eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.9هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌿🌺🌿🌺 اگر خدا بخواهد... خدا اشرف مخلوقات، پیامبر(ص) را در با سست ترین خانه «أوهن البیوت» که همان تار عنکبوت است حفظ می‌کند! خدا فرعون صاحب قدرت را؛ «وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ»، به وسیله ی  که به آن می‌نازید؛ «وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی»، غرق می‌کند. خدا درخت خشک، می‌شود؛ «وَهُزِّی إِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا» خدا برادران یوسف او را به ته چاه می اندازند، اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا اما او و مصر میشود. خدا ابراهیم را از آتش سخت نمرود میدهد، قُلْنا يا نارُ کُوني بَرْداً وَ سَلاماً عَلي إِبْراهيمَ ما خطاب كرديم كه اي سرد و براي ابراهيم باش. 📚آیات سوره انبیا، عنکبوت، توبه 🌺🌿 آدرس کانال در پیام رسان http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
❤️بِسمِ اللهِ الرَّحمٰـنِ الــرَّحیـم❤️ " " گناه کرد🔒 کلید 🔑: "رَبّنَا ظلمنا أنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ" پس مورد و قرار گرفت🌷 ============================ " " بین دشمنانش گیر افتاده بود🔒 کلید🔑: "یا اَلله اِنّی مَغلوب فَانتَصِر" پس گشایش الهی شد و با کشتی اش نجات یافت و نابود شدند🌹 ============================ " " پیر بود و همسرش هم نازا🔒 کلید🔑: "رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ" فرزندش را خدا به او کرد🌻 ============================ " " در شکم ماهی تنها مانده بود🔒 کلید🔑: "لاٰ اِلٰهَ اِلّا اَنتَ سُبحانَکَ اِنّی كُنتُ مِنَ الظّٰالِمين" پس از آن مصیبت بزرگ یافت🌼 ============================ " " به مصیبت و بیماری‌های سختی دچار شد🔒 کلید🔑: "یٰا اَلله مَسَّنِيَ الضُّرُّ" پس از درد و رنج یافت🍁 ============================ " " در آتش افکنده شد🔒 کلید🔑:"حَسبُنَا الله وَ نِعمَ الوَكيل" پس از نجات یافت💐 ============================ " " یوسف را از دست داده بود🔒 کلید🔑: "إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه" پس بعد سال‌ها یوسف را به او برگرداند🍂 ============================ " " در غار ثور توسط کافران محاصره شده بود🔒 کلید🔑: "لٰا تَحزَن اِنَّ اللهَ مَعَنا" پس بر پیروز شد🌿 ⁉️آیا برای بنده اش نیست⁉️ 👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662
🔰داستانی زیبا از که باعث جان صاحبان خانه شد❗️ 🔸الهام خداوند و شدن دزد 🔻در يکى از شهرهاى ايران، زن و مردى با هم کردند، يک سال و چند ماه از عروسى ايشان گذشت و خداوند کودکی به آنها هدیه کرد. 🔻در شب سردى از زمستان زن و شوهر و کودک همگى در اتاق خواب بودند که دزدى تصميم مى گيرد از آن منزل سرقت کند ـ گاهى پروردگار را نزد يک دزد مى برد و نمى گذارد دزدى کند ـ هيچ کس از حادثه اى که قرار است اتفاق بيفتد ندارد، نه همسايه ها و نه پدر و مادر. حفظ اين خانواده به وسيله يک دزد نيز ممکن است! 