#امام_زمان_عجلاللهتعالیفرجهالشریف
#ملاقات احمد بن اسحاق با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
احمد بن اسحاق مي گويند:
به حضور امام حسن عسكري علیه السلام رسيدم...
عرض كردم: جانشين شما كيست؟
آن حضرت با سرعت وارد اطاق شد و پسري را بر دوش گرفت و آورد ديدم چهره آن پسر ، مانند مه شب 14 مي درخشد
فرمود : جانشين من اين است، كه همنام و هم كنيه پيامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم مي باشد، كه سراسر زمين را پر از عدل و داد كند، همانگونه كه پر از ظلم و جور شود، اي احمد.
مَثل او در امت مانند مَثل خضر نبي، و ذوالقرنين است كه غيبت طولاني كند ، سوگند به خدا در آن عصر ، نجات نمي يابد مگر كسي كه در عقيده به امامت او ، استوار باشد و توفيق دعا براي سرعت در فرا رسيدن ظهور آن حضرت يابد
احمد عرض كرد : آيا براي اطمينان قلبم ، علامتي هست ؟
ناگاه آن آقازاده ( كه در آن وقت سه ساله بود ) با زبان عربي فصيح فرمود :
انا بقيه الله في ارضه و المنتقم من اعدا الله فلا تطلب اثرا بعد عين يا احمد بن اسحاق
( من بقيه الهي در زمين خدا هستم ، و انتقام گيرنده از دشمنان خدا مي باشم ، بنابراين اي احمد بعد از آنكه بالعيان مرا ديدي ، به دنبال دليل ديگر نباش )
احمد مي گويد : بسيار خوشحال شدم و از محضر امام حسن - عليه السلام - با كمال شادي بيرون آمدم ،
فرداي آن روز ، بار ديگر به حضور آن حضرت رفتم و عرض كردم :
( از اين منتهي كه بر من نهادي و جانشين خود را به من نشان دادي ، بسيار مسرور گشتم ، اكنون يك سوال دارم فرمودي : مثال او مانند خضر و ذوالقرنين است در چه جهت به آنها شباهت دارد ؟
امام حسن - عليه السلام - فرمود : ( در طول غيبت شباهت به آنها دارد .
عرض كردم : ( اي فرزند رسول خدا غيبت او طولاني مي گردد ؟ )
فرمود ( آري ، آنچنان غيبت او طولاني مي شود كه بسياري از معتقدان به او از اين عقيده بر مي گردند و تنها كساني كه پيوندشان با ولايت ما ، قوي است و قلبشان پر از ايمان است ، و از طرف روح القدس ، تاييد مي گردند باقي مي مانند
سپس فرمود
( اي احمد . اين راز و سري از رازها و اسرار خداست ، آن را باور كن و از سپاسگزاران باش ، تا در قيامت در درجه اعلاء با ما باشي )
📚 @Dastan 📚
قال رسول الله صلی الله علیه و آله
يَا عَلِيُّ أَعْمَالُ شِيعَتِكَ تُعْرَضُ عَلَيَّ فِي كُلِ جُمُعَةٍ فَأَفْرَحُ بِصَالِحِ أَعْمَالِهِمْ وَ أَسْتَغْفِرُ لِسَيِّئَاتِهِم
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
ای علی، کارهای شیعیان تو هر #جمعه بر من عرضه می شود،
با اعمال صالح آنان #شادمان می شوم
و برای گناهان آنها #استغفار می کنم
📘بحار الأنوار ج65ص41 باب 15
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#ابوحمزه_ثمالى حكايت كند:
در يكى از روزهاى #جمعه، نماز صبح را به امامت حضرت سجّاد عليه السّلام خوانديم، سپس حضرت روانه منزل خود شد.
چون وارد منزل گرديد، يكى از كنيزان خود را به نام سكينه صدا زد و فرمود: امروز جمعه است، هر #فقير و مستمندى كه مراجعه كند نبايد دست خالى و نااميد برگردد.
من به حضرتش عرضه داشتم: هر سائلى كه مستحقّ نيست؟
فرمود: مى دانم؛ ولى مى ترسم همان شخصى كه نااميد شود، مستحقّ باشد و به جهت آن مورد عقاب و سخط قرار گيريم.
