💎 شتر را به نمد داغ میکنند
شتری از صاحب خود به شتری دیگر شکایت کرد که همواره بارهای گران بر پشت من میگذارد و مرا طاقت تحمل آن نیست.
شتر پرسید: بار او چه چیز است که از حمل آن عاجزی؟
گفت: اغلب اوقات نمک است.
گفت: اگر در راه جوی آبی باشد، یکی دو مرتبه در آن جوی آب بخواب تا نمکها آب شود و بار تو سبک گردد و نقصان به صاحب تو رسد تا بعد از این تو را رنجه ندارد.
شتر به سخن ناصح عمل کرد.
صاحب شتر دریافت که خوابیدن شتر در میان آب، به سبب ضعف و بیقوتی نیست، بلکه از روی حیله است.
پس این بار نمد بارش کرد.
شتر سادهلوح به طریق معهود، در میان آب خوابید، ولی بارش دو چندان شد.
صاحب شتر به زجر و شلاق، تمامش برخیزانید و شتر از بیم چوب، دیگر هرگز در میان آب نخوابید و این مثل شد که شتر را به نمد داغ میکنند.
پیامها
نیرنگ و فریب، سرانجامی جز شکست ندارد.
کاربرد:
این مثل در بیان سرانجام انسان مکار و فریبکار به کار میرود.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#داستان_های_بحار_الانوار
#راز_ویرانی_مسجدی_در_یمن ❗️
قومی در ساحل عدن مسجدی بنا کردند، اما وقتی کار ساختن آن تمام شد، ناگهان مسجد فرو ریخت، آن قوم نزد خلیفه اول رفته و داستان خراب شدن مسجد را با او در میان گذاشتند.
خلیفه گفت: باید بنای #مسجد را محکم بسازید.
مجدداً مسجد را ساختند، ولی ویران شد، باز هم نزد خلیفه رفتند و جریان را به اطلاع رساندند، خلیفه نمیدانست چه باید بکند، مثل همیشه به حضرت علی علیه السلام متوسل شد و از او کمک خواست.
مولای متقیان علی علیه السلام فرمود:
طرف راست و چپ قبله را حفر نمایید، دو #قبر آشکار میشود که روی آن نوشته شده:
«من رضوا هستم و خواهرم حیا که هر دو دختران تُبّع پادشاه یمن هستیم، ما مُردیم در حالی که به خداوند شرک نورزیدیم».
پس آنها را در آوردید، غسل و کفن کنید و بر آنها نماز بخوانید و بعد آنها را به خاک بسپارید،
سپس مسجد را بنا کنید تا خراب نشود
آنان امر حضرت را اجرا کردند و پس از آن مسجد خراب نشد.
📓بحارالانوار،ج41، ص297، ح22
•✾📚 @Dastan 📚✾•
💎 توی یک جمع نشسته بودم بیحوصله بودم.
مجلهای برداشتم ورق زدم،
مداد لای آن را برداشتم همینکه توی دلم خواندم سه عمودی
یکی گفت: بلند بگو
گفتم یک واژهی سه حرفیه، از همه چیز برتر است
حاج آقا گفت: خدا
تازه عروس مجلس گفت: عشق
شوهرش گفت: یار
کودک دبستانی گفت: علم
مامانم گفت: پول اگه نمیشه طلا، سکه
مادر بزرگ پیر گفت: عمر
سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار
محسن خندید و گفت: وام
یکی از آن میان بلند گفت: وقت
یکی گفت: آدم
دوباره حاج آقا گفت: خدا
خنده تلخی کردم و مداد را گذاشتم سرجایش
ولی دریافتم، هرکس جدول زندگی خود را دارد،
تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی حتی یک واژهی سه حرفی آن هم درست در نمیآید.
شاید کودک پابرهنه بگوید کفش
کشاورز بگوید برف
لال بگوید سخن
ناشنوا بگوید نوا
نابینا بگوید نور
ومن هنوز در اندیشهام
واژهی سه حرفی جدول زندگی من چیست؟
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔆 بین یکدیگر الفت ایجاد کنید 🔆
🌟امام محمد باقر (علیه السلام):
🔹رحِمَ اللَّهُ امْرَأً أَلَّفَ بَيْنَ وَلِيَّيْنِ لَنَا
🔹يا مَعْشَرَ الْمُؤْمِنِينَ تَأَلَّفُوا وَ تَعَاطَفُوا
🔸رحمت خدا بر کسی که بین دوستان و شیعیان ما #آشتی و #الفت ایجاد کند.
🔸ای مؤمنین! بین یکدیگر الفت ایجاد کنید و به هم مهر بورزید.
📚 ارشاد القلوب دیلمی ج 1 ص 179
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🚩بخشش و بزرگی
روايت شده است كه مردى به حضور امير المؤمنين على(عليه السّلام)آمد و گفت:
اى امير المؤمنين مرا به تو نيازى است.
فرمود: آن را روى زمين بنويس كه درماندگى را در تو آشكار مىبينم.
او بر روى زمين نوشت، من بينوايى نيازمندم.
