eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
69.3هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
67 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 ....؟!! 🌷ایام مهر ماه بود و شروع ترم دانشگاه. پيرمرد و پيرزن، دخترِ تنها پسر شهيدشون و به شهری غریب آوردند. یک هفته موندند و بالاخره ﺩﺧﺘﺮ شهيد تنها ماند!! گفت: روز اول که تنها شدم، خیلی گریه کردم و غربت شهر منو احاطه کرد. ترس هم کمی همراهم بود. شب که شد با خودم می‌گفتم: اگه بابام بود.... و با هق هق گریه خوابیدم.... تو خواب دیدم یه جوون با لباس رزمندگی اومد ايستاد پيشم و بهم گفت: توی این شهر مهمان ما شهدايى، هیچ غصه نخور. اگه بابات این‌جا پیشت نیست من هستم. گفتم: شما؟ گفت: محمدابراهیم موسی پسندی. صبح که شد پُرس و جو كردم و فهميدم کیه. 🌷بعد از شروع کلاسها.... یکی از اساتيد كه دید من محجبه‌ام و ولايى، خیلی بهم گیر داد و حرفهاى سیاسی رو خطاب به من می‌زد و با من به شدت بحث می‌کرد. تا اين‌كه در يكى از جلسات برگشت گفت: خانم فلانی دیگه حق نداری بیای سر اين کلاس. رفتم بیرون درحالی‌که فقط گریه می‌کردم، توی دلم با بابام حرف می‌زدم و اشك می‌ریختم.... دوباره شب دیدمش. همون شهید اومد بهم گفت: فردا برو سرِ كلاس بشین و كارى نداشته باش و به استادتون بگو: اگه ما و نسل بسیجی نبود؛ تو اين‌قدر راحت و آسوده نمی‌تونستی؛ حتی زندگی کنی!! از اين به بعد اگه خودتو اصلاح نکنی به شهدا بايد جواب پس بدی....!!! 🌷صبح رفتم سر كلاس. بچه‌های کلاس بهم گفتند: تو را به خدا خودت برو بيرون. این استاد از شماها و.... بدش میاد. استاد اومد يه نگاهی به کلاس و من انداخت. بعد روى تابلوی کلاس نوشت: ما هر چه آبرو و اعتبار و آسايش و امنيت داریم از شهدا داریم. و بعد سر كلاس رسماً از من معذرت خواهی کرد. از من پرسید: شما با شهيد محمدابراهیم موسی پسندی نسبتی دارید؟ من در جواب گفتم : بله.... ظاهراً عين خواب من رو استاد هم دیده بود. بعد از اون هم دیگه اون استاد با قبل فرق کرده بود....!! 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز محمدابراهیم موسی پسندی ✾📚 @Dastan 📚✾
دنبال معانی فرح می گردد آن گوشه که مرگ چون شبح می گردد در غزه شهید اگر نشد کودک شهر در آتش مهلک «رفح»... می گردد ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈 حکایتی شنیدنی از حال و روز مردی که به وجود قیامت شک کرده بود! 🔰استاد ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆نمونه اى از قدرت و صداقت جبرئيل (علیه السلام ) در قرآن در سوره كورت ، آيه 20 و 21 در وصف جبرئيل مى خوانيم : ذى قوة عند ذى العرش مكين - مطاع ثم امين . يعنى : جبرئيل صاحب نيرو است ، و در پيشگاه صاحب عرش (خدا) داراى مقام بسيار عالى است ، او فرمانروا و امين و درستكار است . در حديث آمده : پس از نزول اين دو آيه ، رسول خدا (صل الله علیه وآله و سلم ) به جبرئيل فرمود: پروردگار تو چه زيبا تو را ستوده ، آنجا كه مى فرمايد: صاحب نيرو، در پيشگاه صاحب عرش (خدا) داراى مقام بس عالى است ، و فرمانرواى امين و راستگو مى باشد؟. اى جبرئيل ! قوت و نيروى تو، و امانت و صداقت تو چيست ؟ جبرئيل عرض كرد: اما (نمونه اى ) از نيروى من ، بدانكه من از طرف خداوند به سوى شهرهاى قوم لوط (براى عذاب رسانى به آن قوم ) مبعوث شدم ، آنها در چهار شهر بودند و هر شهرى داراى چهارصد هزار جنگجو بود، غير از كودكان ، من آن شهرها را از زمين برداشتم و به آسمان بردم ، تا آنجا كه فرشتگان آسمان صداى خروسها و سگهاى آنها را شنيدند، و سپس به زمين آوردم و زيرورو كردم . و اما نمونه اى از امانت و صداقت من ، اينكه : هيچ دستورى به من داده نشد كه كمترين خطائى در اجراى آن دستور بكنم . 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆نمودارى از دختركشى در زمان جاهليت قيس بن عاصم به حضور رسول خدا (صل الله علیه وآله و سلم ) آمد و عرض كرد: در زمان جاهليت هفت دخترم را زنده به گور كردم (حال چه كنم ؟). رسول اكرم (صل الله علیه وآله و سلم ) فرمود: بجاى هر يك از آنها، يك برده آزاد كن . او عرض كرد: من شتردار هستم ، نه برده دار. پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) فرمود: بجاى هر يك از آنها، يك شتر به عنوان هديه به مكه ببر و قربانى كن . موضوع دختركشى و زنده به گور كردن آنها در جاهليت نه تنها يك كار معمولى آنها بود، بلكه به آن افتخار مى كردند، چنانچه شاعر آنها گويد: سميتها اذ ولدت تموت والقبر صهر ضامن زميت يعنى : وقتى آن دختر زائيده شد، او را تموت (ميميرد) نام نهادم (مقابل يحيى كه به معنى زنده مى شود است ) قبر، دامادى است نگهدار و با وقار. و شاعر ديگر در ترسيم ديدگاه مردم جاهليت نسبت به زن مى گويد: لكل ابى بنت اذا هى ادركت ثلاثه اصهار اذا ذكرالصهر فزوج يراعيها وبيت يكنها و قبر يواريها فخيرهم القبر يعنى : براى هر پدر دخترى كه رسيده است ، سه داماد است ، اگر از داماد سخن به ميان آيد: 1- شوهرى كه او را نگهدارى كند 2- خانه اى كه او را بپوشاند 3- قبرى كه او را پنهان كند، و بهترين آنها، سوم است در حالى كه در دوران جاهليت در مورد زنان ، اين گونه قضاوت مى شد، و داشتن دختر را عار و ننگ ، براى خود مى پنداشتند، اسلام شديدا اين رسم مرهوم و غلط را كوبيد و نابود كرد، و زنان را انسان و داراى حقوق انسانى معرفى نمود، و ملاك برترى را تنها بر پايه تقوا و پاكى دانست ، و بر روى هر گونه تبعيضات نژادى خط بطلان كشيد. 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
💠 اهمیت قوای ظاهری روح انسان به هر سمتی که برود، انسان نیز همان حالت را به خود می گیرد:علم و عبادت یا خوردن و خوابیدن؟ تا بر قوای ظاهری تسلط پیدا نکنیم، نمی توانیم به قوای باطنی برسیم. آیت الله ✾📚 @Dastan 📚✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنیا دریایی ژرف است ڪه بسیاری ازجهانیان درآن غـرق میشوند ڪشتی تو دراین دریا، باید تقـوای الهی باشد سوختِ آن ایمان بادبانش توڪل ناخدایش عقـل راهنمایش علـم و لنگرش صبر باشد. ✾📚 @Dastan 📚✾
هدایت شده از قاصدک
‼️‼️مانتو و عباهای دُرسان مختص همه بانوهایی که دغدغه لباس پوشیده دارن👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345 😌بیاین که میخوام کانال اصلیش رو بهتون معرفی کنم 🔴انواع مانتوی پوشیده و عبا و چادر مشکی 🔴مستقیم از تولیدی با ضمانت مرجوع و تعویض 😱 و مناسبترین قیمت به دلیل 🛍فروشگاه حضوری تهران و کرج اگه استایل شیک و پوشیده میخوای بزن رو لینک♨️ https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🌸ســــلام 🍃🌸‌صبح دل انگیـز 🍃🌸بهاریتون پـرانـرژی 🍃🌸دلتون پراز نغمه‌های شادی 🍃🌸و پـر از احـساس خوشبختی 🍃🌸جـاده زنـدگی ‌تـون هـموار 🍃🌸و تـوأم با سلامتی و کامیابی 🍃🌸صبحتون بخیر ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆حلم و صبر انقلابى ! ذى الكفل ، يكى از پيامبران خدا بعد از حضرت سليمان (علیه السلام ) بود و همچون حضرت داود (علیه السلام ) بين مردم قضاوت مى كرد، و هرگز خشمگين نمى شد مگر براى خدا (در موارد نهى از منكر) او در حلم و صبر و تحمل ، عجيب بود به طورى كه در روايات آمده : ابليس يكى از پيروان خود را كه ابيض نام داشت ، ماءمور كرد تا از راههاى مختلف وارد شده و ذى الكفل را به غضب درآورد، ولى هر كار كرد او نتوانست اين كار را انجام دهد. بعضى نقل مى كنند: شخصى خواست اين پيامبر خدا را خشمگين كند، شب ، هنگام خواب به در خانه او رفت و محكم در را كوبيد، ذى الكفل پشت در آمد و آن را باز كرد، آن شخص گفت : ببخشيد من مسأله اى داشتم مى خواستم بپرسم ولى وقتى شما را ديدم فراموش كردم ، ذى الكفل با كمال مهربانى به او فرمود: برو هرگاه مساءله يادت آمد بيا و بپرس . آن شخص عمدا در همان شب ، سه بار به در خانه ذى الكفل آمد و در را محكم كوبيد، و در هر سه بار وقتى با آنحضرت روبرو شد، گفت : مساءله را فراموش كردم ، ذى الكفل اصلا خشمگين نشد و فرمود: برو هر وقت مساءله يادت آمد بيا و بپرس . 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆بانوى شيردل كميت بن زيد اسدى از شعراى بزرگ و از حماسه سرايان سلحشور و آگاه شيعه است كه از امام باقر و امام صادق (عليهماالسلام ) بهره ها جست و همواره با اشعار پرمعنى خود به حمايت از آنها برمى خاست ، آنهم در روزگارى كه طاغوتهاى اموى ، صداها را در سينه ها و نفس ها را در گلوها خفه كرده بودند. او به حدى از لياقت رسيد كه امام باقر (علیه السلام ) درباره او فرمود: لاتزال مؤ يدا بروح القدس مادمت تقول فينا هميشه از طرف روح القدس ‍ مؤ يد باشى ، تا هنگامى كه در شاءن ما سخن مى گوئى . استاندار ستمگر كوفه خالد بن عبدالله قسرى كه از طرف هشام بن عبدالملك دهمين خليفه اموى در استان عراق ، حكومت مى كرد، نقشه عجيبى را طرح و اجرا كرد كه كميت را به قتل برساند، بجرم اينكه از مدح امامان (علیه السلام ) مى گويد و بر ضد ستمگران ، افشاگرى مى كند. نقشه استاندار در مورد قتل كميت ، به انجام نرسيد، ولى ماءمورين دژخيم استاندار، او را دستگير كرده و به زندان افكندند. كميت در زندان دريافت كه او را اعدام خواهند كرد، مخفيانه براى همسرش ‍ پيام داد و او را از جريان آگاه نمود. همسر كميت كه دختر عموى او بود و از طايفه بنى اسد (كه به شجاعت و وفا معروف مى باشند) نقشه اى براى فرارى دادن كميت از زندان طرح و اجرا نمود. و آن اينكه : در يكى از روزهاى