همان طورى كه حضرت يعقوب عليه السّلام، هر روز گوسفندى را قربانى مى نمود و آن را به فقرا و نيازمندان صدقه مى داد و مقدارى از آن را نيز خود و خانواده اش مصرف مى كردند.
وليكن غروب جمعه اى، يك نفر مؤ منِ روزه دارِ غريب، درب منزل حضرت يعقوب عليه السّلام آمد و گفت: به من غريب گرسنه كمك كنيد، جواب او را ندادند و آن غريب چندين مرتبه خواسته خود را تكرار كرد؛ و چون نااميد شد و شب فرا رسيده بود رفت و شكايت گرسنگى خود را با خداوند متعال بازگو كرد و بدون آن كه چيزى خورده باشد خوابيد و فرداى آن روز را نيز روزه گرفت.
در همان شب از سوى خداوند به يعقوب وحى نازل شد: بنده اى از بندگان مرا نااميد گرداندى و موجب عقاب و سخط قرار گرفته ايد.
اى يعقوب! محبوب ترين پيامبران من آنانى هستند كه بر مستمندان محبّت و دلسوزى داشته باشند و آن ها را در پناه خود قرار دهند و هر كه بنده اى از بندگان مؤ من مرا نااميد كند مبتلا به عقوبت سختى خواهد شد، پس تو هم خود را آماده مصائب و مقدّرات گردان.
پس از بيان داستان مفصّل قصّه يعقوب و يوسف عليهماالسّلام، ابو حمزة ثمالى گويد: به حضرت سجّاد عليه السّلام عرض كردم: آن زمانى كه حضرت يوسف به درون چاه افتاد چند ساله بود؟
در پاسخ فرمود: نه سال داشت، گفتم: فاصله منزل حضرت يعقوب تا شهر مصر چه مقدار مسافتى بوده است؟ جواب فرمود: مسافتى معادل دوازده روز پياده روى.
و سپس افزود بر اين كه حضرت يوسف زيباترين افراد زمان خود بود كه مورد حسادت برادران خود قرار گرفت و سپس جريان به چاه افتادن و زندانى شدن و نابينا شدن پدرش يعقوب و وصال مجدّد را به طور مشروح بيان نمود، كه در اين داستان به ترجمه خلاصه اى از آن اكتفا شد
________________________
📕علل الشّرائع: ص 45، ح 1
📗تفسير عيّاشى: ج 2، ص 167، ح 5
#فضیلت_روز_جمعه
#توجه_به_مستمندان
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔰پيامبراكرم (صلّي الله عليه و آله و سلم) ميفرمايند:
ثلاث حقّ على اللَّه أن لا يردّ لهم دعوه:
🖱الصائم حتّى يفطر
🖱المظلوم حتّى ينتصر
🖱المسافر حتّى يرجع؛
🌸سه كسند كه بر خدا لازم است دعايشان را رد نكند:
🌷روزه دار تا افطار كند
🌷ستمديده تا ستم از او دفع شود
🌷مسافر تا به وطن خود باز گردد.
📚نهج الفصاحه
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🚩 مرگ و برزخ
حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ
(آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مي دهند) تا زماني كه مرگ يكي از آنان فرارسد، مي گويد: «پروردگار من! مرا بازگردانيد!
لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُۚ كَلَّاۚ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَاۖ وَ مِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ
شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهي نمودم) عمل صالحي انجام دهم!» (ولي به او مي گويند:) چنين نيست! اين سخني است كه او به زبان مي گويد (و اگر بازگردد، كارش همچون گذشته است)! و پشت سر آنان برزخي است تا روزي كه برانگيخته شوند!
