتون بگم....اما....
گفتم :
+آقای دکتر لطفا رُک و راست بهم بگید چه اتفاقی افتاده.....😔
همونجوری که قدم میزد گفت :
+راستش...
.......
#ادامه_دارد
🍃🌺🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما #حمایت کنـیـد😘🙏
#کانال_داستان 👇🌷
💓👉 @Dastanvpand 👈💓