ملاقات ، لباسهاى كميت را به تن كرد، و لباسها و نقاب خود را به شوهر پوشاند، يكى دوبار او را ورانداز كرد و گفت : هيچ معلوم نيست . فقط مردانگى شانه هايت پيدا است آن هم عيبى ندارد، به نام خدا خارج شو. كميت همراه دو زن ديگر از زندان بيرون آمد و كسى از ماءمورين متوجه نشد، جمعى از جوانان بنى اسد كه دورادور مراقب كميت بودند، او را از محل دور نموده و به يكى از نقاط كوفه بردند و او را سالم به منزل مخفى رساندند. اما در زندان ، وقتى زندانبانها، كميت را صدا زدند جوابى نشنيدند وارد زندان شدند تا از او خبرى بگيرند، ناگهان با زنى روبرو شدند كه لباسهاى كميت را بر تن كرده و كميت را فرارى داده است . ماءمورين با كمال ناراحتى ، جريان را به استاندار كوفه خبر دادند، استاندار، همسر شجاع كميت را احضار كرد و او را سخت تهديد نمود كه بايد شوهرت را تحويل دهى ، در اين كشمكش ، جمعى از جوانمردان بنى اسد نزد استاندار آمده و به حمايت از همسر شجاع كميت پرداختند، سرانجام ، استاندار، احساس خطر كرد و اين بانوى شيردل را آزاد نمود. اما دشمن زخم خورده دست برنداشت ، و در كمين كميت بود، چند سال از اين ماجرا گذشت . سرانجام ضمن توطئه اى جمعى از دژخيمان بنى اميه به او حمله كرده و او را به شهادت رساندند، فرزند كميت (بنام مستهل ) گويد: هنگام شهادت پدرم حاضر بودم ، سه بار گفت : اللهم آل محمد (خدايا دودمان پيامبر) تا اينكه در راه آرمان آنها شربت شهادت نوشيد. به اين ترتيب كميت بن زيد اسدى ، شاعر آگاه و مسئول قرن دوم هجرت ، كه اشعار پرحماسه اش ، آتشى بر خرمن هستى طاغوتها مى افكند، عروس ‍ شهادت را در آغوش گرفت . وى بسال 60 هجرى متولد شد و بسال 126 در سن 66 سالگى در زمان خلافت مروان بن محمد به شهادت رسيد - يادش به خير و حماسه اش ‍ جاودانه باد. 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆پاسخ كوبنده عمر بن عبدالعزيز عمر بن عبدالعزيز (هشتمين خليفه اموى ) از مردان نيكنام و نيك سرشت ، در ميان خلفاى جور بنى اميه است ، او وقتى زمام امور خلافت را بدست گرفت ، كارهاى مهمى انجام داد كه از جمله ممنوع كردن سّب (ناسزاگوئى ) به على (علیهالسلام )، و رد فدك به صاحبانش (فرزندان فاطمه عليهاسلام ) بود، در مورد فدك ، در تاريخ آمده : او نامه اى به فرماندارش عمرو بن حزم نوشت كه فدك را به فرزندان فاطمه (سلام الله علیها ) باز گردان . فرماندار پس از اطلاع از مضمون نامه ، در پاسخ نوشت : فرزندان فاطمه (سلام الله علیها ) بسيارند و با طوائف زيادى ازدواج كرده اند، به كدام گروه باز گردانم ؟ عمر بن عبدالعزيز، خشمناك شد، نامه تندى به اين مضمون در پاسخ فرماندار مدينه نوشت : ... اما بعد: هرگاه من در ضمن نامه اى به تو دستور دهم گوسفندى ذبح كن ، تو فورا در پاسخ خواهى نوشت ، آيا بى شاخ باشد يا شاخدار؟! و اگر بنويسم گاوى را ذبح كن ، مى پرسى رنگ آن ، چگونه باشد؟ هنگامى كه اين نامه من به تو مى رسد فورا فدك را بين فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) از على (علیه السلام ) تقسيم كن . 📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى ✾📚 @Dastan 📚✾