آن حضرت به قنبر فرمودند: دو حله بر او بپوشان و آن مرد اين ابيات را سرود :
«بر من جامهيى پوشاندى كه كهنه خواهد شد و من بزودى از ستايش بر تو جامهها مىپوشانم. هر چند تو،در جستجوى پاداشى به آنچه كه من رسيدم نيستى ولى با نيايش و ستايش من به مكرمت مىرسى.همانا ستايش موجب زنده شدن ياد و نام كسى است كه ستايش مىشود،همچون باران كه كوه و دشت را زنده مىكند.در روزگار نسبت به كارهاى نيكى كه آغاز كردهاى كوتاهى مكن كه هر بنده بزودى به آنچه انجام داده، پاداش داده مىشود.»
اميرالمؤمنين فرمود: صد دينار به او بدهيد!
گفتند:او را براستى بىنياز فرمودى. گفت:آرى، شنيدم پيامبر مىفرمود،از مردم به اندازۀ منزلت ايشان قدردانى كنيد و سپس فرمود:
من در شگفتم از مردمى كه بندگان را با اموال خود مىخرند و آزادگان را با بخشش و نيكى خويش نمىخرند
كَسَوْتَنِي حُلَّةً تَبْلَى مَحَاسِنُهَا
فَسَوْفَ أَكْسُوكَ مِنْ حُسْنِ اَلثَّنَاءِ حُلَلاً
إِنْ نِلْتَ حُسْنَ ثَنَائِي نِلْتَ مَكْرُمَةً
وَ لَسْتَ تَبْغِي بِمَا قَدْ نِلْتَهُ بَدَلاً
إِنَّ اَلثَّنَاءَ لَيُحْيِي ذِكْرَ صَاحِبِهِ
كَالْغَيْثِ يُحْيِي نِدَاءَ اَلسَّهْلِ وَ اَلْجَبَلاَ
لاَ تَزْهَدِ اَلدَّهْرَ فِي عُرْفٍ بَدَأْتَ بِهِ
فَكُلُّ عَبْدٍ سَيُجْزَى بِالَّذِي فَعَلاَ،
🔸روضة الواعظین , ج 2 , ص 357
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🚩قل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ
به مؤمنان بگو چشم های خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و عفاف خود را حفظ کنند؛ این برای آنان پاکیزهتر است؛
خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است!
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🚩رسول الله صلیالله علیه وآله:
لَا تَتَّبِعُوا عَوْرَاتِ الْمُؤْمِنِینَ فَإِنَّهُ مَنْ تَتَبَّعَ عَوْرَاتِ الْمُؤْمِنِینَ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَوْرَتَهُ وَ مَنْ تَتَبَّعَ اللَّهُ عَوْرَتَهُ فَضَحَهُ وَ لَوْ فِی جَوْفِ بَیْتِه ..؛
عیب های مومنان را جستجو نکنید زیرا هر که دنبال عیبهای مؤمنان بگردد، خداوند عیب های او را دنبال کند و هر که خداوند متعال عیوبش را جستجو کند، او را رسوا سازد گرچه درون خانه اش باشد.
🔹المحاسن برقی، ج1، ص104، ح83
•✾📚 @Dastan 📚✾•
دیروز رفته بودم تهران کار داشتم
💎 کنار خیابون ایستاده بودم که دیدم یه عقب مونده ذهنی که آب دهنش کش اومده بود و ظاهر نامناسب و کثیفی داشت به هر کسی که میرسه با زبون بی زبونی ازش میخواد دگمه بالای پیراهنش رو ببنده، اما چون ظاهرخوب و تمیزی نداشت همه ازش اکراه داشتن و فرار میکردن!
دو سه تا سرهنگ راهنمایی و رانندگی با چند تا مامور وسط چهار راه ایستاده بودن و داشتند صحبت می کردند. یکی از اونها معلوم بود نسبت به بقیه از لحاظ درجه ارجحیت داره چون خیلی بهش احترام میذاشتن.
این عقب مونده ذهنی رفت وسط خیابون و به اونها نزدیک شد و از همون سرهنگی که ذکر کردم، خواست که دگمه اش رو ببنده! سرهنگ بیسیم دستش رو به یکی از همکارانش داد و با دقت دگمه پیراهن اون معلول ذهنی رو بست و بعد از پایان کارش وسط خیابان و جلوی اون همه همکار و مردم به اون عقب مونده ذهنی یه سلام نظامی داد و ادای احترام کرد!
اون عقب مونده ذهنی که اصلا توقع این کار رو نداشت خندید و اون هم به روش خودش سلام داد و به طرف پیاده رو اومد. لبخند و احساس غروری که توی چهره اش بود رو هیچوقت فراموش نمی کنم.
بعد از این قضیه با خودم گفتم کاش اسم و مشخصات اون سرهنگ رو یاد داشت می کردم تا با نام بردن ازش تقدیر کنم، اما احساس کردم اگر فقط به عنوان یک انسان ازش یاد کنم شایسته تر باشه، این کار جناب سرهنگ باعث شد اشک توی چشمام جمع بشه و امیدوار بشم که هنوز انسانهایی با روح بزرگ وجود دارند.
زنده باشی جناب سرهنگ!
•✾📚 @Dastan 📚✾•