🔸سوره المؤمنون آیه 100
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#مرگ_زندگی_بازگشت_برزخ
🔺♻️🔺♻️🔺♻️🔺♻️🔺
آقا سید ضیاءالدین درّی یکی از وعّاظ و اهل منبر درجه اول تهران، در آخرین سالی که در قید حیات بود، یک شب از دهه محرم «شب هشتم یا نهم» جوانی از ایشان قبل از منبر سؤالی می کند که مراد از این شعر حافظ چیست؟
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی و او بجا آورد
آقای درّی می گوید: جواب این سؤال را در منبر می دهم تا برای همه قابل استفاده باشد، ایشان در منبر قضیه نهی آدم ابوالبشر از خوردن گندم و داستان نان جوین خوردن امیرالمؤمنین علیه السلام را در تمام مدت عمر بیان می نماید،
و سپس می گوید: مراد خواجه حافظ از شیخ در این بیت حضرت آدم علیه السلام است که وعده نخوردن از شجر گندم «در بهشت» را داد ولی به آن وفا نکرد و از امر خداوند سرپیچی نمود و گندم را تناول کرد،
و مراد از پیر مغان حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است که در تمام عمر نان گندم نخورد و وعده عدم تناول از گندم را او ادا کرد و به اتمام رسانید.
قبل از پایان سال آقای درّی فوت کرد. درست در سال بعد، در دهه محرم در همان شبی که این جوان سؤال را از مرحوم درّی کرده بود وی را در خواب می بیند که مرحوم درّی به نزد او آمد و گفت: ای جوان تو در سال قبل در چنین شبی از من معنی این بیت را پرسیدی و من آن طور جواب گفتم، اما چون بدین عالم آمده ام معنی آن طور دیگری برای من منکشف شده است:
مراد از شیخ «شیخ الانبیاء» حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام است
و مراد از پیر مغان حضرت سیدالشهدا اباعبداالحسین علیه السلام است،
و مراد از وعده ذبح و قربانی فرزند است که حضرت ابراهیم بدان امر خداوند وعده وفا داد امّا حقیقت وفا را حضرت حسین علیه السلام با ذبح و قربانی فرزند عزیزش حضرت علی اکبر علیه السلام انجام داد.
فردای آن شب این جوان در آن مجلس همه ساله معمولی آقای درّی آمد و این خواب را بیان کرد و معلوم است که با بیان این خواب چه انقلابی در مجلس روی داده است
منبع : پاک نیا، عبدالکریم؛ خاطرات ماندگار از خوبان روزگار، ص: 120
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔹️حضرت محمّدصلّی الله علیه وآله
🔸️یاخدیجة...فانَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَیُباهِی بِکِ کِرَامَ مَلائِکَتِهِ کلُّ یومٍ مِراراً
🔸️ای خدیجه،خداوند عزوجل هر روز چندین مرتبه به وجود شایسته ات،بر فرشتگان گرانمایه اش،مباهات می ورزد.
📚بحارالانوارجلد۱۶صفحه۱۷۸
سالروز وفات حضرت خدیجه کبری سلام الله علیها تسلیت باد.
•✾📚 @Dastan 📚✾•
♻️💠♻️💠♻️💠♻️
#مونس_مادر
همان گونه که شکل گیری وجود فاطمه علیهاالسلام شگفت انگیز است، دوران حمل او نیز قضایای عجیبی را در پی داشت که سخن گفتن او با مادر از جمله ی این شگفتی هاست.
🔹از جمله زمانی که کفّار از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خواستند ماه را دو نیم کند، خدیجه از چنین درخواست عجیبی هراسان شده بود و در دل احساس ناراحتی می کرد. او با خود گفت: «زهی تأسف برای کسانی که محمّد را تکذیب می کنند، با این که او از طرف پروردگارم فرستاده شده است.»
در این لحظات که خدیجه علیهاالسلام دلشوره عجیبی داشت به ناگاه فاطمه لب به سخن گشود ـ خدیجه با تمام وجود صدای او را شنید که ـ می گفت:
, ای مادر! نترس و محزون نباش خدا با پدر من است.
منبع: احقاق الحق
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔅از علامه حسن زاده پرسیدند:
آدرس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کجاست؟
کجا می شود حضرت را پیدا کرد؟
🔅ایشان فرمودند:
آدرس حضرت در قرآن کریم آیه ۵۵ سوره قمر است...
آنجا که میفرماید:
"فی مَقعَدِ صِدقٍ عِندَ مَلیکٍ مُقتَدِر"
✅هر جا که صدق و درستی باشد،
❎هر جا که دغل کاری و فریب کاری نباشد،
✅هرجا که یاد و ذکر پروردگار متعال باشد،
⚜حضرت آنجا تشریف دارند...
