eitaa logo
📚 داستان های آموزنده 📚
67.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
72 فایل
﷽ 🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃سرمایه‌ای که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف با خودش میاره! حجت الاسلام ✾📚 @Dastan 📚✾
👌کشتند تورا ولی نمی دانستند با لفظ شهید زنده تر خواهی شد @sarbaz_qasem ✾📚 @Dastan 📚✾
📌 درگذشت «ابوریحان بیرونی» 🔹محمد بن احمد بن ریحان هروی خوارزمی بیرونی، معروف به «ابوریحان بیرونی»، متولد ۳ ذیحجه ۳۶۲ کاث، خوارزم، ایران بزرگ از اکابر فلاسفه اسلامی ایران زمین است، که در فنون ریاضی، طب، نجوم و سایر علوم زمان خود، متبحر بوده است. 🔸وی نزدیک به چهل سال در هند اقامت گزید و علاوه بر تسلط کامل به زبان آن ها، افکار حکمای هند و فلاسفه یونان را ضمیمه معارف اسلامی نمود و علوم و معارف اسلامی را در بلاد هندوستان رواج داد. 🔸ایشان همچنین در ریاضیات، هیئت و جغرافیا فعالیت‌های علمی زیادی داشته و کتب گوناگونی نگاشته است. وی معاصر حکیم ابوعلی مسکویه، ابوسهل مسیحی و ابوعلی سینا، بوده است. 🔹این فیلسوف و حکیم بزرگ مسلمان، قرن‌ها قبل از دانشمندان غربی، کروی بودن زمین را کشف کرد و براساس محاسبات خود به این نتیجه رسید که زمین هر روز یک بار به دور خود و هر سال یک بار به دور خورشید می‌چرخد. 🔸او به زبان های عربی، یونانی و سانسکریت تسلط داشت و با تکیه بر دانش گسترده خویش، کتاب‌های متعددی را ترجمه کرد. علاوه بر آن حدود نیمی از آثار با ارزش این دانشمند نامی مسلمان در علم ریاضیات و نجوم می‌باشد. الارشادُ فی احکامِ النجوم، زیج مسعودی و مالَلهِند از جمله تالیفات اوست. او در روز دوم ماه رجب سال ۴۴۰ق درگذشت. ✾📚 @Dastan 📚✾
📌درگذشت محمد بن یحیی بوزجانی 🔹به گفته منابع تاریخی ابوالوفا محمد بن یحیی بوزجانی متولد اول رمضان ۳۲۸ق در بوزجان(از توابع شهرستان تربت جام) است، وی ریاضیدان و ستاره شناس برجسته ایرانی قرن چهارم قمری و از مشهورترین دانشمندان مسلمان و منشأ نوآوری‌ها و پژوهش‌های زیادی به ویژه در زمینه هندسه، ریاضیات و نجوم بوده است. او را با لقب‌های حاسب و مهندس نامیده‌اند. 🔹بوزجانی حساب و علم اعداد را نزد عموی خود ابوعمرو مغازلی و دایی خود ابوعبدالله محمد بن انبسه آموخت. در سال ۳۴۸ق از خراسان به بغداد مهاجرت کرد و در آنجا اقامت گزید. بخش مهمی ازاطلاعات زندگی بوزجانی در کتاب الفهرست ابن ندیم که معاصر بوزجانی بوده است ذکر شده است . 🔸از جمله اقدامات وی تاسیس رصدخانه بوزجان قبل از مهاجرت به بغداد می‌باشد. وی از مترجمان مشهور کتب ریاضی از یونانی به عربی نیز به شمار می‌رفت و در فعالیت‌های علمی‌اش با ابوریحان بیرونی دانشمند نامی عصر خود مکاتبه و تبادل نظر داشته است. 🔻از آثار بوزجانی می‌توان به کتاب اعمال هندسه، و کتاب الکامل اشاره کرد. عمده پژوهش‌ها و نوآوری‌های ریاضی بورژانی در مهم‌ترین کتاب ریاضی او «فی ما یحتاج الیه الکتاب والعمال من علم الحساب» در سه فصل ذکر شده است که شامل مثلثات، به کار بردن دستورهای مثلثاتی درباره رصدها و فرضیه سیارات می‌باشد. ▪️سرانجام این اندیشمند مسلمان ایرانی در سوم رجب سال ۳۸۸ یا ۳۸۷ق در بغداد چشم از جهان فرو بست. ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆هشام و فرزدق هشام بن عبدالمك ، با آنكه مقام ولايت عهدى داشت و آن روزگار يعنى دهه اول قرن دوم هجرى از اوقاتى بود كه حكومت اموى به اوج قدرت خود رسيده بود، هر چه خواست بعد از طواف كعبه ، خود را به ((حجرالاسود)) برساند و با دست خود آن را لمس كند ميسر نشد: مردم همه يك نوع جامه ساده كه جامه احرام بود پوشيده بودند، يك نوع سخن كه ذكر خدا بود به زبان داشتند، يك نوع عمل مى كردند. چنان در احساسات پاك خود غرق بودند كه نمى توانستند در باره شخصيت دنيايى هشام و مقام اجتماعى او بينديشند. افراد و اشخاصى كه او از شام با خود آورده بود تا حرمت و حشمت او را حفظ كنند، در مقابل ابهت و عظمت معنوى عمل حج ناچيز به نظر مى رسيدند. هشام هرچه كرد خود را به ((حجرالا سود)) برساند و طبق آداب حج ، آن را لمس كند، به علت كثرت و ازدحام مردم ميسر نشد. ناچار برگشت و در جاى بلندى برايش كرسى گذاشتند او از بالاى آن كرسى ، به تماشاى جمعيت پرداخت . شاميانى كه همراهش آمده بودند دورش را گرفتند. آنها نيز به تماشاى منظره پر ازدحام جمعيت پرداختند. در اين ميان ، مردى ظاهر شد در سيماى پرهيزكاران . او نيز مانند همه يك جامه ساده بيشتر به تن نداشت . آثار عبادت و بندگى خدا بر چهره اش ‍ نمودار بود. اول رفت و به دور كعبه طواف كرد، بعد با قيافه اى آرام و قدمهايى مطمئن ، به طرف حجرالا سود آمد. جمعيت با همه ازدحامى كه بود، همينكه او را ديدند فورا كوچه دادند و او خود را به حجرالا سود نزديك ساخت . شاميان كه اين منظره را ديدند و قبلاً ديده بودند كه مقام ولايت عهد با آن اهميت و طمطراق موفق نشده بود كه خود را به حجرالاسود نزديك كند، چشمهاشان خيره شد و غرق در تعجب گشتند. يكى از آنها از خود هشام پرسيد: اين شخص كيست ؟ هشام با آنكه كاملاً مى شناخت كه اين شخص ، ((على بن الحسين زين العابدين )) است ، خود را به ناشناسى زد و گفت : نمى شناسم !! در اين هنگام چه كسى بود، از ترس هشام كه از شمشيرش خون مى چكيد، جراءت به خود داده او را معرفى كند؟ ولى در همين وقت ، ((همام بن غالب )) معروف به ((فرزدق ))، شاعر زبردست و تواناى عرب ، با آنكه به واسطه كار و شغل و هنر مخصوصش بيش از هركس ديگر مى بايست حرمت و حشمت هشام را حفظ كند، چنان وجدانش تحريك شد و احساساتش به جوش آمد كه فورا گفت :((لكن من او را مى شناسم )) و به معرفى ساده قناعت نكرد، بر روى بلندى ايستاده قصيده اى غرا كه از شاهكارهاى ادبيات عرب است و فقط در مواقع حساس پر از هيجان كه روح شاعر مثل دريا موج بزند مى تواند چنان سخنى ابداع شود با لبديهه سرود و انشاء كرد. در ضمن اشعارش چنين گفت : ((اين شخص كسى است كه تمام سنگريزه هاى سرزمين بطحا او را مى شناسند، اين كعبه او را مى شناسد، زمين حرم و زمين خارج حرم او را مى شناسند، اين فرزند بهترين بندگان خداست ، اين است آن پرهيزكار پاك پاكيزه مشهور. اين كه تو مى گويى او را نمى شناسم زيانى به او نمى رساند، اگر تو يك نفر فرضا نشناسى ، عرب و عجم او را مى شناسند هشام از شنيدن اين قصيده و اين منطق و اين بيان ، از خشم و غضب آتش ‍ گرفت و دستور داد مستمرى فرزدق را از بيت المال قطع كردند و خودش را در ((عسفان )) بين مكه و مدينه زندانى كردند. ولى فرزدق هيچ اهميتى به اين حوادث كه در نتيجه شجاعت در اظهار عقيده برايش پيش آمده بود نداد، نه به قطع حقوق و مستمرى اهميت داد و نه به زندانى شدن . و در همان زندان نيز با انشاء اشعار آبدار از هجو و انتقاد خوددارى نمى كرد. على بن الحسين عليه السلام مبلغى پول براى فرزدق كه راه درآمدش بسته شده بود به زندان فرستاد. فرزدق از قبول آن امتناع كرد و گفت : من آن قصيده را فقط در راه عقيده و ايمان و براى خدا انشاء كردم و ميل ندارم در مقابل آن پولى دريافت دارم . بار دوم على بن الحسين ، آن پول را براى فرزدق فرستاد و پيغام داد به او كه :((خداوند خودش از نيت و قصد تو آگاه است و تو را مطابق همان نيت و قصدت پاداش نيك خواهد داد، تو اگر اين كمك را بپذيرى به اجر و پاداش ‍ تو در نزد خدا زيان نمى رساند)) و فرزدق را قسم داد كه حتما آن كمك را بپذيرد. فرزدق هم پذيرفت . بحار، ج 11، ص 36. ✾📚 @Dastan 📚✾
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹آیت الله العظمی جوادی آملی "شرح حدیثی از امام هادی سلام الله علیه" خطبه های نماز جمعه ۷۲/٩/٢۶ ✾📚 @Dastan 📚✾
🏴🏴🏴🏴🏴 ما سامرا نرفتہ گداے تو مےشويم اے مهربان امام فداےتو مےشويم هادےِ خلق، ڪورے چشمان گمرهان پروانگان شمع عزاے تو مےشويم علیه السلام تسلیت باد. 🏴 ✾📚 @Dastan 📚✾
🔆خبر از مرگ دشمن و اختصاص ايّام مرحوم صدوق ، راوندى و ديگر بزرگان آورده اند: يكى از دوستان حضرت ابوالحسن ، امام هادى عليه السلام به نام صقر بن ابودلف - ابن اُورمه - حكايت كند: در دوران حكومت متوكّل عبّاسى راهى سامراء شدم و چون وارد شهر سامراء گشتم ، حضور يكى از وزراى متوكّل به نام سعيد حاجب رفتم تا بلكه بتوانم با مولايم امام هادى عليه السلام كه در زندانِ وى ملاقاتى داشته باشم . سعيد حاجب گفت : آيا دوست دارى خدايت را مشاهده كنى ؟ گفتم : سبحان اللّه ! اين چه حرفى است ؟! خداوند متعال را هيچكس نمى تواند مشاهده كند. سعيد اظهار داشت : منظورم آن كسى است كه شما گمان مى كنيد او امام و پيشواى شما است ، متوكّل او را تحويل من داده است تا او را به قتل برسانم و اين كار را فردا انجام خواهم داد. و پس از گذشت لحظاتى مرا داخل زندان بُرد، همين كه وارد زندان شدم ، حضرت را ديدم كه بر قطعه حصيرى نشسته و مشغول عبادت و مناجات مى باشد، پس با حالت گريه سلام كردم و كنارى نشستم و به جمال نورانى آن حضرت نگاه مى كردم . امام عليه السلام پس از جواب سلام ، به من فرمود: اى صقر! براى چه اينجا آمده اى ؟ و چرا ناراحت و گريان هستى ؟! در پاسخ گفتم : چون شما را در اين مكان و با اين حالت مى بينم ؛ و نمى دانم كه آن ها چه تصميمى درباره شما دارند؟! حضرت فرمود: اى صقر! ناراحت مباش ، آن ها هرگز به قصد خود نمى رسند، چون كه بيش از دو روز ديگر زنده نخواهند ماند و كشته خواهند شد بعد از آن ، از امام هادى عليه السلام پيرامون معناى حديثى كه از پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله وارد شده است كه فرمود: با روزگار، دشمنى و عداوت روا مداريد كه با شما دشمنى كند، سؤ ال كردم كه مقصود چيست ؟ امام عليه السلام در جواب فرمود: بلى ، منظور از روزگار، ما اهل بيت عصمت و طهارت هستيم كه بجهت ما آسمان و زمين پابرجا مانده است . ه عنوان سجّاد، علىّ بن الحسين و محمّد باقر و جعفر صادق ، و چهارشنبه به عنوان موسى بن جعفر و علىّ بن موسى الرّضا و محمّد جواد و من ، و پنج شنبه به عنوان فرزندم حسن و روز جمعه به عنوان فرزند پسرم مهدى موعود صلوات اللّه و سلامه عليهم اجمعين تعيين گشته است . حكومت حقّ به دست با كفايت او ايجاد مى گردد و اوست كه عدل و داد را بر زمين پهناور، گسترش مى دهد. و سپس فرمود: آرى ، اين معناى حديث بود، زود خداحافظى كن و برو كه مى ترسم خطرى متوجّه تو گردد. راوى گويد: به خدا قسم ! بيش از دو روز نگذشت كه هر دوى آن دو نفر - يعنى متوكّل و سعيد حاجب - كشته شدند و من خداوند متعال را شكر كردم . 📚إ كمال الدّين : ص 383، ح 9، خصال شيخ صدوق : ج 1، ص 395، ح 102، خرايج و جرايح : ج 1، ص 412، ح 17، بحارالا نوار: ج 50، ص 195، ح 7، با مختصر تفاوت . ✾📚 @Dastan 📚✾