🔻نيمه شب دزد وارد اتاق مى شود، مى بيند زن و شوهر جوان خوابند، تمام اثاث ها هم است، قالى ها، فرش ها. داخل کمد لباس هاى قيمتى، طلا و نقره هست، خيلى خوشحال مى شود. يک لحظه به اين امر فکر مى کند که اگر اين نوزاد بيدار شود و گريه کند و اين زن و شوهر نيز بيدار شوند، در آن صورت من نمى توانم کارى بکنم. 🔻به او الهام مى شود، آهسته کودک را بلند مى کند و در ايوان خانه مى گذارد و برمى گردد که بلافاصله کودک بيدار مى شود و گريه مى کند و سپس پدر و مادر به دنبال کودک بيرون مى آيند. ❤️خداوند را طورى قرار داده است که با کوچک ترين صداى فرزند بيدار مى شود، اگر مادر بيدار نشود هزاران خطر بچه ها را از بين مى برد. 🔻مادر مى بيند صداى گريه بچه مى آيد ولى بچه سر جايش نيست، با وحشت شوهر را بيدار مى کند و مى بينند صدا از بيرون مى آيد. بچه سه ماهه که بيرون نمى تواند برود! وحشت زده با همديگر به طرف ايوان مى دوند. در همين لحظه طاق چوبىِ موريانه خورده فرو مى ريزد و صداى ريزش طاق، همسايه ها را بيدار کرده، همه داخل کوچه براى نجات آنان مى آيند و مى بينند زن و شوهر و بچه بيرون از خانه هستند. 🔻گرد و غبار اتاق نشست، دزد هم بين مردم بود و چيزى نمى گفت، ولى فکر کرد اگر من بروم اين داستان را براى آنها بگويم آنها به خدا بيشتر می‌شود. حال که نتوانستيم دزدى کنيم، اعتقاد مردم را به خدا زياد کنيم! 🔻دزد جلو آمد و به زن و شوهر گفت: داستان از اين قرار است. زن و شوهر و همسایه‌ها دزد را و رها کردند و پول خوبى نيز به او دادند و گفتند: برو با اين پول کاسبى کن، ديگر هم دزدى نکن. دزد گفت: 💠دنبال دزدى نخواهم رفت و اگر به من پول هم نمى داديد من دنبال دزدى نمى رفتم.💠 📎 برگرفته از کتاب هدایت تکوینی و تشریعی اثر استاد حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
🔰داستانی زیبا از که باعث جان صاحبان خانه شد❗️ 🔸الهام خداوند و شدن دزد 🔻در يکى از شهرهاى ايران، زن و مردى با هم کردند، يک سال و چند ماه از عروسى ايشان گذشت و خداوند کودکی به آنها هدیه کرد. 🔻در شب سردى از زمستان زن و شوهر و کودک همگى در اتاق خواب بودند که دزدى تصميم مى گيرد از آن منزل سرقت کند ـ گاهى پروردگار را نزد يک دزد مى برد و نمى گذارد دزدى کند ـ هيچ کس از حادثه اى که قرار است اتفاق بيفتد ندارد، نه همسايه ها و نه پدر و مادر. حفظ اين خانواده به وسيله يک دزد نيز ممکن است! 🔻نيمه شب دزد وارد اتاق مى شود، مى بيند زن و شوهر جوان خوابند، تمام اثاث ها هم است، قالى ها، فرش ها. داخل کمد لباس هاى قيمتى، طلا و نقره هست، خيلى خوشحال مى شود. يک لحظه به اين امر فکر مى کند که اگر اين نوزاد بيدار شود و گريه کند و اين زن و شوهر نيز بيدار شوند، در آن صورت من نمى توانم کارى بکنم. 🔻به او الهام مى شود، آهسته کودک را بلند مى کند و در ايوان خانه مى گذارد و برمى گردد که بلافاصله کودک بيدار مى شود و گريه مى کند و سپس پدر و مادر به دنبال کودک بيرون مى آيند. ❤️خداوند را طورى قرار داده است که با کوچک ترين صداى فرزند بيدار مى شود، اگر مادر بيدار نشود هزاران خطر بچه ها را از بين مى برد. 🔻مادر مى بيند صداى گريه بچه مى آيد ولى بچه سر جايش نيست، با وحشت شوهر را بيدار مى کند و مى بينند صدا از بيرون مى آيد. بچه سه ماهه که بيرون نمى تواند برود! وحشت زده با همديگر به طرف ايوان مى دوند. در همين لحظه طاق چوبىِ موريانه خورده فرو مى ريزد و صداى ريزش طاق، همسايه ها را بيدار کرده، همه داخل کوچه براى نجات آنان مى آيند و مى بينند زن و شوهر و بچه بيرون از خانه هستند. 🔻گرد و غبار اتاق نشست، دزد هم بين مردم بود و چيزى نمى گفت، ولى فکر کرد اگر من بروم اين داستان را براى آنها بگويم آنها به خدا بيشتر می‌شود. حال که نتوانستيم دزدى کنيم، اعتقاد مردم را به خدا زياد کنيم! 🔻دزد جلو آمد و به زن و شوهر گفت: داستان از اين قرار است. زن و شوهر و همسایه‌ها دزد را و رها کردند و پول خوبى نيز به او دادند و گفتند: برو با اين پول کاسبى کن، ديگر هم دزدى نکن. دزد گفت: 💠دنبال دزدى نخواهم رفت و اگر به من پول هم نمى داديد من دنبال دزدى نمى رفتم.💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
🔰داستانی زیبا از که باعث جان صاحبان خانه شد❗️ 🔸الهام خداوند و شدن دزد 🔻در يکى از شهرهاى ايران، زن و مردى با هم کردند، يک سال و چند ماه از عروسى ايشان گذشت و خداوند کودکی به آنها هدیه کرد. 🔻در شب سردى از زمستان زن و شوهر و کودک همگى در اتاق خواب بودند که دزدى تصميم مى گيرد از آن منزل سرقت کند ـ گاهى پروردگار را نزد يک دزد مى برد و نمى گذارد دزدى کند ـ هيچ کس از حادثه اى که قرار است اتفاق بيفتد ندارد، نه همسايه ها و نه پدر و مادر. حفظ اين خانواده به وسيله يک دزد نيز ممکن است! 🔻نيمه شب دزد وارد اتاق مى شود، مى بيند زن و شوهر جوان خوابند، تمام اثاث ها هم است، قالى ها، فرش ها. داخل کمد لباس هاى قيمتى، طلا و نقره هست، خيلى خوشحال مى شود. يک لحظه به اين امر فکر مى کند که اگر اين نوزاد بيدار شود و گريه کند و اين زن و شوهر نيز بيدار شوند، در آن صورت من نمى توانم کارى بکنم. 🔻به او الهام مى شود، آهسته کودک را بلند مى کند و در ايوان خانه مى گذارد و برمى گردد که بلافاصله کودک بيدار مى شود و گريه مى کند و سپس پدر و مادر به دنبال کودک بيرون مى آيند. ❤️خداوند را طورى قرار داده است که با کوچک ترين صداى فرزند بيدار مى شود، اگر مادر بيدار نشود هزاران خطر بچه ها را از بين مى برد. 🔻مادر مى بيند صداى گريه بچه مى آيد ولى بچه سر جايش نيست، با وحشت شوهر را بيدار مى کند و مى بينند صدا از بيرون مى آيد. بچه سه ماهه که بيرون نمى تواند برود! وحشت زده با همديگر به طرف ايوان مى دوند. در همين لحظه طاق چوبىِ موريانه خورده فرو مى ريزد و صداى ريزش طاق، همسايه ها را بيدار کرده، همه داخل کوچه براى نجات آنان مى آيند و مى بينند زن و شوهر و بچه بيرون از خانه هستند. 🔻گرد و غبار اتاق نشست، دزد هم بين مردم بود و چيزى نمى گفت، ولى فکر کرد اگر من بروم اين داستان را براى آنها بگويم آنها به خدا بيشتر می‌شود. حال که نتوانستيم دزدى کنيم، اعتقاد مردم را به خدا زياد کنيم! 🔻دزد جلو آمد و به زن و شوهر گفت: داستان از اين قرار است. زن و شوهر و همسایه‌ها دزد را و رها کردند و پول خوبى نيز به او دادند و گفتند: برو با اين پول کاسبى کن، ديگر هم دزدى نکن. دزد گفت: 💠دنبال دزدى نخواهم رفت و اگر به من پول هم نمى داديد من دنبال دزدى نمى رفتم.💠 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
خرداد و تيرماه 67 وضعيت ها تغيير كرد و تمام دنيا پشت سر صدام قرار گرفت تا با حمايت از او جنگ به نفع عراق پايان داده شود حتي استفاده از سلاح هاي غير متعارف و شيميايي را به او دادند. علي هاشمي و يارانش كه مسئول حفظ از جزاير مجنون بودند با حمله همه جانبه عراق مواجه شدند ، در تیرماه 1367 دشمن برنامه وسیعی برای بازپس گیری جزایر مجنون انجام داد. یک شب قبل از تک به جزایر در نشستی در جمع رزمندگان و فرماندهان گفت: «دشمن باید از نعش من رد بشود تا بتواند جزایر را بگیرد اگر دشمن جزایر را بگیرد من بر نمی گردم.» در روز موعود یعنی 4/4/67 دشمن سطح وسیعی از منطقه را زد و بعد به جزایر حمله نمود. رزمندگان بسیار مقاومت کردند و حاج علی با تعدادی از بچه های قرارگاه نصرت ماندند. هر چقدر به ایشان اسرار می کردند که به عقب برگردد و ایشان قبول نمی کرد. و می گفت: «تا یک نفر هم در جزایر باشد من عقب نمی آیم. بیایم به مردم چی بگویم. بگویم بچه هایتان را رها کردم و برگشتم.» حس مسولیت پذیری ایشان اجازه عقب آمدن نمی داد، چون در آن زمان چند هزار نیرو در منطقه بود که حضور حاج علی در قرارگاه خاتم4 که در ضلع شمال شرقی جزیره شمالی بود، باعث تعداد زیادی از افراد شد. و فرماندهان یگان های تحت امر را برای عقب نشینی شخصاً هدایت می کرد و مرتب سفارش می کرد که مراقب باشید کسی جا نماند. حضور شخص ایشان باعث هزاران رزمنده از خطر اسارت شد. پیش بینی ایشان درست از آب درآمد. ایشان آخرین کسی بود که از جزایر خارج شد همانطور که سال 62 کسی بود که پا در جزایر گذاشت.در قرارگاه خاتم 4 نهایتاً 13 نفر مانده بودند و عقب نشيني نكردند بعد از سقوط جزاير 7 نفر بازگشتند، 2 نفر اسير شدند و حاج علی به همراه 3 نفر ديگر اثر گرديدند و سرنوشت علي در پرده اي از ابهام فرو رفت. خبر رسید هلی کوپترهای عراقی در جزیره نشستند دشمن نیزارها را آتش زد حاج علی و همراهان از قرارگاه خارج شدند و در نیزارها پناه گرفتند و از ایشان دیگر خبری نشد.نیروهای اطلاعات و برون مرزی بسیج شدند و تمام منطقه و حتی استان های جنوبی عراق را گشتند اما هیچ خبری از حاج علی نبود. بسیاری امیدوار بودند که شده است و از سال 67 تا 83 زمان سقوط صدام هیچ سخنی از سردار گمنام هور به زبان ها نیامد نه مراسمی نه یادواره ای و نه یادمانی و... که اگر اسیر دشمن شده است شناسایی نشود و آسیبی به او نرسد. اما بعد از صدام باز هم خبری از اسارت حاجی نبود. حتی مخفی ترین زندان های عراق هم توسط نیروهای مجاهد عراقی بازرسی شد اما باز هم خبری از حاج علی نبود.در سال 89 پس از پيكر شهدا در مناطق عملياتي پيكر اين سردار شهيد به همراه سه تن از ياران وفادارش پیدا شد و با انجام هایDNA ، صحت انتصاب این پیکر به سردار سرلشکر شهید حاج علی هاشمی تائید شد و يوسف هور بعد از 22 سال غربت و به آغوش وطن بازگشت. 🌷 ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662 ‌‌‌‌‌‌
» 🌺آیت الله جوادی آملی: هر کس یک ساعت برای زحمت بکشد ده ساعت او را حفظ میکنند و به پیش می برند و قهراً پیدا مــےڪند. @Dastan1224