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از داستانهای آموزنده
😳🔰😳🔰😳🔰😳
ﺍﺯ ﺍﻓﻼﻃﻮﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: «ﺷﮕﻔﺖﺍﻧﮕﯿﺰﺗﺮﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﭼﯿﺴﺖ؟»
ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: «ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻥ ﻋﺠﻠﻪ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ!
📍ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﺐ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺛﺮﻭﺕ ﺍﺯ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺧﻮﺩ ﻣﺎﯾﻪ ﻣﯽﮔﺬﺍﺭﺩ، ﺳﭙﺲ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺯﭘﺲﮔﺮﻓﺘﻦ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻪ، ﭘﻮﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﺮﺝ ﻣﯽﮐﻨﺪ.
📍ﻃﻮﺭﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﮔﻮﯾﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﮔﻮﯾﯽ ﻫﺮﮔﺰ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﻣﯽﻣﯿﺮﺩ!
📍ﺁﻧﭽﻨﺎﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺻﺮﻑ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﺪﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﻭﻗﺖ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽﮐﻨﺪ.
📍ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺭﻓﺘﻦ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺧﻮﺩ ﻧﯿﺴﺖ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﯾﺎ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻠﮑﻪ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻝ ﺍﺳﺖ.»
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 داستان های آموزنده 📚
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم : مثل #خديجه پيدا نخواهد شد. خديجه در آن هنگام كه مردم مرا ت
با وجود آنکه ثروتمندترین زن مکه به شمار می رفت و خواستگاران فراوانی از میان مردان ثروتمند داشت با رضایت کامل حاضر به ازدواج با محمد امین صلوات الله علیه گردید .
هر چند این اقدام موجب تمسخر زنان قریش شد .
ازدواج با مردی فقیر و یتیم نشانگر آن بود که ایشان ارزش را در وجود کمالات روحی جستجو می کند نه در وفور ثروت دنیوی و این درسی است برای همیشه تاریخ .
مراسم خواستگاری با حضور عموی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم جناب ابوطالب علیه السلام و ورقة بن نوفل پسر عموی خدیجه که مردی دانشمند و گریزان از پرستش بت ها بود ، انجام شد
پس از خواندن خطبه عقد توسط حضرت ابوطالب علیه السلام پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از جای برخواستند و آماده رفتن شدند . در این هنگام حضرت خدیجه به ایشان عرض کرد :
إلی بیتک فبیتی بیتک و أنا جاریتک
به سوی خانه خود بیایید که خانه من خانه شما و خودم خدمتکار شمایم .
در نظر داشتن موقعیت اجتماعی و مادی حضرت خدیجه علیهاالسلام اهمیت این کلام را روشن می سازد که فردی در چنان جایگاهی چگونه نسبت به عظمت روحی حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم اظهارخضوع می کند
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 داستان های آموزنده 📚
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم : مثل #خديجه پيدا نخواهد شد. خديجه در آن هنگام كه مردم مرا ت
پس از وفات خدیجه کبری سلام الله علیها پیامبر علیه و علی آله السلام که تا ایشان زنده بود ، ازدواج دیگری نکرده بودند همسران متعددی ( بنا به مصالح ) اختیار کردند .
اما همیشه نسبت به مقام والای آن همسر یگانه ادای احترام می نمودند و از ایشان به نیکی یاد می کردند .
این تعلق خاطر به گونه ای بود که لطف پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را شامل حال دوستان خدیجه کبری علیهاالسلام نیز می ساخت .
از جمله آنکه هر گاه گوسفندی قربانی می کردند قطعه هایی را برای دوستان ایشان می فرستادند .
