eitaa logo
داستان و پند. ........ اخبار فوری استقلال پرسپولیس ورزش سه ازدواج موقت صیغه یابی
8.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4هزار ویدیو
69 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ ادمین @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان یاسمین مادر فرنوش – فرشته خانم نه ، فقط فرشته بايد عادت كني ديگه مونده بودم چي بگم . از يه طرف روم نمي شد با اسم فرشته صداش كنم . از يه طرف هم نمي خواستم حاال كه كمي با من مهربون : شده ، همه چيز رو خراب كنم اين بود كه مجبوري گفتم بله فرشته ، منم آدمم و با خواسته هاي يه آدم . منم دلم خواسته كه يه زندگي خوب داشته باشم حاال نه به اين صورت كه ويال و - . خونه هزار متري و ماشين آخرين مدل و اين حرفها . همين كه يه زندگي معقول برام درست بشه ، خدا رو شكرمي كنم مادر فرنوش – آفرين اين درسته . البته براي سن و موقعيت تو . بعد ها بايد خيلي خيلي بهتر بشه . تو آينده داري . بايد فكر پيري . و كوري هم باشي ولي خب ، شما موقعيت و اوضاع و احوال رو كه مي دونين چه جوريه ؟- مادر فرنوش – آره مي دونم . ولي اونها رو هم ميشه درست كرد . فقط آدم بايد با عقلش تصميم بگيره نه با احساساتش .حاال هر چي من بهت بگم گوش مي كني ؟ . هر چي شما بفرمائيد ، من همون كار رو مي كنم- . مادر فرنوش – آفرين آفرين مطمئن باش منم كمكت مي كنم و ولت نمي كنم : بلند شد و ليوانش رو پر كرد و برگشت سرجاش نشست و گفت . اول از همه تو احتياج داري كه يكي حمايتت كنه- . من هميشه خدا رو داشتم- . نذاشت حرفم تموم بشه خدا براي آدم ها موقعيت خوب جور مي كنه كه ! خدا به آدم عقل داده . از آسمون كه گوني گوني اسكناس رو نمي اندازه جلو پات- . بايد با يه تصميم خوب ازش استفاده كرد . بله خب درست مي فرمايين- مادر فرنوش- پس گوش كن . تو فعالً برات ازدواج زوده . بايد كمي صبر كني تا وضع ت خوب بشه . قبل از اينكه فرنوش تو رو . ببينه و عاشقت بشه ، قرار بود با بهرام پسرخاله ش عروسي كنه . البته خودش راضي نبود اما من راضي ش مي كردم االن جووني و خوش .صد تا دختر خوشگل تر از فرنوش برات پيدا مي شه . تو بايد فكر آينده ت باشي . تو فرنوش رو ول كن قيافه . پا كه به سن بزاري و زيادي بهت فشار بياد ، كچل مي شي و ديگه تو روت نگاه نمي كنه !آدم كه زياد فكر و خيال داشته ! باشه اولين چيزش اينه كه موهاش مي ريزه مي دمش به بهرام و راهي شون مي كنم خارج . مي مونه تو ! زير بال و پرت رو مي گيرم . بذار فرنوش بره دنبال زندگي خودش و برات خونه و ماشين و همه چيز جور مي كنم . منم يه زن تنهام . اين ستايش پيزوري هم كه سرش به موس موس كردن در ... دخترهاي فاميل گرمه ! منم از زندگي خير نديدم و از جووني م هيچي نفهميدم . بخدا سني هم ندارم ! سي و هفت هشت سالمه ! اگه !!!.... آفتاب جووني م هنوز غروب نكرده ! نمي ذارم بهت بد بگذره!تو قول بدي كه به من وفادار بموني ، منم جبران مي كنم !ديگه بقيه حرفهاش رو نفهميدم ! دور و برم رو نگاه كردم . ويالي خالي يه خارج از شهر ! موسيقي ماليم و نور آتيش اصالً چرا من خر متوجه نشده بودم ! چرا گذاشتم تا اينجا پيش بره ؟ حاال ديگه همه چيز خراب شد كه ! اگه كوچكترين اميدي هم ! بود ، از بين رفت كه ! واي چه ديوي يه اين زن! فرنوش من كجا داره زندگي مي كنه ! اگه اين جريان رو بفهمه نابود مي شه برگشتم و نگاهش كردم . با يه لبخند هوسناك ، هنوزم داشت برام حرف مي زد ! بلند شدم و فرار كردم ! روي سنگ ليز كف سالن خوردم زمين و دوباره بلند شدم و دويدم ! نمي دونم چطور از در ويال بيرون اومدم ، فقط يه لحظه بعد خودم رو ديدم كه توي جاده ! فرعي در حال دويدن هستم . تازه متوجه وضع خودم شدم . اگه كسي مي ديد كه اينطوري از ويال بيرون اومدم . حتماً فكر مي كرد دزدم و دارم فرار مي كنم . شروع كردم به راه رفتن . اما خيلي تند . دلم مي خواست زودتر از محوطه اين ويال و شهرك خارج بشم واي اگه براي پوشوندن گند خودش يه تهمتي چيزي به من بزنه چيكار كنم ؟ چرا فرار كردم ؟ كاش صبر مي كردم و باهاش حرف مي زدم . كاش خيالش رو راحت مي كردم كه از اين جريان به كسي چيزي . نمي گم . اما نه ! همون بهتر كه فرار كردم . لحظه آخر تو چشماش برقي رو ديدم كه اگر دير مي جنبيدم ممكن بود همه چيز رو آتيش بزنه خدا جون اگه به فرنوش يه چيزايي ديگه بگه و همه چيز رو وارونه جلوه بده چي ؟ اگر فرنوش بو ببره كه چي شده ، چي مي شه ؟ اصالً كمكم مي كرد و طفلك بهم گفته بود كه اين زن مثل . اما نه ، اون زرنگ تر و گرگ تر از اين حرفهاست . كاش االن كاوه اينجا بود ! ابليس و شيطونه مرده شور هر چي پول و ثروت ببرن . اگه قرار بشه بعد از پولدار شدن ، شوهر به زنش خيانت كنه و زن به شوهرش ، فاتحه ! همه چيز رو بايد خوند رسيدم سر جاده . اومدم جلوي يه . باورم نمي شد كه يه مادر در حق دخترش اينكار رو بكنه ! مرده شور اين زندگي ها رو ببرن . ماشين رو بگيرم كه يكي از پشت سرم ، برام بوق زد تمام بدنم لرزيد . جرأت برگشتن و نگاه كردن رو نداشتم . ديگه دلم نمي خواست چشمم به چشم اين پليد بيفته . 👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb0