eitaa logo
داستان و پند. ........ اخبار فوری استقلال پرسپولیس ورزش سه ازدواج موقت صیغه یابی
8.3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4هزار ویدیو
69 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ ادمین @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان و پند. ........ اخبار فوری استقلال پرسپولیس ورزش سه ازدواج موقت صیغه یابی
#پارت45 رمان یاسمین پشت تلفن باهام حرف زدي و نذاشتي اينكارو بكنم ، احساس كردم كه تو كسي هستي كه مي
رمان یاسمین بعد هر دعوا ، نوبت احترام تپون كردنه- پدر كاوه – داري چي مي گي كاوه ؟ . كاوه – هيچي صحبت احترام خانم زن صاحب خونه بهزاده ! خيلي خانم خوبيه من و فرنوش و ژاله خنديديم . فرنوش – اينم نوشابه بهزاد خان . دستتون درد نكنه فرنوش خانم . خيلي ممنون . شرمنده مي فرماييد- . كاوه – بهزاد جان اون مثل چي بود ؟ و مشغول غذا خوردن شد مادر كاوه – كدوم مثل كاوه ؟ : من در حاليكه هول شده بودم گفتم . كاوه با من شوخي مي كنه- . كاوه – مي گن هر چه نصيب است همانت دهند ستايش- چطور مگه ؟ ! از زير ميز با پام محكم زدم به پاي كاوه كه يه دفعه بلند گفت : "آخ " . بعد گفت : آخ از اين روزگار . آخه بهزاد امشب نمي خواست بياد اينجا ، ولي انگار قسمت اين بود . البته منظور كاوه ، ضرب المثل با پا پس مي زنه و با دست پيش مي كشه بود . پدر كاوه – بفرماييد خواهش مي كنم غذا سرد مي شه . اين كاوه امشب چونه اش گرم شده ! بله همينطوره . كاوه جون از چونه اش بيش از حد استفاده مي كنه- بله بله ! نفهميدم ! تا همين صبحي نفس رو بزور مي كشيدي ، چطور شده شعار ميدي ؟ انگار امشب خيلي چيزها گرم –كاوه . شده ، تنها چونه من نيست ژاله – كاوه خيلي شلوغش كردي ها ! مي ذاري شام بخوريم يا نه ؟ . ستايش – نشاط كاوه خان ، انسان رو شاد مي كنه !كاوه – خيلي ممنون جناب ستايش . بازم شما . بعضي ها كه مثل پيشي مي مونن پدر كاوه – پيشي؟ . منظورش گربه اس . داره به من ميگه- . كاوه – مار و مور گوشت تنم رو بخوره اگه بشما نسبت گربه بدم : بعد آروم زير لبي گفت ! جز سگ هيچ وصله اي به تو نمي چسبه - همه شورع به خنديدن كردن و در محيط گرمي ، خوردن شام شروع شد . بعد از شام ، همه توي سالن جمع شدن و مشغول صحبت . شديم . مادر كاوه – تو رو خدا تعارف نكنيد . ميوه پوست بكنيد . كاوه – بهزاد سيب دوست داره بهش چپ چپ نگاهش كردم و وقتي متوجه فرنوش شدم ، ديدم سرش رو پائين انداخته و مي خنده . خودم هم خندم گرفت . منظور كاوه سيبهائي بود كه براي فرنوش خريده بودم . چند دقيقه اي كه گذشت ، فرنوش بلند شد و يه بشقاب ميوه پوست كنده جلوي من . گذاشت . كاوه – خدا شانس بده ! از كرخه تا كره مريخ . خيلي ممنون فرنوش خانم- كاوه – بهزاد جان ، همون خانم ستايش مي گفتي بهتر نبود ؟ . خيس عرق شدم . بهش چشم غره رفتم ! كاوه – چپ چپ نگاه نكن . به فرنوش خانم هم مي گم تو رو آقاي فرهنگ صدا كنه . دوباره همه خنديدند ! پدر كاوه – كاوه يه دقيقه آروم نگيري ها ! كاوه – هپتا ژاله – هپتا يعني چي ؟ . كاوه – يعني ابدا ، يعني ابدا تا زبان در كام است از زخم زبون نبايد غافل شد . باور كنيد سر كالس و توي بيمارستان هم همينطوره- . مادر كاوه- بچگي هاش هم همينطور بود. تنهائي خونه رو روي سرش مي ذاشت پدر كاوه – بهزاد جان ، اين پسر اصالً درس مي خونه ؟ وهللا چي بگم ؟- كاوه – از همه تو كالس دقيق تر من هستم .! يادته بهزاد ؟ سر كالس تشريح ؟ اون مرده هه يادت نيست ؟ . ژاله – تو رو خدا حرف مرده نزنين كه من مي ترسم . بي اختيار خنده ام گرفت . ياد كاري كه كاوه سر كالس تشريح كرده بود افتادم . ستايش – بهزاد خان تعريف كن . كاوه – تعريف كن بهزاد اما همه ش رو نگو . جاهاي بدش رو سانسور كن . دوباره خندم گرفت . با خنده من ، همه مشتاق شنيدن شدن ساعت تشريح بود . بچه هاي كالس راه افتاديم و رفتيم سالن تشريح . استاد هم با ما اومد . وسط سالن ، روي تخت ، جنازه يه .مرده مرد بود كه بايد توسط استاد تشريح مي شد . روش يه مالفه سفيد كشيده بودند . خالصه همه جمع شديم دور جسد . تا استاد مالفه رو از روي مرده كنار زد . ديديم يه خيار دست مرده هس و دم دهنش گرفته و مي خواد گاز بزنه . دو تا از خانم ها از ترس غش كردن . استاد از خنده مرده بود نمي دونم اين كاوه چطوري قبل از شروع كالس رفته بود اونجا و يه خيار داده بود دست مرده هه ؟بعد از اينكه بچه ها خوب خنده هاشون رو كردن ، استاد به كاوه گفت برو بيرون . كاوه گفت : استاد مرده هه هوس خيار كرده ، من چرا برم بيرون؟ استاد كه آذري زبان بود گفت : اجه گبول كنيم مرده گادره خيار بخوره ، گير گابل گبوله كه خودش بتونه بره خيار بخره ! اونم اين ! خيار گلمي رو ! احتماالً خريد خيار ، كار تو جانور بوده پدر كاوه و آقاي ستايش كه اشك از چشمهاشون سرازير بود ، اصالً نمي تونستن حرف بزنن . مادر كاوه مات كاوه رو نگاه مي : كرد . ژاله و فرنوش مي خنديدن . وقتي خنده ها تموم شد ، ژاله گفت كاوه تو چطور جرات كردي تنهايي بري اونجا 👇 http://eitaa.com/joinchat/3453091851Cb049da4662