این فراز نیز خواندنی است :
روی عن أنس قال : کان النبی ( صلوات الله علیه ) إذا اتی بهدیة قال : إذهبوا إلی بیت فلانة فإنها کانت صدیقة لخدیجة إنها کانت تحبها
این گونه بود که هرگاه برای پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) هدیه ای آورده می شد می فرمودند : این را برای فلان خانم ببرید او دوست خدیجه بود و ایشان را دوست می داشت
📒بحارالأنوار ، ج 16 ص 65
📕سفینة البحار ، ج 16 ص 279
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#قاضی_شریک، در روزگار #مهدی_عباسی به اصرار او منصب قضا را پذیرفت
نوبتی چند برای مطالبه ماهانه خود با صرّاف شهر سخت گیری کرد
صرّاف گفت: تو در مقابل این نقدینه قماش نفروخته ای که چنین سخت می گیری.
شریک گفت: ای مردم! قسم به خدا کالایی گران بهاتر از قماش فروخته ام
ای مرد! من در برابر این نقدینه دین خود را فروخته ام!!
منبع : عرفان اسلامی: 10/ 39
•✾📚 @Dastan 📚✾•
⭐️
🚩 #اخلاق_روزه_داری
عَنِ النَّبِيِّ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِه قالَ:
ما مِنْ عَبْدٍ صائِمٍ يُشْتَمُّ فَيَقُولُ إنِّي صائِمٌ، سَلامٌ عَلَيْكَ لا أشْتُمُكَ كَما تَشْتُمَنِي إلّا قالَ الرَّبُّ تَعالي إسْتَجارَ عَبْدِيِ بِالصَّوْمِ مِنْ شّرِّ عَبْدِيِ قَدْ آجَرْتُهُ النَّارَ
هيچ روزه داري نيست كه در برابر ناسزا و فحش ديگران بگويد:
"درود بر شما من روزه دار هستم و بر عكس تو, از ناسزا گفتن خود داري مي كنم"
جز آن كه خدا مي گويد: بنده ام به روزه پناه برد و از ناسزا گفتن لب فروبست من هم او را در برابر جهنم پناه مي دهم.
🔹«الکافي، ج 4، ص 88»
•✾📚 @Dastan 📚✾•
♦️🔸🔸🔹🔸🔸♦️
رسول خدا صلى الله عليه و آله شبى در خانه همسرشان امّ سلمه بود.
نيمه شب از خواب برخاست و در گوشه تاريكى مشغول دعا و گريه زارى شد.
امّ سلمه كه جاى رسول خدا صلى الله عليه و آله را در رختخوابش خالى ديد، حركت كرد تا ايشان را بيابد. متوجه شد رسول اكرم صلى الله عليه و آله در گوشه خانه ، جاى تاريكى ايستاده و دست به سوى آسمان بلند كرده اند.
در حال گريه مى فرمود:
🔶🔸خدايا! آن نعمت هايى كه به من مرحمت نموده اى از من نگير!
🔸مرا مورد شماتت دشمنان قرار مده و حاسدانم را بر من مسلط مگردان !
🔷🔹خدايا! مرا به سوى آن بديها و مكروههايى كه از آنها نجاتم داده اى برنگردان !
🔹خدايا! مرا هيچ وقت و هيچ آنى به خودم وامگذار و خودت مرا از همه چيز و از هر گونه آفتى نگهدار!
🔴در اين هنگام ، امّ سلمه در حالى كه به شدت مى گريست به جاى خود برگشت .
🔵 پيامبر صلى الله عليه و آله كه صداى گريه ايشان را شنيدند به طرف وى رفتند و علت گريه را جويا شدند.
📚 @Dastan 📚
⚪️امّ سلمه گفت :
- يا رسول الله ! گريه شما مرا گريان نموده است ، چرا مى گرييد؟
وقتى شما با آن مقام و منزلت كه نزد خدا داريد، اين گونه از خدا مى ترسيد و از خدا مى خواهيد لحظه اى حتى به اندازه يك چشم به هم زدن به خودتان وانگذارد، پس واى بر احوال ما!
☑️رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:
- چگونه نترسم و چطور گريه نكنم و از عاقبت خود هراسان نباشم و به خودم و به مقام و منزلتم خاطر جمع باشم ، در حالى كه حضرت يونس عليه السلام را خداوند لحظه اى به خود واگذاشت و آمد بر سرش آنچه نمى بايست !
__________________
«داستانهاى بحارالانوار»
📚 @Dastan 📚